راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

مراسم نوروز زرتشتیان یزد

مراسم نوروز در بین زرتشتیان یزد چگونه برگزار می‌شود؟

 


مراسم نوروز در بین زرتشتیان یزد چگونه برگزار می‌شود؟

شاید زرتشتیان در طول تاریخ بیشترین کوشش را برای نگهداری جشن نوروز که بخشهایی از آن به آیین‌های دینی آنان تعلق دارد داشته‌اند. با این وجود امروزه آیین‌های نوروزی در روستاهای مختلف زرتشتی نشین متفاوت است.

 

روشن کردن آتش در سپیده دم نوروز، یکی از قدیم‌ترین آیین‌های نوروزی ایران باستان، امروزه در قاسم آباد یزد برگزار می‌شود. در تاریکی سپیده دم صبح نوروز، خانه‌های قدیمی ‌محله قاسم آباد یزد یکی بعد از دیگری روشن می‌شوند.


هر خانواده و در پیشاپیش آنان زنان، سبزه، ظرفی پر از آب، یک سینی میوه که "ودرین" نامیده میشود، گلدانی از مورد و شمشاد، مجمر آتش و یک چراغ روغنی به بالای بام می‌برند و در کنار هیزم‌های از قبل آماده شده می‌گذارند. حدود ساعت پنج صبح سپیدی کلاه مردان زرتشتی در جرقه‌های آتش نمایان می‌شود.


همزمان با بر افروختن آتش آهنگهای نوروزی که از بلند گو پخش می‌شود، سکوت قاسم آباد را می‌شکند.


کیخسرو ماوندادی یکی از ساکنین محله قاسم آباد دلیل آتش افروزی بر بام‌ها را توضیح می‌دهد. او بیاد می‌آورد که در گذشته اجرای این مراسم با موسیقی زنده همراه بوده است:
"آتشی که در سپیده دم اورمزد   برابر با اول فروردین بر روی بام افروخته می‌شود یک سنت کهن ایرانی است که در روستا‌های زرتشتی نشین باقی مانده است. ما بر این باور هستیم که ده روز مانده به عید نوروز که پنجه کوچک آغاز می‌شود، با آنش افروزی روان درگذشتگان را به خانه‌هایمان پذیرا می‌شویم. در پایان سال هم با آتش یعنی با نور و گرما آنها را بدرقه می‌کنیم و آب پشت سرشان می‌ریزیم."


"در آن زمانها پیرمردها-  که روانشان شاد باشد، خدا بیامرز شدند- در پشت بام خانه‌ها به صورت پراکنده با ساز و دف و آواز این مراسم را برگزار می‌کردند. بیاد می‌آورم در آن زمان ما خیلی دوست داشتیم که نیمه شب از خواب بیدار شویم و صدای گرم آنها را با صدای دف، ساز و سرنا بصورت زنده بشنویم. اما امروزه چون آنها دیگر زنده نیستند ما این موسیقی را به حالت نوار در آوردیم و این همان صدای سازی است که در صدا و سیما هم پخش می‌شود. هدف زنده نگه داشتن این سنت است."


زرتشتیان معتقدند که روان یا به گفته آنان فروهر نیاکانِ درگذشته از ده روز پیش از نوروز به دیدار خانه و کاشانه پیشین خود می‌آیند و در صبح سال نو به محل اولیه خود بازمی‌گردند.

 


آنها باور دارند عطر میوه‌هایی که پاره می‌شوند، و بوی خوش اسپند و کندر که از آتش متصاعد می‌شود، همراه با زمزمه اوستا، روان نیاکان را که در حال ترک خانه خود هستند شاد می‌کند.


وقتی سپیده صبح می‌دمد، صدای بلندگو خاموش می‌شود و شعله‌های آتش فرو می‌نشیند، بخش آْئینی-دینی مراسم نوروز زرنشتیان در قاسم آباد یزد پایان می‌یابد و هر خانواده باقیمانده آتش خود را به آتشکده محله که به آن درب مهر می‌گویند، می‌برد.



در کوچه‌های قاسم آباد بر سر در هر خانه زرتشتی نشین شاخه ای سبز از درخت سرو یا شمشاد آویخته اند. علاوه بر آن در جلوی در خانه‌ها سنجد و آویشن می‌ریزند. آدابی که کیخسرو ماوندادی با مهمان نوازی و دید و بازدید روزهای نوروز مرتبط می‌داند و می‌گوید:


"بعد از اینکه سال نو تحویل شد و روز اورمزد و فروردین ماه آغاز شد رسم بر این هست که در بالای سر درگاه هر خانه‌ای که در آن زندگی وجود دارد یک سبزه یعنی مورد، سرو یا شمشاد را نصب می‌کنند. در پاشنه در خانه آویشن و سنجد می‌ریزند که نشانه عشق و دوستی هست و بدون اینکه کسی با شما سخنی بگوید با زبان بی زبانی به شما خوش آمد گفته می‌شود."


آتش افروزی بر بام خانه‌های قاسم آباد با تقویم دینی زرتشتیان ارتباط دارد. با این وجود، این آیین امروز در همه روستاهای زرتشتی نشین اجرا نمی‌شود. زمان بازگشت روان نیاکان به خانه خود در طول تاریخ پر فراز و نشیب زرتشتیان تغییر کرده است. در برخی مناطق آتش افروزی بر بام خانه‌ها نه در ایام نوروز بلکه در اواسط تابستان انجام می‌شود.



دکتر کتایون مزداپور، پژوهشگر و استاد دانشگاه علت این تفاوت زمانی را در گاهشماری‌های گوناگون می‌داند:
"روز نوروز که مطابق با تقویم قدیمی ‌در حال حاضر در اوایل تابستان است را نوروز مردگان می‌گفتند. نوروز قدیمی ‌که الان هم در اوایل تابستان جشن گرفته می‌شود در هند نیز وجود دارد. بیاد دارم که پدربزرگ ما همیشه در زمان این نوروز برای بزرگداشت درگذشتگان به دخمه می‌رفت و چیزهایی مثل میوه را همراه خود می‌برد و به زمین می‌زد تا بوی آنها متصاعد شود. این نوروز برای مردگان بود اما نوروز اول فروردین نوروز فصلی و برای زنده‌ها بود. در واقع دو جنبه دینی و جنبه ملی را از هم جدا کرده بودند و الان تقریبا دوباره با هم یکی شده است. در بعضی مناطق اعتقاد به اهمیت دینی دارند و فقط اهمیت آئینی صرف نیست. مثلأ در تفت در تابستان در نوروز آتش روشن می‌کنند و همانطور مراسم قدیم را نگه داشته اند. در حقیقت در جامعه زرتشتی یک تلفیق بین آئین ملی و آیین دینی هست که اینها را به هم انطباق می‌دهد."

 



محله باغ خندان تفت از جمله مناطق زرتشتی نشینی است که بافت قدیمی‌ خود را همچنان حفظ کرده است. مراسم پیشواز فروهرها و مراسم جشن نوروز در این روستا با قاسم آباد تفاوت دارد.


اگرچه آتش افروزی بر بام خانه‌ها ی این محل در روز نوروز اجرا نمی‌شود، اما برگزاری مراسم پنجه کوچک و پنجه بزرگ که از ده روز قبل از نوروز آغاز می‌شود، معمول است.


روزهای پنجه بر اساس اندرزهای دینی از یک سو زمان بازگشت فروهر درگذشتگان برای دیدار از بستگان خویش است  از سوی دیگر بر پایه منابع اساطیری و باورهای مردمی، آفرینش انسان در روز اورمزد یعنی اولین روز سال نو به پایان می‌رسد.


در این روزها در بسیاری از خانه‌های زرتشتی مراسم گهنبار، یک نوع مراسم آیینی که شبیه خیرات است انجام می‌شود. در گهنبار موبدان آجیل خشک یا لرک و هفت میوه را با خواندن اوستا تقدیس و سپس بین مردم تقسیم می‌کنند.
در روزهای پنجه و نوروز، زرتشتیان تفت در جلوی خانه‌های خود گل سفید می‌پاشند که به معنی باز بودن در خانه به روی مهمان است. این سنت در کشورهای آسیای میانه به این صورت باقی مانده که در روزهای پیش از نوروز کنده درختان را سفید می‌کنند.



در مراسم "میله گل سرخ" در مزار شریف، هفت میوه خشک در آب ریخته می‌شود و در روز نوروز بر سفره نوروزی قرار داده می‌شود.


بوی خوش و تمیزکردن خانه از دیگر سنت‌هایی است که برای استقبال از اجداد و نیاکان در ایام پنجه به آن توجه شده است. آنطور که رستم کاووسیان می‌گوید، خانه و کاشانه کثیف باعث آزردگی روان فروهر درگذشتگان می‌شود:
"ما زرتشتیان به اورمزد و فروردین ماه که جشن تازه شدن طبیعت است بسیار اهمیت می‌دهیم و آن را بسیار نیکو می‌شماریم. در پیشاپیش آن خانه تکانی‌هائی انجام می‌دهیم و معتقدیم تمام زندگی ما باید پاک باشد. در شب عید حتما خانه تکانی باید انجام شود و اگر کینه و عداوتی داریم باید حل کنیم."


ماهدخت فروهر:
"ما اسفند و کندر دود می‌کنیم، تا بوی خوش بیاید و وقتی فرشته و ملائکه می‌یایند و اجدادمان به خانه سرمی‌زنند، تمیز و پاک باشد و ما را دعا کنند و نه اینکه از کثافت ما را نفرین کنند."
در آخرین روز پنجه بزرگ مراسم دینی پیش از نوروز به پایان می‌رسد. فرارسیدن بهار و آغاز سال نو برای زرتشتیان همانند همه ایرانیان، جشن رستاخیز طبیعت و لحظه فرا رسیدن شادی است. پس از تحویل سال، زن خانه آینه و گلاب پاش را بر می‌دارد و به اعضای خانواده تبریک و شادباش می‌گوید.
عید دیدنی ساکنین باغ خندان در اولین روز از سال نو به شکلی خاص انجام می‌شود. در آغاز آنها دسته جمعی به درب مهر محل زندگی خود می‌روند و در کنار آتش، به نیایش و اوستا خوانی می‌پردازند. پس از آن دیداردسته جمعی از خانه‌ها آغاز می‌شود.

 



اولین دیدار نوروزی از خانواده ای شروع می‌شود که در سال قبل درگذشته ای داشته است. این مراسم که نو عید نامیده می‌شود، در سکوت برگزار می‌گردد. بر روی سفره نوروزی که مهمانان گرداگرد آن می‌نشینند، عکس درگذشته معمولا در کنار سبزه نوروزی قرار دارد. پرویز ورجاوند پژوهشگر فرهنگ زرتشتیان می‌گوید مراسم نو عید حضور نمادین شخص درگذشته در مراسم نوروزی است:
"بازدید از خانه کسی که در گذشته ای دارد برای سوگواری نیست. همانطور که در تصوف ایرانی مسند شیخ یا پیر را حتی اگر خودش حضور ندارد انداخته می‌شود و همیشه احساس حضور آن پیر در جمع وجود دارد، در مراسم نوروزی هم وقتی یک نفر از خانواده ای درگذشت، به دیدن او می‌رویم یعنی او روحأ حضور دارد و چون درگذشته و بازگشته، مهمان عزیز ما است. ابتدا به خانه او و برای دیدنی او می‌رویم؛ نه بخاطر سوگواری و تسلی بازماندگان، بلکه حضور او را همان ادامه زندگی قبلی او می‌دانیم."

 



پس از برگزاری مراسم نوعید، زرتشتیان با شادی و پایکوبی و نواختن ساز ضربی دایره مانند مخصوص خود که آنرا عربانه می‌نامند، به دید و بازدید خویشان و آشنایان می‌روند. میزبان که پیشاپیش میز نوروزی را با شیرینی‌های مخصوص و شربت و چای برای پذیرایی آماده کرده است، در ابتدا برای مهمانان خود آینه و گلاب می‌گیرد. سپس پذیرایی با خوردن نقل آغاز می‌شود و همزمان ساز و آواز و پایکوبی ادامه می‌یابد.
یکی از شیرینی‌های مخصوصی که زرتشتیان حتما بر خوان نوروزی خود می‌گذارند کماج است. کماج شیرینی کیک مانندی است که به شیوه سنتی تهیه می‌شود. ماهدخت فروهر آن را از مهمترین شیرینی‌های لازم برای این روزها می‌داند:

 


"کماج نوروزی از آرد گندم، قدری گلاب،هل و دارچین، تخم مرغ و شکردرست می‌شود. اینها را با هم قاطی می‌کنیم، بعد روغن را در کماجدان داغ می‌کنیم و خمیر را درآن می‌ریزیم و مغز پسته و بادام و گردو و کنجد روی آن می‌ریزیم. این کماج شیرین و کماج نوروزی، یک رسم قدیمی‌ست. نان هم می‌پزیم، اما در هر خانه ای اگر نان هم نپزند، پخت کماج برایشان واجب است. دم سال تحویل کماج باید باشد."

 



خوان نوروزی زرتشتیان در طول تاریخ تغییر کرده است. گذاشتن اوستا و تصویر زرتشت بر سفره نوروزی اهالی باغ خندان، از تفاوت‌های عمده آن با سفره هفت سین دیگر اقوام ایرانی است. پرویزورجاوند این سفره را در ارتباط با خوان مقدسی می‌داند که در ایران قدیم "میزد" نامیده می‌شده و کلمه میز به فارسی امروز از آن گرفته شده است. برای او تقدس نوروز در عدد هفت و لحظه تغییر سال است.

 


"هفت سین در واقع در مرحله اول مِیزدی هست که در زمان خاص گسترده می‌شود، و فامیل دور آن جمع می‌شوند تا برکت لحظه مقدس و گردش سال را دریافت کنند. هفت علامت از هفت امشاسپند بر سفره گذاشته می‌شود که این علامت‌ها در طول زمان تغییر کرده است. زمانی هفت چین یعنی هفت میوه ای که می‌چیدند بوده است و یا هفت شین یعنی شیر، شکر، شایه- سبزه ای که سبز می‌کنند را فارسی به آن شایه می‌گویند و شمشاد و البته شرابی را که بر سر خوان نوروزی هست. این شراب‌ها را اکثرا در جام رودین می‌خورند که اسم درگذشته ای در آن حک شده است و وقتی می‌خورند یادی از آن شخص می‌کنند."

 



دید و بازدید‌های نوروزی زرتشتیان درروزهای نوروز به روستاها و شهر‌های دورتر ادامه می‌یابد. اما روز ششم فروردین یکی از مهمترین روزهای مذهبی آنان و روز تولد زرتشت و یا بقولی نوروز بزرگ است. زرتشتیان این روز را با گرد همائی‌های گسترده وبرنامه‌های سخنرانی و هنری درهر منطقه جشن می‌گیرند.
در این روز بسیاری از زرتشتیانی که سالها از زادگاه خود دور بوده اند به شهر و دیار خود بازگشته و در این جشن شرکت می‌کنند. جوانان با اجرای شعر و سرود و نمایشنامه‌های مذهبی - سنتی در تهیه و تدارک این جشن نقش مهمی‌ایفا می‌کنند.



به نظرمی‌رسد که جشن سیزدهمین روز فروردین و یا سیزده بدر ارتباطی با باورهای آیینی زرتشتیان ندارد. امروز زرتشتیان تفت نیز مانند دیگر ایرانیان این روز را در طبیعت به سر می‌برند. ماهدخت فروهر می‌گوید که زرتشتیان گاهی نیز در این روز آشی به نام آش پس پائی نوروز می‌پزند.

 


کامران فروهر معتقد است که سیزده نوروز بین زرتشتیان تفت نه تنها نحس نیست بلکه آنرا روزی عزیز و مبارک می‌دانند:
"روز سیزده بدر را روز، ‹تیشته ریزد› یا روز تیر می‌گویند. این روز فرشته باران است و برای ما خیلی عزیز است. این روز را کار نمی‌کنیم و به باغ و صحرا می‌رویم...ما سیزده را نحس نمی‌دانیم، آن را عزیز می‌دانیم."

 


اما دکتر کتا یون مزدا پورمی‌گوید که اعتقاد به نحسیت و ناخجسته بودن سیزده نوروز در بین زرتشتیان نیز وجود داشته و ریشه تاریخی دارد. او اضافه می‌کند:
"سابقه سیزده بدر را تا بابل می‌توانیم دنبال کنیم که دوازده روز را جشن می‌گرفتند به نشان دوازده ماه سال و روز سیزدهم در حقیقت پایان جشن بوده که روز آشفتگی و به هم ریختن همه چیز هست و جشن تمام می‌شود. عدد سیزده نحس است و کلا همان است که در جامعه اکثریت ایران هم وجود دارد."

 


اگر چه زرتشتیان درحفظ وتداوم برگزاری مراسم نوروز نقش مهمی ‌داشته اند اما در اوستا، به نوروز و آئین‌های نوروزی اشاره ای نشده است. از این رو می‌توان گفت که نوروز قدمتی بیش از دین زرتشت دارد چنانکه دکتر کتایون مزداپور می‌گوید:
"به نظرم قدیمی‌ترین جائی که اسم از نوروز آمده کتاب نیرگستان است که البته هم پهلوی است و مقداری هم اوستا دارد اما در خود اوستا اسم نوروز نیامده ولی فروهر‌ها که با نوروز ارتباط دارند، یک یشت فروردین یشت فروهر‌هاست."

 


جشن نوروز قاعدتأ باید دارای دو ریشه متفاوت باشد. یکی آنچه در این سرزمین از هزاره‌های دوم و سوم قبل از میلاد، جشن بهاری منطقه بوده است. یعنی جشنی به نام "عید اکی تو" که در هزاره دوم قبل از میلاد در بین النهرین جشن گرفته می‌شده است و آثاری از برگزاری این جشن به شکل مکتوب به جا مانده است. ولی به نظر می‌رسد در سرزمین ایران احتمالأ در ‹سیلک کاشان› نیز این مراسم وجود داشته است و منطقأ این طور به نظر می‌رسد که این مراسم در این منطقه نیز وجود داشته است. بعدأ اجداد هند و اروپائی ما، آداب نیاکان و در حقیقت بزرگداشت ارواح نیاکان را با خود به این منطقه آوردند."

 



جشن نوروز زرتشتیان چون نوروز دیگر مناطق ایران در طول تاریخ همواره دست خوش تغییر و تحول بوده است. امروزه در تفت مراسم چهارشنبه سوری که به نظر نمی‌رسد جزو آداب محلی باشد، برگزار می‌شود. از سوی دیگر مردم می‌گویند که بعضی از سنن آنان چون نوروز خوانی از بین رفته است. سنتی که در بعضی مناطق مثلا در کوههای البرز و در اطراف گرگان هنوز یافت می‌شود.

 


نوروزخوانی تنها سنتی نیست که در بین زرتشتیان و دیگر ایرانی‌ها مشترک است. بسیاری از آداب نوروزی که در بین زرتشتیان این یا آن روستا وجود دارد به شکلی تغییر یافته در حوزه جغرافیایی نوروز که از شرق عراق تا غرب هند و از خلیج فارس تا قزاقستان و گرجستان گسترده است، یافت می‌شود. کورش نیکنام پژوهشگر آداب و رسوم زرتشتیان باور به بازگشت فروهر نیاکان در روزهای نوروز را با رفتن به گورستان در این ایام مقایسه می‌کند. سنتی که در تاجیکستان و آذربایجان تا امروز از آداب جدانشدنی نوروزی هستند:
"به مناسبت‌های مختلف جامعه اسلامی‌ا یرانی به مزار درگذشتگان می‌روند و در آنجا شمع روشن می‌کنند. روشنائی ایجاد کردن یعنی درخواست از روان فروهر درگذشتگان که به زندگی آنها سری بزند. ما آمدن نوروز را با آتش روشن کردن به استقبال فروهر درگذشتگان می‌رویم و بعد روز اول نوروز، باز با آتش روشن کردن به بدرقه آنها می‌نشنیم. همین آتش روشن کردن را مسلمان ایرانی امروزه برا ی مزار درگذشتگان شان انجام می‌دهند."

 



من فکر می‌کنم نوروز به دلیل برجسته بودنش به عنوان یک جشن ایرانی باوری است که ایرانیان نسبت به دنیا مینوی، یعنی جهان پس از مرگ داشتند. چون این جشن، جشن آفرینش انسان هم هست، آمدن فروهر و روان درگذشتگان به سوی زمین هم هست. و ایرانیان خانه تکانی می‌کنند و یک زندگی نوئی را به خود می‌گیرند به دلیل این که در باور سنتی شان این‌ها از روان فروهر درگذشتگان پاسداری می‌کنند و میزبان مهمان‌های ارزشمندی هستد. به همین دلیل است که این جشن تا به امروز مانده و هر قوم و ملتی که به ایران آمده این جشن را پذیرفته و در واقع پاس می‌دارد."

 


اما ارتباط مستقیم نوروز با طبیعت، تغییرات جوی و ستاره شناسی در این زمان، رهایی از شب‌های سرد و بلند زمستان  برابری شب و روز و شروع فصل کشاورزی دلایل دیگری هستند که دوام نوروز در طول تاریخ را ممکن ساخته اند.


بدین ترتیب جشن نوروز با وجود تغییرات اعتقادی و اجتماعی در منطقه، همچنان در خاطره فرهنگی اقوام ایرانی باقی مانده است. برای زرتشتیان ایران نوروز یکی از مهمترین آیین‌های دینی و ملی است. امروز شاید در تمام کشورهایی که در آنها نوروز برگزار می‌شود هیچ عنصر فرهنگی دیگری تا به این اندازه قادر به معرفی هویت کهن ایرانی آنان نباشد. 

گردآوری و تنظیم:گروه فرهنگ و هنر پرشین پرشیا

محنوای گان ها


زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است، که نخواهد آمد تو نه در دیروزی، و نه در فردایی ظرف امروز، پر از بودن توست
گات ها ـ سروده های زرتشت ـ نخستین منظومه ایرانی است که از روزگار کهن به جا مانده و در عین حال کهن ترین و مقدس ترین قسمت اوستاست .اغلب بخش های گات ها موزون و اهنگین است .این سروده ها که در یسنا جای داده شده سروده زرتشت و پیروان اوست .گات ها در اصل شامل 17هایتی (فصل) 238قطعه و 896بیت و 5560کلمه است . این ۱۷ سروده با شمارهٔ فصل آنها در یسنا شناخته می‌شوند. به هر یک از فصل‌های یسنا و گات‌ها هات گفته می‌شود.گات ها خود ۵ بخش شده‌اند. • اَهونَوَدگاه دربارهٔ نیایش خدا، گزینش پیامبر و آزادی گزینش دین ازآنجا که نخستین واژهٔ آن اهون ویتی خوانده می‌شده و در پهلوی اهنودگات می‌خوانند. شامل ۷ هات(فصل) می‌باشد. هر فصل مشتمل بر چند قطعه و هر قطعه دارای سه مصراع است. و هر مصراع شانزده هجا دارد که پس از هجای هفتم وقف یا سکته‌ای است (۹+۷)آغاز آن از شروع هات ۲۸ تا پایان هات ۳۴ است. • اُشتَوَدگاه دربارهٔ راز آفرینش، خودشناسی، خدا شناسی اشتاویتی و به پهلوی اشتودگات دارای چهار "هات" است و هر هات به چندین قطعه قسمت شده که هریک پنج مصراع دارد و هر مصراع 11 هجاد دارد و سکته یا وقف بعد از هجای ۴ ام است (۷+۴)شامل هات ۴۳، ۴۴، ۴۵ و ۴۶ می‌شود. • سپَنتمَدگاه دربارهٔ آفرینش و پیرامون آن سپنتامینو، در پهلوی » سپنتمدگات، چهار "هات" دارد.هر هات چندین قطعه و هر قطعه ۴ مصراع و هر مصراع یازده هجا دارد، وقف مانند اشتودگات پس از هجای چهارم است (۷+۴)شامل هات ۴۷، ۴۸، ۴۹ و ۵۰ می‌شود. • وُهوخْشتَرگاه دربارهٔ تازه شدن جهان و بهرهٔ کار کرد آدمی تنها یک هات دارد، هر قطعه 3 مصراع و هر مصراع 1۴ هجا دارد و سکته یا وقف در وسط آن یعنی پس از هجای هفتم می‌آید (۷+۷)شامل هات ۵۱ می‌شود. • وَهیشتوایشْت‌گاه دربارهٔ والاترین آرزوی اشو زردشت و اشوان هفت هات دارد، قطعه‌ها مرکب از دو مصراع کوتاه و دو مصراع بلند اند. مصراع کوتاه ۱۲هجایی، با وقف پس از هجای ۷ ام.(۵+۷) و مصراع‌های بلند ۱۹ هجایی با دو وقف یکی پس از هجای هفتم و دیگری پس از هجای ۱۴ام است شامل هات ۵۳ می‌شود. هر یک از این ۱۷ فصل یا هات نیز دارای نامی می‌باشند. وجه تسمیهٔ نام‌گذاری این هفده یسنا به موجب کلمات آغاز هر هات می باشد.



نماز در دین اشو زرتشت


نماز در دین زرتشت - نمازهای پنج گانه

نماز در دین زرتشت، نماز در دین زرتشت چگونه است، زرتشتیان چگونه نماز میخوانند، زرتشتیان چند بار در روز نماز میخوانند، متن نماز زرتشتیان، ترجمه متن نماز زرتشتیان، نماز زرتشتیان به چه زبانی است،


در فرهنگ زرتشتیان جشن به معنای ستایش و نیایش خداوند است. نمـاز رسمی ترین راه ارتباط فرد با اهورامزدا و یکی از راههای سپاسگذاری از بخششهای بی کران خداوندی است که در آئین زرتـشتـی عاشقانـه همواره مورد توجه بوده و هر زرتشتـی در اوج پاکی اندیشه روزانـه پنـج بار به نیایش اهورامزدا می پردازد و ضمن سپـاس و ستـایش اهورامزدا بر آفریده های نیک خداوندی نیز درود می فرستد و ضمن قدرشناسی خود را به خدا نزدیکتر می گرداند تا از بخشش نیک اندیشی برخوردار گردد و بر نیکی های جهان هستی بیفزاید .


نیایش ( نماز ) روزانه که در پنج گاه ( زمان ) در شبانه روز انجام می شود.

نام پنج گاه نیایش ( نماز روزانه ) و زمان هر کدام بدین گونه است:

1 - گاه هاون: از برآمدن آفتاب تا نیمروز

2 - گاه رپیتون: از نیمروز تا سه ساعت از نیم روز گذشته

3 - گاه ازیرن: سه ساعت از نیمروز گذشته تا رفتن آفتاب

4 - گاه ائیوسروترم: از آغاز تاریکی شب تا پیش از سپیده دم

5 - گاه اوشهن: از سپیده دم تا برآمدن آفتاب

لازم به توضیح است که نماز پنج گانه در دیانت زرشتی ۳۷۴7 سال دینی زرتشتی قدمت دارد و از هیچ دین دیگری گرفته نشده است.

نماز و نیایش در آیین زرتشتی به سه طریق خوانده میشود:

خوانـدن با صدای بلنـد

خواندن به صورت زمزمه یا واج

خواندن با منشن یا اندیشه بدون اینکه زمزمه ای شنیده شود

ستایشهایی که به زبان اوستا است باید با آواز بلند و قسمتهای پازند را باید به زمزمه خواند. ستایش با منشن فقط به هنگام نام بردن در تندرستی یا مواقع دیگری که خواندن نیایش واجب نیست صورت میگیرد. نمازها و نیایـشها را میتوان به صورت ایستاده و یا نشسته خواند، اما توصیه شده خواندن سروش باج و کشتی به صورت ایستاده انجام شود.

نماز گروهی

خواندن نماز و نیایش به شکل گروهی یا همازور شدن در ستایش بر سه گونه میباشد:

موبـد قسمتی از اوستا را خوانده و دیگران آن را تکرار میکنند.

گروهی یک قسمت از اوستا و یا نیایش را با هم با صدای بلند می خوانند.

ضمن خواندن اوستا توسط چند موبد دیگران بی صدا با حالت واج گوش داده و آن را زمزمه میکنند.

نیایش های گروهی معمولا به هنگام حضور دسته جمعی بهدینان در زیارتگاهها و همچنین آتشکده و مراسم گهنبار و . . . انجام میشود.

متن کامل نمازهای زرتشتیان

هر نماز با این زمزمه آغاز می شود:

باور دارم به دین مزدا پرستی که آورده زرتشت است. پیرو آموزشهای اهورایی هستم که از دیو (دروغ) و دو گانه پرستی به دور است. من یکتا پرست زرتشتی ام و تنها اهورامزدا را در خور ستایش می بینم.

نماز گاه هاون (Havan): (از برآمدن خورشید تا نیمروز)

من می ستایم و ارج می گذارم و خشنود می کنم فرشته پاسبان بامداد پاک و سازنده را (هاون)

من می ستایم و ارج می گذارم و خشنود می کنم آن سرور دهکده(ویس) را که پاک و دادگستر و سازنده است.

من همآره و در همه حال اهورامزدا، پروردگار یکتا را می ستایم.


نماز گاه رپتون(Rapatvan): (از نیمروز تا پسین)

من می ستایم و ارج می گذارم و خشنود می کنم فرشته پاسبان نیمروز را (رپتون)

من می ستایم و ارج می گذارم و خشنود می کنم آن سرور شهر (زنتو) را که پاک و دادگستر و سازنده است.

من همآره و در همه حال اهورامزدا، پروردگار یکتا را می ستایم.


نماز گاه ازیرن(Oziran): (پسین تا فرورفتن خورشید)

من می ستایم و ارج می گذارم و خشنود می کنم فرشته پاسبان پسین پاک را (ازیرن)

من می ستایم و ارج می گذارم و خشنود می کنم آن سرور کشور (دخیو) را که پاک و دادگستر و سازنده است.

من همآره و در همه حال اهورامزدا، پروردگار یکتا را می ستایم.


نماز گاه سروثرم (Srusram): (فرورفتن خورشید تا نیمه شب)

من می ستایم و ارج می گذارم و خشنود می کنم فرشته پاسبان شب (ایوی سروثرم) پاک را.

من می ستایم و ارج می گذارم و خشنود می کنم همه ی رهروان راه اشویی زرتشت را و سرور اشوان را.

من همآره و در همه حال اهورامزدا، پروردگار یکتا را می ستایم.


نماز گاه اشهن (Oshhan): (از نیمه شب تا برآمدن آفتاب)

من می ستایم و ارج می گذارم و خشنود می کنم فرشته پاسبان پگاه (اوشهی ناای) پاک را.

من می ستایم و ارج می گذارم و خشنود می کنم آن سرور خانه (نمانا) که پاک و دادگستر و سازنده است.

من همآره و در همه حال اهورامزدا، پروردگار یکتا را می ستایم.

پس از خواندن نماز گاه بایسته، زرتشتیان نماز سروش باج، نیرنگ کشتی، ستایش خدا، تندرستی و برساد را می خوانند. به جز سروش باج بیشتر اوستاهای نام برده شده پازند است و پس از ساسانیان نوشته شده است.

گوشه ای از سروش باج که هر زرتشتی بایسته است که آن را به خوبی بداند همان نیایشهای اشم وهو و یتا اهو هستند. که در پیش در پاره های پیشتر به آنها نگاهی انداختیم.

پاره ای از نماز ستایش خدا که پس از نماز هر گاه باید خوانده شود:

ای اهورامزدا به یاری من آی من پرستنده اهورامزدا هستم. من پرستنده خرد نیک و پیرو زرتشت هستم. من خود را پیرو راستی و پشتیبان استوار در این دین می دانم و پیمان می گذارم که همه توان خود را در راه اندیشه نیک و گفتار نیک و کردار نیک به کار برم. من به دین والای مزدا پرستی که دور کننده جنگ، ناهماهنگی، دشمنی و استوار کننده هماهنگی و آشتی و دوستی است باور دارم.

همانگونه که خداوند راستی و دادگستر است، رهبر دنیایی نیز باید به خاطر راستی و داگستری اش برگزیده شود.

هنگامیکه پیروان دروغ مرا با خشم و نفرت تهدید می کنند، تنها تو ای اهورامزدا و نیروی اهورایی که تو با اندیشه و منش نیک به من داده ای و کردار نیک که باراستی و داد که قانون همیشگی توست، مرا نجات می دهد.

ای اهورا مزدا مرا یاری کن.

آن تیزرو ، توان بدنی و روانی را که در آفرینش تو برای پیروزی بر بدی ها ارزانی می دارد، تندرستی و شادمانی زندگی را به ما ارمغان می آورد، در زمان بی کران، و در زمانی که برابر با قانون دگرگون ناپذیر تو پایدار می ماند به من ارزانی دار.....

برگرفته از http://pashew.mihanblog.com