راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

آموزش الفبای دین دبیره


آموزش الفبای دین دبیره

زبانی که کتاب مقدس مزدیسنا بدان تالیف شده زبان اوستا نامیده میشود و خطی را نیز که اوستا بدان نوشته شده‚ باید خط اوستائی نامید ومعمولی خاورشناسان آن را زند مینامند. در تسمیه خط مزبور نیازمند به تقلیداز این اصطلاح نابجا نیستیم . این خط را نویسندگان اسلامی دین دبیره و دفیره و دفتریه یاد کردهاند و اما امروز آن را باید دیندبیری بگوئیم. ابنمقفع درجزو خطوطی که در ایران پیش از اسلام معمول بوده مینویسد که اوستا به خط دیندبیری نوشته میشد. مسعودی نیز الفبای اوستا را به نام دین دبیری ذکرکرده گوید که آن شامل 60 حرف است. نظر به اعتبار مسعودی و ابن مقفع وترکیب خود کلمه شکی نمیماند که در زمان ساسانیان‚ الفبای اوستا را دیندپیریه میگفتند چه کلمه دپیر بسا با واژههای دیگر پیوسته‚ یک دسته از لغات پهلوی آن عهد را تشکیل میداد مثل: ایران دپیر  یادپیران مهشت رئیس مستوفیان و شهر دپیر یک درجه پائینتر از ایران دپیر.
در آغاز دوره ساسانیان دو قسم الفبا‚ هر دو از ریشه سامی آرامی درایران معمول بوده: یکی از آنها را برای تشخیص پهلوی شمالی یا کلدهای ویا آذری نامیدهاند. چند سنگ نبشته قدیم عهد ساسانیان به این الفبا برای ماباقی مانده است. حدس میزنند که زمان اشکانیان نیز اوستا با همین الفبانوشته شده است. دوم موسوم است به پهلوی ساسانی که بهتدریج جای اولی را گرفته منسوخش کرد‚ از روی سکه ها و نگین انگشترها و ظروف و نسخ خطیدوام آن را تا قرن چهاردهم میلادی میتوان ثابت کرد.
در این الفبا مانند الفبای کنونی اغلب حرکات داخل حروف نیست و این خود اشکال بزرگی است برای تلفظ درست کلمات‚ و نیز گذشته از این هر حرفی ازآن چند قسم خوانده میشود مثلا یک حرف و علامت ا را و - ن - ر – ل میتوان خواند.
چون در زمان ساسانیان‚ زبان اوستا متروک شده بود اگر آن را به خط پهلوی مینوشتند تلفظ درست کلمات مقدس میسر نبود ‚ ازاینرو چارهای اندیشیده‚در الفبای معمول تصرفاتی کردند و مانند الفبای یونانی حروف مصوت را داخل حروف غیرمصوت نمودند و شاید هم در این عمل الفبای یونانی سرمشق شده باشد .
الفبای اخیر یعنی دیندبیری به اقرب احتمالات در قرن ششم میلادی یعنیچندی پیش از استیلای عرب تدوین گردیده و همین خود خدمت بزرگی به ایران اسلامی انجام داد چه پس از برچیده شدن شاهنشاهی ساسانی و به همخوردن اوضاع ایران و دیگرگون گشتن زبان و از دست رفتن خط و نابود شدن دین‚ اگر اوستا به خط قدیم پهلوی باقی مانده بود‚ قطعا امروز برای جویندگان معمائی حل ناپذیر بود.

الفبای دیندبیری‚ امروز در همه خاور زمین بهترین الفبائی است که موجوداست. در چند ساعت میتوان آن را فرا گرفت و اوستا را درست خواند. شماره حروف 44 است. قدیمترین نسخه خطی اوستا که با همین الفبا نوشته شدهاکنون در کوپنهاگ‚ پایتخت دانمارک موجود است و آن در سال 1325 م.تحریر یافته است. این نسخه را خاورشناس معروف دانمارکی وسترگارد باخود از ایران به اروپا برد.

آموزش دین دبیره8و9 (شنبه 20 خرداد ماه سال 1391)
آموزش دین دبیره 5و6و7 (شنبه 20 خرداد ماه سال 1391)
آموزش دین دبیره 3و4 (شنبه 20 خرداد ماه سال 1391)
آموزش دین دبیره 2 (شنبه 20 خرداد ماه سال 1391)
آموزش دین دبیره (شنبه 20 خرداد ماه سال 1391)

هفت نفر ایمان آورندگان به اشو زرتشت

هفت نفر ایمان آورندگان به اشو زرتشت

در گات ها از هفت نفر به عنوان نخستین ایمان آورندگان یاد می شود که پوروچیستا نیز یکی از آنهاست

( این هفت نفر عبارتند از میدیوماه (پسر عموی اشو زردشت)، پوروچیستا (دختر کوچک اشو زردشت)، فرشوشتره (از خاندان ایرانی هوگو، پدر همسر اشو زردشت)، فریانا (از خاندان های تورانی) جاماسپ (از خاندان هوگو و همسر پوروچیشتا)، کی گشتاسپ و همسرش بانو هوتوسا (هر دو از خاندان های برجسته ایرانی) )

نحوه ازدواج پوروچیستا نیز بسیار جالب و نشان دهنده آزادی دختران ایران باستان در انتخاب همسرشان است

داستان پیوند دختر زرتشت، پوروچیستا در اوستا بخش یسنا، هات 53 (گات 53) آمده است که این داستان از دیدگاهای گوناگونی دارای ارزش فراوانی است. نحوه ازدواج پوروچیستا، بیانگر حقوق والای یک زن در نزر ایرانیان باستان است

در گات 53 نوشته شده است :

" ای پورچیستای اسپنتمان

ای جوانترین دختر زرتشت

اهورا مزدا آن کس را که به اندیشه نیک و به پاکی و راستی پایبند است به همسری تو می دهد ، پس با خرد خود همه پرسی کن و با پارسایی و دانش نیک رفتار کن "

این گفتار زرتشت یک حقیقت مسلم را آشکار می سازد و آن این است که دختر در آئین زرتشت درانتخاب همسر آزاد است و عقیده پدر بر او تحمیل نمی گردد




ایرانیان باستان (زرتشتیان) خرد مقدس و حق انتخاب را از نعمت های خدا به انسان می دانستند و بنابراین دختران خود را به صورت تحمیلی وادار به ازدواج نمی کردند

در قسمتی دیگر از گات 53 شاهد گواه گیری زرتشت از پوروچیستا و جاماسب (جاماسپ وزیر گشتاسب شاه بودهاست. جاماسپ را از نخستین فیلسوفان ایرانی میدانند ) هستیم

این گواه گیری نمایان گر این است که ایرانیان برای ازدواج نزد موبدی می رفتند و او آنها را به همسری هم در می آورد

پس از نیایش مانترائی بایسته است یک کار نیک انجام شود!!!


مانترا یک واژه اوستایی است که در گاتها سرودهای اشو زرتشت به کار رفته و به معنی سرود اندیشه انگیز می باشد. زرتشت پیامبر ایران خود را مانترن یعنی برانگیزنده اندیشه میداند.

در همه دین ها برای تمرکز فکر و آرامش و همچنین گرفتن انرژی، مانترا (که میتواند یک واژه، یک جمله یا بیشتر باشد) خوانده می شود. به نظر میرسد خواندن مانترا از دین زرتشتی به دیگر دین ها رسیده باشد.

زندگی انسان در جهان امروز با خواست ها و آرزو های بسیاری همراه است. حتی خردمند ترین افراد و دانشمندترین انسانها نیز میدانند که کوشش و تلاش برای دستیابی به خواسته ها و آرزوها تنها بخشی از راه کامیابی و رسیدن به امیال زیبای زندگی است و تا رسیدن به آرزوهای نیک، انسان نیازمند داشتن اراده قوی و انرژی مینوئی و درونی است. مانترا و سرائیدن سرودهای اندیشه انگیز میتواند این انرژی و اراده را برای رسیدن به آرزوهای نیک در یک فرد باورمند و باوجدان ایجاد نماید.

اینک 21 مانترای زیبا برای خواست ها و آرزوهای نیک و بدست آوردن انرژی و اراده و رسیدن به بخشش های اهورایی تهیه و چاپ گردیده و در اینجا یکی از این مانترا ها که سرودی گاتهایی است و برای خوشبختی سرایش می شود، آمده است:

اوشتا اهمائی،

یهمائی اوشتا کهمائی چیت.

معنی این سرود چنین است:

خوشبختی برای کسی است،

که خوشبختی را برای دیگران می خواهد.

روش سرایش مانترا:

مانترا را میتوان با آهنگی ملایم ولی با قدرت سرود، ولی بهتر است آن را با تنفس اولیه و تمرکز و آرامش فکری بخوانیم. برای این کار معمولا سه شاخه گیاه سبز را در گلدان فلزی کوچکی گذاشته و آن را روی سفره سفید میگذاریم و در کنارش چراغ کوچکی می افروزیم. سپس یک سرود اوستائی کوتاه مانند اشم وهو را می سرائیم و پس از تنفس عمیق، مانترا را یک یا دو بار می سرائیم. در پایان سرود جسه مه اونگهه مزدا را می خوانیم.

پس از نیایش مانترائی بایسته است یک کار نیک ( کردار نیک) انجام شود.