راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

اهورا مزدا در دین اشو زرتشت


اهورمزدا به معنی هستی بخش ابر دانا یا خرد کل باشنده و یا به زبان ساده تر و به گفته روانشاد فردوسی توسی خداوند جان و خرد آن نیروی فراگیر و جهانی می باشد که همه چیز در دست اوست و از اوست. به گفته دیگر تمامی آفریده ها ، نمود های گوناگونی هستند ؛ از این نیروی کلی که دارای سه ویژگی بنیادین می باشد : هستی ــ آگاهی ــ آ فرینندگی نتیجه ای که از گاتها گرفته می شود و سنت زرتشتی هم ، که بر آیند فرهنگ و باورهای پدران و مادران ماست و همچنین دانش روز بر آن گواهی می دهد این است که مرگ تنها نقطه پایانی برای وجود تنی یا جسمانی بوده و روان به هستی خود در ابعادی دیگر و خارج از زمان ومکان ادامه می دهد.روانهای نادرست و بد کردار به خانه ی دروغ یا دوزخ بر می گردند تا زمانی که راست و درست شده و به زندگی جاودان دست یابند که خانه سرود است و جایگاه اندیشه ی نیک و جای رامش و آرامش روان.


روی هم رفته دین زرتشت با بکن ها و نکن ها سر و کار ندارد و تنها اصول و پایه ها هستند که قوانین جاری و همیشگی بوده و هماهنگی با آنها تضمین کننده ی خوشبختی و رستگاری انسانهاست. دستورات دینی کلی است و هدف تندرستی و سلامت تن وروان است. مسائلی مانند روزه گرفتن در دین زرتشتی نیست ؛ در عین حال سنت زرتشتی بر این است که زرتشتیان دست کم چهار روز گوشت نمی خوررند؛ بعضی هم اساسا سبزی خوارند. این خوبی دین است. مسئله آدم و حوا در دین زرتشتی نیست، بنا بر این جنگی هم بین طرفداران نظریه تکامل و طرفداران نظریه خلقت پیش نمی آید.


در کتاب مقدس زرتشتیان گاتها راجع به حقوق زن و یا سهم ارث او و فرزندان او و مانند اینها احکامی وجود ندارد که عمل بر خلاف آنها ، مغایر دین باشد. همچنین آموزش زبان فارسی به جوانان تا آنجا که امکانات اجازه دهد ، از اسرار بقا و پایداری جامعه زرتشتی خواهد بود.


به هر روی بر اساس دین و سنت ، هر فرد زرتشتی وظیفه هائی دارد ؛ از جمله ی این شایستگی ها چنین هستند :


1. راستی یا اشایی و دوری از دروغ

2. میانه روی و گرامی داشت پدر و مادر

3. پاکی و پاکیزگی و سالم نگاه داشتن محیط زیست

4. کار و آبادانی و دانش آموزی و دانش پراکنی

5. ستایش و پرداختن به زیبائی و هنر

6. کمتر خوردن گوشت جانوران ، از همین روست که زرتشتیان چهار روز وهمن ، ماه ، گوش و رام را در هر ماه از خوردن گوشت و یا کشتن جانوران به قصد خوردن آن را پرهیز می کنند


نگفتن دروغ در دین زرتشت


تا حالا به این فکر کردید که چرا ایرانیان باستان اینقدر به راستگویی و دروغ نگفتن تأکید داشتند؟ مگه دروغ چیزی بیشتر از نگفتن حقیقته؟ این عقیده ی ایرانیان نشأت گرفته از دین زرتشته. در دین زرتشت بسیار تأکید شده که از دروغ بپرهیزید؛ ولی چرا از دروغ؟ غیر از اینه که دروغ نگفتن حقیقته؟

چون دروغ چیزی خیلی بیشتر از نگفتن حقیقته. در دین زرتشت انسان ذاتاً درستکار و خواهان نیکویی ست، و میشه گفت در بیشتر ادیان و مکاتب دیگه انسان موجودی شر گرا دانسته شده که برای رسیدن به سعادت باید اونو مهار کرد!........ اما جواب اینکه چرا دروغ اینقدر بزرگ و گمراه کننده فرض شده:


وقتی شما ذاتاً و فطرتاً درستکارید، با هر کار زشتی در واقع بر خلاف ذات خود عمل میکنید و این یعنی دروغ به فطرت خود، دروغ به خدای آفریننده ی فطرت شما، دروغ به دیگر انسان های هم فطرت شما و دروغ به خودتون که کاری رو انجام دادید که فطرتاً خواهان آن نیستید...... پس دروغ خیلی خیلی بیشتر از نگفتن حقیقته.

حالا بدونید که چرا داریوش بزرگ که تحت تعالیم زرتشتی رشد کرده گفته: خدایا این مملکت را از دشمن، خشکسالی و دروغ حفظ فرما.


از آتش که نماد دین زرتشت است درس بگیریم


فراموش نکنیم که شعله های فروزان آتش در همه حال برای ما درس هایی آموزنده دارند .

نخست این که ما نیز همچون شعله های فروزان آتش باید پیوسته روی به سوی بالا داشته باشیم و بکوشیم تا به یاری اهورا مزدا در راه کمال و پیشرفت در زندگی گام های مثبتی برداریم .

دوم این که در زندگی مانند آتش پویا و زاینده بوده و پیوسته در کوشش و جنبش و پویش باشیم.

سوم این که بکوشیم تا همچون آتش به دیگران گرمای عشق و محبت و مهربانی هدیه کنیم.

چهارم این که همچون آتش ، با سیاهی ها پیکار کنیم و محیط اطراف خود را روشن کنیم .برای این کار باید ابتدا خود آگاه باشیم و سپس دیگران را آگاه کنیم.

پنجم این که همچون آتش همه این کارها را در کمال آرامش انجام دهیم و محیطی همراه با آسودگی و آرامش برای خود و دیگران فراهم آوریم.


زرتشت برای نخستین بار موسیقی مذهبی را در دنیا پایه‌گذاری کرد و شادی به عنوان یک اصل در آیین زرتشت در آمد. اگر چه اطلاع زیادی از دین زرتشت در دست نیست ولی شواهد حاکی از آن است که موسیقی در این دوره گسترش قابل توجهی به ویژه در مراسم مذهبی داشته است هرودوت مورخ معروف یونان باستان می گوید "مغها ( روحانیون زرتشتی) در دوره هخامنشی نیایشهای مذهبی مربوط به خدایان را با آواز و بدون همراهی با سازهایی نظیر نی اجرا می کردند". بنابراین عدم استفاده از ساز در موسیقی مذهبی در ادوار گذشته وجود داشته و اثرات آن تا امروز هم دیده می شود.


در هر حال بخش اصلی کتاب زرتشت یا اوستا به نام" گاتها" مجموعه ای از شعر آزاد (هجایی) است که با آهنگ و به صورت نیایش (هیمن) خوانده می شد. همچنین بخش دیگر اوستا به نام "یشت" معنی آواز یا آواز نیایش گونه را دارد. گاتها اواسط کتاب یسنا قرار دارد که ۱۷ سرود مذهبی است که از سروده های خود زرتشت است.


تصور می شود واژه "گاه" در موسیقی سنتی ایران به شکل پسوند در نام دستگاهها و ردیفها، یادگار همان "گات" باستانی باشد که در فارسی میانه یا پهلوی "گاس" به معنی سرود و سپس در فارسی دری به شکل گاه در آمده است.

بنابراین در اوستا بارها توصیه شده است که گاتها را با آواز بخوانند، از این رو زمزمه یا خواندن آهسته در نظر زرتشتیان اهمیت ویژه ای دارد و نیز گفته شده است: "هر گاه کسی گاتها را با آواز نخواند و یا مانع شود کسی به آواز بخواند، مرتکب گناه بزرگی شده است." این بود که زرتشتیان یا آریاییها، دعاهای خود را که موزون و آهنگین بود، می سرودند و معتقد بودند اگر چنین باشد، تأثیر آنها به مراتب بیشتر می شود.


موسیقی مذهبی را نخستین بار زرتشت به کار گرفت و هنوز هم در دنیا از الحان او استفاده می ‌کنند و این امر در آیین زرتشت به صورت یک اصل در آمد، به طوری که در" هفتن یشت " شادی نکردن را به عنوان یک گناه به شمار می آورد.

سروش که در اوستا به صورت "سروشه" از آن یاد شده و در زبان پهلوی به شکل سروش در آمده، نام فرشته ای بود که در آیین زرتشت جایگاه والایی داشت و روز هفدهم هر ماه شمسی را منسوب به او می دانستند. در آن روز به نیایشگاهها رفته و دعا می خواندند، در این روز تفسیر و ترجمه پهلوی اوستا را نیز با آهنگ و آواز خوش می خواندند.

برگرفته از http://www.ashozartosht.net

یکتایی اهورامزدا در گاتها

یکتایی اهورامزدا در گاتها :

"کسی که در پرتو خرد مقدس به بهترین راه زندگی کند و گفتارش مهرآمیز و از روی خرد باشد، با دو دستش کارهای نیک را از روی ایمان انجام دهد، اندیشه اش تنها متوجه یکتا پروردگار خواهد بود و او را سرچشمه حق و راستی خواهد شناخت".
گات ها ترجمه و تفسیرموبد فیروز آذرگشسب هات 47 بند2

زمانی که هیچ انگیرزه خارجی برای اعتقاد به خدای یگانه نبود، در دورانی که باور به یک آفریدگار بی جان و مکان و فارغ از زمان، غیر وابسته به قوم، ملیت و گروه خاص، غیر قابل پذیرش می نمود، اشوزرتشت برای نخستین بار یکتاپرستی را به جهانیان شناساند و اهورامزدای دانا و توانا که آفریننده و پدید آورنده کل ، پرورنده، نگهدارنده و فرمانروای بی شریک جهان است را سزاوار پرستش دانست.

"هنگامی که در اندیشه خود تو را سر آغاز و سر انجام هستی شناختم آن گاه با دید دل دریافتم که تویی سرچشمه منش پاک؛ که تویی آفریننده راستی و داور دادگری که کردار مردمان جهان را داوری میکنی".
گات ها هات31 بند8

اشو زرتشت در گاهان(گات ها)، خدا را گاهی به نام اهورا به معنی هستی بخش و گاه به نام مزدا یعنی دانای کل می نامد و گاهی نیز مزدا اهورا یا اهورامزدا آورده است. در گات ها به ویژه سراسر هات 44 از نیروی پدید آورندگی و فرمانروایی خداوند یگانه سخن رفته و اهورامزدا پدیدآورنده بی مانند و آفریدگار کل شناخته شده است.

"ای هستی بخش یکتا! پرسشی از تو دارم،خواستارم حقیقت را بر من آشکار سازی. چه نیرویی زمین را در پایین و سپهر را در بالا نگه داشته است و از فرو افتادنش جلوگیری می کند؟ ای مزدا کیست آفریننده آب و گیاه؟ کیست آن که به باد وزش و به تیره ابر باران زا تندروی بخشیده؟ ای مزدا! کیست آفریننده و الهام بخش منش پاک؟"
«گات ها هات 44 بند 4»

و در ادامه همین هات اشوزرتشت می فرماید:

"ای مزدا من می کوشم تا در پرتو خرد پاک، تو را آفریننده همه چیز بدانم".
« هات 44 بند7»

اشو زرتشت، آفریدگار یگانه را بی آغاز و بی انجام میداند. او همیشه همان بوده و همواره همان خواهد بود. او تغییر نا پذیر است. او توانا، تواناترین، او داگر، دادگرترین است. اهورامزدا آفریننده گیتی، مینو و سامان آفرینش (اشا) است. او آفریننده راستی، سازنده منش نیک، بخشنده خرد پاک و اندیشه روشن ، رسایی و جاودانی، بخشاینده نیکی ها و افزونی ها است. گرچه پاک و مهربان است ولی گناه خطاکاران را بی دلیل نمی بخشاید. او خدای پاکی، راستی و پیمان شناسی است که خشم، کین و انتقام در صفات او راهی ندارند. او دانای بیکران است که همواره از نهان و آشکار جهان آگاه است. اهورامزدا در گاهان؛ دوست، پدر و یار نیک اندیشان و سوشیانت ها( نجات دهنده ها) نامیده شده و نخستین آموزگار برای کسانی است که از روی اندیشه نیک، گفتار نیک، کردار نیک خواستار پیوستن به او هستند.

برگرفته از http://artapatnews.vastblog.com

اهورامزدا


در هر بند از گاتاها، از اهورامزدا و صفات او یاد شده است. صفات پروردگار ویژگی ها ی
مینوی و مجرد هستند که با ذات اهورایی پیوستگی دارند و از او سرچشمه می گیرند.
هر کس که صفتی از اهورامزدا را یاد کند یا بهآن متوسل شود یعنی اهورامزدا را یاد کرده
و به خدا توسل جسته. اهورامزدا و شش صفت او یعنی اَشا، وهومن ، خَشترا، اَرمئیتی،
از « راستی، نیک اندیشی، توانا یی، پرهیزگار ی، رسا یی و جاودانی » هئوروتات، اَمرِتات
یکدیگر تفکیک پذیر نیستند و در راس آنها سپنتامئینیو آن ذات و گوهر اهورا یی که در
نهادش نهفته است گرایش جوید و پایبند باشد به صفات خدایی نزدیک خواهد شد. گروهی
اشا را نخستین صفت اهورامزدا و وهومن را که بعداً به آن اشاره شده دومین صفت قلمداد
می کنند و به این صورت سلسله مراتبی میان آن صفات تصور کردند. در شمردن این
صفات بدیهی است یکی را پس از دیگری باید نام برد و آن بدان معنی نیست که یکی
برتر و مهمتر از دیگری است آن صفات تجزیه ناپذیر، جدانشدنی، مجرد و ذهنی هستند
که در راس آنها گوهر یا مینوی پاک قرار دارد. زرتشت در این بند آرزو میکند که با یاری
وهومن و پیروی از خردمندی و اندیشۀ نیک خدا را بشناسد و به او نزدیک شود و با
پشتیبانی اَشا، بهآن حقیقت و هنجاری که بر هستی حکومت دارد دست یابد.
زرتشت برای جهان مادی و بهره مندی از زندگی در این جهان همان اندازه ارزش قایل است
که برای زندگی مینوی وجهان دیگر، تعادل میان آنهاکاری معقول وپسندیده است و هیچ
یک را نبایدفدای دیگری کرد. از اینرو در دین زرتشت، ریاضت کشیدن و رنجور کردن تن
به امیدافزودن به سرمایۀ مینوی کاری ناپسند است. زیرا روان وارادة قوی واستوارنمی تواند در
یک تن ناتوان و رنجور جایگزیند. زندگی مادی ومعنوی را نباید انتزاعی و جدا از یکدیگر
در نظر گرفت بلکه باید میان آنها ارتباط و هماهنگی برقرار کرد. پیشرفت زندگی ماد ی و

اقتصادی نباید موجب فراموشی مبانی مینوی و گسترش اصول اخلاقی انسان شود.

برگرفته از ترجمه گات ها دکتر ساسانفر