راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

خصلت پیروان دروغ و سرانجام آنها

ای مردان و ای زنان، شاید چنین رویدادی پیش آید و به ببینید
یک پیرو و ابسته به دین دروغ کامروا شود
من چنین کسی را از آن کامروایی برحذر و دور می دارم
چون او آرامش را نابود می کند
چنین کسی دچار روزی تنگی و پریشانی می شود
و سرانجامِ او همراه با آه و افسوس خواهد بود.
پیروان دروغ تباهکنندگان راستی هستند،
اگر با آنها همکار شوید زندگی و هستی مینوی را نابود می کنید.یسنا سرود 53 بند6

اشو زرتشت آدمی را برای رسیدن به رسایی و تکامل اخلاقی جهان مادی را نفی کند
و آدمی را تشویق می کند از راه کار و کوشش و پیروی از راستی و درستی دارای
زندگی پررونق و با آسایش باشد. زرتشت میان جهان مادی و معنوی معتقد به
هماهنگی و تعادل است و هیچیک را نباید فدای دیگری کرد برخلاف آنها که تصور
می کنند برای رسیدن به تکامل معنوی و اخلاقی باید جسم و جهان مادی را فراموش
کرد زرتشت تأکید می کند که روح قوی نمی تواند در جسم ضعیف و رنجور جای داشته
باشد حتی با روزه گرفتن نیز مخالفت دارد. ترجمه و برداشتهای تاراپوروالا دا نشمند
بلندپایه زرتشتی و پارسی در باره خوار شمردن جهان مادی در این هات و بندهای
دیگر گاتاها بسیار به چشم می خورد که با آموزش های گاتایی هماهنگ نیست.

"ای اهورامزدا! این را از تو می پرسم. به راستی برایم آشکار کن
چگونه می توانیم دیو دروغ را از خود دور کینم.
و نیز از کسانی که در نافرمانی و سرپیچی پافشاری می کنند،
آنها که به راستی گرایش ندارند و با آن هماهنگی نمی کنند
از رایزنی با اندیشه نیک (وهومن)بهره نمی گیرند. یسنا سرود 44 بند 13

اشو زرتشت در نشان دادن راه راستی به همگان کوشش می کرد، آموزشهای او برای استواری
و پایداری آرامش و سازندگی در جامعه بود، مخالفان او که از آشفتگی و هرج و مرج
استفاده می بردند و به زورگویی و قتل و غارت خو گرفته بودند در نافرمانی از قانون و نظم
اجتماعی پافشاری و اصرار می کردند. زرتشت با سرسختی به آنها آموزش می داد که از اشا
و وهومن پیروی کنند و در این زمینه با آفریدگار یعنی نماد خردمندی رایزنی می کند که
بهترین شیوه و روش را به کار برد.

"ای مزدا، کسی هستم که تو را می ستایم، نافرمانی و اندیشه پلید را از تو دور می کنم.
بیحرمتی و کوچک شمردن خانواده،
پلیدی و دروغی که به هم تیره ها و شهروندان نزدیک شود،
آشوبگران و مخالفان کشور ( مردم آریایی) را دور می کنم.
هر اندیشه پلید را از این سرزمین و جهان برکنار می دارم.یسنا سرود 33 بند 4"

دوری از اندیشه بد، خود ستایش اهورامزداست. هر اندیشه یا گفتار و کرداری که بارها
تکرار شود آدمی به آن خو می گیرد و جزیی از صفات او می شود. بنابراین در آموزش های
زرتشت نیک اندیشی و نیایش وهومن بسیار و پیوسته سفارش شده است و نیایش
اهورامزدا و صفات او تنها نیایشی است که در ک یش زرتشت وجود دارد . به همراه آن
نیایش ها وظیفه های اجتماعی و اخلاقی گوشزد می شود . حفظ احترام و ارزش های
خانوادگی، دور کردن پلیدی ها و نادرستی از حوزه زندگی بستگان و همشهریان، مبارزه با
آشوبگران که نظام اجتماعی و آرامش کشور را بر هم می زنند، نیک اندیشی در باره جهان
و جهانیان از جمله دستورهای اخلاقی گاتاهاست که هر یک از پیروان زرتشت باید به آن
فرمان ها گردن نهند. آنچه در نیایش ایزدان در یشتها که در زمان ساسانیان در اوستا ی
نوین گردآوری و ضمیمه شده از آموزش های زرتشت نیست. یشت ها، وندیداد و سایر
بخش های اوستای نوین از سنتهای آریاییان و ایرانیان پیش از زرتشت بود ک ه پس از
پراکنده شدن کتاب دینی زرتشت با حمله اسکندر و سپس با هجوم تازیان دوباره در جامعه
ایرانی ظاهر شدند و موجب اختلافات زیاد در افکار و باورهای عمومی بود. اوستای نوین را
از مجموع دین ها و سنتهای ایرانی، زر و انیسم و میترائیسم و ستایش ایزدان در زمان
ساسانیان فراهم کردند که همگان به یک دین و یک کتاب واحد باور داشته باشند و
اختلافات در افکار و عقاید جامعه تبدیل به وحدت کلمه و یکپارچگی دینی شود.

"می پرسم همچنین چگونه آن راد مردی که در پرتو دادگری ،
برای نیرومندی و پیشرفت خانه ، شهر و کشور کوشش می کند
که ای اهورامزدا به تو نزدیک و همانند باشد،
چه هنگام یو با کدام کار و کنش فرا خواهد رسید.یسنا سرود 31 بند 16"

اشو زرتشت در هریک از بندهای این هات آموزش می دهد نیرومندی و پیشرفت جامعه ، یعنی
خانه ، شهر و کشور، از راه درستی و دادگر ی، به دست راهنما و رهبری امکان دارد که پاک
و درستکار باشد و از اصول اخلاقی پیروی کند.
می پرسد کدام کار و کنش است که با صفات اهورایی هماهنگی دارد و می توان د جامعه
انسانی را با داگری به سوی توانایی و پیشرفت هدایت کند.
زرتشت در توانایی و نیرومندی تنی و روانی تاکید و پافشاری میکند. اگر در این هات بر
توانایی و قدرت خانواده تکیه میشود به این دلیل است که یک کشور نیرومند نمیتواند از
خانوادهها و و افراد ناتوان بوجود آید مهمترین واحدی که افراد آن باید مجهز به دانایی و
توانایی باشند خانواده است.
به همین دلیل کوتاهی در تربیت و پرورش فرزندان یا ریاضت کشیدن و آزار دادن به تن
در گاتاها نکوهش شده. یک روان نیرومند که میخواهد بر دشواریها چیره شود نمیتوان د
در یک تن رنجور و ناتوان جای داشته باشد. به همین ترتیب واحدهای اجتماع ی بزرگتر
که شهر و کشور باشند باید از نیرومندی ، نظم و پیشرفت آن هم ی ک پیشرفت دائم یو
همیشگی بهره مند باشند. در این بندها به ویژه بند دهم به خوبی دیده میشود که منظور
به ک ار « پسئوش « رهبر و راهنمای اجتماعی است و آنجا که واژه گله و رمه « شبان » از
رفته منظور از آن مردم و نزدیکان و پیروان هستند و چهارچوب اجتماعی ک ه زرتشت در
آن آموزش میداده یک جامعه خانه به دوش و کوچنده نبوده است . تمام مظاهر و
تقسیمات یک جامعه شهرنشینی دیده میشود. در چنین اجتماعی است که نظم و دادگری
و کار و کنش بر مدار راستی و درستی ضرورت دارد. کوشش زرتشت ایجاد یک نظام نوین
اجتماعی بر دو پایۀ اساسی است نخست پایه های اخلاقی و معنو ی ، سپس نیرومند ی و
پیشرفتهای مادی و اقتصادی.

"این دستورها و سخنان ناشنیده را
به شما یادکنندگان و هوشمندان آشکار می کنیم.
( و نیز) برای کسانی که با آموزشهای نادرست
جهان راستی و نیکی را به تباهی می کشند،
ولی آنها برای گروندگان به مزدا بهترین سخنان و آموزشها هستند.یسنا سرود 31 بند 1"

زرتشت مردم جهان را با صفات و نیروهای والای اهورایی آشنا می کند که از راه اندیشه
درست و کاربرد شیوه های خردمندانه خوشبختی خود و جامعه را فراهم سازد . در این
آموزشها زرتشت مردم را از نیروهای واهی و پندار ی نمی ترساند و آنها را از عذاب
سوختن و شکنجه های دروغین در جهان دیگر به هراس و وحشت نمی اندازد. زرتشت به
انسان آموزش می دهد تا از راه آگاه شدن و با کارافزار خردمندی و دانش در برابر بد ی و
پلیدی به مبارزه پرداخت نه از روی ترس و فرومایگی.

"سپس آفریدگار جهان از اشا ( نماد راستی و نظام هستی) پرسید،
چه کسی را برای رهبری ( و داوری) جهانیان می شناسی که همراه و پشتیبان آن باشیم
که بتواند با نیروی کار در آبادگری جهان بکوشد
و چه کسی را برای سروری خواستاری
که بتواند هواداران دروغ و خشم را دور کند.یسنا 29 بند 2"

برای رهبری جهانیان و رهایی آنها از بند بیداد و خشونت باید کسی را جستجو ک رد ک ه
کردار و رفتارش هماهنگ با اشا باشد. آفریدگار و سازنده جهان صفتی را که برا ی چن ین
رهبری لازم میداند هماهنگی و پیروی او از راستی و دادگری است.
در آن زمان که مردم بیابانگرد به آبادیها و شهرها هجوم میبردند و اموال و چارپای ان و
خانههای مردم را غارت میکردند میبایست رهبری برگزیده شود ک ه دادگر و درست کار
باشد تا مردم را به کار سازندگی و آبادگری راهنمایی کند. چنین شخصی نباید تنها متکی
به زور بازوی خود باشد و تصمیم داشته باشد ویرانگری و غارت مردم را که از نادانی
سرچشمه میگیرد با فشار و ستمگری پاسخ دهد. بلکه رایزنی با اشا و هماهنگ ی با آن
بایستی نخستین صفت چنین رهبری باشد.

با این که شش صفت اهورامزدا: اشا، وهومن ، خشترا، سپنتاآرمئیتی ، هئوروتات و اَمرِتات از
یکدیگر تفکیک ناپذیر هستند و همه آنها نشان دهندة یک حقیقت واحدند ولی پاره ای از
پژوهشگران وهومن یعنی اندیشه نیک و به تعبیری خرد کل را پیش از اَشا ذکر می کنند
پارهای دیگر میپندارند که این صفات مراحل جداگانهای هستند که پس از پیمودن یکی
از آنها انسان میتواند به مرحله بالاتر برسد. با توجه به سپنتامئینو که گوهر پا ک و نماد
اهورامزدا در سرشت آدمی است مردم پارسا و خردمند آن زمان به هفت مرحله باور دارند
که از سپنتامئینو شروع میشود و به اَمرِتات که مرحله جاودانی است میرسند و به ابد یت
میپیوندند.
به هر روی توسل به هر یک از آن صفات یعنی پیوستن به اهورامزدا و یاد هر یک از آنها
یعنی یاد آفریدگار هستی، اهورامزدا خواستار آن است که رهبر برگزی ده باید پی رو اشا و
راستی باشد و با دروغ و پلیدی بستیزد تا برای پیشبرد این وظیفه او را پشتیبانی کند و نیرو
بخشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد