بنای آدریان Adorian تنها آتشکده ، نیایشگاه و تنها محل نگهداری آتش مقدس دین زرتشت در تهران
ارباب
کیخسرو شاهرخ ، بانی آدریان ، تنها آتشکده ، نیایشگاه و تنها محل نگهداری
آتش مقدس دین زرتشت در شهر تهران متولد 7 تیر ماه 1254 شهر کرمان است و
این بهترین بهانه است برای معرفی آدریان تهران ... نمی دانم ابتدا ارباب
کیخسرو را معرفی کنم یا پیشینه و وجه تسمیه آدریان را ؟! فکر کنم دومی
بهتر باشد ، آدُران ، آدریان ( آذران) همان آتشگاه یا آتشکده است. به
روزگار ایران باستان این کلمه تشکیل یافته از دو بخش «آدر» و «ان» است. بخش
نخست به معنای آذر یعنی آتش است. در برهان قاطع آمده: آدر بر وزن مادر
همان آذر= آتش است. در لغتنامه دهخدا نیز این معنا دیده می شد و اما پاره
دیگر «ان» است که در نام های جغرافیایی علامت نسبت فراوان است، از قبیل
گرگان و ... بنابراین ترکیب آذر+ان جایی را تداعی می کند که آدر= آذر= آتش
در آن بسیار است و این یادگاری است به روزگار ایران باستان و رواج دین
زردشت ...
بنای آدریان (عکاس ابراهیم سیسان)
جان هینلز در کتاب شناخت اساطیر ایران انواع آتش در دین زرتشتی را سه گونه معرفی کرده است:
1-
آتش دادگاه: این آتش همان آتش آتشدان خانه ها بوده است، مراسم تقدیس
نداشته و در صورتی که فرزندان زندگی جدیدی آغاز می کرده اند از این اجاق
آتشی بر می داشته اند. آتش دادگاه را مردمان غیر روحانی نیز می توانند
مراقبت کنند، با این همه آتش را با تشریفات نظامی در جای خود قرار می دهند،
آتش دادگاه را نیز موبدان بر پا می دارند ، اما افراد عادی نیز می توانند
به خدمت آن بپردازند . معمولاً زردشتیان متمکن در خانه های خود آتش دادگاه
را شعله ور نگه می دارند .
2- آتش آدران Adoran (آدریان، درب مهر): از
آتش دادگاه برتر است و اختصاص به شهر و بلوکات بزرگ دارد. این آتش از چهار
آتش ترکیب می شده است، آتش اجاق فرماندار محل، آتش اجاق فرمانده نظامی محل،
آتش اجاق قاضی محل، آتش اجاق کشاورز محل. ایجاد این آتش یک ماه طول می
کشیده و با مراسم تقدیس همراه بوده است.. درب مهر زیارتگاه های بوده که در
هر محله زردشتی یافت می شده . این مکان محل اجتماع ریش سفیدان و رفع مشکلات
مردم است . درب کهن ، درب مهر نوش و درب مهر دستوران از نمونه های موجود
در یزد است .
3- آتش بهرام (ورهرام): این آتش ترکیبی است از 15 آتش
زمینی و یک آتش با منشا آسمانی(برق آسمان) آمده است که این آتش باید 1128
بار تطهیر می شده و مراسم تقدیس آن یک سال به طول می انجامیده است. (یعنی
هیزم را روی آتش می گیرند؛ وقتی با گرمای آتش، این هیزم شعله ور شد، یک
مرحله تطهیر انجام گرفته است) فقط موبدانی که دشوار ترین آیین های دینی
تطهیر را گذرانیده اند، می توانند از آن مراقبت کنند. جز آنان کسی نمی
تواند وارد حرم خاص آتش شود. اهمیت به سزایی داشته و خاموش شدن آن با خاموش
شدن دین همراه شمرده می شده است. و پیوسته هم باید افروخته بماند . این
آتش به عموم مردم تعلق دارد . اکنون در ایران دو آتش بهرام وجود دارد که
یکی در یزد و دیگری در کرمان است . ماهیت آتش ورهرام متشکل است از پانزده
آتش گوناگون و آذرخش آسمانی ( یعنی جمعاً شانزده آتش ) که عبارتند از رنگرز
، پادشاه یا فرماندار ، کوزه گر ، آجرپز ، درویش یا صاحبدل ، زرگر ،
ضرابخانه ، آهنگر ، اسلحه ساز ، نانوا ، تقطیر ، فرمانده ارتش ، چوپان ،
پیشوای دینی ، برق آسمان و مرده سوز.
ظرف نگهداری آتش در آدریان تهران
نکته 1 : ظرفی که آتش را در آن نگهداری می کردند: آدوران، آتشدان و آتشگاه نام گذاری کرده اند.
نکته
2 : اشخاصی که به خدمت آتش و نگهداری از آن بر می آمدند «آتخش بندگ » یا
«آدوران بندگ » که شخصی آزاد حتی از اصلی اشرافی بوده و صرفا در معنای
مجازی کلمه «برده » به شمار می آمده و از لحاظ مذهبی «مقید» به آتش بوده
است.
نکته 3 : آدران ( Āderān ) نام روستایی در ابتدای جاده چالوس میان
پورکان وداریان ، آدریان لین یکی از کارگردان انگلیسی هالیوود است که
فیلمهای پیشنهاد بی شرمانه و بی وفا را حتما دیده اید و پوبلیوس آئلیوس
ترایانوس هادریانوس ملقب به آدریان یکی از امپراتورهای روم باستان بوده و
پاپ های کلیساهای کاتولیک را آدریان می نامیدند ، مثلا آدریان اول ،
آدریان دوم ... البته کلی آدریان دیگر هم بود ، روده درازی شد ببخشید
اینها رو نوشتم که اشتباه نکنید!! معرفی ارباب کیخسرو شاهرخ بماند برای آخر
پست...
آدرس: استان تهران ، شهر تهران ، خیابان جمهوری ، خیابان میرزا کوچک خان ، پلاک 4 ، (ضلع شمالی دبیرستان فیروز بهرام) تلفن: 66706865
شماره ثبت در فهرست آثار ملی ایران : 7442 تاریخ ثبت 12/11/1381 ه خورشیدی
مختصات جغرافیایی : E 51"24'50.28 N 35"41'44.44
ارتفاع از سطح دریا : 1175 متر
پیشینه احداث نیایشگاه آدریان :
بنا
به نیاز زرتشتیان برای ساخت نیایشگاه ، سنگ بنای معبد آدریان در سال 1283
باستانی (یزدگردی) برابر با 1293 خورشیدی یا 1913 میلادی با حضور ارباب
کیخسرو شاهرخ ، ریاست محترم انجمن وقت زرتشتیان تهران پایه گذاری شد و ساخت
آن در سال 1286 باستانی (یزدگردی) یا خرداد ماه 1296 خورشیدی به پایان
رسید.
نکته 4 : تفاوت زمانی سال باستانی با خورشیدی 10 سال می باشد.
این
بنا با کمک مالی پارسیان هندوستان (بهرام جی بیکاجی) و زرتشتیان ایرانی
ساکن ایران و هند ساخته شد و آتش آن را با مراسمی خاص پس از 25 روز از
آتشکده یزد به تهران و آدریان آوردند.
درب ورودی آتشکده (نیایشگاه) آدریان
مشخصات معماری بنای نیایشگاه آدریان:
مساحت
کل زمین آدریان حدود 1300 متر و بنای مرکزی 206 متر می باشد. دیوار بیرونی
بنای آدریان با آجرکاری زیبا مزین شده و بالای درب ورودی چوبی آدریان
کتیبه ای که در دست 2 فرشته است سال ساخت بنا در ذیل جمله «خشنوتره اهور
همه مزدا» را نشان می دهد. از درب که وارد می شوید سمت چپ دفتر نیایشگاه
آدریان و سرکار خانم مرادپور هماهنگی های لازم را جهت بازدید از آدریان
مهیا می کند. زمانی که وارد حیاط آدریان می شوید همانند آتشگاه شهر یزد
حوضی بیضی شکل به قطر های 7 و 4 متر دیده می شود که همیشه با شمعدانی های
زیبایی مزین شده است.
نکته 5 : جهت احترام ، برای ورود به نیایشگاه
مردان باید کلاه به سر کنند (یک کلاه سفید و پارچه ای که در نیایشگاه موجود
است) و بانوان باید با پوشش مناسب داخل شوند.
نکته 6 : برای بازدید
هماهنگی قبلی لازم است. ساعت بازدید ؛ شنبه تا چهارشنبه 8 تا 15 و پنجشنبه
ها 8 تا 12 است البته برای تهیه تصویر کسب مجوز الزامی است.
کتیبه و لوح سر در ورودی نیایشگاه آدریان
ساختمان
اصلی نگهداری آتش آدریان با نمای سنگ سفید و کنگره ای در بالای دیوار و شش
ستون که در جلوی در ورودی آن قرار گرفته با سر ستون هایی سنگی که بر روی
هر کدام چهار سر گاو قرار دارند ، وزن سقف را تحمل می کنند. در قسمت مرکزی
نیایشگاه آدریان اتاقی چهار گوش بنا شده که دیوار های آن تا ارتفاع 80
سانتی متری بالا آمده اند و پس از دیوارها، شیشه های یکدست و ضخیم تا سقف
ادامه دارد. در اتاق ، یک ظرف مسی قرار دارد که به آن آفرینگان (مجمر) می
گویند، داخل آفرینگان (مجمر) کنده های چوب و آتش مقدس نمایان است. گرداگرد
صحن اصلی نمازگاه صندلی های برای نیایشگران که مشغول خواندن خورده اوستا
هستند در نظر گرفته شده است و موبد آدریان نیز در سمت چپ مشغول عبادت می
باشد. سنگ نوشته یا کتیبه دیگری در نمازگاه که گرداگرد آن گچ بری شده بر
روی دیوار بدین مضمون نصب شده است.
«بیاری (به یاری) اهورامزدا از دهش
نیک اندیشان پارسیان هندوستان پایه آدریان تهران استوار گردید و از کمک نیک
خواهان زرتشتیان تهران بفرخندگی انجام یافت خرداد ماه باستانی 1286
بدرخواست انجمن زرتشتیان تهران و یاوری سیت بهرامچی بیکاجی و رهنمونی و
دستیاری این بنده کیخسرو شاه رخ»
کتیبه مراحل ساخت در نمازگاه آدریان تهران
کتیبه
ها و محکوکات دیگر نیایشگاه آدریان عبارت اند از؛ کتیبه یادبود روانشاد
فریدون فرهمند در نمای ساختمان ، کتیبه ساختمان شرقی به یاد روانشاد رستم
مهربان ، کتیبه نصب شده در نهارخوری و ....
بخش های دیگر نیایشگاه
آدریان عبارت اند از : یزشنگاه ، اطاق موبدان ، تالار میرزا جمشید مهربان
کرمانی به نامگانه «سرور رستم» ، اتاق یشت خوانی بهرام مهربان خداوندی به
نامگانه «مهربان خداوندی» ، تالار میرزا جمشید مهربان کرمانی به نامگانه
«میرزا رستم مهربان» ، آشپرخانه و انبار چوب.
ساخت بنای عمارت آدریان تهران از زبان ارباب کیخسرو
ارباب
کیخسرو در یادداشت های خود آورده : « به آن اندیشه افتادم که برای جماعت
عبادتگاهی لازم است ، زیرا در تهران برای جماعت ( در حدود 500 نفر که بیشتر
به کار بازرگانی و کشاورزی مشغول بودند ) تا آن تاریخ معبدی نبود . لهذا
چون در این موقع مرحوم بهرامجی بیکاجی ( یکی از پارسیانی است که خدماتی
انجام داده و دبیرستان فیروز بهرام نیز از دهش او به نامگانه فرزندش بنیان
گزارده شد. به علاوه یک قطعه باغ و زمین در اوسون دربند وقف آدریان تهران
نمود که درآمد آن به مصرف هزینه های جاری سوخت و روشنایی برسد.) یکی از
پارسیان جوانمرد که کارش سیاحت بود به تهران آمده بود مطلب را با او در
میان نهادم ، مشارالیه وعده مساعدت داد. شرحی نوشته به او دادم و به بمبئی
رفت و اقدام کرد.
خوشبختانه عده ای از پارسیان مبلغی برای بنیان آدریان
سرخط رفته بودند چه برای ساختمان و چه برای اندوخته نگهداری که متدرجاً
برسانند.«...ساخت آدریان بر روی اراضی انجمن شروع و سنگ بنای آدریان به دست
آقای رضا قلیخان هدایت) نیرالملک (وزیر معارف وقت گذارده شد. کار ساختمان
آدریان به دشواری دچار شد . اشکال ساختمان آدریان این که بعضی از اشخاص
مغرض در جراید بمبئی بر ضد زرتشتیان تهران مقالاتی نوشتند که اینها غالباً
بی دین و فلان اند و آدریان لازم ندارند و از سوی انجمن زرتشتیان تهران
جواب هایی دندان شکن داده شد معهذا بعضی از صاحبان خیر که جنبه کهنه پرستی و
تعصبات داشتند جلو اعانه خود را گرفته دیگر پول نرسید و عمارت بی سقف و
ناتمام ماند.
درب ورودی آدریان بزرگ تهران (در حال ساخت - شیخ بهایی تهران)
چون
کار بدین منوال پیش آمد از زرتشتیان ایران استعانت شد و زرتشتیان هرجا از
تهران و یزد و کرمان و شیراز و کاشان بقدر خود کمک کردند و به خیر و خوبی
ساختمان آدریان به پایان رسید و رسماً در تاریخ 1296 خورشیدی گشایش یافت ».
«...اینجا نباید فراموش کنم متشکرم ، همین که از آقای میرزا مهربان مهر
خواهش کردم پذیرفت و برای جمع آوری اعانه به جنوب ایران شتافت و برخورداری
حاصل نمود . از سوی دیگر چون در آن اوان بفاصله چند ماه سرور خانم عیال
مرحوم میرزا جمشید مهربان کرمانی و رستم برادرش و یک دختر کوچک از میرزا
جمشید به جهان باقی شتافتند به میرزا جمشید تکلیف کردم آثار خیری باقی
بگذارد آن روانشاد پذیرفت و به اختیار من گذاشت و در طرف مشرق و مغرب حیاط
آدریان اطاق هایی برای پذیرایی و امور خیریه از پول آ ن مرحوم ساخته شد.
در
دفتر وقایع انجمن درباره نهادن سنگ بنای آدریان که همزمان با نهادن سنگ
بنای دبستان ایرج بوده چنین آمده: « بنا به دعوتی که از طرف ریاست انجمن
آقای آقا میرزا کیخسرو شده بود جمعی کثیر از آقایان و خوانین زرتشتیان و
میستر اردشیر جی و میستر بهرامجی و میستر شاهپور جی با آقای رضا قلیخان
معاون وزارت معارف و آقای مجدالسلطنه نماینده وزارت امور خارجه و آقای ذکاء
الملک وآقای حکیم الملک و آقای حاج سید نصرالله و جمعی دیگر از آقایان
معارف پرور در محوطه اراضی قلمستان مختص انجمن برای بناگذاری آدریان که از
وجه عمومی زردشتیان بمبئی ساخته می شود دعوت نموده و سه ساعت و نیم قبل از
غروب نخست سه نفر پسر وسه نفر دختر بشگون این بناهای خیر در همان نقطه سدره
پوشانی شدند و بعد دو ساعت قبل از غروب مجلس سنگ بنا گذاری منعقد گردید و
نخست رییس انجمن خطابه در فواید تعاون و اشاره به خیرات و مبرات و مختصر
تاریخ پارسیان هندوستان و مقصود از اجتماع امروز و سنگ بناگذاری قرائت نمود
و بعد جناب آقای حاجی نصرالله و میستر بهرامجی و آقای معاون وزارت معارف
در همان موضوع خطابه ها قرائت نمودند و به هیئت اجتماعیه حرکت کرده در
جاییکه می بایست سنگ های بنا گذارده شود گرد آمده ، نخست سنگ بنای آدریان
بدست آقای مجدالسلطنه نماینده وزارت امور خارجه و بعد سنگ بنای مدرسه
دخترانه در محل بنا گذارده و عکس برداشته و به مبارکی غروب جلسه ختم شد»
زندگی نامه ارباب کیخسرو شاه رخ بانی نیایشگاه آدریان:
با
توجه به فوت پدر و ازدواج مادر ایشان با پسر عموی خود ، ارباب کیخسرو در
سن 12 سالگی از کرمان به تهران عزیمت و در مدرسه آمریکایی های تهران مشغول
تحصیل و در بیمارستان آمریکایی ها هم مشغول بکار می شود. اصول دین مسحیت را
در آنجا و اصول دین اسلام و زرتشت را از شیخ یحیی (منسوب حاج ابو جعفر
ملا) می آموزد. در سن 16 سالگی به بمبیی می رود و یک سال بعد به علت بیماری
به تهران بر می گردد. در سن 18 سالگی با فیروزه کریم داد فرهی (راد خرمی)
ازدواج و پس از مرگ همسرش با کتایون قباد ازدواج می کند.
مشاغل ارباب
کیخسرو : رئیس اداره تلفن ، مدیر بنگاه راه آهن دولتی ایران ، رئیس انجمن
زرتشتیان تهران، دومین نماینده مجلس (کرسی جامعه زرتشتیان) از سال 1288 تا
1319 و ریاست اداره مباشرت و ملزومات مجلس
یادگارهای دیگر ارباب کیخسرو :
بنیان مدارس متعدد در کرمان، مدرسه های فیروز بهرام و ایرج در تهران ،
ساخت آرامگاه فردوسی از صرفه جویی حقوق نمایندگان مجلس و لاتاری ها به
پیشنهاد ایشان، ایجاد کتابخانه مجلس شورای ملی، چاپخانه مجلس ، موزه مجلس
شورای ملی و رواج فارسی نویسی سره در مجلس.
ترور ارباب کیخسرو شاهرخ :
در جریان جنگ جهانی دوم، بهرام شاهرخ، پسر کیخسرو در اداره تبلیغات آلمان
در برلن فعالیت میکرد و در بخش اخبار و گزارشهای فارسی رادیو برلن، حملات
تندی به رضاشاه و ذکاءالملک فروغی تهیه میدید. رضاشاه که دسترسی به بهرام
شاهرخ نداشت، متوجه کیخسرو، پدر بهرام شد و علی رغم توصیه محتشم السلطنه
اسفندیاری (رئیس مجلس شورای ملی) در شب 11 تیر ماه ۱۳۱۹ او را در یک مجلس
عروسی دستگیر و همان شب کشتند و جنازه وی را در مسیر منزلش انداختند.
نکته
ویژه: صداقت و درستی او چنان بود که سید حسن مدرس در یکی از جلسات مجلس
پشت تریبون گفت: «در مجلس ما فقط یک نفر مسلمان پیدا میشود که آنهم ارباب
کیخسرو شاهرخ است.
نکته 7 : نگاره ارباب کیخسرو در موزه مجلس و تندیسی از ایشان در موزه هنرهای معاصر کرمان قابل بازدید است.
نکته
8 : بزودی قرار است «آدریان بزرگ» در زمینی که در بزرگراه کردستان ،
خیابان شیراز جنوبی ، خیابان زرتشتیان واقع شده است احداث گردد. لازم بذکر
است تمامی کارهای فنی ، تهیه نقشه معماری بنا به اتمام رسیده ولیکن بعلت
مشکلات موجود در شهرداری و کمیسیون ماده 100 انجام کار به تعویق افتاده
است. و فعلا زمین مذکور تبدیل به مکان ورزشی برای زرتشتیان شده ، به امید
ساخت هر چه سریعتر آدریان بزرگ برای زرتشتیان عزیز ایران زمین
عکس از آدریان بزرگ تهران که در حال حاضر زمین ورزشی است
منابع:
اسناد ثبتی فهرست آثار ثبتی ملی ایران در سازمان میراث فرهنگی
فرهنگ لغت فارسی به فارسی برهان قاطع ، محمدحسین بن خلف تبریزی
فرهنگ لغات مرحوم دهخدا
کتاب شناخت اساطیر ایران ، جان هینلز
سایت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری
مقاله آدریان تهران / نوشته و تنظیم رستم پارکی ماهنامه زرتشتیان شماره 17 و 18 و 19 فروردین 1353 خورشیدی
یادداشت های کیخسرو شاهرخ / به کوشش و زیرنویس سرتیپ دکتر جهانگیر اشیدری
کتاب راهنمای جامع گردشگری تهران
وبلاگ آتشکده ایران ، بوذرجمهر پرخیده
تارنمای برساد (ویژه زرتشتیان)
انجمن زرتشتیان استکهلم
زندگی نامه دکتر اسفندیار یگانگی |
یتا اهو - دوم مهرماه مصادف با سال روز درگذشت دکتر اسفندیار یگانگی از مفاخر جامعه زرتشتی و یکی از کوشندگان بنام جامعه بود.
دکتر اسفندیار یگانگی فرزند مروارید و بهرام در سال 1278 خورشیدی به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایی خود را در یزد و دوره دبیرستان را در کالج آمریکایی به پایان رسانید. درجه لیسانس خود را از دانشگاه علوم دانشگاه تهران کسب نمود .
به سال 1309 خورشیدی راهی آمریکا شده و در رشته اقتصاد از دانشگاه کلمبیا موفق به اخذ مدرک دکترا گردید. موضوع پایان نامه دکترای ایشان” تاریخ پولی و مالی و بانکی ایران “ بوده که هنوز هم مرجع متخصصان این فن می باشد
در سال 1313
خورشیدی به وطن بازگشته و دوران سربازی را در دانشکده افسری گذرانید.
ایشان بنیانگذار و پیشروی شیوه جدید آبیاری و تاسیسات فنی و بازرگانی آن در
ایران می باشند. پس از اخذ درجه دکترا از دانشگاه کلمبیا ضمن مسافرتی که
به نواحی جنوبی آمریکا که در پاره ای از نقاط از نظر وضع آب و هوا تشابه
زیادی به زمینهای ایران دارد و با مطالعه در اقدامات و وسایل آبادانی
موجود، استفاده دامنه دار از آبهای زیرزمینی از طریق حفر چاههای عمیق برای
آبادانی روستاها و شهرها توجه ایشان را به خود جلب نموده و همین مطالعات
ارزنده باعث بکارگیری این شیوه ها و آبادی نواحی زیادی در ایران گردید.
دکتر اسفندیار یگانگی در آرزوی آن بود که کشاورزی در ایران به آن سطح از پیشرفت و تولید محصولات زراعی برسد که کشور از واردات محصولات کشاورزی از خارج بی نیاز گردد.
اولین شهری که به طرز نوین از داشتن شبکه های لوله کشی آب برخوردار گردید، شهر زیبای شیراز بود که ذخیره آب مورد نیاز آن از طریق تعدای چاههای عمیق که سازمان آبیاری دکتر اسفندیار یگانگی در سال 1338 خورشیدی حفاری نمود تاسیس گردید
آن
راهنمای خیراندیش جامعهی زرتشتی،چنان با کارگران و زیردستان فروتنی
میکرد و به درد دل آنها میرسید که همهی زحمتکشان او را پدر خود می
دانستند.این نیکونهاد روشنبین،هرگاه یکی از کارگرانش به بیماری سختی مبتلا
میشد،سیل سفارش و توصیه او بسوی پزشکان آشنا روان میگشت و معمولا
هزینهی این قبیل بیماران را با روحی کشاده میپرداخت.
طبع
بلند و رادمنشی وی، شخصیت محبوبی از او در بین خاص و عام آفریده بود. وی
در قبال چاههایی که به آب نمی رسید مزد قبول نمی کرد. در شهر مذهبی قم ،
زمانیکه مرحوم آیت الله بروجردی مشغول ساختن مسجدی بود روانشاد دکتر یگانگی
داوطلب گردید که آب آنرا مجانی تامین نماید و به همین سبب مورد لطف و
عنایت مخصوص آیت الله قرار گرفته و برای ایشان دعا نمودند.
وی موسس درمانگاه یگانگی بوده که به نامگانه پدرشان شادروان بهرام اردشیر یگانگی وقف گردیده است.
در بحث دینورزی،دکتر یگانگی بر این باور بود که رسیدن انسان به کمال و عالی ترین مسیر و هدف،رسیدن به خدا و درک وجود لایزال اوست:«من خود نقطه کمال را انتخاب کرده و هم خود را مصروف به رسیدن به هرچه بهتر و نیکوتر آن کرده ام.این نقطهی کمال و اوج معرفت آدمی،برای من بسیار عزیز و مقدس است. همچون میراثی که از نیاکان برای ما باقی مانده و آن،اندیشهی نیک،گفتار نیک و کردار نیک است.و همهی اینها چیزی جز خدمت به خلق و مردم داری و یاری و کمک بی دریغ به مردم نیست.»
فعالیت سیاسی وی از دوره بیستم مجلس آغاز گردید. تا آن هنگام رستم گیو،
رادمرد نیکوکار، از سوی زرتشتیان سمت نمایندگی داشت وی از دورهی بیستم
مجلس شورای ملی با آرای بسیار قابل ملاحظه به مجلس راه یافته و چهار دوره
متوالی با کوشش و پشتکار فراوان به همکیشان و هم میهنان خود خدمت نمود.
دکتر اسفندیار یگانگی در زمان تصدی نمایندگی مجلس شورای ملی به کمال خوشرویی محبت شهره بود. در کمال دقت به درد دل موکلان خود گوش میسپرد و مشکلاتشان را تا سرحدی که قانون و وجدان اجازه می داد از پیش پایشان بر می داشت.
ایشان در جهت رایزنی با همکیشان و استفاده از تجربیات بزرگان زرتشتی اقدام به بنیانگذاری سمینار دائمی به نام کنکاش یگانگی نمود که اولین جلسه آن در تاریخ 18/8/46 با حضور نمایندگان طبقات مختلف در محل تالار انجمن تشکیل گردید.
امروز پس از 35 سال جلسات کنکاش هنوز تشکیل می شود و مهندس رستم یگانگی ، فرزند خیراندیش وی جلسات را رهبری می نماید
وی در 2 مهرماه 1351 در سن 65 سالگی بعد از بیماری طولانی در آمریکا درگذشت
.
یاد و نامش گرامی باد.
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آنست که نامش به نکویی نبرند
چکامهی بانو توران شهریاری،بهیاد شادروان دکتر اسفندیار یگانگی :
دریغا ز بی مهریِ روزگار چو رویین تن، از کف شد «اسفندیار»
یگانه به خوی و به کردار بود به کردار، بحرِ گهربار بود
به هر جایی از نیکییَش گفتگو بجز نیکویی کس ندیدست از او
کسی گر بَرَش بُرد رویِ نیاز از آن در نگردیدی نومید باز
به آیین زرتشت دل بسته بود ز دیوان و نابخردان خسته بود
به زرتشتیان داد او آبرو که فرزانه ای نیکخو بود او
از این غم بسی شانه ها خَم بُوَد دهشمند مانند او کم بُوَد
بسی سالها او نماینده بود چراغی فرا راهِ آینده بود
بود همسرش بانویی مهربان دو پورش دو فرزانهی کاردان
رود رستم اکنون به راه پدر بود همچو او راد و نیکو گهر
که با نیکی و مردمی در جهان روان پدر را کند شادمان
چو اسفندیار از جهان دیده بست درختی گرانبار از پا شکست
به ظاهر اگر چند رفت از جهان به معنی بُوَد زندهی جاودان
تنش گرچه در بسترِ خاک رفت روان بلندش بر افلاک رفت
فرستیم بر روح پاکش درود سرآریم در پیش نامش فرود
بسی بگذرد سال تا روزگار بیارد ز نو «دکتر اسفندیار»