راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

گیتی مینوی




گیتی مینـوی : در بندهش بزرگ ، فرایند هستی یافتن جهان هنرمندانه و به گونه ای زیبـا توصیف میشود که آفریدگاربزرگ اهـورا مـزدا سر آغاز آفرینش خود را مینـو قرار داد تا جایـگاه فـروزه های نیـکـش یعنی امشاسپندان باشد . با آفرینش مینـو راز هستی شکل گرفت و اهـورا مـزدا برای آفرینش گیتی در ابتدا به آن شکل مینـوی داد و به آفرینش گیتی مینوی پرداخت و سپس به این گیتی مینوی که پس زمینه جهان مادی بود هستی گیتی ای بخشید و بدین گونه گیتی را آفرید و آنرا جایگاه زندگی در اوج آزادی و انتخاب وهمچنین تلاش پیوسته انسـان برای شرکت جستن در نبردنهایی و پیروزی بر دروغ و پلیدی قرار داد .

گیتی مینوی را که پس زمینه و سرآغاز آفرینش گیتی بوده را جایگاه روان انسـان در گذار از جهان مادی به سوی مینـوی اهـورائی قرار داد و ارتباط تنگاتنگی مابین گیتی گیتی ای و گیتی مینوی برقرار کرد ( برخی از انسانها و روان درگذشتگان در شرایط خاص توانایی گذشتن و بازگشتن از مرزهای این دو محیط را دارا میباشند برای نمونه میتوان به داستان سفر موبد ارداویراف اشاره کرد .) اهـورا مـزدا گیتی مینوی را جایگاه درنگ و بازگشتن روان برای تکامل و رسیدن به اشویی تا زمان دل کندن از دلبستگیهای انسانی و آمادگی برای ورود به جایگاه پر فروغ اهورائی ( انارام ، انغر روشنگاه خدا ) وهمپرسگی با اهـورا مـزدا در روز واپسین قرار داد .

انسان اندیشمند و آگاه باید با درک حقیقت راستین ، هدف بزرگ خود را رسیدن به مینوی اهورائی قرار داده وبرای رسیدن به فروزه های پاک اهـورائی تلاش کند تا در روز واپسین لیاقت همپرسگی با اهـورا مـزدا را دارا باشد و به آفریدگار خویش بپیوندد . بنابر آموزه های اشو زرتـشت که خود در همین جهان مادی با برخورداری از اندیشه پاک و رسیدن به اشویی به همپرسگی با اهـورا مـزدا در مینـوی پرفروغ اهـورائی نایل گشت ، رسیدن به این هدف بزرگ تنها با موفقیعت در جهان مادی و خوشبختی و برخورداری از یک زندگی خوب شاد و سرشار از عشق به آفریدگار و آفریده های سودمند اهـورائی جهت گرفته و با پیروزی بر دروغ و پلشتی و شکست کامل پلیدی و دستیابی به نیکی و پاکی مطلق یعنی همان اشـویی میسر میباشد

آفرینش گات هایی




درسنت زرتشتی، خلقت از «هیچ» به وجود نیامده است. همچنین خداوند تنها خوبی را آفریده است. بدی ساخته و داده خدا نیست. چون خلقت با خدا و در خدا بوده است و مدت معین برای خلقت ذکر نشده است. آفرینش در سنت زرتشتی، دهشمندی و سازندگی اهورامزدا. خداوند جهان و موجودات را شکل داده است. پیش از این گفتیم که واژه هایی که آفرینندگی اهورامزدا را در گاتها نشان می دهند داتار به چم دهنده و تشا به چم شکل دهنده و سازنده است. اهورامزدا از هستی خود جهان و آفرینندگان را ساخت و داد. آفرینش همیشه با اهورامزدا و در اهورامزدا و در سپنتامینیو نماد آفرینش اهورامزدا بوده است. سپنتامینیو که پویایی آفرینش را نشان می دهد و طبق قانون اشا در کار است، ازلی و ابدی است. خود اشا هم که قانون آفرینش را نشان می دهد و فروزه اهورامزدا است، ازلی، ابدی و غیرقابل تغییر است .
دومین تفاوت دین زرتشت با ادیان ابراهیمی این است که خدای زرتشت، آفریننده بدی و ابلیس نیست. اهورامزدا تنها خوبیها را آفریده است و سپنتامینیو خود تجسم همه ی خوبیها در این جهان است. از همین رو اهورامزدا خشم نمی کند، انتقام نمی گیرد و ویران نمی کند. او آن چنان والایی و شکوهی دارد که این گونه بازتابها در آستانش راه ندارند. در دین زرتشتی، خشم و ویرانگری کار آنهایی است که با گزینش راه نادرست در زندگی، بر علیه سپنتامینیو اقدام می کنند. این بدی، خشم، دروغ و ویرانگری را انگره مینیو می خوانند
خلق کردن در ذات خداوند است، آدمی هم جزئی از خلقت کلی است و محتاج دلیل خاص نمی باشد

اسطوزه آفرینش در دین اشو زرتشت:




اسطوزه آفرینش در دین  اشو زرتشت:
1- دنیا در آرامش و سکوت به سر می برد. (خیر و شر از ابتدا وجود دارند.)
2- شر (اهریمن) بر حسب اتفاق قلمرو خیر (هرمز) و آرامش آنرا دیده و حسادت می ورزد.
3- شر قصد حمله به قلمرو خیر را می کند.
4- خیر با استفاده از علم بیکران خود متوجه شده و با خواندن وردی، شر را به خواب می برد.
5- خیر، آفرینش مینویی (غیر مادی) دنیا را آغاز می کند.
6- در این فاصله، دختر اهریمن، او را از خواب بیدار می کند.
7- خیر،آفرینش گیتی (غیر مادی) عالم را نیز به پایان رسانده و انسانها را به همراه سایر موجودات به زمین می فرستد تا قوای اهریمن را شکست دهند.
8- شر با لشگریان خود که شامل بیماری ها، مرگ، صفات بد انسانی و جانورهای موذی است پوسته زمین را سوراخ کرده و وارد آن می شود.
9- جنگ بین قوای شر و خیر آغاز می گردد.
10- سوشیانس، ظهور کرده و قوای شر را از بین می برد.
11- شر از بین رفته و خیر پیروز می شود.