واژهی اوستایی iš هم ریشه است با:
در سنسکریت:
eṣ: آرزو کردن، خواستن، جُستن
icchā : آرزو، خواست، خواهش
icchati : میخواهد، آرزو میکند
iṣta : خواسته، پسندیده
iṣti: خواست، جستجو
در زبان پالی:
icchaka: خواهان، آرزومند
همچنین، به گواهی شادروان فره وشی، این واژه در فارسی ، میانه به شکلِ
išt به چم خواهش، گرایش، دارایی و توان گری، خواسته و داراک باز مانده
است.
خود واژههای اوستایی و سنسکریت نام برده شده در بالا از ریشهی هند و
اروپایی نخستین یعنی ais به معنی خواستن، میل داشتن، جُستن میآید که ریخت
نامی آن aisskā به چم خواست، گرایش، جست وجو است.
در بیرون از اوستایی و سنسکریت، در چند زبان دیگر نیز برگرفتههایی از
واژهی هند و اروپایی نخستین ais بازمانده است، از آن دستهاند:
در اسلاوی کهن کلیسایی :isko, išto جست وجو کردن، خواستن ـ iska : آرزو
در روسی :iskat جست وجو کردن، جُستن
در لیتوانیایی :ieškau جست وجو کردن
در لتونیایی iēskât: جستن شپش
در ارمنی :aic بازرسی، آزمون
در لاتین aeruscare: خواهش کردن، گدایی کردن
در آلمانی بالای کهن :eiscon خواستن، آرزو داشتن
در انگلیسی کهن :ascian پرسیدن
در انگلیسی امروز :ask پرسیدن، خواستن
اما فرهنگ نویسان پیشین ما واژهی عشق را به واژه ی عَشَق عربی (ašaq’) به
معنای (چسبیدن)، (منتهی الارب)، (التصاق به چیزی) ، (اقرب الموارد)
پیوند کرده اند. نویسندهی (غیاثاللغات) میکوشد میان (چسبیدن، التصاق) و
(عشق) رابطه بر قرار کند و می نویسد:
واژهی (عشق) از iška اوستایی به چم خواست، خواهش، گرایش ریشه می گیرد که
آن نیز با واژهی اوستایی iš به چم (خواستن، گراییدن، آرزو کردن، جستوجو
کردن) پیوند دارد. واژهی اوستایی iš دارای برگرفته های زیر است:
aēša : آرزو، خواست، جست وجو
išaiti : میخواهد، آرزو میکند
išta : خواسته، پسندیده
išti : آرزو، خواست
iš به معنای ِ «خواستن، میل داشتن، آرزو کردن، جستجو کردن» پیوند داشته باشد، که دارای جدا شدههای زیر است: -aēša «آرزو، خواست، جستجو»؛ išaiti «میخواهد، آرزو میکند»؛ -išta «خواسته، محبوب»؛ -išti «آرزو، مقصود». همچنین پیشنهاد میکند که واژهی عشق از اوستایی -iška* یا چیزی همانند آن ریشه میگیرد. پسوند ka- در پایین بازنموده خواهد شد.
واژهی اوستایی -iš همریشه است با سنسکریت -eṣ «آرزو کردن، خواستن، جُستن»؛ -icchā «آرزو، خواست، خواهش»؛ icchati «میخواهد، آرزو میکند»؛ -iṣta «خواسته، محبوب»؛ -iṣti «خواست، جستجو»؛ واژهی ِ زبان ِ پالی -icchaka «خواهان، آرزومند». همچنین، به گواهی شادروان فرهوشی، این واژه در فارسی ِ میانه به دیسهی ِ (= صورت ِ) išt «خواهش، میل، ثروت، خواسته، مال» باز مانده است. -- برای ِ آگاهی ِ بیشتر از واژهی ِ «دیسه» = form به «فرهنگ ریشهشناختی اخترشناسی و اخترفیزیک» رجوع کنید.
واژههای اوستایی و سنسکریت از ریشهی پوروا-هند-و-اروپایی -ais* «خواستن، آرزو کردن، جُستن» میآیند که دیسهی اسمی آن -aisskā* است به معنای «خواست، میل، جستجو». بیرون از اوستایی و سنسکریت، چند زبان دیگر شاخههایی از آن واژهی پوروا-هند-و-اروپایی را حفظ کردهاند: اسلاوی کهن کلیسایی isko, išto «جستجو کردن، خواستن»؛ iska «آرزو»؛ روسی 'iskat «جستجو کردن، جُستن»؛ لیتوانیایی ieškau «جستجو کردن»؛ لتونیایی iēskât «جستن شپش»؛ ارمنی 'aic «بازرسی، آزمون»؛ لاتین aeruscare «خواهش کردن، گدایی کردن»؛ آلمانی بالای کهن eiscon «خواستن، آرزو داشتن»؛ انگلیسی کهن ascian «پرسیدن»؛ انگلیسی ask.
خشک و زرد کند.»