راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

6-زمان گات ها

زَرتُشت یا زَردُشت پیامبر ایران باستان بود که مزدیسنا را بنیان گذاشت.[۱] وی همچنین سراینده گات‌ها، کهن‌ترین بخش اوستا می‌باشد.[۲] زمان و محل دقیق تولد وی مشخص نیست اما گمانه‌زنی‌ها و اسناد، زمانی بین ۶۰۰۰ تا ۶۰۰ سال پیش از میلاد مسیح را برای او حدس زده‌اند و زادگاه وی را به مناطق مختلفی مانند ری، آذربایجان، خوارزم و سیستان نسبت داده‌اند.[۳] تعلمیات زرتشت بعدها با باورهای بومی ایرانیان ترکیب شد و آئین مزدیسنای کنونی که نزدیک به پنج سده دین رسمی ایران نیز بوده‌است، را پدید آورد. نام زرتشت در فهرست یکصد نفرهٔ انسان‌های تاثیرگذار تاریخ که توسط مایکل هارت تنظیم شده‌است، قرار دارد.[۴] دین زرتشت امروزه حدود ۲۰۰ هزار تن پیرو در ایران، هند و برخی نقاط دیگر جهان دارد.[۵]


نام زرتشت بر اساس متون اوستایی زراثوشترا بوده‌است که نامی مرکب است. از «زَرَت» که ممکن است معنی زرد و زرین یا پیر داشته باشد و «اشترا» که برخی آن را شتر و برخی معنی آن را آسترا به معنی ستاره در نظر گرفته‌اند. دارندهٔ شتر زرد، دارندهٔ شتر پیر، دارندهٔ شتر با جرأت، درخشان و زرد مثل طلا، پسر ستاره،، ستارهٔ درخشان و روشنایی زرین معانی گوناگونی است که تا به‌حال محققان برای نام زرتشت ذکر کرده‌اند.[۶]


زمان ظهور زرتشت، با همهٔ پژوهش‌های دانشمندان قدیم و جدید، هنوز هم در پردهٔ ابهام است. دربارهٔ زمان زندگانی زرتشت آنقدر تحقیق و بحث و گفت‌وگو شده‌است که حتّی اشاره به رئوس آن مطالب، کتاب بزرگی را فراهم می‌کند.[۷]

  • اودوکسوس کنیدوسی که هم زمان با افلاطون بوده‌است، زمان ظهور زرتشت را ۶۰۰۰ سال قبل از افلاطون می‌داند.[۸]
  • جامعهٔ زرتشتیان ایران زادروز زرتشت را روز خرداد از ماه فروردین برابر با ۶ فروردین[۹] و در سال ۱۷۶۸ پیش از میلاد [۱۰] و تاریخ درگذشت او ۵ دی ۱۶۹۱ پیش از میلاد [۱۱] تعیین کرده‌است. اما این باور که به تازگی متدوال شده و زرتشتیان هند [۱۲] آنرا به رسمیت نمی‌شناسند، فاقد منبع تاریخی است.
  • بیشتر پژوهشگران طرفدار تاریخ سنتی، زمان زرتشت را سده پنجم تا ششم پیش از میلاد در نظر گرفته‌اند.[۱۳] در کتاب بندهشن آمده‌است که زرتشت در سال ۲۵۸ سال پیش از انقراض شاهنشاهی هخامنشی به بعثت رسید. اما در ارداویرافنامه، بعثت زرتشت ۳۰۰ سال پیش از حمله اسکندر ذکر می‌شود و بنابراین، چون اسکندر ۳۳۰ پیش از میلاد به ایران حمله کرده‌است، تاریخ تولد زرتشت در حدود ۶۶۰ پیش از میلاد خواهد شد. همچنین بعضی از محققان دیگر از شباهت اسمی استفاده کرده، گشتاسپ پدر داریوش هخامنشی را با کی گشتاسپ شاه کیانی یکی دانسته‌اند، در نتیجه زمان زرتشت را حدود ۵ سده پیش از میلاد در نظر گرفته‌اند.[۱۴]
  • امروزه بیشتر دانشمندان بر آنند که زردشت بین ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ سال پیش از میلاد می‌زیسته‌است.[۱۵]
  • فرهنگ فارسی، دکتر محمد معین، جلد پنجم، اعلام ص ۶۴۸
  • The Gathas ("Hymns") of Zarathushtra (انگلیسی). بازدید در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۱.
  • بازکاوی تاریخ و آموزه‌های آیین زرتشت (فارسی). بازدید در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۱.
  • (انگلیسی) .بازدید در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۱ Religious Affiliation of History's 100 Most Influential People
  • Zoroastrian Community Today Approximately 200,000 Zoroastrians live across the globe (انگلیسی). بازدید در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۱.
  • دانشنامهٔ مزدیسنا، ص ۲۹
  • اسطورهٔ زندگی زرتشت، ص ۱۶
  • راهنمای دین زرتشتی، ص ۳
  • بندهش - فرنبغ دادگی- ترجمه مهرداد بهار - انتشارات توس
  • خورشیدیان. ص ۱۷.
  • خورشیدیان. ص ۲۷.
  • Zoroastrian religious calendar for the year 2009
  • خراسان بزرگ مهد آیین زرتشت، ص ۶۹
  • خراسان بزرگ مهد آیین زرتشت، ص ۶۸
  • شناخت اساطیر ایران، ص  ۱۴

گات‌ها

کتاب آسمانی زرتشتیان

                                                                                             موبد پدرام سروش پور

« سراسر اندیشه و گفتار و کردار اشوزرتشت الهامی است از سوی خداوند یکتا

که انسان را به سوی خوشبختی راهنمایی می‌کند.

امشاسپندان(پرتوهای اهورایی) و سرودهای مقدس گات‌ها را فرا پذیرید و بدانها ایمان داشته باشید.

ای گات‌های مقدس با کمال احترام بشما درود می‌فرستیم»

                                                                                                گات‌ها - سرآغاز اهنود گات

در میان پیامبران دارای کتاب که امروزه در بین جهانیان پیروانی دارند، اشوزرتشت و دین او دین زرتشتی در بین پژوهشگران از جایگاه ویژه‌ای برخوردار می‌باشد. مهمترین دلیل آن قدیمی بودن این پیامبر ایرانی ‌است و اینکه سرودهای او کهن‌ترین متنی است که تا کنون به دست بشر رسیده و در آن آفریدگار هستی به یکتایی نام برده شده است.

مجموعه سرودهای اشوزرتشت که امروزه به نام گات‌ها شناخته می‌شوند شامل 17 سرود می‌باشند که در اوستای کنونی در میان «یسنا» قرار دارند. اگر چه در عرف امروزی پژوهشگران کتاب دینی زرتشتیان را «اوستا» می‌نامند ولی باید دانست اگر کتاب دینی منظور کتاب آسمانی یا همان گفته‌ها و آموزه‌هایی است که پیامبر در زمان حیات خود گفته است بی شک کتاب دینی زرتشتیان تنها گات‌ها می‌باشد که بخشی از کتابی است که امروزه به نام اوستا شناخته می‌شود.

کتاب اوستا تنها اثری است که از زبان اوستایی باقیمانده است به همین دلیل هم این زبان را  اوستایی نامیده‌اند. بر پایه متنهای دوره میانه و سنت زرتشتی اوستا در دو نسخه که در خزانه شاهی و دژ نبشت نگهداری می‌شده تا اینکه با حمله اسکندر یک نسخه از آن سوزانده و نسخه دیگر به دست رومیان افتاد. پس از آن بدستور بلاش اشکانی و پادشاهان دیگری بارها باقیمانده اوستا که بر پایه سنت شفاهی نسل اندر نسل باقیمانده بود جمع آوری گردید. این اوستا در زمان ساسانیان در 21 نسک در قالب سه بخش گاسانیک(7نسک)، هاتک‌مان‌سریک(7 نسک) و داتیک (7 نسک) جمع‌آوری شده بود که پس از ساسانیان تنها یک چهارم این اوستا باقیماند که در قالب پنج بخش یسنا، یشتها، ویسپرد، وندیداد و خرده اوستا هم اکنون موجود می‌باشد.

اوستا از نظر زبان به هیچ وجه یکدست نیست بعضی قسمتها کهنه‌تر و از نظر دستوری با قواعد زبان اوستایی بیشتر مطابقت دارند ولی در برخی قسمتها این قواعد کمتر مراعات شده‌اند دکتر تفضلی دو دلیل عمده سبب بروز این ناهماهنگی می‌داند نخست زمانهای متفاوت نگارش بخشهای اوستاست و دوم احتمالا لهجه‌های متفاوت نگارندگان این بخشهاست. (← تفضلی، 1378، ص 35-36)

نخستین کسانی که تفاوت زمانی بین تدوین دو بخش اوستا را در حدود سال 1900 مطرح کردند بارتلمه و گلدنر بودند. طبق نظر ایشان، اوستای قدیم باید در سالهای 1000 قبل از میلاد، نوشته شده باشد، در حالیکه اوستای جدید، احتمالا همزمان با دوره هخامنشیان و سنگ‌نوشته‌های فارسی باستان، به رشته تحریر درآمده باشد. مخالفت دو محقق به نامهای میله (1925) و هنینگ(1951) با این نظریه باعث شد که حدود 40 سال به آن توجهی نشود. اما تحقیقاتی که از سال 1970 به بعد انجام گردید، باعث شد که محققین یکی پس از دیگری، این نظریه را بپذیرند. (← کلنز، 2000، ص 35)

به عبارت دیگر اوستا از نظر زمان و قواعد نگارشی به دو بخش «اوستای گاهانی یا قدیم» و «اوستای متاخر یا جدید» تقسیم می‌شود. اوستای گاهانی که شامل گات‌ها، هپتنگهایتی و چهار دعای یسن 27 می‌باشد در اصل کهن‌ترین بخش اوستا و کهن‌ترین اثر ادبی ایرانی است که بر جای مانده است. گات‌ها در اوستای ساسانی بخشی از نخستین نسک گاسانیک به نام ستوت‌یشت بوده که در اوستای فعلی از هات 28 تا 34 و 43 تا 51 و 53 از یسنا را شامل می‌شود که سرودها و آموزه‌های اشوزرتشت بوده و کتاب آسمانی زرتشتیان را شامل می‌شود. ولی سایر بخشهای اوستا که «اوستای متاخریا جدید» را شامل می‌شوند پس از اشوزرتشت تدوین شده‌اند که البته در آنها اندیشه پیش زرتشتی هم راه یافته است و عبارتند از مانده یسنا، ویسپرد، خرده‌اوستا، یشتها، وندیداد، هادخت نسک، اوگمدیچا، ویثانسک، آفرین پیغامبر زردشت و وشتاسپ یشت. به اعتقاد دکتر تفضلی در این بخشهای اوستا با دین زرتشتی متاخرتر روبرو هستیم. پس از اشوزرتشت، و شاید در همان زمان او، بسیاری از عقاید قدیم ایرانی و هندو ایرانی که در نیایشها و آیینهای دینی خدایان قدیم منعکس بود، همراه با اسطوره‌ها و افسانه‌های این خدایان با عقاید این پیامبر در آمیخت و از آن متون اوستایی متاخر حاصل شد. ایجاد این تلفیق بر اثر گسترش دین زرتشتی در نواحی مختلف ایران بوده است. بعضی بر آن‌اند که عقایدی که پس از اشوزرتشت با گفته‌های او آمیخته شد، اصولا مقبول اشوزرتشت نبوده است و فقط علاقه و پای‌بندی به سنتهای قدیم، روحانیون پیرو او را بر آن داشته است تا این افکار را با عقاید او بیامیزند. (← تفضلی، 1378، ص 39)

یکی دیگر از مشخصه‌های مهم گات‌ها یا اوستای قدیم ترکیب شعری آن باشد. اگر چه در اوستای جدید نیز بخشهایی شعرگونه وجود دارد و حتی برخی از پژوهشگران نظیر گلدنر یشتها را نیز اشعاری هشت هجایی می‌داند که در اثر گذشت زمان از حالت شعری درآمده است اما گات‌ها از نظمی مشخص و شناخته شده برخوردار می‌باشد. البته شعر گات‌ها را نظم هجایی می‌نامند که از نظر ساختاری شباهتی به اشعار ودایی دارد  بدین‌صورت که هر سرود دارای بندهایی است و هر بندی ابیاتی را با تعداد ثابتی هجا در بردارد. هر یک از پنج بخش گات‌ها نیز نظم هجایی خاص خود را دارند به طور مثال اهنودگات که نخستین گات می‌باشد از پاره‌های سه بیتی تشکیل شده است که هر بیت 16 هجا دارد که 7 هجا در مصرع اول و 9 هجا در مصرع دوم می‌باشد. ارزش شعر بودن گات‌ها در این است که این اطمینان را به ما می‌دهد، که سرودهای اشوزرتشت یا همان کتاب آسمانی زرتشتیان طی چند هزاره گذشته بدون دستبرد یا کوچکترین تحریفی به دست ما رسیده است.

ولی آنچه که گات‌ها را از سایر بخشهای اوستا متمایز می‌کند نه قدمت آن، نه زبان متفاوت آن و نه ساختار خاص شعری آن است بلکه آنچه گات‌ها را از سایر بخشهای اوستا متمایز می‌کند محتوای این سروده‌های پیامبر می‌باشد. که به قول دکتر راشد محصل لُبّ دین زرتشتی و آموزه‌های پیام‌آور در آن بازتاب یافته است. (← راشد محصل، 1382، ص 73) البته هیچ پژوهشگری هنوز نمی‌تواند ادعا کند که به طور کامل به درک کامل پیام گات‌ها دست‌یافته است. اکنون پس از یک قرن مطالعه و بررسی اساتید اوستاشناس، با اینکه ترجمه‌های مختلفی بر گاهان ارائه شده و اکثر واژه‌های مشکل و پیچیده آن شناخته شده است اما معنی واقعی آن هنوز به صورت رمزی ناگشوده و رازی زیبا و دلنشین، کنجکاوی و علاقه پژوهشگران را نوازش می‌دهد. دکتر تفضلی دشواری سرودهای اشوزرتشت را تنها به سبب وجود تعداد بسیاری لغات ناشناخته نمی‌داند، بکله به اعتقاد ایشان مشکل اساسی عدم آشنایی کامل با اندیشه‌های پیامبر است. که البته زبان شعر نیز خود به پیچیدگی مطالب افزوده است. (← تفضلی، 1378، ص 37) همچنین ترجمه گات‌ها به زبان پهلوی نیز که در دست است در موارد نادری می‌تواند به فهم بهتر گات‌ها کمک کند، زیرا در عهد ساسانی به سبب گذشت زمان، فهم گات‌ها حتی برای موبدان زرتشتی آنزمان هم دشوار و گاه ناممکن بوده است. (← تفضلی، 1378، ص 38)

نیبرگ می‌گوید: «هر کس که اقدام به بررسی این متون(گات‌ها) نموده است، متوجه شده است که ترجمه امروز صبح او با ترجمه‌ای که شب قبل انجام داده، تفاوت می‌کند.» (← کلنز، 2000، ص 43) و کاج‌بار می‌گوید: «هرچه گات‌ها را بیشتر مطالعه می‌کنم، کمتر آنرا می‌فهمم.» (← کلنز، 2000، ص 43)

به باور دکتر راشد محصل اگر دو اوستاشناس را نمی‌یابیم که در برداشت خود از گات‌ها نظری یکسان داشته باشند، نه ضعف دانشمندان است و نه نقص زبان بلکه قدرت و خلاقیت سخنور(اشوزرتشت) است و آشنایی او به زیر و بم فرهنگ پیش از او و توانایی‌اش در پروراندن اندیشه در قالب زبانی که هر خواننده‌ای از آن به فراخور دریافت خویش توشه برگیرد. (← راشد محصل، 1382، ص 73)

شلراث طی مقاله‌ای در سال 1962، متون گات‌هایی را یک متون زنده نامید که در مفاهیم عمیق‌تر آن یک نوع «اختلاف دلربا» (a fascinating discrepancy) بین محققین وجود دارد این اختلاف در مفاهیم عمیق گات‌ها، باعث شده تا برخی، اشوزرتشت را یک معلم اخلاق، برخی دیگر، او را یک عارف شمن مسلک، بعضی او را یک سراینده سرودهای دینی و آداب و رسوم مذهبی، گروهی او را سیاستمدار و گروهی دیگر او را یک مبتکر ایدئولوژی سه‌گانه، قلمداد کنند. (← کلنز، 2000، ص 43)

کلنز همین امر را دلیل اصلی علاقه محققین به این متون می‌داند او می‌گوید، فقط در قرن نوزدهم، ده مورد مطالعه بر روی گات‌ها انجام شد که 5 مورد از آنها، به طور کامل، متن گات‌ها را مورد بررسی قرار داده‌اند. او در ادامه دلیل این همه علاقه پژوهشگران ایرانشناس، به متن گات‌ها را دو علت می‌داند: یکی مضمون و محتوای آن، که توسط خود اشوزرتشت نوشته شده است و کاملا با سرودهای ودا و اوستای جدید متفاوت است. دوم زیبایی مشکلات و سختی‌های آن است، چرا که گات‌ها متنی کوتاه است که به درستی انتقال یافته و به زبانی نگارش شده که به کمک علم زبان‌شناسی تطبیقی هندوایرانی، برای ما شناخته شده است، اما به سختی می‌توان درک کرد، گویی در گات‌ها رازی هست که کشش و عطش محققین را سیراب می‌کند. (← کلنز، 2000، ص 42)

عالیخانی در جهت دست‌یابی به حقیقت نهفته در گات‌ها، بررسی بر پایه «تفسیر شرقی» را پیشنهاد می‌دهد و معتقد است که این شیوه می‌تواند افق معنوی گات‌ها را آشکار سازد و حق آن را ادا کند. (← عالیخانی، 1379، ص 32-35) در این روش تکیه بر حکمت شرقی است از جمله تعالیم وادنته هندی و سایر مکاتب فلسفی و نیز باورهای زروانی، مهری و مزدکی که از طریق متن‌های پهلوی مانند دینکرد و دیگر متن‌های مشهور به زند به دست می‌آید؛ همچنین مسلک صوفیان قومس و خراسان و فلسفه اشراق سهروردی نیز مورد نظر می‌باشد. کوتاه سخن اینکه در این شیوه توجه به آموزش‌های عرفانی و فلسفی مشرق زمین در حل دشواری‌های گات‌ها به کار گرفته می‌شود.

همین امر مهمترین دغدغه موبدان زرتشتی نیز بوده است اینکه در تفسیر گاهان از مهمترین گنجینه و ثمره این اندیشه‌ها یعنی متون زرتشتی و دانش موروثی زرتشتیان و موبدان استفاده نشود تا جایی که موبد فرزانه فیروز آذرگشسب در مقدمه ترجمه گات‌های خود دلیل اقدام خودش را برای ترجمه‌ی گاتها همین امر می‌داند و ایشان اعتقاد داشتند که در ترجمه‌ی اوستاشناسان خارجی آن روحانیت و معنویت ژرفی که در واژه‌ها و عبارات و متن اوستایی این کتاب آسمانی نهفته است روشن نگردیده و در نتیجه خواننده مفهوم واقعی و علوّ (بزرگی) و مقام این تعالیم را در نیافته و اهمیت آن را کمتر درک می‌نماید. (← آذرگشسب، 1383، ص 3)

چرا که در گات‌ها بسیاری از واژه‌ها دارای معانی مختلفی هستند مختلف نه به معنای متفاوت یا متضاد، بلکه به دلیل ماهیت فلسفی گات‌ها بسیاری از واژه‌ها از یک معنی پایه‌ای برخوردارند که در مواردی نیز به مجاز و استعاره به کار می‌روند. به همین دلیل است که گات‌هاشناسان تاکید دارند که در ترجمه گات‌ها سعی نکنیم واژه‌ها را معادل ترجمه بگذاریم بلکه سعی کنیم واژه‌های کلیدی گات‌ها را به همان صورت استفاده نماییم. به طور مثال هیچ‌گاه سعی نکنیم اشا را یکجا راستی، جای دیگر پاکی، جای دیگر قانون و نظم و جای دیگر هنجار هستی ترجمه نماییم بلکه از همان واژه اشا استفاده شود در این صورت پژوهشگر گات‌ها به مرور ارتباط ریشه‌ای این معانی را نیز درک کرده و این گامی بزرگ در شناخت گات‌ها خواهد بود. متاسفانه در بسیاری از موارد شرق‌شناسانی که به باورها و فلسفه‌های شرقی تسلط ندارند از این واژه‌ها ساده‌ترین تعبیر یا همان معنی ظاهری آن را برداشت کرده و در متون به کار می‌برند. بنا به گفته دکتر راشدمحصل اگر سخنان اشوزرتشت در گات‌ها حمل بر معنی ظاهری آنها شود نادیده‌ گرفتن ژرفای کلام پیام‌آور و رسیدن به نتیجه‌هایی نادرست خواهد شد. چه بی تردید در این کلام ایهامی، منظور اصلی گوینده معنای دور و استعاری است نه معنی نزدیک و ظاهری. اظهارنظرهای گوناگون نشان‌دهنده این واقعیت است که زبان گات‌ها زبانی است تفسیرپذیر که تحلیل‌های متنوع را بر می‌تابد. در عین حال که زبان گات‌ها زبانی ایهامی و هنری و قابلیت تفسیر و تعمیم بر پدیده‌های مادی و معنوی را دارا می‌باشد و همانگونه که یک فارسی زبان درخور دریافت خود، از سخن حافظ نکته در می‌یابد، هر پژوهشگر نیز به نوعی سخن گات‌ها را تحلیل و تفسیر می‌کند و یکی از رمزهای اعتلای زبان گات‌ها نیز همین است ولی اوج تفسیرهای گات‌هایی و اندیشه‌های ایرانی را در آنچه به عنوان طریقه شرقی بیان شد، می‌توان دید. (← راشد محصل، 1382، ص 79)

گات‌ها نزد زرتشتیان از والاترین جایگاه برخوردار بوده و این سرودها تحت نام «مانتره» مقدس‌ترین متون دینی زرتشتی ‌می‌باشند. کتاب آسمانی زرتشتیان بر پایه اسطوره‌ها یا داستانهای معنوی شکل نگرفته بلکه سرتاسر آن تلاش پیامبر است در آموزاندن مفاهیم معنوی. آنچه که اشوزرتشت در گاتها بارها بیان کرده که از دانش الهی کسب کرده است. از آنجایی که بسیاری از این مفاهیم معنوی برای نخستین بار در گات‌ها بیان شده است پژوهشگران آن را به عنوان حکمت نخستین می‌شناسند و تلاش می‌کنند تا با درک ژرفای اندیشه‌های پیامبر خود را به حقیقت واقعی ادیان الهی نزدیک نمایند. مفاهیمی همچون تعریف اهورامزدا(خدای یکتا)، فلسفه و نیاز به پیامبری اشوزرتشت، شناخت سپنتامینو و انگره مینو(سرچشمه نیکی و بدی)، وهومن(نیک‌اندیشی) ، آزاداندیشی و اختیار، اشا(راستی) یا هنجار هستی، گسترش راستی و مبارزه همیشگی با دروغ ، دو جهان گیتی(مادی) و مینو(معنوی)، سوشیانس(سودرسان) یا فلسفه موعود، رستاخیز یا روز فرشکرد، هفت امشاسپند یا هفت پله عرفان دین زرتشتی، روان آفرینش و جاودانگی روان و بسیاری مفاهیم معنوی دیگر. 

مهمترین مشخصه گات‌ها از نگاه نگارنده در این است که در هیچ‌کجای گات‌ها اثری از احکام یا قوانین مذهبی(فقه) و آیینها و ساختار دینی(شریعت) نمی‌بینیم. اینکه در آموزه‌های آسمانی اشوزرتشت اثری از حکم دینی نیست به اندیشه‌های والای اشوزرتشت بازمی‌گردد. آیینها و ساختار دینی نیز بخش پویای ادیان بوده که در فرهنگ زرتشتی اساسش فرشکرد و نوگرایی است که شاید به این دلیل در گات‌ها که اصل و پایه غیر قابل تغییر دین زرتشتی می‌باشد نیامده است.

در نوشتارهای آینده با شناخت سایر بخشهای اوستا در مورد جایگاه احکام دینی و آیینهای مذهبی زرتشتی بیشتر بررسی خواهیم کرد.

کتابنامه :

  • موبد آذرگشسب، فیروز (1383). گات‌ها سرودهای اشوزرتشت. تهران: انتشارات فروهر
  • تفضلی، احمد (1378). تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. تهران: انتشارات سخن
  • راشد محصل، محمدتقی (1364). اوستا(ستایش‌نامه راستی و پاکی) – از ایران چه می‌دانم؟/39. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی
  • عالیخانی، بابک (1379). بررسی لطایف عرفانی در نصوص عتیق اوستایی. تهران: انتشارات هرمس
  • Kellens, J(2000). “Essays on Zarthushtra and Zoroastrianism”, translated by Skja rvo, California
  • برگرفتهhttp://pedramsoroushpoor.blogfa.com
  • همایش پژوهشگران آیین زرتشت در 3750 امین سال یکتایی چاپ
    جمعه, 23 دی 1390 ساعت 00:51

    پیرو برنامه ریزی گروهی از پژوهشگران آیین زرتشتی به سرپرستی موبد دکتر اردشیر بهی، در دیبمهر و مهر روز از خورداد ماه 3750 زرتشتی برابر با (13 و 14 خورداد ماه1391) همایش جهانی «پژوهشگران آیین زرتشت» در ونکور کانادا برپا خواهد شد. هدف از این همایش فراهم آوردن فرصتی تخصصی و علمی برای هم اندیشی و گفتگو پیرامون اندیشه های ماندگار پیامبرمان اشوزرتشت در سطح جهانی و بین المللی است. به دنبال رای زنی های پیش از برپایی این همایش، گروهی از اندیشمندان خواستار روشن شدن مبدا و درستی پذیرش سال 3750 به عنوان سرآغاز به پیامبری رسیدن اشوزرتشت بودند و در این میان از سوی موبد دکتر ارشیر بهی نامه ای به انجمن موبدان رسید تا پاسخ کارشناسی انجمن موبدان تهران را جویا شوند.

    همایش جهانی پژوهشگران آیین زرتشت  در سال 3750 پیامبری اشوزرتشت

    در ادامه نامه فرنشین همایش جهانی پژوهشگران آیین زرتشت (موبد دکتر اردشیر بهی) و پاسخ انجمن موبدان تهران را خواهیم آورد:

    -------------------------------------------------------------------

    انجمن موبدان تهران،
    با درود،

    همانگونه که آگاه هستید، سال نو پیش رو 3750 امین سال پیام اوری وخشور ایران زمین، شت اشوزرتشت، است؛ و از آنجایی که نظر ایرانیان، که نگهدار و نگهبان سرزمین مادری و مهد آن وخشور بزرگوار بوده اند، همواره مورد احترام و الگوی پیروان دین مزدییسنا در سراسر گیتی بوده و هست، لذا لازم است که آن انجمن محترم که تنها ارگان عرفی و قانونی اداره کننده امور مینوی (دینی و فرهنگی) هازمان زرتشتیان ایران می باشد، نظر خویش را درابطه با این تاریخ دینی و ارزش همگون سازی تقویم های دینی بیان فرماید.

    باور داریم که نظر آن ارگان محترم همچون گذشته مایه قوت قلب و شوند همازوری هازمان زرتشتی خواهد بود.

    ایدون باد، ایدون ترج باد

    موبد دکتر اردشیر بهی
    فرنشین همایش جهانی پژوهشگران آیین زرتشت

    ورهرام ایزد روز و در ماه 3749 زرتشتی


    نامه فرنشین همایش جهانی پژوهشگران آیین زرتشت  در سال 3750 پیامبری اشوزرتشت
    --------------------------------------------------------------------

    به خشنودی اهورامزدا

    گرامی آقای موبد دکتر اردشیر بهی
    فرنشین  همایش جهانی پژوهشگران آیین زرتشتی
    روزگار نیک،
    با درود،


    در پاسخ به نامه ثبت شده به شماره 1958/1/90 و تاریخ 16/10/1390جنابعالی، ازآنجا که:
    1.     انجمن موبدان تهران که تنها ارگان عرفی ، رسمی و قانونی اداره کننده امور مینوی جامعه زرتشتیان می باشد ، لازمست تمام پاسخ های خود را برپایه مستندات ، به پرسشگران پیشکش کند، تاریخ 3749 دینی زرتشتی برابر با 1390 خورشیدی  که برپایه محاسبات ریاضی دان معروف استاد روانشاد ذبیح الله بهروز بدست آمده و جامعه زرتشتیان ایران و جهان از حدود چهل سال پیش، پذیرفته و در تمام گاه شمارهای زرتشتیان از این مبنای تاریخی بهره می گیرند. را هرچند از روز نخست، آنجور که در پیک کنکاش موبدان آنزمان به قلم روانشاد قلم موبد فیروز آذرگشسب آمده است، مورد پذیرش قرارنگرفته است. ولی به این دلیل که :
    یک :به هیچوجه برپایه دانش زبان شناسی که زبان گاهانی کتاب آسمانی زرتشتیان، با زبان ودا و لاتین همزمان می باشد و هیچ کتیبه ای به این زبان تاکنون یافت نشده ودر زمان هخامنشیان نیز بسیار کهن شناخته می شود.
    دوم : زمانی که برپایه مستنداتی که در گاهان و بخش های دیگر اوستا آمده و زمان زندگی دامداری ایرانیان و گذر از زندگی کوچ نشینی به شهرنشینی را نشان دهد، نیز تایید می کند که  زمان زندگی اشوزرتشت رابه هیچوجه  نمی توان کمتر ازاین تاریخ دانست.
    ازاینرو تاریخ 1768 سال پیش از میلاد که سال به پیامبری رسیدن اشوزرتشت محاسبه شده و تاریخ گاه شمارهای رسمی زرتشتیان ایران و جهان می باشد، را پایین ترین حدی ارزیابی می کنیم که می توان زمان زندگی اشوزرتشت را کاهش داد. و تا برپایه مستندات محکم تری، تاریخ دقیق تری  به اثبات نرسد، از این مبنای تاریخی درگاه شمارهای خود، بهره خواهیم برد.
    2.    همانگونه که میدانید در ایران باستان رسم براین بوده است که هرپادشاهی، سال تاج گذاری خود را مبنای تاریخ کشور قرار می داده است. که آخرین پادشاه سلسله ساسانی چون یزدگرد سوم بوده است را« تاریخ یزدگری » می نامند. و پس از شکست ساسانیان، هریک از زرتشتیان ایران و هند، بسته به شرائط زمانی و مکانی که داشته اند، چون، همزمان با یکدیگر ، نتوانسته اند که کبیسه را، اعمال کنند، بین گاه شمار یزدگردی ایران و پارسیان که به هند مهاجرت کرده اند و آنها که بعدها به این مملکت رفته اند، اختلاف افتاده است. که اگر این حقیقت علمی را همه بدانند، و به توصیه این مرجع دینی زرتشتیان عمل کنند و گاه شمار خود را اصلاح نمایند که چه بهتر، وگرنه هرگز اینگونه مسائل پیش پا افتاده مانند مبداء تاریخ، نباید کوچکترین اختلافی بین بهدینان ایجاد کند.
    3.     لازم بذکر است که هم میهن پژوهشگری به نام جناب آقای سورنا فیروزی نزدیک به دوسال پیش مدارکی به این انجمن ارائه داد و ادعا کردند که طبق محاسبات ایشان، زمان زندگی اشوزرتشت بایستی بیش از پنج هزار سال باشد،که انجمن موبدان مدارک ارائه شده را به تعدادی از اساتید محترم اوستا شناس، ستاره شناس و باستان شناس داد که بخوانندو دیدگاه کارشناسی بدهند، که شوربختانه برخی از آنها پاسخی ندادند و کسانی همانند خانم دکتر کتایون مزداپور و همکاران اوستاشناس و باستانشناسشان، این موضوع را کاملا مردود دانستند. و هرچند زمان پیامبری اشوزرتشت را که در محاسبات ذبیح الله بهروز آمده است، را هم تایید نمی کردند. ولی براین باور بودند، که دست کم تاریخ 1768سال پیش ازمیلاد(3749 دینی نسبت به امروز) به حقیقت نزدیک تر است و اعلام نمودندکه تا مستندات بیشتری به دست نیاید، عقب بردن زمان زندگی اشوزرتشت  را درست نمی دانند.
    4.    درعین حال باید توجه داشت که نه تنها زندگی اشوزرتشت که زندگی هیچ پیامبری هم دقیقا معلوم نیست. مبنای تاریخ هر دینی بستگی به انتخابی داشته که بعدها محاسبه کرده و در مراجع رسمی آن کیش (مذهب) رسمیت داده اند. مثلا مبنای تاریخ یهودیان جهان که نزدیک شش هزار سال است، تولد آدم است. و زمان زندگی حضرت موسی(ع) را نزدیک به 3100سال پیش می دانند. تولد حضرت مسیح (ع) را که در حدود 700 سال پیش توسط روحانیون کاتولیک تعیین شده را روز تولد خورشید در آیین مهر گذارده اند، که تازه آنهم بین فرقه های گوناگون مسیحی اختلاف است. سالروز زایش حضرت محمد(ع) بین شیعه ها و سنی ها اختلاف است که جمهوری محترم اسلامی ایران تحت عنوان « هفته وحدت» تعیین کرده وگرامی می دارد.
    نتیجه : باتوجه به موارد بالا :
    1.    تاریخ 1768 پیش ازمیلاد یا 3749 دینی که در همه گاه شمارهای زرتشتیان اعمال می شود و پژوهشهایی که در این مدت انجام گرفته است نیز تاریخ دقیق تری، به اثبات نرسیده است.
    2.    و پایین آوردن زمان زندگی اشوزرتشت از این تاریخ به هیچوجه علمی وکارشناسی نمی باشد.
    بزرگداشت این سال را به نام« 3750 سال پیامبری اشوزرتشت » گرامی می داریم و این سال را به همه زرتشتیان جهان و جهانیان ایراندوست، شادباش می گوییم و از اینکه شما گرامیان برآن شده اید که سال آینده را بهانه ای برای آشناکردن بیشتر زرتشتیان ایرانی و هندی ساکن کانادا و آمریکا و دیگر پژوهشگرانی که از سرتاسرگیتی در این مراسم سپندینه گردمی آیند، نسبت به اندیشه های والای اشوزرتشت و ویژگی های این کیش اهورایی، قرار دهید. مراتب تایید و سپاسگذاری انجمن موبدان  را رسما اعلام می داریم.
    از همه ارگان های محترم زرتشتی سراسر کشور نیز انتظار داریم که در برگزاری هرچه بهتر و باشکوه تر این همایش سپندینه،که درخردادماه 90 درکشورکانادا برگزار می شود، بوسیله تارنمای (www.3750z.com)  باگردانندگان این همایش همازور گردند.
    تندرستی و پیروزی روز افزون شما گرامیان و همه دیگر بهدینان سراسر گیتی  که در هرچه بهتر برگزارشدن این آیین باشکوه، در دانشگاهUBC شهر ونکور کانادا یاری می رسانند را از اهورامزدا آرمان داریم.

    همازور بیم . همازور هما اشوبیم.  انجمن موبدان تهران
    رییس انجمن موبدان تهران
    موبد رشید خورشیدیان

    رونوشت:  
    -    به همه ارگانهای زرتشتی سراسرکشور
    -    نماینده محترم زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی.
    -    تمام سایت های خبری زرتشتیان، برای آگاهی عموم

    پاسخ انجمن موبدان به نامه فرنشین همایش جهانی پژوهشگران آیین زرتشت  سال 3750

    پاسخ انجمن موبدان به نامه فرنشین همایش جهانی پژوهشگران آیین زرتشت  سال 3750

    پاسخ انجمن موبدان به نامه فرنشین همایش جهانی پژوهشگران آیین زرتشت  سال 3750

    برگ نخست برگ دوم برگ سوم
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد