این دیوار تاریخی که حدود 200کیلومتر طول دارد در متون تاریخی به مار سرخ معروف است و در سال 1378 به ثبت ملی رسیده و قرار بود پرونده این دیوار تاریخی برای ثبت جهانی نیز تهیه شود، اما به نظر میرسد با احداث این راهآهن، ثبت جهانی دیوار خشتی گرگان نیز به خطر میافتد.
هر چند روز گذشته معاون میراث فرهنگی کشور طی اظهار نظری اعلام کرد که نحوه ادامه اجرای پروژه راهآهن در محل تقاطع با دیوار تاریخی گرگان، مسألهای است که باستانشناسان باید درباره آن نظر دهند و اینکه پس از بررسی گزارش باستانشناسی، موضوع در شورای فنی سازمان میراث فرهنگی مطرح میشود تا درباره چگونگی ادامه پروژه راهآهن تصمیمگیری شود.
به نظر میرسد این اثر مهم تاریخی کشور که قدمت آن به اواخر دوره ساسانی بازمیگردد سالهاست که به جای بازسازی مورد بیمهری قرار گرفته است و سالهای گذشته بخشهای بسیاری از آن بر اثر عوامل طبیعی و انسانی از بین رفته است و بسیاری از مردم به دلیل اطلاعرسانی نکردن درست درباره اهمیت و ارزش این اثر تاریخی خشتهای آن را برای فروش و حتی ساخت خانه جدا کردهاند و اکنون نیز قرار است با عبور خطآهن پیکره این دیوار قدیمی به لرزش در آید و دو نیمه شود.
سخنانی که از سوی مسوولان مطرح میشود نشان میدهد که صرف تاریخی بودن و داشتن عنوان سومین دیوار دفاعی جهان برای آن که عبور خط آهن را از میان این دیوار به طور کل منتفی کند، وجود ندارد.
سیما رادمنش - گروه فرهنگ و هنر
ادامه مطلب ...
برگرفته از http://vista.ir
قلعه گبری در جنوب شرقی شهر ری در شهرک علایی و محلی به همین نام واقع شده است و از جمله بناهای قدیمی است که قدمت آن به ۲۰۰۰ سال پیش میرسد. این قلعه که مساحتی در حدود ۳۰۰۰ متر مربع دارد در دورهٔ ساسانیان ساخته شدهاست. برج و باروهای این قلعه در طی قرنها به دلیل فرسایش تخریب شده و امروز تنها دیوارهای طولانی و مرتفع از خشت و گل بر جا ماندهاست. پیش از انقلاب، از این قلعه به عنوان کارخانه باروت سازی استفاده میشد و پس از مرگ صاحب آن، این قلعه در اختیار آستان حضرت عبدالعظیم(ع) قرار گرفت.
شاید پاسخ به این سؤال که پلسازی را چه کسانی و از چه زمانی آغاز کردهاند، مشکل باشد، ولی بدون شک از دورههای بسیار کهن، یعنی از همان هنگام که انسان توانست با انباشتن سنگها یا خاکها در جلوی آبها سد ایجاد و آب رودها را به مسیرهای دلخواه هدایت و با استفاده از تنه درختان برای عبور و مرور از رودها معبر ایجاد کند، کار پلسازی آغاز شده است.
در گذشته، علاوه بر اینکه پلها عمدتاً در مسیر راههای کاروان رو، روی رودخانهها و مسیلها ساخته میشدند، ولی عملکرد آنها تنها از جهت ارتباطی نبوده و مواردی مانند ذخیرهسازی آب، تقسیم و انتقال آب رود به سایر نواحی، افزایش رطوبت هوا و کاهش نوسان درجه حرارت طی شبانه روز در نواحی گرم و خشک و حاشیه کویر، احداث آسیابهای آبی در کنار یا زیر آنها، استقرار ایستگاههای پاسداری و حفاظت روی پلها به دلیل کنترل راهها و کاروانها و اخذ عوارض مالالتجاره و در نهایت محلی به جهت گردهمایی و اجتماع مردم در شهرها به دلیل خرید و فروش و... را شامل میشده است.
همانگونه که عملکرد پل در مناطق مختلف کشور وابسته به شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و استراتژیک متفاوت است، شکل آن نیز به شرایط محیطی و اقلیمی مانند ناهمواریهای سطح زمین، عمق و عرض و شدت جریان آب، میزان بارندگی و سیلابهای فصلی، نوع مصالح در دسترس و مقاومت بستر رودخانه بستگی داشته است.
با اینکه در درازای زمان، فقدان امکانات نگهداری و تعمیراتی همراه با عوامل مهم دیگر سبب تخریب و انهدام بعضی یا تمام قسمتهای بخش عمده پلها شده است، اما با این حال در ایران آثار تقریباً کافی برای بررسی هنر پلسازی از دوران کهن باقی مانده است.
با توجه به وسعت بسیار زیاد امپراتوریهای گذشته در ایران و احتیاج به راههای ارتباطی مطمئن از روی رودخانهها و مسیلها، وجود پل امری حیاتی برای کشور پهناور ایران محسوب میشد.
در این سرزمین، قدیمیترین پلی که آثار آن به جا مانده، پلی است که اورارتوها روی رود ارس که در حال حاضر مرز میان ایران و جمهوری آذربایجان است، بنا کردند.
این پل حدود قرن هشتم قبل از میلاد منهدم شده است، اما هنوز به اندازه کافی آثاری از آن به جا مانده که بتوان با استناد بر آن به اطلاعاتی از تکنیک پلسازی در هزارههای دور و تمدنهای اولیه جهان دست یافت.
در دوره هخامنشیان که عصر کشور گشایی و لشکرکشیها بود، بزرگترین موانع، رودهای بزرگ و کوچک بودند که بر سر راه آنها وجود داشت، ولی همیشه متخصصان با تدبیر و چارهاندیش ، مشکل را حل میکردند.
از متون تاریخی چنین بر میآید که هنگام تأسیس راههای شاهی که به دستور داریوش هخامنشی در سراسر سرزمینهای تحت سلطه این امپراتوری احداث شده بود، پلهای متعددی در مسیر راهها ساخته شد که امروزه آثار کمی از آنها وجود دارد.
امروزه تنها در گوشه و کنار کشور پهناور ایران ویرانههای پلهایی منتسب به این دوره به چشم میخورد که در محدوده کاخها و باغهای پاسارگاد در قرنهای پنجم و چهارم قبل از میلاد و بناهایی از قدیمیترین ترکیب پل و سد نیز در حدود تخت جمشید باقی مانده است.
در سدههای بعدی از پلهای دوره اشکانی آثاری به دست نیامده، ولی نمیتوان تصور کرد ایجاد راههای جدید در اواسط این دوره بخصوص جاده ابریشم که از چین شروع شده و از طریق کاشمر، سمرقند، مرو، بلخ و شمال ایران به آسیای صغیر و روم منتهی میشد، بدون وجود پل امکانپذیر باشد.
با مشاهده آثار باقیمانده از دوران ساسانی در گوشه و کنار سرزمین پهناور ایران درمییابیم ساسانیان در فعالیتهای ساختمانی و معماری دارای تاریخ درخشانی بودهاند.
بعلاوه شرایط ضروری آن زمان ایجاب میکرده است پلسازی مانند دیگر فعالیتهای معماری مورد توجه قرار گیرد.
این نیاز به طور محسوس بیشتر در منطقه خوزستان و مغرب که دارای رودخانههای پر آب بودند، احساس میشد بخصوص میدانیم یکی از مراکز حکومت آن عصر، تیسفون و دیگری استخر بوده که شاهراه بزرگی دو مرکز را به هم متصل میساخت.
در مورد بنای اولین پلها در دوره اسلامی مدارک و مآخذ موثقی در دست نیست اما از قرن چهارم مقارن با حکومت آلبویه و دیلمیان توجه بسیاری به آبادی و عمران شد که این امر در دوران صفویان به اوج خود رسید.
به طوری که اکثر پلهای ویران شده مرمت شدند و پلهای بزرگی نیز در این دوره احداث شدند. چنانکه در هیچ دوره از تاریخ ایران، راهسازی و ساختمانهای مربوط به آن یعنی پل و کاروانسرا همچون دوران صفوی گسترش نیافته است و بیشتر پلهای تاریخی که امروزه در گوشه و کنار این سرزمین پهناور به چشم میخورد از آثار ارزنده مربوط به این دوره یا منتسب به آن است.