راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

نخستین نمایشنامه جهان گات ها است

گات‌های اوستا نخستین نمایشنامه جهان است

9 شهریور 1388 ساعت http://www.ibna.ir11:18
یک پژوهشگر فرهنگ ایران باستان گفت: گات‌ها که بخشی از اوستا به شمار می‌رود، دست نخورده به ما رسیده است. ممکن است بخش‌های دیگر اوستا دست‌خوش کاستی‌ها و افزودگی‌هایی شده باشد، اما گات‌ها تغییر نپذیرفته است. این نخستین نمایشنامه جهان است.\
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کوروش نیکنام پژوهشگر فرهنگ ایران باستان در نشست «ارزش ادبی و نمایشنامه‌ای متون کهن» گفت: گات‌ها که بخشی از اوستا به شمار می‌رود، پیام خود زرتشت است و از آنجایی که به شعر سروده شده، دست نخورده به ما رسیده است. ممکن است بخش‌های دیگر اوستا دست‌خوش کاستی‌ها و افزودگی‌هایی شده باشد اما گات‌ها تغییر نپذیرفته و به همان صورتی به جا مانده که زرتشت سروده است. 

وی که عصر روز یک‌شنبه (۸ شهریورماه) در بنیاد فرهنگی جمشید جاماسیان سخن می‌گفت با اشاره به نخستین نمایشنامه جهان افزود: در «هات ۲۹» گات‌ها، از پیامبری زرتشت سخن به میان می‌آید و چگونگی برگزیده شدن او در نمایشنامه‌ای یازده بندی توضیح داده می‌شود. این نخستین نمایشنامه جهان است. در ادبیات سرزمین‌های دیگر چنین شیوه گفتاری که به صورت دیالوگ و گفت‌وگو باشد و پیش از هات ۲۹ گات‌ها سروده شده باشد، سراغ نداریم. 

نویسنده کتاب «از نوروز تا نوروز، آیین‌ها و مراسم سنتی زرتشتیان ایران» در ادامه سخنانش گفت: در این نمایشنامه، ۴ پدیده دست به دست هم می‌دهند و نمایشی را اجرا می‌کنند که در نهایت به گزینش و پیامبری زرتشت می‌انجامد. این ۴ پدیده اهورامزدا، روان آفرینش، وهومن (منش نیک) و اشا (قانون راستی و داد) است. اصطلاح دینی روان آفرینش که در گات‌ها آمده، «گئوش اورون» نامیده می‌شود. معنای این واژه، روان هستی، زندگی و آفرینش است. ترجمه‌های دیگری که از گئوش اورون کرده‌اند، با مفهوم آن در هات ۲۹ سازگار نیست. گئوش اورون که روان آفرینش است، تنها شامل انسان نمی‌شود، بلکه همه موجودات زنده را دربر می‌گیرد. 

وی افزود: «اشا» دیگر نقش آفرین این نمایشنامه است. در زبان فارسی برای واژه «اشا» کلمه واحدی نداریم. آن را راستی یا هنجار هستی می‌توان دانست. نقطه مقابل آن ناهنجاری و بی‌نظمی است. نقش آفرین دیگر نمایشنامه، آفریننده هستی (اهورامزدا) است و چهارمین آنها «وهومن» (خرد هستی و منش نیک) است. این 4 پدیده نمایشنامه‌ای را اجرا می‌کنند و سرانجام به پیشنهاد آفریننده هستی، زرتشت را به پیامبری برمی‌گزینند. 

نیکنام یادآور شد: این گزینش، آن چنان که با خواندن بندهای یازده گانه هات ۲۹ می‌توانیم دریابیم، شاید نخستین گزینش بر اساس دموکراسی در جهان باشد. جالب است که در بندهای این هات به «مصلحت» نیز اشاره می‌شود؛ اما به وساطت «وهومن» تصمیم می‌گیرند که بر اساس هماهنگی و گفت‌وگویی چهارگانه، زرتشت را به پیامبری برگزینند، نه بر پایه مصلحت. 

وی افزود: در بند آغازین در می‌یابیم که روان آفرینش (گئوش اورون) از این که جهان را، با همه پیچ و خم‌هایش، ستم و ظلم فرا گرفته، گله‌مند است. او جهانی را می‌بیند که آمیخته با ستم است. در پرده اول نمایش، روان آفرینش گله و شکایت می‌کند و به خداوند می‌گوید: ستمکاران بر زیر دستان ظلم می‌کنند و اگر ابزاری بکار برده نشود، جهان هنجار و سامان خود را از دست می‌دهد. روان هستی فریاد بر می‌آورد که بیداد در همه جا گسترده شده و می‌باید کاری کرد. 

نویسنده کتاب «آیین اختیار» خاطرنشان کرد: در بند دوم، یا پرده دوم این «هات»، اهورامزدا پاسخ می‌دهد و از روان هستی (گئوش اورون) می‌پرسد که پیشنهاد تو چیست؟ ویژگی سروری که می‌باید برگزیده شود و به ستم و بیداد پایان بخشد، چگونه باید باشد؟ در پرده سوم روان هستی پاسخ می‌دهد که چون ستمکاری در همه جا گسترده شده است ما خواهان کسی هستیم که قوی‌تر و نیرومندتر از ستمکاران و زورگویان باشد. 

به گفته نیکنام، «اشا» دخالت می‌کند و می‌گوید که ما نباید زور را با زور پاسخ دهیم. انسان برخوردار از خرد است و می‌باید راه گفت‌وگو را در پیش گیرد. «اشا» ادامه می‌دهد که ما در برابر زور، زور افزونتری نمی‌خواهیم. پیشوای ما و آن کسی که به ناهنجاری‌ها پایان می‌دهد، می‌باید توانمندی سخنوری (شیوایی بیان) داشته باشد. 

وی افزود: در پرده (بند) چهارم این نمایشنامه، «اشا» دیالوگ‌ها را ادامه می‌دهد و به خداوند می‌گوید که تو می‌دانی که «دیویسنان» (یعنی انسان‌هایی که از هنجار هستی فاصله گرفته‌اند) چه کارهای ناشایستی انجام داده‌اند. می‌دانید که آنها با مردم چه کرده‌اند و چگونه آرامش زندگی را برهم زده‌اند. اکنون که اراده تو این است که این جهان را به سوی دادگری پیش ببری، هر که را برگزینی، ما او را می‌پذیریم اما پیداست این شخص باید ویژگی‌های خاصی داشته باشد. 

این پژوهشگر فرهنگ ایران باستان خاطرنشان کرد: در بند پنجم روان هستی و «اشا» با دست‌های برافراشته (که رفتاری نمادین است) از اهورامزدا می‌خواهند که مبادا نیکوکاران گرفتار آزار شوند و به پارسایان رنج و آسیب برسد و مبادا «دروندان» (آنهایی که هنجار هستی را برهم می‌زنند) چیره و مسلط شوند. در هات دیگر از دانایی و خرد خود بهره می‌گیرند و می‌گویند ما نجات دهنده‌ای روحانی می‌خواهیم که پاکی و راستی داشته باشد. 

وی افزود: در این نمایشنامه «اشا» و منش نیک (وهومن) منتظرند تا زرتشت به پیامبری برگزیده شود. می‌گویند که این برگزیده باید دروغ را براندازد و در برابر آنانی که هنجار هستی را برهم می‌زنند، شجاعانه، بایستد. در بند ۸ هات ۲۹ «وهومن» به سخن می‌آید و می‌گوید تنها کسی که می‌شناسیم که این گونه باشد، زرتشت است. «وهومن» چون روان هستی و راز آن را می‌دانست، از زرتشت نام می‌برد و او را به خداوند معرفی می‌کند. 

نویسنده کتاب «اندرزنامه زرتشت» در ادامه سخنانش گفت: در بند ۹ این هات، روان آفرینش به گزینش زرتشت اعتراض می‌کند و می‌گوید او ضعیف و ناتوان است. ما کسی را می‌خواهیم که زورمند و قوی باشد. ما چگونه می‌توانیم به سخنان کسی گوش فرا دهیم که قوی نیست؟ اما در نهایت روان آفرینش راضی می‌شود و می‌پذیرد که اگر خداوند و «اشا» بتوانند توانایی معنوی به زرتشت ببخشند، خواسته و انتخاب آنها را می‌پذیرد. به «وهومن» می‌گوید که اگر اندیشه‌ای روشن و هوشی سرشار به زرتشت بدهی، پیشنهاد تو را می‌پذیرم. 

وی افزود: در همین هات آنچه به زرتشت بخشیده می‌شود، بیان شیواست. این ابزاری است که به زرتشت داده می‌شود تا بر ناراستی و ناهنجاری پیروز شود. چون مردم به شنیدن سخنان شیوا نیازمند بودند. آنچه خداوند به زرتشت بخشید بیان رسا و زیبا بود. 

این پژوهشگر فرهنگ ایران باستان خاطرنشان کرد: سرانجام در پرده یازده (پایانی) هات ۲۹، پرسیده می‌شود که چه هنگام زرتشت به یاری مردمان می‌آید؟ و آنگاه می‌گوید: اکنون که ما را یاوری رسیده است، ما نیز آماده یاری رساندن به کسانی چون شما (اشا و منش نیک) هستیم. این داستان گزینش پیامبر باستانی ایران (زرتشت) است که در قالب نمایشنامه‌ای زیبا سروده شده است

موسیقی سروده های گات ها

بسیاری بر این گمانند که شعر و شاعری از زمان رودکی آغاز گردیده است ، ولی ایرانیان باستان دارای شعر بودند که گاتها از کهن ترین سروده ها است.گاتها به زبان اوستا در 1768 پیش از میلاد سروده شده است.

ایرانیان از آن تاریخ یکتا پرست و دارای کتاب بودند. در گاتها ، سروده ها سراسر ، فراخواندن مردم به راستی ،اندیشه ی نیک و خرد ورزی و باز داشتن از پیوند با دُروند است.

دو سروده از گاتها:

کسی که در پرتو پاکترین اندیشه ها،

راه بهترین را می پوید،

و زبانش گویای اندیشه ی نیک است،

و دستهایش

به کارهای پارسایی گشوده است،

تنها یک اندیشه دارد:

اهورامزاد، آفریننده و پروردگار و سرچشمه ی

راستی است

...............

ای مزدا،

براستی ، دُروندان،

با کردارهای خود ما را هراسان می دارند،

زیرا آنان ،

برای مردم تباهی و ویرانی می آورند،

توانمندانشان به ناتوانان ستم می کنند،

با آیین تو دشمنی می ورزند،

هیچ گاه به راستی نمی اندیشند،

و از اندیشه ی نیک می گریزند و روی می گردانند.


اوستا، زبان ایران باستان و ریشه ی بسیار زبانها ی آریایی است .سروده های گاتها دارای موسیقی ای است که هم اکنون موبدان زرتشتی در آ تشکده ها می خوانند. وزن و آهنگ در گاتها به وسیله پژوهشگران به اثبات رسیده است. در فصل «آهنگ گاتها» در این کتاب می توانید به چند نمونه آن دست یابید.

زبان اوستایی ریشه ی زبان فارسی است و میان زبان اوستایی و دیگر زبان های آریایی همانندی های بسیاری است که در فصل پایانی کتاب ده صفحه آورده شد است و باقی را نگارنده به زبان شناسان واگذارده است.

اهمیت فوق‌العاده گات‌ها از میان دیگر بخش‌های اوستا

گات‌ها از کهن‌ترین و مقدس‌ترین بخش‌های اوستا است که از خود اشوزرتشت به یادگار مانده‌است. گات‌ها جمع گات و به معنی سرود یا شعر و نظم است. گات در زبان پهلوی به گاس تبدیل شده و به فارسی گاه گوییم که جمع آن گاهان است. در میان زرتشتیان ایران منظور از یشت‌ گاهان همان سرودهای گات‌ها است. در موسیقی امروزی ایران هنوز واژه گاه به معنی آهنگ یا نت موسیقی باقی‌مانده، مانند آهنگ سه گاه یا چهارگاه. در زبان سانسکریت گات یا سرود را گیت گویند که بعد به عربی جیت و جید شده و تجوید در عربی به معنی خواندن قران با آهنگ و وزن است.
به‌طور کل کهن‌ترین بخش ادبیات هر قومی را سرود یا شعر یا قطعات منظوم تشکیل می‌دهد، زیرا مردم می‌توانند شعر و ترانه و سرود را به آسانی از برکنند و به خاطر به‌سپارند. ادبیات منثور بعدها پیدا می‌شود و آن هم پس از پیدایش خط و نوشتار است.
علاوه‌بر این، اهمیت و تقدس گات‌ها در میان ایرانیان از روزگار بسیار باستان شناخته‌شده‌بود. به‌طوری که اوستاهای بعدی همه به نیکی و احترام از آن نام می‌برند، از جمله یسنا 57 که به نام ستوت یشت معروف است آمده: «ما می‌ستاییم کسی که برای نخستین بار پنج گات‌های اشوزرتشت اسپنتمان را به سرود.»

در وندیداد فرگرد 19 بند 38 از پنج گات‌های زرتشت یاری می‌خواهد. در نخستین کرده ویسپرد نیز از هر پنج گات‌های زرتشت به‌طور جداگانه نام برده‌شده و به هر یک درود می‌فرستد.

یکی از دلایل تقدس زیاد و اهمیت فوق‌العاده گات‌ها از میان دیگر بخش‌های اوستا، این است که تمام اصول و آموزش‌های دین زرتشتی در آن گنجانیده‌شده و در واقع از بخش‌های اصولی نامه‌های دینی زرتشتی به شمار می‌رود، گرچه بخش‌های دیگر اوستا را نیز نمی‌توان از نقطه‌نظر یادگارهای کتبی، تاریخی، حماسی، علمی و آیینی کم‌اهمیت‌تر دانست، ولی هیچ‌کدام از لحاظ دارا بودن معانی ژرف و بیان دلکش و ارزش معنوی به پای گات‌ها نمی‌رسند.

گات‌ها دارای پنج گات یا سرود است که جمعاً به هفده‌(ها) یا بخش تقسیم می‌شود که در دل یسنا جای دارد. گات‌های پنج‌گانه عبارتند از:

1-اهنودگات یا گاه 2-اشتودگاه 3-سپنتمدگاه 4-وهوخشترگاه 5-وهشتواشت گاه.

کتاب‌های اوستا از نظر زمان‌بندی نیز به پنج بخش تقسیم می‌شود که عبارتند از‌:
1- یسنا 2- ویسپرد 3- یشت‌ها 4- خرده اوستا 5- وندیداد


منبع: سیری در آموزش گات‌ها نوشته موبد رستم شهزادی