راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

سیر تاریخی دین زرتشتی




نوشتاری از: شادروان موبدان موبد اردشیر آذرگشسب.

پدران نامدار ما در طول زندگانی پر ماجرای چند هزار ساله خود فراز و نشیب های بسیار دیده و رنج ها و سختی های بیشماری کشده اند ولی هیچگاه از سختی نهراسیده، در یاس و نومی...
دی نشده و تاب ایستادگی و قوه مقاوت از دست نداده اند زیرا آنها باین امر به خوبی آگاه بودند که در پس هر نشیبی فرازی است و به دنبال سالها رنج و سختی روزهای شادی و خرمی فرامیرسد و آنها مطمئن بودند که مرارت ها و سختی ها به مرور بر طرف شده و روزگاری خوش و نوید بخش در پی آن به استقبال آنها خواهد آمد. آنها ایمان کامل و عقیده ای راسخ داشتند که دین زرتشتی که از سوی اهورامزدا در بالای کوه اشیدرنه به اشو زرتشت الهام شده جاویدان برقرار خواهد ماند و هیچوقت از میان نخواهد رفت.
آنها میگفتند دین مزدیسنی به مویی میرسد ولی پاره و از هم گسیخته نخواهد شد و در پس پرده ای از ابرهای خرافات و موهومات پنهان میشود ولی باز پس از مدتی ابرها پراکنده شده و کیش مزدیسنی با همان درخشندگی نخستین از زیر آنها به در آمده دنیا را از پرتو نور خود روشن خواهد نمود.
این ایمان باطنی و این عقیده ی درونی به جاوید ماندن دین به زرتشتیان نیرویی شگرف می بخشید و تنها با کمک این نیرو بود که پدران ما توانستند در مقابل سختی ها و ناملایمات روزگار ایستادگی نموده خم به ابرو نیاورند و پس از چندی دوباره کمر راست نموده قد بیفرازند.
تا آنجایی که تاریخ مدون ایران یاداشت نموده است، نخستین بار که دین زرتشتی دچار مصیبت و بدبختی شده روزگار سخت و فلاکت باری برای زرتشتیان پیش آمد هنگامی بود که اسکندر مقدونی که در کتاب های مزدیسنا به نام اسکندر گجسته(= ملعون) معروف شده است در حدود 330 پیش از میلاد مسیح به کشور عزیز ما تاخته و داریوش سوم پادشاه هخامنشی را شکست داده و خاک پاک ایران را به تصرف خود در آورده است.
کاخ شاهنشاهی تخت جمشید که مقر پادشاهان هخامنشی و کعبه ی آمال ایرانیان میهن دوست بود به وسوسه ی یک زن هرجایی و به دست اسکندر مقدونی طعمه ی آتش گردید و با سوخته شدن آن یکی از بزرگترین کتابخانه های دنیای قدیم نیز سوخت و از بین رفت. این کتابخانه که در جوار کاخ سلطنتی بنا شده بود بنام دژنپشت معروف بود یکی از بزرگترین کتاب خانه های دنیای آن روز بود در این کتابخانه هزاران جلد کتاب علمی و ادبی و مذهبی زرتشتیان، که بنا به نوشته ی پلینی تاریخ نویس رومی در دو هزار هزار شعر سروده شده و به قول مسعودی نویسنده ی کتاب مروج الذهب بر دوازده هزار پوست دباغی شده گاو با آب زر نگارش یافته بود نگهداری میشد که همه ی آنها در آن آتش سوزی بزرگ سوخت و با خاک یکسان شد.
کتابخانه ی بزرگ دیگری هم به نام گنج شیزگان در آتشکده ی آذرگشسب واقع در شهر شیر در آذربایجان وجود داشت که آن نیز مورد دستبرد و غارت یونانیان واقع شده و کتاب های گران بها و پر ارزش آن از بین رفت. در کتاب سوم دینکرد در این باره نوشته شده: «بیست و یک نسک اوستا را که اهورامزدا به عدد کلمات «یتا اهو وئیروئو/ یک نیایش مهم زرتشتی» آفریده و به وسیله ی اشو زرتشت نزد گشتاسپ آورده شد به فرمان گشتاسپ در دو نسخه ی کامل نوشتند یکی از آن دو نسخه در گنج شیزگان گذاشتند و نسخه ی دیگر را به دژنپشت(البته این یک اشتباه تاریخی است. چه آنکه تنها گاتا سروده ی اشو زرتشت است نه سراسر اوستا سپس آنکه تقسیم بندی به بیست و یک نسک در زمان ساسانیان رواج یافت و همچنین در زمان شاه گشتاسپ نه دژنپشتی در دیار پارس وجود داشت و گنج شاپیگانی در آذربایگان و نه سروده های اشو زرتشت به این حجم بود و نه گشتاسپ شاه، پادشاه و دارنده ی سرزمین پارس و آذربایجان بود).
در هنگام استیلای اسکندر ملعون نسخه ای که در دژ نپشت بود بسوخت و نسخه ی دیگر را که در گنج شیزگان بود یونانی ها برداشته به زبان خود ترجمه کردند.
تنسر هیردان هیربد اردشیر بابکان در نامه ای جهت جسفنشاه (گشنسپ شاه) پادشاه طبرستان مینویسد میگوید « میدانی که اسکندر گجستک کتاب دین ما (که بر) دوازده هزار پوست گاو(بود) بسوخت به استخر».
ابن بلخی در کتاب فارس نامه که در آغاز قرن ششم هجری نوشته چنین میگوید: « و چون زرتشت بیامد وشتاسف (ویشتاسپ/گشتاسپ) او را به ابتدا قبول نکرد و بعد از آن او را قبول کرد و کتاب زند آورده بود همه حکمت و بر دوازده هزار پوست گاو دباغت کرده نبشته بود به زر. وشتاسف آن را قبول کرد و به استخر پارس کوهی است که آن را کوه نفشت (کوه نوشت/منظور مکانی مانند دژنپشت است) گویند که همه صورت ها کنده کاری ها از سنگ خارا کرده اند و آثار عجیب اندران نموده، این کتاب زند و پازند در آنجا نهادند (این نیز یک اشتباه بزرگ تاریخی است اما به هر روی اصل مطلب درست است و نشان دهنده ی آن است که کتاب اوستا بر پوست گاو به طور کامل نوشته شده است و در دو کتابخانه ی بزرگ آن روزگار ایران نگاهداری میشده است اما جزئیات آشفته و نادرست میباشد).


برگرفته از: مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان/ شادروان موبدان موبد اردشیر آذرگشسپ

تاریخ زرتشتیان بویر احمد


کشتار زرتشتیان بویر احمد


تیمور لنگ در کتابی که خود نوشته است به نام «منم تیمور جهانگشا» ترجمه و اقتباس از ذبیح الله منصور، پس از آنکه شیخ عمر پسر امیر تیمور و استاندار فارس در دشت نرگس زار هنگام شکار به وسیله ی مها...
جمین بویر احمد کشته گردید، هنگام حمله به منطقه آنها در لرستان چنین مینویسد:
در یکی از تپه ها دیدم ستونی از دود بر آسمان میرفت. از اسیران پرسیدم آن دود چیست؟
جواب داد که از آتشکده برمیخیزد. من تا آن روز آتشکده ی مجوس ها را ندیده بودم و نمیدانستم که مجوسان آتش پرست در آنجا چه میکنند.
از اسیران پرسیدم وضع آتشکده چگونه است؟
گفتند آتشکده دارای یک متولی و سی خادم است و هر روز دو تن از خادم ها در آتشکده کشیک میدهند تا آتش خاموش نشود. هر خانواده از سکنه ی بویر احمد مکلف است که در هر ماه لااقل یکبار برای آتشگاه برایگان هیزم بیاورد. لذا آتشکده هرگز از لحاظ سوخت در مضیقه نمیماند و به طور معمول سوخت دو سال آتشکده همواره موجود میباشد. پرسیدم آیا آتشکده شما مثل مساجد مسلمین موقوفات دارد تا خدام آتشکده از آن ارتزاق کنند؟
اسیران گفتند هر سال هفت روز جشن می گیریم و آن جشن به اسم هفت فرشته گرفته میشود که از فرشتگان مقرب خداوند هستند(منظور امشاسپندان است/شهمردان). آغاز جشن روز اول برج حمل (منظور روز یکم فروردین و جشن نوروز است/ادمین) که عید نوروز به شمار میاید و در آن هفت روز سکنه ی بویر احمد به آتشکده میایند و هر یک زکات خود را به متولی آتشکده میپردازند و خدام آتشکده تا عید نوروز دیگر از آن درآمد معاش مینمایند.
دین سکنه بویر احمد معجونی بود از دین اسلام و مجوس. آنها خود را مسلمان میخواندند ولی آتشکده داشتند و زکات میدادند ولی آن را به متولی آتشکده میپرداختند (رسم پرداخت یک دهم از درآمد خود به موبدان موبد از روزگار گذشته بین زرتشتیان معمول بوده است ولی متاسفانه طی دو سده ی گذشته به بوته فراموشی سپرده شده است/شهمردان).
از اسیری پرسیدم ایا نماز میخوانی؟
جواب مثبت داد. عنان اسب خود را کشیدم و توقف کردم و گفتم نماز بخوان تا ببینم چگونه نماز میگذاری. آن مرد رو به خورشید ایستاد (از رسوم زرتشتیان این است که در هنگام نماز رو به روشنایی می ایستند. معمولا در روز رو به خورشید و هنگام شب رو به آتش ماه یا ... نماز میگذارند/ادمین)، و چندین مرتبه دستها رو تکان داد و چیزی آهسته گفت و بعد اظهار کرد این نماز ماست. گفتم مگر شما هنگام نماز رو به قبله نمی ایستید؟ مرد بویر جواب داد چرا... و بعد به طرف خورشید اشاره کرد و اظهار نمود آن قبله است. گفتم آیا پیشوای روحانی دارید؟ گفت پیشوای ما متولی آتشکده است. در حالیکه از دور خانه های شهر را مشاهده میکردم. طلایه خبر داد که دشمن نمایان گردیده است. ناگهان حمله ی بزرگ سکنه ی بویر احمد از جلو و عقب و چپ و راست شروع شد.
آنقدر جنگجو نمایان گردید که گویی از زمین مرد و زن سلحشور سبز میشد، زیرا زن ها هم مانند مردان به ما حمله ور میشدند. من فرمان دادم که در جناحین و قلب سپاه سواران به حرکت در آیند و نیروی مهاجم را له کنند و از روی مرد و زن بگذرند. من نیز اسب را تاختم. زنی که یک کوله پشتی داشت به طرف اسب من شمشیر انداخت. ولی قبل از آنکه شمشیرش به اسب من برسد تبر من فرق سر او را شکافت و وقتی زن افتاد صدای گریه ی طفلی بلند شد و من با شگفتی دیدم که کوله پشتی آن زن، طفل شیر خواره ی اوست که آن را بر پشت بسته است.


برگرفته از: تاریخ زرتشتیان پس واز ساسانیان/استاد رشید شهمردان

نماز و نیایش در دین زرتشتی


اشو زرتشت پیامبر باستانی ایران در 1179 سال پیش از شاهنشاهی کورش بزرگ پیام جاودانی یکتا پرستی در جهان راپس از کنکاش و ژرف نگری درونی در میان مردمان آشکار نمود و ایرانیان آریائی را به پرستش یکتا آفریدگار جهان یعنی اهورا مزدا دعوت کردو پس از پشت سر گذاشتن مشکلات و سختی های بسیار سرانجام در دربار شاه گشتاسب بنیاد اجتماعی و مذهبی کیش زرتشتی را به شکل با شکوهی پایه گذاری نمود .

پیام اهورائی اشوزرتـشـت در گاتـها به شکل معجزه آسایی در میان نیایشها ، سروده ها ، تفسیرها و مطالب گرانبهای اوستا که به وسیله موبدان دین برای درک مردمان زمانه گردآوری و حفظ میشد چون گوهری گرانمایه و نگینی بی بدیل پس از هزاران سال رهبری کار آمد اندیشه ، مذهب و شکوه شاهنشـاهی مقتدر ایرانـی در جهان با پشت سر گذاشتن فراز و نشیب بسیار در هجوم دیوسیرتان و انیران از آسیب زمانه و گزند بدخواهان و بدکنشان در امان ماندو بی گزند پهنه اندیشه و زمان را شکافت و بدست ما رسیدو همچنان آوای دل انگیزش در جان جهـان جاری وجاودان واندیشه پر شکوه یکتـا پرستی ایرانیان پاینده و پایدار است و با یک جهان بینی منطقی وروشن و با یک فلسفه قوی و پویا در اوج اقتدار بر بلندای اندیشه بشریت به نظاره جهـان و مردمان آن نشسته و تحسین اندیشمندان را برانگیخته و جان و روح حقیقت جویان را مجذوب خویش ساخته و زمینه را برای یک زندگی خوش ،سالم و پر از آسایش برای مردمان در کنار پرستش اهورا مزدا و احترام به آفریده های سودمند اهورائی فراهم آورده است .

 

 

یک زرتشتی با جهان بینی که از اشو زرتشت آموخته میداند که در این جهان وظیفه ای سنگین را به دوش می کشد و باید همواره آماده نبرد با بدی ها باشد و ضمن دوری جستن از دروغ و گناه و اندیشه های بد پاسدار ارزشها ، نیکی ها و آفریده های سودمند بوده و ضمن گسترش راستی ، شادی و انجام نیکی ودستگیری نیازمندان و یاری درماندگان همواره ارتباط خود را با اهورا مزدا حفظ نماید .

 

نمـاز رسمی ترین راه ارتباط فرد با اهورا مزدا و یکی از راههای سپاسگذاری از بخششهای بی کران خداوندی است که در آئین زرتـشتـی عاشقانـه همواره مورد توجه بوده و هر زرتشتـی در اوج پاکی اندیشه روزانـه پنـج بار به نیایش اهورا مزدا می پردازد و ضمن سپـاس و ستـایش اهورا مزدا بر آفریده های نیک خداوندی نیز درود می فرستدو ضمن قدرشناسی خود را به خدا نزدیکتر می گرداند تا از بخشش نیک اندیشی برخوردار گردد و بر نیکی های جهان هستی بیفزاید .

 

در خصوص آشنایی با نمـاز و نیـایش در آئین زرتـشتـی باید به موارد خاصی اشاره کرد و به دانسته های دسته بندی شده جداگانه ای توجه نمود . نیایشها در آئین زرتـشتـی از پیچیدگی های ظریف زیبایی برخوردار بوده و با یک فلسفه خـاص و منطقی قـوی با یکدیگر در آمیخته تا زمینه را برای پاکی انسان و اندیشیدن ژرف به اهورا مزدا فراهم آورد .

در ارتباط با توضیـح فلسفه و ارتبـاط جزئیات در نیـایشها ژرف نـگری و پاسخگویی فقط از عهده موبدان و اندیشمندان قدرتمندی که در خصوص اوستـا و زیر و بم مطالب مذهبی مرتبط با کلام مقدس گاتـها و همچنین فرهنگ دینی زرتـشتـی اطلاعات کاملی در اختیار دارند ساخته بوده و توضیحات ارزشمند ایشان را طلب میکند . در اینجا مطالب صرفاً تداعی کننده ظاهری نمـاز و نیـا یش می باشد و پرداختن به فلسفه این آئین ها بر عهده

موبدان اندیشمندی که همواره نگهبان دین بوده اند گذاشته می شود تا گوهر منطق و راز زیبائیهای نهفته در مراسم نمـاز و نیـایش را بیان کنند . در خصوص آداب نیایش مطالب را باید به چند دسته تقسیم کرد :

 

 

1 . کتاب مقدس « خرده اوستـا »

2 . نـور ، روشنـایـی و آتـش

3 . روش خواندن نمـاز و نیـایش

4 . اشکال خواندن نمازهای گروهی

5 . مـاه ، روز و گـاه نیــایش

6 . کشتی و سدره ، لباس نیـایش

7 . پـاکـی تـن و اشـو یی روان

 
منبع (زرتشت)