راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

گات ها را با آواز زیر یا آهسته بخوانید

در کتاب اوستا بارها اشاره شده است که گات ها را با آواز زیر یا آهسته بخوانید . بنابراین به کسانی که گات ها را این چنین می خواندند گاتار یعنی خواننده ی گات ها گفته می شد . این تلفظ هنوز هم در بسیاری از نواحی ایران از جمله در کردستان رواج داشته و تقربیا جنبه ی نیایش دارد و همین واژه ی گاتار است که با اندکی تفاوت در بیان لهجه و به صورت گیتار وارد زبان غرب شده است
صورت دیگری از واژه ی گات یا گی در زبان اوستایی وجود دارد که گاتو یا گاثو تلفظ می شود این واژه در زبان پهلوی به صورت گاه در آمده است با همان معنی سرود و به همین صورت هم به زبان امروز ما منتقل شده است که ما اکنون از آن در موسیقی استفاده می کنیم مثل سه گاه یا چهارگاه که پسوند گاه در واقع به همان معنی سرود است

گات‌ها از نگاه صرف و نحو و زبان و بیان

گات‌ها (گاتاها) (اوستایی گاتا، سانسکریت گاثا، پهلوی گاسان، معادل پارسی امروزی گاهان) ۱۷ سروده‌ای است که از دیرباز از سخنان اشو زرتشت اسپنتمان دانسته می‌شده[۱] و در برگیرنده پیام و آموزش‌های وی[۲] و بنیاد دین زرتشتی است[۳] و کهن‌ترین و مقدس‌ترین[۴] بخش کتاب اوستا شمرده‌می‌شود.

*معنای واژهٔ گات:
گات ها(اوستایی) جمع گات به معنای سرود است که در زبان پهلوی به گاث، گاس تبدیل شده و در زبان پارسی گاه گف...
ته می‌شود. ردپای این واژه در دستگاه‌های موسیقی امروز ایرانی به جای مانده همانند سه گاه و چهار گاه.[۵]

*ساختار و ترتیب:
گات‌ها از نگاه صرف و نحو و زبان و بیان، شکل ارائهٔ مطالب، فکر واندیشه، سبک شعر و ویژگی‌های دیگر با دیگر بخش‌های اوستا تفاوت دارد، ازین روی همهٔ اوستا‌شناسان و دانشمندان آن را از خود زردشت می‌دانند[۶][۷]، گات‌ها منظوم و موزون به گونهٔ اشعار دینی ایران باستان اند که به شدت موجز و فشرده‌اند و از نظر ساختار دستور زبان استثناء هستند. شاید نخست بلندتر و به نثر بوده اما برای در امان بودن از گزند فراموشی و یا دستبرد روزگاز آنها را به نظم در آورده‌اند تا بهتر به خاطر سپرده شود.[۸] زبان شناسان وزن این اشعار را یافته و قواعد نظم را در آنها تعیین کرده‌اند.[۹] ۱۷سرودهٔ گاتها ۲۳۸ بند، حدود ۸۹۶ بیت یا ۵۵۶۰ واژه در کل[۱۰] است که بعد‌ها در میان ۷۲ هات (فصل) یسنا جای داده شده‌اند.این ۱۷ سروده با شمارهٔ فصل آنها در یسنا شناخته می‌شوند. به هر یک از فصل‌های یسنا و گات‌ها هات گفته می‌شود.

*نام بخش‌های گات‌ها:
گات ها خود ۵ بخش شده‌اند.

* اَهونَوَدگاه دربارهٔ نیایش خدا، گزینش پیامبر و آزادی گزینش دین[۱۱]

ازآنجا که نخستین واژهٔ آن اهون ویتی خوانده می‌شده و در پهلوی اهنودگات می‌خوانند. شامل ۷ هات(فصل) می‌باشد. هر فصل مشتمل بر چند قطعه و هر قطعه دارای سه مصراع است. و هر مصراع شانزده هجا دارد که پس از هجای هفتم وقف یا سکته‌ای است (۹+۷)[۱۲] آغاز آن از شروع هات ۲۸ تا پایان هات ۳۴ است.

* اُشتَوَدگاه دربارهٔ راز آفرینش، خودشناسی، خدا شناسی[۱۳] اشتاویتی و به پهلوی اشتودگات دارای چهار "هات" است و هر هات به چندین قطعه قسمت شده که هریک پنج مصراع دارد و هر مصراع 11 هجاد دارد و سکته یا وقف بعد از هجای ۴ ام است (۷+۴)[۱۴] شامل هات ۴۳، ۴۴، ۴۵ و ۴۶ می‌شود.

* سپَنتمَدگاه دربارهٔ آفرینش و پیرامون آن[۱۵] سپنتامینو، در پهلوی » سپنتمدگات، چهار "هات" دارد.هر هات چندین قطعه و هر قطعه ۴ مصراع و هر مصراع یازده هجا دارد، وقف مانند اشتودگات پس از هجای چهارم است (۷+۴)[۱۶] شامل هات ۴۷، ۴۸، ۴۹ و ۵۰ می‌شود.

* وُهوخْشتَرگاه دربارهٔ تازه شدن جهان و بهرهٔ کار کرد آدمی[۱۷] تنها یک هات دارد، هر قطعه 3 مصراع و هر مصراع 1۴ هجا دارد و سکته یا وقف در وسط آن یعنی پس از هجای هفتم می‌آید (۷+۷)[۱۸] شامل هات ۵۱ می‌شود.

* وَهیشتوایشْت‌گاه دربارهٔ والاترین آرزوی اشو زردشت و اشوان[۱۹] هفت هات دارد، قطعه‌ها مرکب از دو مصراع کوتاه و دو مصراع بلند اند. مصراع کوتاه ۱۲هجایی، با وقف پس از هجای ۷ ام.(۵+۷) و مصراع‌های بلند ۱۹ هجایی با دو وقف یکی پس از هجای هفتم و دیگری پس از هجای ۱۴ام است.[۲۰] شامل هات ۵۳ می‌شود.

هر یک از این ۱۷ فصل یا هات نیز دارای نامی می‌باشند. وجه تسمیهٔ نام‌گذاری این هفده یسنا به موجب کلمات آغاز هر هات است.[۲۱]

*زبان:
زبان گات‌ها، گاتی یا اوستایی کهن است که به گروه زبان‌های ایرانی کهن متعلق است و زیر شاخهٔ خانوادهٔ خاوری زبان‌های هندواروپایی، شرق ایران[۲۲] است. زبان این قسمت به کهنگی زبان ریگ ودا کتاب مذهبی هندوان آریایی است و قدمت آن لااقل به ۸ قرن پیش از میلاد می‌رسد[۲۳] بیشتر آنچه از اوستای گاتی فهمیده می‌شود هم از نظر واژگان و هم دستوری، تنها بخاطر همین خویشاوندی اوستای گاتی با زبان سانسکریت ودایی است.

در نوشته‌های یسنا به پهلوی، گات‌ها به همراه برگردان پارسی میانه بصورت واژه به واژه می‌آیند که به نظر می‌رسد از اواخر دوران پادشاهی ساسانیان باشد. نویسندگان آن دانش بسیار ضعیفی از زبان اوستایی کهن داشته‌اند.[۲۴].

در حدود قرن ۲۰ میلادی دانشمندان و خاورشناسانی چون جیمز دارمستتر به واسطه ترجمه‌های پهلوی و کریستیان بارتلمه، هلموت هوباخ و اسنلی آیسلر بواسطه شباهت با زبان ودایی به ترجمه پرداخته‌اند.

موبدانی چون رستم شهرزادی و آذرگشسب، پژوهشگرانی چون ابراهیم پورداوود و علی اکبر جعفری و حسین وحیدی گات‌ها را به فارسی برگردانده‌اند.


*محتوا:
مفاهیم برجسته و بنیادین:

1- باور به یکتایی خدا: نخستین پایه دین، باور به یکتایی خداست. خدایی بی‌همتا که اهورا (هستی‌بخش) و مزدا (بزرگ دانا) نام دارد. این دو صفت یعنی بزرگی و دانایی هم‌آهنگ و از هم جداناشدنی است. خدایی که درهمه‌جا و در همه‌چیز در تجلی است و هرچه را آفریده نیک ولازم و ملزوم یکدیگر آفریده و خلاصه خدایی که صفات کامل آن در نماز «صدویک نام خدا» شرح داده شده است: ایزد (سزوارستایش)، هروسف آگاه (بر همه چیز آگاه) ، هروسف توان و غیره .

2- باور به پیامبری اشوزرتشت: اشوزرتشت نخستین پیام‌آوری بود که پس از تردید کردن به باورهای گذشتگان خود، پس از ده سال اندیشیدن در کوه اشیدرنه، ازسوی اهورامزدا به پیامبری برگزیده شد و از یکتاپرستی(توحید) و پیامبری خود(نبوت) وجهان مینوی (معاد) خبر داد و پیام خود را مانتره (برانگیزنده اندیشه) نامید و از دین (دَ اِ نو) به مفهوم وجدان سخن به میان آورد. وی باورهای اهورایی خود را به مردم ارایه کرد و با تاسیس انجمن مغان، قوانین مذهبی خود را از راه انجمنی بنیاد نهاد. با تربیت مبلغین مذهبی، آرام آرام دین او بخش بزرگی از این کره خاکی را دربرگرفت و پیروان او«‌مزد‌یسنان» یا مزدا‌پرستان ومذهب او «‌ زرتشتی‌» نامیده شدند.

3- باور به جاودانگی روان و جهان واپسین (جهان مینوی): اشوزرتشت آموزش داد که مرگ به مفهوم نیستی حقیقت نداشته و تنها زندگی و نازندگی (شکل دیگری از زندگی) وجود داشته و جهان از دو بخش گیتی ومینیو تشکیل شده که این دو به هم پیوسته‌اند و از یکدیگر جدا نیستند. وهیشتم مینیو(بهترین جهان مینوی) پاداش روان نیکوکار و اچیشتم مینیو(بدترین جهان مینوی ) پادافره روان بدکاران خواهد بود.

4- باور به اشا(راستی وهنجار): اشوزرتشت نخستین کسی است که به وجود هنجار در هستی پی برد و از حاکم بودن قانون «اشا» در جهان هستی (گیتی ومینو) سخن گفت. وی فرمود انسان توان دارد که به سبب برخورداری از خرد از قوانین«اشا» سردرآورد و از آن استفاده یا حتی سوء استفاده کند و آموخت که انسان تنها زمانی می‌تواند خوشبخت زیست کند که قوانین اشا را به‌درستی بشناسد و خود را با قانون ابدی (اشا) هم‌آهنگ وهمراه سازد.

5- باور به گوهر آدمی و آدمیت: بر پایه آموزش‌های اشوزرتشت، تمام انسان‌ها از هر جنس و نژاد و مذهب دارای وجدان(دانو) و منه (خرد) بوده، ازجسم و جان و روان و فروهر به‌گونه‌ای بسیار بالنده تر از همه موجودات جهان برخوردار هستند. انسان توان تشخیص نیک از بد و ارزش گذاری را دارد. او در انتخاب راه و ساختن سرنوشت خویش کاملا آزاد است و توان شناخت قوانین حاکم بر طبیعت را دارد. روی‌هم‌رفته، به تعبیر اشوزرتشت همه انسان‌ها، مینوی بوده، «من» دارند و می‌توانند منِ خویش را به هرحالتی که دوست دارند، هدایت کنند؛ یعنی دارای بهترین منش (سپنته‌من) یا بدترین منش (انگره‌من) شوند. که البته وظیفه هر زرتشتی پیروی از سپنته‌من ومبارزه خردمندانه با تمام نیروهای انگره‌من یا اهرمنی درون و برون است.

6- باور به هفت پایه کمال: اشوزرتشت اهورامزدا را دارای شش فروزه: وهومن(منش یا اندیشه و گفتار و کردار نیک)، اردیبهشت (راستی و پاکی وعشق اهورایی)، شهریور (شهریاری بر خویش و چیرگی بر نفس)، سپندارمزد (مهر و فروتنی و وفای به پیمان)، خرداد(دانش و تجربه‌اندوزی وکمال جویی) وامرداد (بی‌مرگی و جاودانگی) می‌شناسد و می‌آموزد که هرکس با تمرین و پیگیری از این شش فروزه اهورایی به گونه‌ای کامل برخوردار شود، درپایه هفتم تکامل خویش به جز خدا نمی‌بیند و با او یکی می‌شود. این باور اهورایی، در دوران‌های پس از آن، به گونه باور به هفت شهرعشق، هفت خوان رستم وغیره درعرفان ایرانی برجای مانده است.

7- باور به داد و دهش و دستگیری از نیازمندان: دین زرتشتی دورنگهدارنده جنگ‌افزار و آشتی‌دهنده است و خوشبختی را شایسته کسی می‌داند که خوشبختی دیگران را فراهم می‌نماید. بـاور به اینکه هرکس در هر درجه مادی و مینوی می‌تواند و باید به دیگران یاری‌رسان باشد، گذشت و فداکاری (خویت ودس)‌ و باردادن مادی و مینوی به دیگران، در دین زرتشتی به گونه آیین (سنت) های اشوداد(وقف) و گاهانبار وجشن‌خوانی‌هاو بخشش(میزد) و غیره، به‌گونه‌ای آبرومند برجای است و این از ویژگی‌های دین مزدیسنی است.

8- باور به سپنته بودن چهار آخشیج: سپنته (مقدس ) دانستن آب و باد و خاک و آتش و پاسداری از محیط زیست بر هر زرتشتی بایسته(واجب) است.

9- باور به فرشکرد بودن: بنا برآموزش‌های گات‌ها، ما خواستاریم از زمره کسانی باشیم که جهان را به‌سوی پیشرفت می‌برند و با تمام توان در پویایی اندیشه وگفتار و کردار و آبادانی جهان سهیم گردیده فرشکرد (تازه کننده جهان) هستند. هربهدین باید کوشش کندکه با آوردن نور بر تاریکی و با دانش برنادانی پیروز شود. مثبت‌نگری ویافـتن روش‌های جدید در زندگی برای رسیدن به اهداف انسانی ( فرشکرد ) مشترک یکی ازمهم‌ترین پایه‌های اساسی دین زرتشت است.

-------------------------------------------------------------------------------

مراجع

1. فرهنگ دهخدا :گاتها
2. وب سایت شخصی کورش نیکنام
3. Zoroastrian Identity
4. فرهنگ دهخدا :گاتها
5. سروده‌های زردشت برگردان به پارسی موبد رستم شهرزادی
6. فرهنگ دهخدا :گاتها
7. اوستا، هاشم رضی
8. اوستا، هاشم رضی
9. وزن شعر فارسی دکتر پرویز ناتل خانلری
10. فرهنگ دهخدا :گاتها
11. دیدی نو از دینی کهن : فلسفه زردشت، فرهنگ مهر
12. وزن شعر فارسی دکتر پرویز ناتل خانلری
13. دیدی نو از دینی کهن : فلسفه زردشت، فرهنگ مهر
14. وزن شعر فارسی دکتر پرویز ناتل خانلری
15. دیدی نو از دینی کهن : فلسفه زردشت، فرهنگ مهر
16. وزن شعر فارسی دکتر پرویز ناتل خانلری
17. دیدی نو از دینی کهن : فلسفه زردشت، فرهنگ مهر
18. وزن شعر فارسی دکتر پرویز ناتل خانلری
19. دیدی نو از دینی کهن : فلسفه زردشت، فرهنگ مهر
20. وزن شعر فارسی دکتر پرویز ناتل خانلری
21. اوستا، هاشم رضی، ص ۱۷۷
22. وزن شعر فارسی دکتر پرویز ناتل خانلری
23. وزن شعر فارسی دکتر پرویز ناتل خانلری
24. دانشنامه ایرانیکا

گاتاها و شاهنامه

آزمایش و آزمون در گاتاها و شاهنامه

ما در شاهنامه دو گونه از آزمون‌ها را می‌بینیم. گونه نخست آن گفتگو یا مناظره است. در این روش، فرد مورد سنجش، با نشان دادن شایستگی خود یا دیدگاهش باید پیروز شود. گفتگوهایی مانند زال و موبدان دربار منوچهر، سنجش بزرگمهر در دربار انوشیروان، مناظره مزدک و موبدان نمونه‌هایی از این مناظره‌ها هستند. گونه دوم آزمایش در شاهنامه در فضایی ویژه‌تر و نمادین روی می‌دهد. این آزمایش که «ور» نامیده می‌شود، به گونه‌ای فرازمینی پاکی فرد را نشان می‌دهد. بزرگترین گونه این آزمایش در داستان سیاوش و گذرکردن او از آتش است. این داستان در ادبیات دینی ابراهیمی، به شکل گلستان شدن آتش برای ابراهیم پیامبر درآمده است. البته این دو روایت تفاوت‌هایی با هم دارند. مثلا آتش در داستان سیاوش آزماینده است و در داستان ابراهیم سوزاننده و مجازات‌کننده. این نگرش که انسان‌ها مورد آزمایش قرار می‌گیرند، در اندیشه ایرانی با آنچه که در اندیشه ابراهیمی دیده می‌شود که همه سختی‌ها آزمایش به شمار می‌روند، متفاوت است. سختی‌های عادی زندگی، گاه روند عادی پدیده‌ها یا بازخورد اشتباهات ماست. اما آزمایش در اندیشه ایرانی، رویدادی ویژه است که فرد باید اوج شایستگی خود را در آن بروز دهد.

در گاهان نیز اشوزرتشت درباره این آزمایش‌ها سخن گفته و آن را از اهورامزدا درخواست کرده‌است. در هات ۳۰ بند ۷ آمده: کسی که از نیروی معنوی و منش نیک و راستی و پاکی برخوردار باشد و آرمییتی با عشق و ایمان به کالبد او پایداری و استواری بخشد، بی‌گمان چنین شخصی در آزمایش سخت زندگی فیروز گردیده و در زمره بندگان نیک تو ای پروردگار، محسوب خواهد شد. همچنین در هات ۴۳ بند ۱۰ آمده: پروردگارا مرا به سوی راستی و پاکی که نهایت آرزوی من است، رهبری کن تا با پیروی از آرمییتی مظهر ایمان و محبت به رسایی نایل آیم. پروردگارا اکنون ما را بیازمای تا ایمان خود را به ثبوت رسانیم. آزمایش‌های تو چنان است که به انسان نیروی معنوی خواهد بخشید، به ویژه رهبرانی که از سوی تو ای مزدا الهام گرفته‌اند، با نیرو و شهامت مردم را راهنمایی کرده و خواست تو را انجام خواهند داد.[1][2] [3]


  1. گاتاها، فیروز آذرگشسب، به تصحیح ماندانا معاونت، فروهر، 1383، تهران
  2. گاتاهای زرتشت، گردآوری فرانک دوانلو، نوید شیراز، 1383، شیراز
  3. شاهنامه فردوسی، به کوشش سعید حمیدیان، بر اساس چاپ مسکو، قطره، 1384، تهران