راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

معبد «آناهیتا» در کنگاور

خاموشی نیایشگاه آناهیتا و چشم به‌راهی برای ثبت جهانی
«آناهیتا» در کنگاور؛ دلشکسته و خسته
صبا حیدری :
در همسایگی بیستون، پرستشگاهی ساخته‌اند برای ایزدبانوی آناهیتا در دشتی پهناور، زیر سقف آسمان بلند، برسرراه فرهاد. پرستشگاهی ساخته‌اند برای ژرف شدن در پاکی‌های آب، در زلالی آب، در روانی آب. در همسایگی بیستون در نزدیکی هگمتانه سازه‌ای مانده است از هزاران سال پیش، از زمانی که «آناهیتا»(ایزد بانوی آب‌ها) با خود برکت آب را آورده بود.  
بنایی که نام بزرگ‌ترین بنای سنگی ایران را بر خود دارد در دشتی بر بلندی‌های کنگاور جا‌ی خوش کرده است و نامش را بر هر کوی و برزن در شهر کنگاور می‌توان دید اما دریغ از نشانی برای شناساندن راه در شهر مگر در نزدیکی نیایشگاه.
 برای رسیدن به نیایشگاه آناهیتا باید از شهر کنگاور به سوی باختر(:غرب) رفت تا حصاری سنگی با نرده‌های آهنی بلند تا رسیدن به اتاقکی کوچک و تابلویی رنگ و رو باخته برای شناساندن آناهیتا به بازدیدکنند‌گان. سربازی خسته از گرمای نیمروزی تابستان روی صندلی کهنه چرت می‌زند.400 تومان بهای بازدید از این سازه‌ی هزاران ساله است.
روبه‌رو‏، نیایشگاه آناهیتا است. نیمه‌ی راست راه که به نیایشگاه می‌رسد، دشتی است سوخته، کمی آن‌سوتر باغی است پر از درخت. سوی دیگر، سازه‌ای نیمه‌کاره و امروزی است که پیرامونش پر است از مصالح ساختمانی! مصالح ساختمانی جایی بیخ گوش آناهیتا، در حریم آناهیتا!
 از آناهیتا تنها چیزی که مانده است، چندتایی ستون نیمه‌شکسته و انبوهی سنگ است که برروی هم سوار شده‌اند و رستنی‌های خشکی که از هر گوشه‌ به بیرون سرک کشیده است. دیواره‌ای نیمه‌ویران اینجاست که از دو سو با پلکان به سمت بالا می‌رود.
 آن‌سوتر خانواده‌ای به بازدید آمده‌اند. پدر در برابر دید‌گان پسران با تاریخ زورآزمایی می‌کند؛ یکی از پایه‌ستون‌ها را در آغوش کشیده است. همسر با لبخند و غرور این زورآزمایی را در قاب تصویر ماندگار می‌کند. سرباز می‌آید و ستون را از این زورآزمایی می‌رهاند. گرما تاب و توان را از سرباز گرفته است. به سویش می‌روم و می‌پرسم؛ چرا اینجا راهنمایی ندارد؟ با لبخند تلخی می‌گوید که راهنما می‌خواهد چه چیز را نشان دهد این سنگ‌های شکسته را؟ از سرباز درباره‌‌ی سازه‌ی نیمه‌کاره‌ی ورودی می‌پرسم، می‌گوید؛ چندی است که می‌خواهند مسجد و سرویس بهداشتی همگانی بسازند اما این‌گونه رهایش کرده‌اند. می‌گوید که بازدیدکننده‌ی چندانی به اینجا نمی‌آید مگر در نوروز. برخی روزها هم جوان‌های محلی می‌آیند.
 سنگ‌های شکسته و کوچک‌تر در میان رستنی‌های خشک در هر گوشه‌ای دیده می‌شوند. بر سنگ‌های بزرگ‌تر و ستون‌های نیمه‌شکسته، رهگذران و بازدیدکنندگان نام خود را به زور کنده و یا نوشته‌اند. سرباز می‌گوید که برخی از ناآگاهان سنگ‌ها را با خود می‌برند. انگار که از ارزش این سازه هیچ خبر ندارند. سرباز می‌گوید برخی  تاریخ سرزمینشان را نمی‌شناسند و بر آن ارجی نمی‌نهند.
سرباز راست می‌گوید؛ به سادگی می شود اینجا تکه‌ای از تاریخ را با خود به یادگار برد. 
غروب‌های «آناهیتا» غم‌انگیز است. سرخی خورشید از میان ستون‌های شکسته، خودش را به زمین می‌رساند. آن‌چه که دشت را فراگرفته نه نیایشگاهی مانده از هزاره‌ها است و نه نمایانگر فرهنگ کهن مردمان این سرزمین. اینجا تنها ویرانه‌ای است به نام آناهیتا با یک دنیا برنامه‌ی اجرا نشده برای بهسازی(:مرمت) و باز‌سازی.
 
 

















آتشکده بیرچم

 نام محوطه:  بنای معروف به آتشکده پیرچم. Pircham

 

شماره ی بررسی: TG.4

مختصات جغرافیایی:                      UTM 39 S 322674    4079245                                  

ارتفاع از سطح آبهای آزاد:       393 m

موقعیت:  حدود 100 متری جنوب روستای پیرچم

 توصیف محوطه:

بنای معروف به آتشکده در حدود 100 متری روستای پیرچم، روی تپه ای بزرگ؛ مشرف بر رود خانه قزل اوزن قرار دارد. بخشهای زیادی از تپه ای که بنا در آن واقع است، گورستانی احتمالا از دوران متاخر اسلامی است. تپه از جنوب به رودخانه قزل اوزن منتهی می گردد. از شمال و شرق با خانه های روستا همجوار است و از غرب به رود خانه و کشتزار های حاشیه آن محدود می گردد. بنا دقیقا در منتهی الیه جنوب تپه قرار دارد. بنای پیرچم از دو بخش ساختمان مربع شکل گنبد دار و سازه ای تقریبا چلیپایی در شمال آن تشکیل شده است. بنای اصلی، ساختمان کوچک مربع شکلی است که با مصالح لاشه و قلوه سنگ و ملاط آهک ساخته شده است. ورودی بنا از شمال و از طریق درگاه کوچکی با طاق قوسی است. دروسط دیوار جنوبی داخل بنا، محرابی با طاق قوسی تعبیه شده است. بالای بنای چهارگوش گنبدی  قرار دارد که قسمت فوقانی آن تقریبا مسطح است. احتمالا گنبد بصورت نیم دایره ای بوده که در جریان مرمت به این شکل باز سازی شده است. گنبد با استفاده از چهار فیلپوش بر روی فضای چهار گوش قرار گرفته است. حد فاصل فیلپوش ها در هر ضلع طاق نماهای مثلثی کوچکی تعبیه شده است. یک پنجره کوچک مستطیلی در بخش جنوبی گنبد وجود دارد که نور داخل بنا از طریق آن تامین می شود. بخش الحاقی شمال بنا شامل یک فضای چلیپایی و دو فضای الحاقی کوچک دیگر است. این قسمت نیز با لاشه سنگ و آهک ساخته شده و در سالیان اخیر مرمت شده است. احتمالا این بخش نیز در گذشته مسقف بوده است. در مرکز این فضا بر اثر کاوش غیر مجاز و در عمق 20 سانتی متر ی از سطح بقایای یک کف گچی آشکار شده است. با توجه به وجود قطعات آجر دراطراف بنا احتمالا بخش هایی از بنا از آجر ساخته شده بود که در جریان مرمت کاملا از بین رفته است. هرچند مردم محلی بنا را آتشکده ای از دوران پیش از اسلام می دانند. اما با توجه به شواهد و مدارک موجود احتمالا بنا آرامگاهی از دوران میانی اسلام است. این بنا به شماره........... در تاریخ.......... در فهرست آثار ملی کشور با نام آتشکده پیرچم به ثبت رسیده است. 

یافته های سطحی: با توجه به دخل و تصرفات سالهای اخیر به جز قطعات شکسته آجر و لاشه سنگ و ملاط خشک شده چیز دیگری در پیرامون بنا دیده نمی شود.

 دوره های فرهنگی: با توجه به شواهد موجود و شکل و نقشه بنا که قابل مقایسه با بنا های دوره میانی اسلام است، احتمالا بنای پیرچم آرامگاهی از دوران میانی اسلام در کنار گورستانی از همین دوره و دوره متاخر اسلامی است.

چهار تاقی گیلوان

ام محوطه: چهار طاقی گیلوان ( آتشکده )

شماره ی بررسی: TG.21

مختصات جغرافیایی:                        UTM 39 S 333550    4074519                             

ارتفاع از سطح آبهای آزاد:       435m

موقعیت: 2 کیلومتری شمال شهر گیلوان


توصیف محوطه:

 بنای معروف به آتشکده گیلوان در 2 کیلومتری شمال شهر گیلوان ( به خط مستقیم )، در میان باغات و مزارع و در کنار امامزاده حیدر قرار گرفته است. در سمت شمال بنا و تقریبا چسبیده به آن تپه ای وجود دارد که بر سطح آن کمی سفال و لاشه سنگ پراکنده است. از شرق به باغات، از غرب به محوطه باز جلوی امامزاده و از جنوب غرب به بنای امامزاده حیدر منتهی می گردد. بنای موسوم به آتشکده گیلوان، چهار طاقی کوچکی است که با مصالح لاشه سنگ و ملاط آهک ساخته شده است. این بنا شامل چهار جرز نامتقارن و گنبدی کوچک بر روی آنها است. جرز ها مربع کامل نیستند و  ابعاد شان تقریبا 1×1 متر است. شاید یکسان نبودن جرز ها در نتیجه مرمت غیر اصولی سالیان اخیر بنا باشد. ابعاد بنا حدود4 ×4 و بلندی آن 60/2 متر است. طاق ها از نوع جناغی هستند و مستقیما بر روی جرز های چهار گانه قرار گرفته اند. با توجه به شکل قوسها، ابعاد و اندازه، قرار داشتن در نزدیکی گورستان قدیمی و امامزاده، این بنا احتمالا آرامگاهی از دوران میانی اسلام است.

 یافته های سطحی: فقط چند قطعه سفال ساده از تپه مجاور بنا یافت شد. 

 دوره های فرهنگی: بر اساس مطالعه سفالهای سطحی، این محوطه دارای آثاری از دوران میانی اسلام است.