یسنا سرود 44 بند9
ای مزدا اهورا،
این از تو می پرسم
پرسشم را بازگوی،
چگونه وجدان خود را پاک گردانم وآن را نیاز تو کنم؟
تا با سر سپردگی به تو،
و با دانشی که در پرتو شهریاری تو می آموزم،
و با توانایی مینوی،
و با راستی و اندیشه ی نیک،
به بارگاه تو راه جویم؟
وجدان پاک و آرامش و شادمانی روان دو روی یک سکه اند ، آنکس که وجدان پاک دارد روانش در سرای سرود به شادی نشسته است، و آنکه وجدانی آلوده دارد با آرامش و شادی بیگانه است.
ولی پرسش این است که چگونه می توان وجدان را از آلودگیها دور نگهداشت!؟
زرتشت می گوید: با دانش نیک - در پرتو شهریاری خداوند - با راستی و اندیشه ی نیک - و با آموختن زبان خدا.
ادامه مطلب ...
سوشیانت در گاهان
واژه سوشیانت را در گاهان اوستاشناسان تا کنون به صورتهای مختلف تعبیر و ترجمه کردهاند. بارتلمه آن را «منجی» (Retter , Heiland)معنا کرده و بر این باور است که صورت مفرد آن به شخص زردشت و صورت جمع آن به کسانی که او را در نجات بخشی یاری میرسانند اشاره میکند (1904، 1551). کلنز و پیرار منظور از سوشیانت را درگاهان «مجری مراسم قربانی» ((Sacrifiant میدانند (1990، 313). هومباخ ـ که پیش از این مانند کلنز سوشیانت را اصطلاحی آیینی و منظور از آن را «قربانی سالار»( (Opferherrمیدانست (1952[1957]، 30) - اکنون آن را اصطلاحی اخلاقی و به معنی «نیکوکار»( (benefactorمیداند (1991؛ 1994) و، به پیروی از بارتلمه، میگوید که منظور از آن زردشت و پیروان اوست که در راه نجاتبخشی گام برمیدارند (1959، ج 2، 94). هینتسه بر این باور است که سوشیانت در هر دو شمار مفرد و جمع معنای عام دارد و به بزرگان دین اشاره میکند (1995، 83 و 88).
برای بررسی مفهوم سوشیانت درگاهان نخست باید به موارد استفاده آن نظر افکند. این واژه شش بار در گاهان به کار رفته است، سه بار در شمار مفرد و سه بار در شمار جمع. بندهایی که این واژه در آنها به کار رفته عبارتاند از:
یسن 34 بند 13(1)
ای اهورا! آن راه را که به من گفتی ازآنِ اندیشه نیک [است به ما بنمایان]، آن [راهِ] خوب ساخته شده را که +دئناهای +سوشیانتها با راستی بر آن گام برمیدارند[و] به سوی مزدی که به نیکْ بخشندگان میدهید و تو، ای مزدا، مقرر کننده آن هستی [پیش میروند].
یسن 45 بند 11
ای مزدا اهورا! کس دیگری که دیوان و آدمیان را خوار میشمارد، که او(=مزدا) را - بر خلاف کسی که در بارهاش درست میاندیشد - خوار میشمارند،[چنین کسی] به وسیله+دئنایِ +افزونی بخشِ+سوشیانتِ سالارِخانه، یار، برادر یا پدر [خواهد بود].
یسن 46 بند 3
ای مزدا! کی گاوانِ روزها، خِرَدهایِ+سوشیانتها، با+آموزشهای+کامل برای دست یازیدن [مردم] به راستی در جهان برخواهند دمید؟ برای خوراک باید با اندیشه نیک به سوی چه کسانی آمد؟ ای اهورا! تو را برای +آموختن [آن] به من برمیگزینم.
یسن 48 بند 9
ای مزدا! کِی خواهم دانست که تو با راستی بر چیزی که بیمِ آن مرا میترساند احاطه داری؟ همانا بگذار+فرمانِ اندیشه نیک به من گفته شود. باشد که +سوشیانت بداند پاداشش چگونه خواهد بود.
یسن 48 بند 12
ای مزدا! آنان +سوشیانتهای کشورها خواهند بود که با اندیشه نیک از شناختِ تو با کردارهای [الهام گرفته از] راستیِ +آموزشِ تو پیروی میکنند. زیرا آنان دفع کنندگانِ [دیو [خشم آفریده شدهاند.
یسن 53 بند 2
پس باشد که کِی گشتاسب [و] پسرِ زردشتِ سپیتمان(2)و فرشوشتر مخلصانه از شناخت مزدا برای ستایش او و از پرستش او با گفتارها و کردارهای [الهام گرفته از] اندیشه [زردشت]،[از این] راههای راستِ بخشش، پیروی کنند. [این است] +دئنای +سوشیانت که اهورا +آفرید.
واژه saošiianÊt -از لحاظ اشتقاق صفت فاعلی آینده از ریشه فعلی - sao (صورتِ قویِ(suÎ- به معنی «ورم کردن؛ بزرگ شدن؛ کامیاب شدن؛ قوی شدن»(3)با نشانه ستاک آینده šiia - و پسوند سازنده صفت فاعلی گذرا --nÊt(صورتِ دیگری از -anÊt-) است. از آن جا که آینده، علاوه بر معنی اصلی خود، بر خواست و اراده نیز دلالت میکند (ویتنی 1924، بند 948)، این واژه را میتوان به صورتهای زیر ترجمه کرد: «کامیاب شونده»، «خواهانِ کامیابی»،«نیرومند شونده» و «خواهانِ نیرومندی». اگر چه واژه فارسی میانه suÎd «سود» نیز در نهایت از ریشه فعلی -suÎ مشتق شده (بیلی 1979، 429)، ترجمه - saošiianÊtاوستایی به suÎd(oÎ)mand «سودمند» در فارسی میانه و «سودمند» و «سود رسان» در فارسی نو دقیق نیست.
با توجه به موارد کاربرد سوشیانت در شش بند مذکور از گاهان میتوان نکات زیر را استخراج کرد:
1 ـ سوشیانتها با برخورداری از دئنای(4)افزونی بخش(5)(یسن 45:11)و نیروی خرد (یسن 46:3) بر راه اندیشه نیک گام برمیدارند (یسن 34:13) و با نیک بخشی (= سخاوتمندی)(یسن، 34:13) و پیروی از راههایِ راستِ بخشش (یسن 53:2) از شناخت مزدا (یسن، 48:12؛ 53:2) و پرستش او (یسن 53:2) با کردارهای مورد پسندِ او (یسن 48:12) پیروی میکنند و در پایان به مزدی که سزاوار آناند میرسند (یسن 34:13).
2 - سوشیانتها میتوانند سالارِ خانه (یسن 45:11) یا کشور (یسن 48:12) و احتمالاً دیگر واحدهای اجتماعی(6)باشند. آنان دشمن دیو خشماند (یسن 48:12) و با یار، برادر و پدر کردنِ آدمیان (یسن 45:11)پیوندهای اجتماعی را مستحکم میسازند. از این رو مِسینا سوشیانتها را در گاهان شخصیتهایی تاریخی میداند که«رسالتشان اجتماعی بوده است» (1932، 158).
3 ـ از آن جا که در آخرین جمله از یسن 48:9 به یک باره سوم شخص مفرد جای اول شخص مفرد را میگیرد و نیز از آن جا که در سه مورد از شش مورد مذکور واژه سوشیانت در شمار جمع به کار رفته است، میتوان نتیجه گرفت که زردشت خود یکی از سوشیانتها، و بدون شک بزرگترینِ آنها، بوده است.
4 ـ کار برد سوشیانت در یسن 45:11 - که هیچ ارتباطی با آیین قربانی ندارد - نشان میدهد که بر خلاف نظرِ کلنز و پیرار منظور از «راه» در بندهای مذکور «مراسم قربانی» و منظور از سوشیانت «مجری مراسم قربانی»یا «قربانی کننده» نیست (نیز نگاه کنید به، هینتسه 1995، 87).
بنابراین منظور از سوشیانتها در گاهان بزرگانی است که به پیروی از زردشت، به آموزشهای مزدا گوش جان میسپارند و با پیمودن راه راستی رهبری مردم را به دست میگیرند و با دیوان و دیو سیرتان میستیزند و در پایان به پاداش عمل خویش میرسند و صلح و آشتی را در جامعه حکمفرما میکنند.