راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

چگونه وجدان خود را پاک گردانم؟؟؟


یسنا سرود 44 بند9

ای مزدا اهورا،

این از تو می پرسم

پرسشم را بازگوی،

چگونه وجدان خود را پاک گردانم وآن را نیاز تو کنم؟

تا با سر سپردگی به تو،

و با دانشی که در پرتو شهریاری تو می آموزم،

و با توانایی مینوی،

و با راستی و اندیشه ی نیک،

به بارگاه تو راه جویم؟

 

وجدان پاک و آرامش و شادمانی روان دو روی یک سکه اند ، آنکس که وجدان پاک دارد روانش در سرای سرود به شادی نشسته است، و آنکه وجدانی آلوده دارد با آرامش و شادی بیگانه است.

ولی پرسش این است که چگونه می توان وجدان را از آلودگیها دور نگهداشت!؟

زرتشت می گوید: با دانش نیک -  در پرتو شهریاری خداوند -   با راستی و اندیشه ی نیک -  و با آموختن زبان خدا.

ستوت یسن

‫به خشنودی روان فروهر موبدان فرزانه که همواره در پاسداری و حفاطت اوستا کوشا بودند
آ اَئیریِه مَا ایشیُو رَفِذرَائی جَنتو
نربِیَس‌چا ناری‌بِیَس‌چا زرثوشترَهِ
وَنگههِ‌اوش رَفِذرَائی مَننگهُو
یا دَئِنا وَئریم هَنَات میژدِم
اَشِهیا یاسا اَشیم
یام ایشیام اَهورو مَسَتا مَزداو
... بشود که برای یاری و مهربانی مردان و زنان زرتشتی،برای یاری و مهربانی که از آن منش‌نیک است،انجمن دوستی آرزو شده پدید آید،تا وجدان هرکس پاداش شایسته را دریابد.خواستم پاداش راستی است،و این آن آرزو است که خدای دانا می‌پسندد.(جعفری ص326-327)

ادامه مطلب ...

سوشیانت در گاهان

 سوشیانت در گاهان
واژه سوشیانت را در گاهان اوستاشناسان تا کنون به صورتهای مختلف تعبیر و ترجمه کرده‏اند. بارتلمه آن را «منجی» (Retter , Heiland)معنا کرده و بر این باور است که صورت مفرد آن به شخص زردشت و صورت جمع آن به کسانی که او را در نجات بخشی یاری می‏رسانند اشاره می‏کند (1904، 1551). کلنز و پیرار منظور از سوشیانت را درگاهان «مجری مراسم قربانی» ((Sacrifiant می‏دانند (1990، 313). هومباخ ـ که پیش از این مانند کلنز سوشیانت را اصطلاحی آیینی و منظور از آن را «قربانی سالار»( (Opferherrمی‏دانست (1952[1957]، 30) - اکنون آن را اصطلاحی اخلاقی و به معنی «نیکوکار»( (benefactorمی‏داند (1991؛ 1994) و، به پیروی از بارتلمه، می‏گوید که منظور از آن زردشت و پیروان اوست که در راه نجات‏بخشی گام برمی‏دارند (1959، ج 2، 94). هینتسه بر این باور است که سوشیانت در هر دو شمار مفرد و جمع معنای عام دارد و به بزرگان دین اشاره می‏کند (1995، 83 و 88).

برای بررسی مفهوم سوشیانت درگاهان نخست باید به موارد استفاده آن نظر افکند. این واژه شش بار در گاهان به کار رفته است، سه بار در شمار مفرد و سه بار در شمار جمع. بندهایی که این واژه در آنها به کار رفته عبارت‏اند از:

یسن 34 بند 13(1)

ای اهورا! آن راه را که به من گفتی ازآنِ اندیشه نیک [است به ما بنمایان]، آن [راهِ] خوب ساخته شده را که +دئناهای +سوشیانتها با راستی بر آن گام برمی‏دارند[و] به سوی مزدی که به نیکْ بخشندگان می‏دهید و تو، ای مزدا، مقرر کننده آن هستی [پیش می‏روند].

یسن 45 بند 11

ای مزدا اهورا! کس دیگری که دیوان و آدمیان را خوار می‏شمارد، که او(=مزدا) را - بر خلاف کسی که در باره‏اش درست می‏اندیشد - خوار می‏شمارند،[چنین کسی] به وسیله+دئنایِ +افزونی بخشِ+سوشیانتِ سالارِخانه، یار، برادر یا پدر [خواهد بود].

یسن 46 بند 3

ای مزدا! کی گاوانِ روزها، خِرَدهایِ+سوشیانت‏ها، با+آموزشهای+کامل برای دست یازیدن [مردم] به راستی در جهان برخواهند دمید؟ برای خوراک باید با اندیشه نیک به سوی چه کسانی آمد؟ ای اهورا! تو را برای +آموختن [آن] به من برمی‏گزینم.

یسن 48 بند 9

ای مزدا! کِی خواهم دانست که تو با راستی بر چیزی که بیمِ آن مرا می‏ترساند احاطه داری؟ همانا بگذار+فرمانِ اندیشه نیک به من گفته شود. باشد که +سوشیانت بداند پاداشش چگونه خواهد بود.

یسن 48 بند 12

ای مزدا! آنان +سوشیانت‏های کشورها خواهند بود که با اندیشه نیک از شناختِ تو با کردارهای [الهام گرفته از] راستیِ +آموزشِ تو پیروی می‏کنند. زیرا آنان دفع کنندگانِ [دیو [خشم آفریده شده‏اند.

یسن 53 بند 2

پس باشد که کِی گشتاسب [و] پسرِ زردشتِ سپیتمان(2)و فرشوشتر مخلصانه از شناخت مزدا برای ستایش او و از پرستش او با گفتارها و کردارهای [الهام گرفته از] اندیشه [زردشت]،[از این] راههای راستِ بخشش، پیروی کنند. [این است] +دئنای +سوشیانت که اهورا +آفرید.

واژه saošiianÊt -از لحاظ اشتقاق صفت فاعلی آینده از ریشه فعلی - sao (صورتِ قویِ(suÎ- به معنی «ورم کردن؛ بزرگ شدن؛ کامیاب شدن؛ قوی شدن»(3)با نشانه ستاک آینده šiia - و پسوند سازنده صفت فاعلی گذرا --nÊt(صورتِ دیگری از -anÊt-) است. از آن جا که آینده، علاوه بر معنی اصلی خود، بر خواست و اراده نیز دلالت می‏کند (ویتنی 1924، بند 948)، این واژه را می‏توان به صورتهای زیر ترجمه کرد: «کامیاب شونده»، «خواهانِ کامیابی»،«نیرومند شونده» و «خواهانِ نیرومندی». اگر چه واژه فارسی میانه suÎd «سود» نیز در نهایت از ریشه فعلی -suÎ مشتق شده (بیلی 1979، 429)، ترجمه - saošiianÊtاوستایی به suÎd(oÎ)mand «سودمند» در فارسی میانه و «سودمند» و «سود رسان» در فارسی نو دقیق نیست.

با توجه به موارد کاربرد سوشیانت در شش بند مذکور از گاهان می‏توان نکات زیر را استخراج کرد:

1 ـ سوشیانتها با برخورداری از دئنای(4)افزونی بخش(5)(یسن 45:11)و نیروی خرد (یسن 46:3) بر راه اندیشه نیک گام برمی‏دارند (یسن 34:13) و با نیک بخشی (= سخاوتمندی)(یسن، 34:13) و پیروی از راههایِ راستِ بخشش (یسن 53:2) از شناخت مزدا (یسن، 48:12؛ 53:2) و پرستش او (یسن 53:2) با کردارهای مورد پسندِ او (یسن 48:12) پیروی می‏کنند و در پایان به مزدی که سزاوار آن‏اند می‏رسند (یسن 34:13).

2 - سوشیانتها می‏توانند سالارِ خانه (یسن 45:11) یا کشور (یسن 48:12) و احتمالاً دیگر واحدهای اجتماعی(6)باشند. آنان دشمن دیو خشم‏اند (یسن 48:12) و با یار، برادر و پدر کردنِ آدمیان (یسن 45:11)پیوندهای اجتماعی را مستحکم می‏سازند. از این رو مِسینا سوشیانتها را در گاهان شخصیتهایی تاریخی می‏داند که«رسالتشان اجتماعی بوده است» (1932، 158).

3 ـ از آن جا که در آخرین جمله از یسن 48:9 به یک باره سوم شخص مفرد جای اول شخص مفرد را می‏گیرد و نیز از آن جا که در سه مورد از شش مورد مذکور واژه سوشیانت در شمار جمع به کار رفته است، می‏توان نتیجه گرفت که زردشت خود یکی از سوشیانتها، و بدون شک بزرگترینِ آنها، بوده است.

4 ـ کار برد سوشیانت در یسن 45:11 - که هیچ ارتباطی با آیین قربانی ندارد - نشان می‏دهد که بر خلاف نظرِ کلنز و پیرار منظور از «راه» در بندهای مذکور «مراسم قربانی» و منظور از سوشیانت «مجری مراسم قربانی»یا «قربانی کننده» نیست (نیز نگاه کنید به، هینتسه 1995، 87).

بنابراین منظور از سوشیانتها در گاهان بزرگانی است که به پیروی از زردشت، به آموزشهای مزدا گوش جان می‏سپارند و با پیمودن راه راستی رهبری مردم را به دست می‏گیرند و با دیوان و دیو سیرتان می‏ستیزند و در پایان به پاداش عمل خویش می‏رسند و صلح و آشتی را در جامعه حکمفرما می‏کنند.

http://tondar.net/articles