|
منبعhttp://www.iranatlas.info
به نام خالق زیبائی
in the name ofGod
zoroastrians fire Tempel YAZD
First time the fire of this tempel brought to Aqda of Yazd province from Karian Pars andit was kept there for 700years then it was moved to Turkabad of Ardakan andit was kept there for 300years.at last it was brought to this fire tempel in Yazd and it has been lit since for 60 years . ( quoted from signboard of the fire temple)
منبعhttp://history3000.blogfa.com
آتش و آتشکده های زرتشتیان / آتش نماد مهر ایرانی
نگاره
ای از آتشکده
های زرتشتی
دورا ن ساسانیان
دیدار ما در آتشکده
سه آتشکده بزرگ محل ستایش مخصوص بود (محل دیدارگاه یا زیارتگاه به زبان امروزی) که در آنها سه آتش بزرگ قرار داشت.
- آتشکده آذر فرنبغ
- آتشکده آذر گشسب
- آتشکده آذر برزین مهر
تهمورث پیشدادی / تقدس آتش
طبق نوشته های کهن کتاب بندهشن متون پهلوی اوستا در زمان پادشاه داستانی (نوشته های تاریخی و نه داستان بافی) تخمورب نام (تهمورث)، جماعتی سوار گاو داستانی موسوم به سرسئوک شده، از کشور خونیرس (سرزمین اصلی آریاویچ) به شش کشور دیگر سفر کردند و از نوع بشر جز به این وسیله کسی نمیتوانست به آن شش اقلیم برود. و شبی در میان اقیانوس، باد سه آتشی را که بر پشت گاو روشن بودند به آب افکند، اما آتشها مانند سه موجود زنده در مکان سابق خود بر پشت گاو مجددا بر پا شدند و هوا را روشن کردند.
جم و بنای آتشکده
یم (جم) که جانشین تهمورب شد بر فراز کوه خورومند در خوارزم آتشکده ای بنا کرد و آتش فرنبغ را در آن جای داد، که محقق نشده که چه زمانی بود. اما هوفمان گوید که آتش جاودانی شهر آساک در ایالت استائوئن که ارشک رییس سلسله اشکانی (پارتیان که از سالهای 256 قبل از میلاد تا 224 بعد از میلاد در سرزمینهای ایران حدود 480 سال فرمانروایی داشتند) در حضور آن به تخت شاهنشاهی نشست ، نسبتی با آتش آذر برزین مهر دارد ، زیرا مکان این آتش را در عهد ساسانیان در شهر "آساک" میدانند. بنا بر روایت زردشتی این سه آتش به سه طبقه از طبقات اجتماعی ایران متعلق بوده که عبارتند از :
- موبدان
- نظامیان ( شاهان می بایستی جنگجو می بودند)
- دهقانان
و گویند سه فرزند زردشت هر یک موسس یکی از این طبقات بوده اند و به عبارتی:
- آذر فرنبغ ، آتش طبقه روحانی (مینویی اوستا)
- آذر گشسب ، آتش طبقه جنگیان یا آتش پادشاه
- آذر برزین مهر، آتش طبقه کشاورزان و دهقانان (آحاد مردم) بوه اند.
در عهد ساسانیان(از سالهای 224 تا 651 بعد از میلاد- تا مرگ یزدگرد سوم- حدود 428 سال) مکان این سه آتش معلوم است و بنا بر روایات متداوله، شهریاران قبل ازعهد هخامنشی این سه آتش را درآن مکانها قرار داده بودند.
کنگره زرتشتیان
ایران در
آتشکده (آدریان)
یزد (درب
مهرنوش)/ 1343 خورشیدی
آذر فرنبغ / آتش روحانیون
یا آتش روحانیان زرتشتی مطابق کتاب بندهشن ایرانی در کوه درخشان کواروند در بلوک "کار" بوده است. کواروند را بخارآلود(مه آلود) معنی کرده و با شهر "کاریان" ایالت فارس یکی دانند که بین بندر سیراف و دارایجرد بوده و امروزهم آثار ویرانه معبد قدیمی پدیدار است. ظاهرا آتش مقدس را به وسیله منبع نفتی افروخته نگاه می داشتند و به روایت مسعودی تاریخ نگار این معبد را "آذر جوی" می خواندند و به معنی "نهر آتش" است و مسلما این همان آتشکده ای است که در کتاب تاریخ بیرونی بنام "آذر خورا" مذکوراست. "هرتسفلد" استنباط می کند که آتش فرنبغ در ناحیه کنارنگان واقع بوده و در جلگه نیشاپور و تا قرن دهم میلادی (حدود 350 سال اسلامی) آتش سایر آتشکده ها را از آتشکده شهر کاریان یا جلگه نیشاپور می برده اند ، زیرا از عهد باستان رسم بر این بود که آتش معابد کم اهمیت را به وسیله آتش سه آتشکده بزرگ تجدید میکردند.
آذر گُشسب / آتش شاهان
یا آتش شاهان یا سلطنت، در گنجک (شیز) واقع در آذربایجان (آذرپاتکان) بود و این آتشکده در جایی بود که اکنون به خرابه های تخت سلیمان معروف است و مابین ارومیه و همدان واقع شده. پادشاهان ساسانی در ایام سختی به زیارت این معبد می شتافتند و زر و مال و ملک و غلام (اشتباه کریستنسن، زیرا برده داری هیچوقت در حکومتهای باستانی ایرانی نبوده و ایدئولوژیهای ایرانی و مزدایی و میترایی مخالف برده گی و اسارت انسانهاست و اساسأ برده داری از اندیشه اهریمنی بحساب میآید) در آنجا نذر می کردند.
"وهرام پنجم" (بهرام پنجم یا بهرام گور از 420 تا 438 میلادی شاه ساسانی ایران) سنگهای قیمتی تاجی را که از خاقان هیاطله و زنش (در تاریخ به هون های سفید معروف و پیدایش آنها وحشتی را از شرق ایران تا چین بوجود آورد. بهرام شب ها در نهان بسوی آنان حرکت کرد با سرعت حیرت انگیزی در طلیعه صبح جنگی با آنان کرد و خاقان را کشت وغنایم زیاد گرفت و تا رود جیحون تعقیبشان کرد و تا هنگامیکه بهرام گور سلطنت داشت هونهای سفید جرأت نکردند بطرف ایران بیایند)، گرفته بود به آتشکده آذرگشسب تقدیم کرد .
"خسرو اول" (انوشه روان- انوشیروان عادل از 531 میلادی تا 579 میلادی سلطنت داشت) را که بزرگترین شاه ایران دانسته اند ، نیز نظیر این را عطا نمود.
"خسرو دوم" (خسرو پرویز که از 590 تا 628 میلادی در ایران سلطنت می کرد و پیغمبر مسلمانان در سالهای حدود هشتم هجرتش بود که شنید خسرو دوم بقتل رسیده- 628 میلادی-) نذر کرد ، اگر موفق به مغلوب نمودن وهرام چوبین (بهرام چوبین) بشود ، زینت های زر و هدیه های سیم به آتشکده آذر گُشسب شهر شیز رضاییه بفرستد و به وعده خویش وفا کرد.
تخت
سلیمان محل
آتشکده
آذرگشسب در
شرق شهر تکاب
ساخته کیخسرو
پسر سیاوش
عجایب زادگاه زرتشت چشم به راه تماشاگر
(از جنبش آذربایجان برای دمکراسی و یکپارچگی ایران)
همه چیز برای انتخاب این مقصد هیجانانگیز بود. از چهارمین اثر ثبت شده در یونسکو گرفته تا افسانهها و داستانهای عجیبی که میتوانست وسوسه رفتن و از نزدیک دیدن را برای هر کسی دو چندان کند. مقصد یا حالا دیگر بهتر است بگوییم مسیر پرجاذبهای که تجربه آن تنها یک سفر نبود، بلکه ترکیبی از کوهپیمایی، پیادهروی و طبیعتگردی، بازدید تاریخی، غارنوردی و دهها تجربه جدیدی بود که جذابیت منطقه را دوچندان میکرد. پس از پشت سر گذاشتن مسیر یک ساعته جاده دندی به محوطه تاریخی تختسلیمان رسیدیم. جایی که گذشته از تمام تعریفها و اسطورههایی که از آن به گوش میرسد و گذشته از این که چهارمین اثر ثبتشده کشور در یونسکو است باید به تماشای آن رفت تا از نزدیک قدم به شاهراه چاکراهای زمینگذاشت. به گفته کارشناسان و انرژی درمانان ، بزرگترین چاکرای زمین که انرژی از آن ساطع میشود، درست در محل دریاچه حیرتآور تختسلیمان واقع شده است. برخی هم معتقدند شهر تاریخی شیز (زادگاه زرتشت) همین تختسلیمان کنونی است که بعدها به دلایل مختلف مانند فوران کوههای آتشفشانی اطراف مدفون شده است. مجموعه تختسلیمان شامل دریاچهای همیشه خروشان که حاصل یک چشمه آتشفشانی است، برج و باروی سنگی، چهار طاقی آتشکده آذرگشسب (آتشکده پادشاهان و جنگاوران)، نیایشگاه آناهیتا، کاخهای دوران ساسانی و ساختمانهای مربوط به سلاطین ایلخانی میشود. درباره دریاچه عجیب و شگفتانگیز تختسلیمان روایتها و گمانهزنیهای مختلفی وجود دارد و از جمله معروفترین آنها این است که این دریاچه با عمق 112 متر و قدمت دو میلیون سال محل مقدسی برای ریختن گنجها و ثروت پادشاهان مختلف به عنوان نذر درون آن بوده است.
به اعتقاد برخی از کارشناسان هم نذر معروف کوروش پادشاه هخامنشی به عنوان نذر پیروزی درون این دریاچه سالها است با خیال آسوده از در امان بودن آرمیده است. تقریباً میتوان گفت دسترسی، شنا، غواصی و حتی به کارگیری تجهیزات برای رسیدن به کف دریاچه غیرممکن است. به دلایل مختلفی مانند عمق بینهایت، املاح زیاد و فشار حاصل از حفره آتشفشانی و شاید هم به اعتقاد محلیها به علت طلسم این دریاچه، امکان دسترسی به داخل آن وجود ندارد و همین نکته گمانهزنیها در مورد گنج بینهایت کف دریاچه را قویتر میکند. اما گذشته از تمام روایتها و قدمت تاریخی تخت سلیمان، فضای عجیبی که در اطراف دریاچه و محوطه وجود دارد حس و حال عجیبی به گردشگران و هر کس که برای تماشای این محوطه بکر آمده باشد منتقل میکند. حتی فکرش هم خیال شیرین و دلانگیزی است. قدم زدن در جایی که میگویند زادگاه زرتشت است، دومیلیون سال قدمت دارد، دریاچهای دارد با عمق 112 متر که با وجود دو خروجی آب، هیچگاه آبش خشک یا حتی کم هم نمیشود، یکی از بزرگترین نیایشگاهها و آتشکدههای دوران ساسانی است و از همه مهمتر محل تلاقی انرژیهای نیکزمین است. تخت سلیمان مجموعهای عظیم، فوقالعاده و متنوع است که هیچ تماشاگری از نظاره آن پشیمان نخواهد شد. اما با وجود تمام این جاذبهها سالهاست به دلیل محرومیتی که حاصل بیغمی و نگرانی برخیها در منطقه است در سکوت همیشگی خود چشم به راه دیده شدن به انتظار نشسته است. انتظاری طولانی که حتی گذر زمان هم مرهمی بر آن نمیشود. شاید قبل از آنکه نگاه کسی به شگفتیهای منطقه جلب شود از سکوت و خلوتی عجیب چنین منطقه پرجاذبه متعجب شود.
اینجا به طرز عجیبی خلوت است آنقدر که لازم است چند بار تابلوی ثبت در یونسکو را بخوانی و به اطلاعات قبلیات پافشاری کنی تا مطمئن شوی اشتباه نیامدهای و تازه وقتی مطمئن میشوی بیشتر تعجب میکنی که چرا زادگاه زرتشت، سرزمین اسطورهها و تاریخ و شگفتیهای بیپایان حتی به اندازه یک پارک کوچک هم مورد توجه قرار نگرفته است؟ به گفته مردم محلی از زمانهای دور تا به امروز برخی افراد به دلیل ترس از به خطر افتادن منافعشان اجازه رونق امکانات توریستی در منطقه را ندادهاند و کاش هتل، رستوران، اقامتگاه، جاده مناسب و... امکاناتی بود تا بهانهای میشد برای رد این ادعا! نمیدانم چه شد که چوب منفعتطلبی بار دیگر به جان پیکر بیرمق کهن تاریخ این مرز و بوم افتاده است و هیچکس یادش نیست تختسلیمان که در محاصره معادن باارزش اطراف است، هیچ از معدن طلایی که در چند کیلومتری آن قرار دارد کم ندارد و کاش به همان اندازه کسی نگران معادن طلای تاریخ هم بود.
تصویر آتشکده آذرگُشسب شیز ارومیه
(از مسعودی تاریخ نگار)
در قرن ده میلادی ، مسعودی تاریخ نگار آتشکده آذر گشسب را چنین توصیف می کند: «امروز در آن شهر (شیز) آثار عجیبی از ابنیه (آنچه که بعد از ویرانیش و غارتش بجا مانده باشد یا آثاری که در طی این سه قرن و نیم بجا مانده) و نقوش گوناگون هست که کرات سماوی و ماه و ستارگان و عوالم بر و بحر (دریا) و اراضی مسکون و نباتات و حیوانات و سایر عجایب را نشان میدهد. شاهنشاهان آتشکده ای در این شهر داشتند که در عهد سلسله های ایران، مقدس و محترم بودند. این آتشکده را آذرخوش می گفتند و آذر به زبان عجم (ایرانی) آتش و خوش یعنی نیکو است.»
شاهنشاهان ایران هنگام رسیدن به پادشاهی با کمال میل و احترام پیاده از پایتخت خود تیسفون به زیارت این معبد می شتافتند و نذرها بود و هدیه ها و خواسته ها و آرزوهای بسیار که با خود برای دیدار به آنجا میبردند.
آتشکده آذرگُشسب علامت اتحاد و یگانگی/ سمبل دولت ساسانیان و مردم ایران
آتشکده آذرگشسب علامت آتحاد و یگانگی دین مردم و باورهای مردم با دولت بود و نمونه و سمبل دولت ساسانیان و مردم ایران بشمار میرفت که به واسطه اتّحاد با دیانت (باورهای مردمی و رسم و رسوم عقیدتی) قوت و استوار گشت. بر خلاف دوره اشکانیان ، که هر یک از ملوک الطوایف و شهربانان (ایالات های مختلف و شاهان کوچک مختلف) معبدی مخصوص خویش داشت و در این باب در نامه تنسر هست.
تنسر رییس روحانیون زرتشتی دوران اردشیر اول
تنسر رییس روحانیون زرتشتی که لقب موبذان موبذ یا هیزبذان هیزبذ داشت ، در زمان اردشیر اول- بنیان گذار سلسله ساسانیان که از 224 تا 241 میلادی سلطنت کرد- به یکی از بلند ترین مقام های دولتی ارتقاء یافت ضمنأ او مسئول جمع آوری آوستا و تدوین نوینش بود. در "وصیت نامه تنسر" که پاپ زرتشتی بود و به نامه تنسر معروف شده، که به احتمال قریب به یقین ، از وقایع تاریخی گرفته شده است ، چنین آمده:
از نامه تنسر
ملوک الطوایف هر یک برای خویش آتشگاه ساخته – دوره اشکانیان- و آن همه بدعت بود، که به فرمان شاهان قدیم نهادند (میترائیسم و نوآوری در دین دوره اشکانی)، و شهنشاه باطل گردانید (احتمالا از شهنشاه اردشیراول باطل گشته) و با مواضع اول نقل فرمود، که : ایجاد آتش شاهی واحد توسط ساسانیان ، برقراری مجدد اوضاع زمان دارای بزرگ بود.
آذر برزین مهر/ آتش اجتماع مردمی/ در شهرهای مغان و مهر
یا آتشکده کشاورزان و مردم و دهقانان، در مشرق مملکت در کوه های ریوند و شمال غربی نیشاپور واقع بود و قریه "ریوند" را قریه مغان مینامیدند و مکان آتشکده ای در قریه مهر (شهرهای مغان و مهر) بوده که در سر راه خراسان و میاندشت و سبزوار قرار دارد.
آتشکده
شهر یزد/ 1390 خورشیدی
ای خانه ی دلدار که از بیم بد اندیش روی از تو همی تافته و دل بتو دارم
رو تافتنم را منگر ز آنکه به هر حال جان بهر تو می بازم و منزل بتو دارم
آتشکده ها محل دیدارگاه ها
این سه آتشکده عظیم محل ستایش مخصوصی بوده و بیش از سایر زیارتگاه ها (به سنن زرتشتی، دیدارگاه ها) زینت و ثروت داشتند و خود را به یکی از شاهان داستانی یا خود زرتشت و یا به خاندان های جنگاوران نسبت میدادند مانند: معبد طوس ، معبد نیشاپور ، معبد ارجان فارس ، معبد کرکوی سیستان ، کویسه بین فارس و اصفهان که آثارش هنوز استوار و محکم مانده.
آتشکده های سرزمین ماد قدیم (جبال)
در تواریخ بسی از آتشکده های جبال که سرزمین ماد قدیم باشد ، نام برده اند ، از آن جمله : آتشکده قزوین ، آتشکده شیروان و آتشکده کومش است که شاید این همان آتشکده شهر "صد دروازه" اشکانیان (در دوره اشکانیان این شهر حتی پایتخت بوده) باشد و یا آتشکده های بهرامی که به اردشیر اول ساسانی نسبت می دهند.
کاوشهای علمی که گیرشمن در سالهای 1935 میلادی در شهر شاپور انجام داد، منتهی به کشف آتشکده ای شد که از زمان شاهپور اول (پسر اردشیر اول از 241 تا 271 میلادی به تخت سلطنت نشست و به داریوش اول سلسله ساسانیان معروف گشت) بوده است. در سالهای اخیر در بسیاری از ویرانه های آتشکده های ایران تحقیقات علمی صورت گرفته از آنجمله :
معبد اردشیراول در فیروزآباد
آتشکده هایی که در قصر شیرین و مابین خانقین و کرمانشاه وجود داشته، از جمله
آتشگاه "جیره" در ناحیه شاپور
آتشکده ای نزدیک قم بنام "قلعه دختر" و غیره.
عمارت و آرشیتکت آتشکده ها از ساختمانی گنبد دار و چهار طاق بوده که ابنیه اضافی و غالبا دارای باغی نیز بوده و در بالای تپه ای نزدیک اصفهان نیز ویرانه آتشگاهی دیده می شود که بسیار معروف است..... (تحقیقات در سال 1935 میلادی یا 1314 شمسی بوده و با تشکر/ سایت خانه و خاطره).
(برگذیده ای کوتاه از کتاب "ایران در زمان ساسانیان" ، اثری از کریستنسن و با ترجمه رشید یاسمی)
...... ........ ........... ............. ................
آتشکده اود وادا پارسیان/ در گجرات هندوستان
آدریان
(آتشکده) اودا
وادا
"اودا وادا"
شهری از ایالت گجرات هندوستان است که زرتشتیان در نخستین مهاجرت خود از ایران پس از ساسانیان به این شهر رفتند و آتش، نماد مهرایرانی را که با خود به یادگار برده بودند در این شهر آتشکده یی به نام "ایرانشاه" بنا کردند که هم اکنون از زیارت گاه های پارسیان هندوستان و مسافران زرتشتی است که از سراسر جهان به این کشور میروند. آتشکده دیگری نیز برای پژوهش و دیدار از نوشته های آیینی و گفتگو با موبدان نزدیک به هزار سال بعد در نزدیکی آن بنا شده است.
(منبع: از "وب سایت کوروش نیکنام")
...... ........ ........... ............. ................
کاخ و
آتشکده آناهیتا
اردشیر اول
ساسانی (همان
آتشکده
آذرفرنبغ یا
آذرخورداد) در
ویرانه های شهر
استخر
آتشکده اردشیر یا معبد آناهیتا
در شهر استخر استان فارس (از شهرهای مشهور دوران ساسانی) می باشد که نام دیگرش آتشکده آناهیتا یا ناهید می باشد. چون اردشیر بابکان بنیانگذار سلسله ساسانی از خانواده موبدان بزرگ بوده است به همین دلیل این آتشکده را به شادمانی برقراری سلسله جدیدش در ایران ساخت. در تاریخ بلعمی و طبری آمده است که : «چون یزدگرد سوم نوه خسرو پرویز بوده است پس بزرگان ایران او را به مقام پادشاهی رساندند و در آتشکده اردشیر استخر تاج شاهنشاهی را بر سر وی گذاشتند و سپس او را به پایتخت ایران در بغداد تیسفون فرستادند.
آتشکده های زرتشتی
آتشکده کاریان (آذرفرنبغ یا آذرخورداد)/ شهر شکوه و جلال اردشیر اول
نام دیگر آن آتشکده آذر فرنبغ یا آذر خورداد است که در معنی می شود آتش فره ایزدی. مکان آن در شهر فیروزآباد یا "اردشیر خره" یا "اردشیر خوره" در صد و بیست کیلومتری جنوب شیراز است و کاخ بزرگ آن که توسط شاهنشاه اردشیر بابکان ساخته شده بود هم اکنون فرو ریخته است .
اردشیر اول به این جهت نام شهر را ارتخشر خوره (ارت خشتر) نامید، که در معنی میشود شهر شکوه و جلال اردشیر. خوره نیز به معنی فرّ و شکوه و جلال است. این شهر بعدأ به شهر گور یا فیروزآباد نیز نام گرفت. این مکان از دیدارگاه های بزرگ (زیارتگاه های بزرگ) مردمان فلات ایران بوده است. فخر الدین اسعد گرگانی در داستان ویس و رامین که به دوره شاهنشاهی اشکانیان مربوط است نوشته است :
به خاصه زین دل بدبخت رامین که آتشگاه خرداد است و برزین
آتشکده آذر برزین مهر / آتش مهر بالنده / آتش مقدس در کوه ریوند
آتشکده آذر برزین مهر، یکی از سه آتشکده مقدس ایران است (آذر گشسب - آذر برزین – آذر کاریان یا آذر فرنبغ ) که در شهر نیشابور یا ابرشهر خراسان قرار دارد. در پهلوی به نام آتور بورگین میتر خوانده میشود که به معنی آتش مهر بالنده است. تاریخ ساخت آن بسیار کهن است به طوریکه به زمان اشو زرتشت باز میگردد و در بند 8 از فصل 17 بندهش آمده است : آذر برزین مهر تا زمان گشتاسب در گردش بوده و پناه جهان، تا اینکه اشو زرتشت اسپنتمان دین آورد و گشتاسب شاه دینش را پذیرفت آنگاه گشتاسب آتش مقدس را در کوه ریوند و در آذر برزین مهر قرار داد.
آثاری از
آتشکده آذر
برزین مهر در
سبزوار
آتشکده برد سوره فریدون شاه
به گفته مسعودی در کتاب نامدار مروج الذهب این آتشکده توسط فریدون شاه بنا شد که آتش آن را از طوس خراسان آورده بود و در بخارای ایران قرار داد.
آتشکده آذرشب در بلخ از گشتاسب شاه
آتشکده ای است که گشتاسب شاه در بلخ بنا کرد و به گفته مورخین گنجهای خود را در آن قرار داد. بلخ در تاریخ جزوی از خراسان بزرگ بوده است که متاسفانه در دوره ننگین قاجار به روسها فروخته شد.
آتشکده آذرنوش / آتشکده نوش آذر در بلخ
آتشکده ای است در بلخ که این نیز همچون آذرشب در خراسان بزرگ ایران بوده است . بلخ نیز همچون مرو شهری از شهرهای ایران بوده است که در دوره قاجارهای وطن فروش (قاجارهای مغولی- ترکی حس وطن دوستی یا میهن پرستی یا احساسات ناسیونالیستی که ما ازشان انتظار داریم، ندارند. برای آنان زمین یا ملکی که به زور بدست آمده ، فروختنش آسانتره- نقل به مضمون از زنده یاد سعید نفیسی و سایت خانه و خاطره) در قراردادهای ننگین ترکمانچای و گلستان به روس داده شد. فردوسی بزرگ آن را نوش آذر نامیده است . فردوسی می فرماید : شهنشاه لهراسب را در شهر بلخ بکشتند و شد روز ما تار و تلخ و از آنجا به نوش آذر اندر شدند.
آتشگاه
امروزی شهر
باکو
آتشکده باکو
آتشکده ای بزرگ بوده است در ایران شمالی (باکو) که در نزدیکی چاه نفت قرار داشته است. محل آن در روستای سوراخانی در 15 کیلومتری باکو میباشد. تاریخ ساخت آن به سال 400 پیش از میلاد به توسط ایرانیان میباشد. بدلیل مواد نفتی موجود این منطقه ، این آتشکده همیشه در نزد ایرانیان روشن و برافروخته بوده است . باکو از باگوان زبان پهلوی ایران گرفته شده است و شهری ایرانی است که در دوره قاجار به روس فروخته شد. این مکان مقدس پس از یورش تازیان ویران شد ولی سالها بعد از آن ویرانی دوباره مرمت و بازسازی شد ولی آتش آن خاموش بود تا سال 1975 میلادی که آتش آن دوباره روشن گشت و به مکانی توریستی تبدیل شد.
آتشکده سیروان
این آتشکده پیش از به پادشاهی رسیدن انوشیروان دادگر محل بتها بود و پس از وی، بتها ویران شدند و آتش مقدس را در آنجا قرار دادند. محل آن سیروان و ری بوده است. به گفته مسعودی تاریخ نگار مشهور این آتشکده پیش از ظهور زرتشت ساخته شده است (خواننده بایستی توجه داشته باشد که مشهور بودن تاریخ نگار مسعودی، دلیلی بر صحت داشتن تمامی گفته هایش ندارد ، مخصوصأ وقتی صحبت از دوران قباد اول پدر انوشیروان عادل و جنبش مزدک و مزدکیان شمال غربی امپراتوری عظیم الوسعت خسرو اول انوشیروان دادگر باشد و اینکه مسعودی تاریخ نگار از بتانی که مدتی قبل بوده و حال از ویرانه اش آتشکده را ساخته اند و اینکه آتش مقدس را بر آوار بتخانه بنیاد کردند... میبایست تفکر بیشتری و پژوهشی بیشتری بکار برد / سایت خانه و خاطره).
آتشکده نیاسر
در شمالغربی
کاشان شهر
گلاب
آتشکده نیاسر اردشیر بابکان
این آتشکده توسط شاهنشاه اردشیر بابکان ساخته شده است. طول و عرض آن 14 متر در 14 متر می باشد . این بنا پس از یورش تازیان ویران شد ولی سپس توسط مردم بازسازی گشته است و امروزتقریبا سالم میباشد. نیاسر در 35 کیلومتری شمال غربی شهر کاشان قرار دارد و در منطقه ای کوهستانی در ارتفاعات کرکس میباشد. چشمه ای باستانی به نام چشمه اسکندر نیز در آنجا قرار دارد. در نیاسر غاری که متعلق به دوره پارتیان بوده است نیز وجود دارد. به احتمال قوی این غار معبد میترایی بوده است که امروزه از مکانهای دیدنی این شهر میباشد.
آثاری از
آتشکده آناهیتا
یا معبد ناهید/
در اورامان
کردستان ایران
آتشکده آناهیتا یا معبد آناهیتا در کنگاور
آناهید یکی از چهار عنصر مقدس آب و آتش و هوا و خاک است . در معنی میتوان گفت که پاک و با عفت و با تقوی است که ارمنیان درست آن را تلفظ میکنند. این زیارتگاه پس از آذر گشسب از بزرگترین مکانهای باستانی و مقدس ایران بوده است که از دوره شاهنشاهی اشکانی (پارتیان) باقی مانده است. این آثار در شهر کنگاور در مسیر کرمانشاهان قرار دارد . ستون ها و پلکان این معبد هنوز پس از بیش از 2000 سال باقی و مستحکم است. این مکان در شهر کُرد نشین ایران بوده است و در نزد کُردان آریایی دارای احترام خاصی میباشد. کردستان ایران و منطقه اورامان آن، یکی از مشهورترین مناطق اصیل ایران است و هنوز بسیاری زرتشتی دارد و به زبان پهلوی سخن میگویند. ریشه زبان کردی امروزی نیز پهلوی باستانی ایران است. پیر شهریار یا پیر شالیار از افراد مشهور هورامان کردستان است. وی موبدی زرتشتی بود و چند کتاب از وی بر جای مانده است. ابن فقیه در کتاب مشهورالبلدان (شهرهای مشهور) نوشته است : «هیچ ستونی شگفت انگیزتر از ستونهای معبد آناهیتا کنگاور نیست ».
آتشکده دارابگرد (محل آتش مقدس جمشید شاه)
به گفته تاریخ مروج الذهب مسعودی این آتشکده به فرمان اشو زرتشت بنا گشت . زرتشت به یستاف شاه فرمان داد تا آتش مقدس جمشید شاه را که مورد احترام وی بوده است را بیابند و بیاورند. یستاف شاه این آتش را در خوارزم پیدا نموده است و به دارابجرد فارس آورد و اطرف آن را شهر زیبایی ساخت. این آتشکده در سال 332 هجری قمری به نام آتشکده آذرجوی نامیده می شده است.
آتشکده شاهپور
در ساحل خلیج قسطنطنیه روم پس از اینکه شاهنشاه شاپور پسر اردشیر پسر بابک وارد شد آن را ساخت و تا دوران خلفای اسلامی نیز پا برجا بود.
آثاری از
شهر "شاپور" و
آتشکده اش در
روم شرقی
آتشکده پوران
این مکان توسط ملکه پوران دخت ساسانی دختر شاهنشاه خسروپرویز ساسانی در عراق عجم در نزدیکی مدینه السلام ساخته شده است.
آتشکده کرکویه
این آتشکده در شمال سیستان کنونی قرار داشته است. مردمان این شهر احترام بسیاری برای این آتشکده قائل بودند و به گنبد رستم نیز مشهور بوده است. این آتشکده تا قرن 17 هجری که قزوینی آن را وصف کرده است بسیار خرم و زیبا بوده است. ساخت آن به روزگار کیخسرو باز میگردد که بسیار کهن است. دو شاخ بزرگ گاو داخل آن قرار داشته است و در وسط آنها آتشگاه قرار داشته است.
آتشکده بارنوا
به گفته مسعودی دومین روز پس از به قدرت رسیدن شاهنشاه اردشیر بابکان این آتشکده ساخته شد. مکان آن در جنوب ایران است.
آتشکده سرده
در یزد بخش تفت روستایی به نام سرده قرار دارد که دارای آتشکده ای کوچک بوده است. پس از یورش تازیان مردم از نابودی آتش این مکان توسط آنان جلوگیری کردند.
آتشکده آذرباد
آتشکده ای در تبریز بوده است که در متون پهلوی آذربادگان هم نوشته شده است به معنی نگهدارنده آتش. به احتمال قوی اثری از آن به جای نیست.
25 و 26 شهریور
ماه 1389 خورشیدی
مراسم
گاهنبار در آتشکده
آذرگشسب در شیز
و شرق شهر
تکاب
آتشکده آذرگُشسب / آتشکده شیز در تخت سلیمان
یکی از مشهورترین و بزرگ ترین آتشکده های فلات ایران که در آذربایجان غربی در 49 کیلومتری شمال شرق شهر تکاب کنونی قرار دارد. امروزه به آن تخت سلیمان می گویند. در دوره شاهنشاهی اشکانیان مهمترین پادشاه آذربایجان آریو برزن و پسرش ارت وزد بوده است. بیشتر پادشاهان ایران پس از نشستن بر اریکه شاهنشاهی (جلوس) به نیاشگاه آذر گشسب آذربایجان می رفتند و به درگاه خداوند نیایش و سپاس و درود می فرستاده اند و سپس هدایایی تقدیم می کردند. آتشکده شیز نیز همان آتشکده آذرگُشسب است که خرابه های آن نزدیک تخت سلیمان است. ساخت این آتشکده به بیش از 3000 سال باز میگردد و در کتاب هفتم دینکرد در بند 39 سازنده آن را کیخسرو پسر سیاوخش شناخته شده است، که فرّ ایزدی به او رسیده بود. آتشکده آذرگشسب در کنار دریاچه چیچست قرار دارد و در گذشته کاخهای بسیار با شکوه و سترگ در اطراف آن بنا بوده است. این دریاچه به صورت خودجوش هر ثانیه 44 لیتر آب از خود بیرون میدهد.
مشتاقان
اشوزرتشت در
آدریان یزد/
نوروز 1389 خورشیدی
(1379 یزدگردی)/
مارچ 2010 میلادی
آتشکده خوار اصفهان
حمزه اصفهانی مینویسد اردشیر (بابکان ساسان) در یک روز سه آتشکده در اصفهان یا اسپهان بنا کرد. یکی در شرق، دیگری در میان شهر و آخری در غرب شهر. دلیل آنرا از طلوع خورشید تا غروب آن دانسته است. اولی به نام آتشکده اردشیر است که در منطقه قلعه ماربین یا مارین واقع شده است. دومی آتشکده زروان نام دارد که در قریه دارک از روستای خوار است. سومی آتشکده مهر اردشیر نام دارد که در اردستان واقع شده است. مهمترین و سالمترین آنها در کوه آتشگاه امروزی واقع است. ارتفاع آن از دشت 200 متر و از شهر اصفهان تقریبأ 8 کیلومتر فاصله دارد. معبد آن نیمه ویران است و امروزه به آتشکده اصفهان معروف است.
(منبع: از سایت "دانشنامه جام پارسی")
...... ........ ........... ............. ................
آتشکده ری
/ آتشکده
بهرام گور یا
بهرام پنجم/1388
خورشیدی
آتشکدهی ری ، آتشکده بهرام گور یا فریدون
آتشکدهی بهرام و آتشکدهی ری که به آن تپه میل نیز گفته میشود، آتشکدهای بزرگ با پیشینهی بیش از ٢٠٠٠ سال است و از آثار روزگار ساسانیان در شهر ری است. گمان می رود که این بنا ، آتشکده بهرام گور بوده باشد. آتشکدهی ری در ۱۲ کیلومتری جنوب خاوری شهر ری به سوی ورامین بر بلندای تپهای پهناور در روستای قلعه نو است. آتشکدهی ری از آنروی به تپه میل نامدار شده که دو پایهی بزرگ این آتشکده از دور شبیه به میل است. گستردگی تپه و آتشکده بیش از 2000 متر مربع است. این آتشکده پیش از این دارای چهار تاق بزرگ به درازای 20 متر بوده که هر یک بر سه پایه استوار بوده است. هماکنون دو طاق آن ویران شده و تنها دو طاق برجای مانده است. بخش زیرین مجموعه، یک راهروی کم پهنا دارد که سراسر طول بنا را طی میکند. آتشکده از سنگ، ساروج، خشت و گل ساخته شده است. نیزارهای پیرامون تپه بیانگر وجود دریاچهای پیرامون آتشکده در گذشته است که هم اکنون خشک شدهاست. بر بالای تپه، بنای اصلی آتشکده در راستای شرقی غربی برپاست. نمای کلی بنا، تالار ستون داری بوده با دو ردیف ستون چهار گوشهی سه تایی. بخش بزرگی از آتشکده تا چندی پیش در زیر خاک پنهان بوده است. شمار بالای سفالینهها و ستونهای بدست آمده از این آتشکده نمایانگر ارزش، شکوه و ارجمندی بسزای آن در روزگار ایران باستان است. بر پایهی نوشته ها ، این آتشکده یکی از ارزشمند ترین آتشکدههای ایران بوده که گویا به دست اسکندر گجستک (مقدونی) ویران شده است. در کتاب مروج الذهب مسعودی، او ساخت آتشکدهی ری را به فریدون نسبت داده است. و راویان آوردهاند که مسلمانان در فتح ری، چون با مردم آنجا صلح کردند ، آتشکده را برجای گذاردند. هم اکنون در پای این تپهی باستانی و این آتشکده ، بیهیچ توجهی، مردم در حال کشاورزی هستند و با ماشینهای بزرگ کشاورزی زمین را شخم میزنند و در حجمی وسیع ، آبیاری میکنند و توجهی به حریم این گسترهی باستانی نمیشود. از تپه میل به عنوان اثری بر جای مانده از یک آتشکدهی دوره ساسانی یاد شده که در سیاههی(فهرست) آثار ملی ایران نیز ثبت شده است.
(خبرنگار سایت امرداد/ میترا دهموبد)
آتشکده
کُناره سیاه
آتشخانه ی ساسانی کُناره سیاه
آتشخانه ی ساسانی کُنارسیاه در استان فارس که یک چهار طاق بسته و پوشیده است و شباهت عجیبی به لحاظ فُرم معماری با طاق نماهایِ زیر گنبدش با آرامگاه سامانی در بخارا دارد و میتوان گفت که یک الگو برای آن بوده است. دوست همراهم در "بخارا" خانم "شهناز" (شَه نوزه) برایم تعریف می کرد که در بخارا هنوز این رسم در مراسم ازدواج برقرار است که داماد باید عروس را پیش از ورود به خانه ی نو، سه دور به دور آتش بچرخاند و این که خودش هم در مراسم ازدواج اش این رسم را بجای آورده ولی گمان نمی کند که یک سنت اسلامی باشد! با شگفتی پاسخ دادم: البته که اسلامی نیست! این یکجور طواف به دور آتش است و یک سنت زرتشتی است که بهدینان عهد ساسانی در دالان دور تا دور چهارطاق های گشوده، گرداگرد گنبدخانه ای که آتش مقدس را در زیر آن گذاشته بودند بجا می آورده اند.
(از سایت علمی ادبی آقای مسعود محمدی)
...... ......... ............ ............... .................. ......................
سرگذشت "درفش کاویان" سرگذشت دوران سیادت ملی میهنی/ ششم فروردین ماه "روز تولد اشو زرتشت"/ با تشکر از سایتهای "دانشنامه جام پارسی" و "امرداد" و "علمی ادبی مسعود محمدی" و میترا دهموبد / سایت خانه و خاطره/ آتوسا شهریاری/ مهرماه 1389 خورشیدی / اکتبر 2010 میلادی/
http://zinati.eu/Atashkadeh_Atash.htm