راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

آتشکده لارندان

ایران آکنده از جاذبه های تاریخی و طبیعی است؛ جاذبه هایی که برای بسیاری از مردم و حتی مسئولان گردشگری هم ناشناخته مانده است. 

    به نوشته همشهری سروی کهنسال با قدمتی ۲۰۰۰ساله در استان کهگیلویه و بویراحمد، از جمله این مواریث طبیعی است که می تواند به عنوان گزینه ای برای جذب گردشگر داخلی و خارجی مورد توجه مسئولان قرار بگیرد.
    محمد ناصح فرد(لاری) مطلبی همراه با تصویر درباره این سرو به روزنامه ارسال نموده که بخش هایی از آن به قرار زیر است:
    در فاصله ۸۰کیلومتری شمال شهرستان گچساران و ۳۵کیلومتری شهر باشت واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد، روستایی قدیمی با امامزاده ای در کنار آن به چشم می خورد. سنگ چین ها، قلعه ها، آتشکده و قبرستانی به مساحت یک هکتار، نشان از پیشینه طولانی این روستا دارد. از دیگر آثار به جا مانده در این روستا، جوی ساخته شده از سنگ و ساروج به طول ۲کیلومتر است که قدمت آن را به پیش از اسلام نسبت می دهند. شواهد نشان می دهد از این جوی برای انتقال شیره انگور از ارتفاع کوه به دشت لار استفاده می شده است.
    اما آنچه باعث زیبایی این روستای ویران شده، سروی کهنسال و تنومند است که کارشناسان، عمر آن را بیش از ۲۰۰۰ سال تخمین زده اند. برخی این درخت را یادگاری بازمانده از قبل از اسلام و مربوط به زمانی می دانند که هنوز شهرک لارندان و آتشکده کوچک آن پابرجا بوده و این سرو،در آن روز گاران درخت مقدس آئین زرتشت بوده است.
    اهالی محل درباره این سرو دیرینه سال که قطر تنه آن ۷ و ارتفاع آن ۵۷ متر است داستان های شنیدنی بسیار دارند. از جمله می گویند امامزاده از دست دشمنان در کنار سرو پنهان شده بود.

    در فاصله ۱۰۰متری سرو، قبرستانی به مساحت یک هکتار واقع شده که تمامی قبور آن رو به نخستین قبله گاه مسلمین حفر شده و نشان از سکونت انسان ها در سالیان دور در این مکان دارد. اینک از شهر ویران شده لارندان چیزی برجای نمانده تا آنجا که سنگ های حجاری شده آن را سارقان میراث فرهنگی به یغما برده اند اما در این میان سرو کهنسال با قامت افراشته خودنمایی می کند

http://torbatheydari.blogfa.com

آدریان تهران خیابان جمهوری،


این مکان که برای زرتشتیان بسیار مقدس است در ابتدای خیابان میرزا کوچک خان و جنب دبیرستان فیروز بهرام قرار دارد.
این محل مجموعه‌ای از ساختمان‌های مختلف است که تنها بخش بسیار کوچکی از آن آتشکدة زرتشتیان تهران را تشکیل می‌دهد و بخش های دیگر آن به شرحی که می‌آید به کارهای دیگر مدهبی زرتشتیان تهران اختصاص دارد.
به هر حال این مجموعه شامل 2 سالن برای اجرای مراسم مذهبی مثل سال و سیروزه و دهه ، یک آشپزخانه ، ساختمان اصلی آتشکده ـ آد‏ُران- ، حیاط ، اتاق موبدان ، دستشویی و سوئیت سرایدار است.
درب اصلی ورودی این ساختمان در سوی غربی خیابان میرزا کوچک خان قرار دارد . دری چوبی و خراطی شده .نمای این ساختمان آجر است . آجرها به طرز ماهرانه‌ای ساییده شده و به اشکال هندسی زیبایی درآمده‌اند و بر روی هم چیده شده‌اند.
ورودی این ساختمان راهرویی است به عرض تقریباً یک متر. دست راست این ورودی پله‌هایی قرار دارند که به خانه سرایدار منتهی می‌شوند. سرایدار این بنا در تاریخ تهیه این گزارش با همسر و فرزندش در این خانه زندگی می‌کرد.
سمت چپ راهروی ورودی اتاق کوچکی ساخته شده که دری شیشه‌ای راه ورود را به آن سد کرده است. این اتاق در سال 1374 برای استفاده سرپرست موبدان ساخته شده است که هرگز مورد استفاده واقع نشده است.
بالاخره این راهرو تازه واردان را به حیاط آدریان می‌رساند . حوضی آبی رنگ و بیضی شکل با دو درخت سرو در اطراف در وسط این حیاط ، چشم نواز است.
درست در مقابل این حوض ساختمان آتشکده تهران قرار دارد که ستون های شبیه به ستون‌های تخت جمشیدش انسان را چندین قرن به عقب می‌برد.
نمایی از حیاط جلویی آدریان تهران حوض آب در جلوی ساختمان پیداستداخل آتشکده از سه بخش کاملا ً‌مجزا تشکیل شده است : اول سالن عبادت‌گاه که از سه جهت محل نگهداری آتش را از شرق و شمال و جنوب احاطه کرده است. در نظر اول مانند این است که وارد امام‌زاده‌ای شده‌‌اید که ضریح در میان آن قرار دارد و برای طواف باید به دور آن چرخید اما اینگونه نیست و خانه آتش در بخش میانه غربی قرار گرفته به طوری که از طرف غرب این مسیر مسدود می‌ماند .ضریح بی بی شهربانو نیز به همین صورت از طرف غرب بسته است.
بخش دوم آتشکده جایی است که محل نگهداری آتش است. معمولاً‌افراد عادی اجازه ورود به این محل را ندارند . تنها موبدانی که متخصص این کار هستند اجازه ورود دارند. این محل که مساحتی در حدو 6 متر مربع را به خود اختصاص داده است دارای هیچ پنجره اضافی نیست . و دو پنجره شیشه‌ای تنها نقاطی هستند که از طریق آنها می توان از بیرون از این محوطه شعله‌های آتش داخل آتشکده را دید. هرچند این آتش در بیشتر مواقع شعله ور نیست و تنها در ساعات بسیار محدودی به صورت شعله ور نگهداری می شود.
اما در غربی ترین بخش آتشکده ،‌اتاق یشت قرار دارد که بخش سوم آن است. این محل برای به جای آوردن مراسم مذهبی اختصاص دارد .چند میز استیل و چندین صندلی به اضافه سفره های سفید که به روی این میزها پهن می شود. عکس های زیادی از درگذشتگان زتشتی که در اطراف این بخش قرار داده شده اند از وسایل همیشگی این اتاق است.
خانواده‌ها برای برگزاری مراسم سال و روزه درگذشتگان خود معمولاً‌از این قسمت استفاده می کنند. به این ترتیب که بر روی یکی از میزهای بزرگ استیل که چسبیده به دیوار ها قرار داده شده اند سفره سفیدی می اندازند و بعد از آماده کردن خوراکی های لازم برای این سفره ها و آمدن موبد برای خواندن نمازهای مخصوص بر صندلی های که در این اتاق تعبیه شده است می نشینند و به اوستا گوش می دهند. پس از پایان نماز به هر یک از حاضرین قدری لرک می دهند . میوه‌هایی را هم که موبد مانند همه مراسم دینی در حین خواندن اوستا قارچ قارچ کرده و یا پوست کنده است را هم تعارف می کنند.
زرتشتیان برای ورود به این عبادتگاه مناسک ویژه‌ای دارند . اول آنکه پیش از ورود باید از دستشویی کوچکی که در گوشة حیاط وجود دارد دست و روی شست. زنان دشتان هم نباید وارد شوند. کمدی آهنی که محل نگهداری کلاه‌های سفیدی است که اصطلاحاً به آن «عرقچین» می گویند در گوشه‌ای از ورودی به این نیایشگاه قرار داد ه شده است. چند کشوی این کمد نیز اختصاص به روسری‌های سفید برای خانم‌های زرتشتی دارد.
هنگام ورود به نیایشگاه همه بدون استثنا کفش های خود را بیرون می‌آورند. البته موبدان ساکن در نیایشگاه از این کار معاف هستند. کف سالن نیایشگاه بیشتر با قالی پوشانده شده است .عموماً زرتشتیان هنگام ورود مستقیم به طرف روبرو و به سمت پنجره‌ی شیشه‌ای که آتشدان در پشت آن در حال سوختن است ، حرکت می‌کند. لیوان‌های کوچکی که حاوی قدری آب و روغن است و فتیله‌ای هم در آن شناور است را از موبد می‌گیرند و به عنوان ادای نذر روشن می‌کنند. هچ کس در این محل شمع روشن نمی کند. از یکی از موبدان در این مورد سوال کردم پاسخ داد این کار اگرچه یک رسم خیلی قدیمی نیست و از هند به ایران آمده اما به هر حال جای شمع را گرفته است.
درب ورودی نیایشگاهبرخی از نیایش کنندگان روی صندلی هایی که در این نیایشگاه وجود دارد می‌نشینند و در حالی که کتاب اوستایی در دست دارند به خواندن دعا و نماز مشغول می‌شوند. در کنار پنجره شمالی این سالن یک صندلی چوبی قهوه‌ای رنگ قرار دارد. در کنار این صندلی کمدی چوبی هست که کتاب‌های اوستا به خط های دین دبیره و گجراتی در آن قرار دارد .
در زمان بازدید من از این نیایشگاه بر روی همین صندلی موبدی نشسته بود و نوجوانی نیز در کنارش بر روی صندلی نشسته بود. مادر نوجوان هم آنطرف تر روبرویش نشسته بودو تمام حواسش به موبد بود. موبد برای سلامتی جوان دعایی را از روی کتاب اوستا می‌خواند. پس از پایان نماز ، مادر ضمن تشکر و خداحافظی مبلغی را هم به عنوان تعرفه اجرای آن مناسک به موبد پرداخت کرد.

آشپزخانه عمومی

آشپزخانه این مجموعه که در انتهای حیاط و تقریباً پشت آتشکده قرار دارد ، شامل دو عدد تنور نانوایی و چند پلو پز و اجاق است . هر روز و در بیشتر ساعات این آشپزخانه مورد استفاده زرتشتیانی است که برای برگزاری آیین‌های مربوط به درگذشتگانشان به آنجا مراجعه می‌کنند. معمولاً برای درست کردن «سیرو سداب» ، « سیروگ» ، « حلوای برنج» ،«حلوای شکر» و یا پخت نان و دیگر خوراکی‌هایی که معمولاً‌بر سفره درگذشته می‌گذارند استفاده می‌شود . از آنجا که این آشپزخانه جنب سالن بزرگ‌تری است که آنهم پشت بنای آتشکده قرار دارد مورد استفاده خیلی بیشتری برای کسانی دارد که آن سالن را برای پذیرایی از میهمانان خود اجاره کرده‌اند.
سالن بزرگ که به سالن «غربی» معروف است . از دو بخش تشکیل شده است . بخش کوچکتر که شامل یک میز بزرگ با حدود 30 صندلی است و یک ردیف یخچال‌های ویترینی بزرگ که برای نگهداری مواد خوراکی از آنها استفاده می‌شود. بخش بزرگ تر سالنی است به ابعاد تقریبی 40 متر در 15 متر که حدود 100 صندلی را در خود جای داده است. میز بزرگ و طویلی که البته بسیار هم قدیمی به نظر می‌رسد در وسط این سالن بزرگ در مواقع پذیرایی جهت چیدن مواد پذیرایی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
این سالن برای برگزاری مراسم سال و سیروزه و روزه و سوم و چهارم که مراسمی مذهبی است برای درگذشتگان مورد استفاده قرار می‌گیرد. شرح تمام این مراسم را خانم دریابندری در رساله خود تحت عنوان بررسی مردم شناخی آیین سوگ واری در میان زرتشتیان و شیعیان ایران شرح داده است .



مجموعه سالن های پذیرایی

این مجموعه که درب اصلی آن از سمت کوچه زرتشتیان به روی مردم باز می‌شود نیز مجموعه‌ای پیچیده از بناهاو سالن های مختف است.
ساختمان این محل کلاً در سه طبقه ساخته شده است . طبقة‌اول شامل سالن خسروی و سالن بهمن که ویژه جشن‌ها و عروسی‌هاست و دوم سالن ایرج که مخصوص مراسم مذهبی مانند پرسه ، سال و سی‌روزه است.
طبقة اول دفتر مرکزی سازمان پذیرایی است و سالن غذاخوری نیز در آن واقع شده است . طبقة دوم ، سالن جلسات هیات مدیرة انجمن زرتشتیان تهران است که تقریباً هم اندازة سالن ایرج در طبقه همکف است.
تفاوتی که سالن‌ ایرج با سالن‌های واقع در مجموعه (آدریان تهران) دارد به موقعیت استفاده کنندگان نیز مربوط می‌شود. به غیر از آیین های پرسه که حتماٌ در سالن ایرج برپا می‌شود ، بقیه مراسم مربوط به درگذشتگان ، ممکن است در هرکدام از مجموعه ها برگزار شود .تنها تفاوت آن متفاوت بودن نرخ تعرفه‌های آنهاست که باعث شده عده ای به ناچار مراسمشان را در مجموعه سالن‌های اولی برگزار کنند.

در این مجموعه آشپزخانه بزرگ و مجهزی نیز در زیرزمین وجود دارد که عامل مهمی برای کاهش هزینه‌های مربوط به تهیه خوراک جشن‌هاست. . به جز آشپزخانه باید از سرویس بهداشتی و دفتر سازمان پذیرایی و دفتر ملاقات‌های مردمی شادروان موبد موبدان رستم شهزادی نام برد

شاه ورهرام (آتش ورهرام)ایزد


نمای بیرونی مهم ترین زیارتگاه زرتشتیان تهرانبنای این مکان که از نظر زرتشتیان از تقدس ویژه‌ای برخوردار است در کوچه شیبانی در کارگر جنوبی قرار گرفته است. بنای این ساختمان آنچنان قدیمی نیست . بخش قدیمی‌تر آن در سال 1374تخریب شد و برای گسترش سطح زیر بنای سالن نیایشگاه که از محل وصیت نامه روانشاد فرامرزیان تأمین شده بود ، مورد استفاده قرار گرفت.
پس از ورود به این مکان باید از حیاطی که از سه طرف محصور است عبور کرد و بعد از گذشتن از تراس، به داخل نیایشگاه رفت . داخل نیایشگاه صندلی های زیادی چیده شده است و در گوشه‌ای از این سالن میزی سنگی گذاشته شده است که محل نهادن شمع‌ها و عودهایی است که زیارت کنندگان روشن می‌کنند.
داخل نیایشگاه شاه ورهرام ایزدتمام کف نیایشگاه را با قالی پوشانده‌اند روزی از ماه که نامش «ورهرام»‌است جمعیت زیادی به این مکان می‌روند. روزهای آدینه و تعطیل هم بعضی وقت‌ها شلوغ تر می‌شود.
ممکن است شخصی بخواهد «نذری» بکند . معمولاٌ‌ اگر بخواهد برای شاهورهرام ایزد «نذر» کند خواهد گفت :
« یا شاهورهرام ایزد پاک کمکم کن . بیایم سیروگ بریزم و نذرت کنم»
یا اینکه به عنوان «نذر» کوچک تر می‌گوید:« روغن نذر شاه ورهرام ایزد می کنم»
در این حالت در روزی از روزها که معمولاٌ سعی می‌کنند همان روز ”ورهرام“ باشد .فامیل و دوستانی را به آنجا دعوت می‌کنند و آشی می‌پزند و سیروگ[1] درست می کنند. میز و صندلی هایی را داخل حیاط می‌چینند . مردم دور میز می نشینند . سیروگ را با پشمک می خورند . هر کسی که می‌آید جعبه‌ای شیرینی هم با خود می‌آورد. جعبه‌ها را همان جا باز می‌کنند و به همه تعارف می‌کنند. بعضی ها هم خودشان قبلاٌ« نذر روغن» کرده اند شیشه‌ای یا گالنی روغن مایع با خود آورده از کسی که سیروگ ریخته[2] خواهش می‌کنند که از روغن او هم برای ریختن سیروگ استفاده کند و او را « هم بهره[3]» کند.
به هرحال از همه با چای و شیرینی و سیروگ و پشمک و در بعضی مواقع «آش» پذیرایی می‌شود. لازم به ذکر است که «سیروگ و آش » در بیشتر پذیرایی‌های آیینی از مواد اصلی است.
موضوع پذیرایی از مهمانان به تنهایی آنقدر جالب هست که باید بیشتر به آن پرداخت.خانواده ای که نذر دارد چند ساعت قبل به این محل می روند و خمیر سیروگ را آماده می کنند . خمیر سیروگ به یک تا دو ساعت وقت برای «وَر» آمدن نیاز دارد. همه خانم‌ها سیروگ ریختن بلد نیستند و قط تعداد اندکی از آنان این هنر را دارند که سیروگ بزرگ و خوب بریزند. اصطلاح ریختن از آنجا برای سرخ کردن به کار می رود که هنر اصلی در این کار ریختن خمیر است به داخل روغن داغ درون تاوه به طوری که به خوبی پهن شودو سیروگ خوبی از آب درآید. یک نفر هم با یک سیخ کباب خمیر سرخ شده درون تاوه را حرکت می دهد و پس از آنکه یک طرفش به خوبی سرخ شد آن را بر می گرداند تا روی دیگرش هم سرخ بشود. و با همان سیخ و با استفاده از سوراخ‌هایی که روی سیروگ به وجود آورده است آن را از ماهی تابه خارج می‌کند و به مجرد آنکه آن را روی سفره گذاشتند مقداری مخلوط شکر و مغر پسته روی آن می‌پاشند که طعمش را شیرین و خوشمزه کند. البته اینکار( شکر و مغر پسته ریختن) را برای سیروگ هایی که بر سفره مردگان گذاشته می‌شود انجام نمی شود .
[1] - در مورد سیروگ در بخش خوراکی های مذهبی توضیح داده شده است.
[2] - این اصطلاح فعلی است که تقریباٌ به جای سرخ کردن به کار می‌رود.
[3] - هم بهره کردن مفهوم جالبی است که قصد نذر کنند ه را از بهره بردن از نذر نشان می دهد