راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

نظم منطقی در گات ها

یسنا/ هات چهل و چهارم  بند هجدهم

«این را از تو می پرسم، ای اهورا به راستی برایم آشکارکن.
چگونه میتوانم در پرتو اشا این پاداش را به دست آورم.
ده مادیان، ده نریان ( اسب نر) و یک شتر.
پاداشی که ای مزدا به من رسائی و جاودانگی را الهام می دهد.
همانطور که آن دو را تو برای خودت به دست آوردی.»

درباره این بند از سرود دیدگاههای گوناگون وجود دارد. پژوهشگران و زبان شناسان غربی
تنها به معنی ظاهری واژه نگاه می کنند و اسب ماده و نر و شتر را همانطور که در عالم
محسوس و در چراگاه هستند به شکل جانوران چارپا می پندارند و پافشاری می کنند که
معنی واژه همان است که هست بنابراین زرتشت برای خودش مزد و پاداشی برابر ده
مادیان و ده نریان و یک شتر درخواست میکند. این برداشت یک زبان شناس و یا هر
کس دیگری است که به فلسفه و اندیشههای زرتشت آگاهی ندارد و حتی از درک و
آمیختن نکات موجود در این سرود عاجز و درمانده است. زرتشت که این درخواست را از
اهورامزدا میکند آیا او به این چارپایان نیاز دارد؟ آیا کار و خدمت زرتشت برای مبارزه با
دروغ و پلیدی و ساختن یک جهان نو بر پایه پیشرفت های اخلاقی و اقتصادی دارای
ارزش به اندازه بهای این چارپایان است؟ در حالیکه کراراً در گاتاها زرتشت از اهورا مزدا
درخواست توانائی و نیرومندی میکند و یا آرزوی زبان شیرین و نفوذ کلام دارد تا پیام
خود را بگستراند و با آن صلح و آرامش برقرار کند در این بند از سرود همانطور که در همه
سرودهای گاتاها پیوستگی و نظم منطقی وجود دارد، باید میان واژهها که به کار رفت هاند
یعنی اشا، اسب ماده، و نر، شتر، رسائی ( هئوروتات) و جاودانگی ( امرتات)، یک پیوستگی
که اندیشه یا خواستی را نشان بدهد به دست آید و با پرسشی که زرتشت از اهورا مزدا
میکند هماهنگی منطقی داشته باشد.

واژههایی که مربوط به نام چارپایان است هر کدام دارای یک معنای مجازی و استعارهای
هستند، در ادبیات اساطیری و افسانهای ایران کهن پیش از زرتشت هر چارپائی را نماد و
نشانه چیزی میگرفتند در بندهش( ترجمه مهرداد بهار) بخش هشتم درباره نبرد آفریدگان
تیشتر برای بردن آن زهر از زمین به تن ». با اهریمن در یک داستان شیرین اشاره میکند
اسب سفید و دراز دمبی در دریا فروشد، اپوش، دیوی به همانندی اسب سیاه و کوتاه دمبی
به مقابله بتاخت. او تیشتر را یک فرسنگ به ستوهی برانید. تیشتر از هورمزد توان خواست.
هرمزد نیرومندی را بر او ببرد چنین گوید که در زمان، نیروی ده اسب نر، ده شتر نر، ده
بنابراین در داستانها و ادبیات اساطیری هر یک از «. گاو نر، ده کوه و ده رود بر تیشتر آمد
چارپایان و جانوران یا سایر پدیدهها همانند کوه و رود نماد یا نشانی از یک چیز غیر مادی نظیر نیرو، خرد و محبت و غیره یاد شده مثلاً اسب یکی از نمادهای نیرو، آتش یکی از
نمادهای خرد است. در این بند هم، اسب ماده ( مادیان) نشان تندروی و سرکشی، اسب نر
نشان نیرومندی و پائیدن ( کنترل) و شتر نشان روشنائی و درخشیدن است. این مفاهیم و
اشارهها در زمان زرتشت دارای تعبیر معین و معنای روشنی بوده اند که حتی در زمان
ساسانیان دیده نمیشود. اکثر زبان شناسان غربی کوششی در فهم معنای منطقی گاتاها
نمیکنند و پارهای از آنها نظیر نیبرگ عمداً گاتاها را طوری معنی میکنند یا آنقدرآشفته و
نادرست واژهها را سر هم میکنند که هیچ اندیشهء اخلاقی و فلسفی از زرتشت دیده و
شناخته نمیشود. در حالیکه بر همگان روشن است که از اوستای موجود فقط گاتاها متعلق
به زرتشت و در بر دارنده آموزشهای اوست و سایر نوشتهها و متون افزوده شده در اوستا
یادگار دورانهای باستان پیش از زرتشت است یا به وسیله موبدانی که هنوز به دینهای
باستانی دیگر باور داشتهاند تنظیم شده است. ولی اکثر زبان شناسان که هیچ سابقه ذهنیبا فرهنگ ایرانی ندارند به علتهای مختلف از قبیل اعتقاد شدید به دین عیسوی یا به
دلیل عدم آشنائی به سابقه تاریخی و پایگاه بلند دانش فلسفی ایران و یا اینکه آنها خود را
وارث فلسفۀ یونانی میدانند و در این راه تعصب شدید میورزند، قصد دارند آنچه مربوط
به زرتشت است ناچیز و مخصوصاً بیاهمیت جلوه دهند و برای توضیح و تعبیر گاتاها از
مسائل اساطیری و یا اوستای نوین و بخشی از ادبیات پهلوی کمک میگیرند در حالیکه
تمام آنها مباین و مخالف اندیشهها و آموزشهای زرتشت است. زرتشت تمام ایزدان
اساطیری را که شماره آنها به سی میرسد نفی کرد و آنها را خدایان باطل و پنداری شمرد
که برای بیست و چهار ایزد از میان آنها نیایشی باقیمانده که در یشت ها مدون شده و
ضمیمه اوستای موجود است. این نیایش ها و یشت ها که دارای ارزش والای ادبی و
تاریخی هستند هیچگونه بستگی و هماهنگی با گاتاها ندارند و متن آنها کاملاً بر خلاف و
ضد آموزشهای زرتشت در گاتاهاست. زرتشت قربانی کردن چارپایان و نوشیدن نوشابه
سکرآور هوم را شدیداً و کراراً ممنوع کرده است ولی زبان شناسان می کوشند آن نیایشها
و داستانهای تاریخی را با گاتاها پیوند بزنند و برای ترجمه گاتاها از آنها استفاده کنند
را ustra مثلاً برای معنی همین بند 18 از هات 44 میلز که از خاورشناسان بیقرض است
به معنی شتر میگیرد و معتقد است که در هیچ کجای اوستا برای آن معنی دیگری دیده
نمیشود و نیز اشاره میکند بر طبق روایات هرودوت، اسب موجودی است که در مراسم

قربانی به کار میرفته است و معنی دیگری جز همین جانور چارپا ندارد و قربانی کردن
اسب را از یشتها گرفته که در اکثر آنها نظیر مهریشت اشاره هایی وجود دارد که با
اموزشهای گاتایی هیچ ارتباطی ندارد.

برگرفته از گات ها ترجمهدکتر آبتین ساسانفر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد