راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

ایزدبانو اَناهیتا

در دوره ای از تاریخ ایران باستان، ایزدبانو اَناهیتا، یکی از مینَویان ِ سرآمد و پرستیدنی به شمار می آمده و پرستشگاههای ویژه ی خود را داشته است. پیشکشی هایی که پهلوانان و شهریاران به نزد ِ او می برده اند — و گزارش ِ آنها را در بندهای ۲۱ تا ۸۳ آبان یشت می خوانیم — گواه ِ پایگاه والای ِ ایزدینه ی اوست.

گل ِ نیلوفر آبی (لوتس) ویژه ی این ایزدْبانوست و دلیل این همه سنگ نگاره از این گل در تخت جمشید و جاهای دیگر، چیزی جز بزرگداشت او و نمایش ِ حضور ِ فراگیرش در زندگی ی ایرانیان نمی تواند باشد.

«جشن آبانگان» جشنی است در گرامیداشت ستاره ی روان (سیاره) درخشان «اَنَهیتَه / آناهید (زهره)» و رود پهناور و خروشان «اردوی / آمو (آمودریا)»، و بعدها ایزدبانوی بزرگ «آب» ها در ایران (غیاث آبادی، ۱۳۸۲،ص۷۷).

«اَردوی سوره اَناهیتا» Ardavi – Sura Anāhita ایزد بانویی ایرانی بسیار برجسته ای است که نقش مهمی در آیین¬های ایرانی دارد و پیشینه ی ستایش و بزرگداشت این ایزد بانو در فرهنگ ایرانی به دوره¬های پیش از زرتشتی در تاریخی ایران می رسد.

بخش بزرگی در کتاب اوستا به نام «آبان یشت»(یشت پنجم) که یکی از باستانی¬ترین ِیشت ها می باشد به این ایزد بانو اختصاص دارد، در این یشت، او زنی است جوان، خوش اندام، بلند بالا، زیبا چهره، با بازوان سپید و اندامی برازنده، کمربند تنگ بر میان بسته، به جواهر آراسته، با طوقی زرین بر گردن، گوشواری چهارگوش در گوش، تاجی با سد ستاره ی هشت گوش بر سر، کفش هایی درخشان در پا، با بالاپوشی زرین و پرچینی از پوست سگ آبی. اَناهید گردونه ای دارد با چهار اسب سفید، اسب های گردونه ی او ابر، باران، برف و تگرگ هستند.

او در بلندترین طبقه ی آسمان جای گزیده است و بر کرانه ی هر دریاچه ای، خانه ای آراسته، با سد پنجره ی درخشان و هزار ستون خوش تراش دارد. او از فراز ابرهای آسمان، به فرمان اهورامزدا، باران و برف و تگرگ را فرو می باراند.

نیایشگاه های آناهیتا معمولا در کنار رودها برپا می شده و زیارتگاه هایی که امروزه با اسامی دختر و بی بی مشهور هستند و معمولا در کنار آن ها آبی جاری است، می توانند بقایای آن نیایشگاه¬ها باشند.

برخی حتی سفره های نذری با نام بی بی (همچون بی بی سه شنبه) را بازمانده¬ی آیین های مربوط به آناهیتا می دانند.

آناهیتا همتای ایرانی «آفرودیت»، الهه ی عشق و زیبایی در یونان و «ایشتر»، الهه ی بابلی، به شمار می-رود.

واژه ی «آب» که جمع آن «آبان» است در اوستا و پهلوی «آپ» و در سانسکریت «آپه» Apa و در فارسی هخامنشی «آپی» می باشد.

این آخشیج (عنصر) همانند آخشیج¬های اصلی دیگر چون آتش و خاک و هوا در آیینهای ایرانیان باستان مقدس است و آلودن آن گناهی بس بزرگ است. برای هریک از چهار آخشیج امشاسپندی (فرشته) ویژه نامگذاری شده است. به گواهی اوستا و نامه های دینی پهلوی، ایرانیان آخشیج های چهارگانه را که پایه ی نخستین زندگی است، می ستودند.

در جشن آبانگان، پارسیان به ویژه زنان در کنار دریا یا رودخانه ها، فرشته ی آب را نیایش می کنند. ایرانیان کهن آب را پاک (مقدس) می شمردند و هیچ گاه آن را آلوده نمی کردند و آبی را که اوصاف سه گانه¬اش (رنگ – بو – مزه) دگرگون می شد برای آشامیدن و شستشو به کار نمی بردند.

«هرودوت» می آورد :

«… ایرانیان در میان آب ادرار نمی کنند، آب دهان و بینی در آن نمی اندازند و در آن دست و روی نمی شویند …»

«استرابون» جغرافیدان یونانی نیز می آورد «… ایرانیان در آب روان، خود را شستشو نمی دهند و در آن لاشه، مردار و آن چه که نا پاک است نمی اندازند …»

در برگردان فارسی آثارالباقیه ابوریحان بیرونی می خوانیم :

«… آبان روز دهم آبان ماه است و آن را عید می دانند که به جهت همراه بودن دو نام، آبانگان می گویند. در این روز زو Zoo پسر طهماسپ از سلسله ی پیشدادیان به شاهی رسید، مردم را به کندن قنات ها و نهرها و بازسازی آن ها فرمان داد، در این روز به کشورهای هفت گانه خبر رسید که فریدون ، بیوراسب (ضحاک – آژی دهاک) را اسیر کرده، خود به پادشاهی رسیده و به مردم دستور داده است که خانه و زندگی خود را دارا شوند…»

در روایت دیگرى آمده است که پس از هشت سال خشکسالى در ماه آبان باران آغاز به باریدن کرد و از آن زمان جشن آبانگان پدید آمد.

زرتشتیان نیز در این روز همانند سایر جشن¬ها به آدریان ها (آتشکده ها) مى روند و پس از آن براى گرامیداشت مقام فرشته ی آبها، به کنار جوى ها و نهرها و قناتها رفته و با خواندن اوستاى آبزور (بخشى از اوستا که به آب و آبان تعلق دارد) که توسط موبد خوانده مى شود، اهورامزدا را ستایش کرده و درخواست فراوانى آب و نگهدارى آن را کرده و پس از آن به شادى مى پردازند.

جالب اینجاست که مى گویند اگر در این روز باران ببارد، آبانگان به مردان تعلق گرفته و مردان تن و جان خویش را به آب مى سپارند و اگر بارانى نبارد، آبانگان زنان است و زنان آب تنى می کنند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد