آناهیتا، الهه نگهبان آب ایرانیان
«آناهیتا» به معنای پاک و دور از آلودگی در اعتقاد ایرانیان باستان الهه
آب، فرشته نگهبان چشمهها و باران و همچنین نماد باروری، عشق و دوستی بوده
است. این اعتقاد از دوران پیش از زرتشت در ایران وجود داشته و در دورانهای
بعدی هم مورد توجه قرار گرفته است.
بنای معبد آناهیتا در شهر کنگاور از شهرستانهای استان کرمانشاه قرار
دارد. این بنا بر روی تپهای با ارتفاع ۳۲ متر و در ابعاد ۲۰۹ متر در ۲۲۴
مترساخته شده است. ارتفاع ستونهای این بنا نسبت به قطر آنها سه به یک است و
این باعث شده در میان تمام معابد دنیا بی نظیر و منحصر به فرد باشد. معبد
آناهیتا دومین بنای سنگی ایران پس از تخت جمشید است. هرچند در مورد ماهیت
این بنا اختلاف نظر وجود دارد و برخی آنرا کاخ ناتمام خسرو پرویز
دانستهاند ولی نظریه معروفتر بنا را معبدی برای الهه آناهیتا میداند
* مسعودی در کتاب « مروج الذهب و معادن الجوهر » : به گفته گروه .... بیت الحرام از جمله هفت خانه بزرگ بود که به نام هفت ستاره بنا شده بود و خانه دیگری در اصفهان است که بالای کوهی است و آنرا مارس گویند . در آنجا بُت هایی بوده که « ویشتاسب » ( گشتاسب ) پادشاه ایرانی وقتی زرتشتی شد ، آنجا را آتشکده نمود و بُت ها را بیرون ریخت .
توضیح : 1- هفت ستاره مقدس باستان همان خورشید و ماه و پنج سیاره منظومه شمسی هستند . 2- چون در اوایل در خط عربی نقطه نمی گذاشتند کلمه « ماربین » را برخی بصورت « مارس » خوانده اند و به مرور یکی از اسامی این بنا شده که خصوصا در میان غربیان رواج بیشتری دارد .
* حمزه اصفهانی : طهمورث در اصفهان دو بنای بزرگ به نامهای « مهرین » و « سارویه » ساخت . اما مهرین بعدها نام روستایی شد . این کوه که اکنون آتشگاه خوانند از جمله بیوت عبادت بوده در عهد طهمورث و آنرا « مینودز » خوانده اند و بتان نهاده بودندی بسیار چنانکه از جمله شهرهای مشرق اینجا آمدندی به جمع کردن . تا روزهای کشتاسف ( گشتاسب ) که اسفندیار به فرمان پدر آنرا از بتان خالی کرد و آتشگاه کرد و هم بر آن بماند تا اسکندر آنرا خراب کرد و چنان آورده اند که طهمورث آنجا نهاده است ( مدفون است )
اردشیر ( همان بهمن پسر اسفندیار پسر طهمورث ) در یک روز در اصفهان سه آتشکده ساخت : یکی به هنگام برآمدن آفتاب به نام « شهر اردشیر » در جانب قلعه مارین . دوم به هنگام ظهر که خورشید در وسط آسمان است به نام « ذروان اردشیر » در قریه دارک از روستاهای خوار ( بُرخوار ) . سوم به هنگام غروب آفتاب به نام « مهر اردشیر » در قریه اردستان .
* ابن حقول : در اینجا پشته بزرگی چون کوه است که بر آن قلعه ای و آتشکده ای است و میگویند آتش آن از آتش های ازلی است .
* مافروخی در « محاسن اصفهان » از دژ ماربین که به آتشگاه ( بیت النار ) معروف است نام برده و میگوید چشم انداز آن ده فرسنگ در ده فرسنگ همه آب و سبزه و بوستان است و با عنوان « بردا و سلاما » یاد میکند . سپس اشاره دارد که دژ ماربین را حاکمی به نام « مهریزدان » که از ملوک الطوایف بود ساخته است .
توضیح : ملوک الطوایف بر اساس شاهنامه فردوسی همان اشکانیان هستند .
* حمدالله مستوفی در « نزهت القلوب » : در این ناحیت قلعه ای بود که طهمورث دیوبند ساخته است . آنرا آتشگاه گفته اند و در او بهمن ابن اسفندیار آتش خانه ساخته بود .
* باستانی پاریزی در « برهان قاطع » : ماربین همان ماربن و ماربانو است ، یعنی بانوی مادر . از بتخانه های قدیم اصفهان است که در آن ناهید را پرستش میکردند .
* جلال الدین همایی : معاویة ابن ابی سفیان شخصی به نام عبید الله ثقفی را برای تخریب و خاموش کردن آتشکده ها به اصفهان فرستاد که در واقع برای رشوه گرفتن بود نه برای تخریب . او قسمتی از آتشکده را خراب کرد و بعد از گرفتن رشوه فراوان به سیستان رفت به جهت آتشکده آنجا . و در این سفر چهل میلیون درهم بدست آورد . اما آتشکده ماربین در این زمان خاموش نشد و تا قرنها در آن آتش فروزان بود و اطرافش گبر نشین بودند .
* در کتابهای « محاسن اصفهان » و « کامل التواریخ » آمده است : در سال 319 فردی به نام لشگری از سرداران دیلمی با سپاهی بزرگ به اصفهان تاخت . سپاهیان او قلعه ماربین و آتشگاه را گرفتند و خود او که عقب تر بود با حاکم اصفهان درگیر شد و حاکم او را کشت . شعرا در این باره شعرها سرودند و اظهار شادی کردند که : کشت و زرع و گاو و گوسفند و آتشکده محفوظ ماند . این واقعه نشان میدهد که تا آن زمان آتشکده دایر و فروزان و مورد اهمیت بوده است .
* آخرین کسی که به صراحت خبر از روشن بودن آتش مقدس زرتشتی در آتشگاه داده ابن حقول بغدادی است و آنچه مسلم است تا اواسط سده پنجم آتش در این مکان روشن بوده است .
* احتمالا در زمان حمله های ترکان غزنوی و حکومت ترکان سلجوقی که هر دو سنی مذهب متعصب بودند آتشکده ها نابود شده چون از آن به بعد هیچ یک از مورخین در نوشته هایشان درباره آتشگاه از روشن بودن آتش سخنی نگفته اند .
* ابن اسفندیار در « تاریخ طبرستان » : در حدود 486 هجری فدائیان اسماعیلیه قلعه آتشکوه یا آتشگاه اصفهان را به تصرف در آوردند . محمد ابن ملکشاه پس از آنکه ارکان حکومت خود را استوار کرد ، در حدود 499 هجری به قلع و قمع جماعت باطنیه آتشگاه پرداخت .
* از برخی منابع بر می آید که بعد از حمله مغول تا زمان صفویه هم آتش در این مکان روشن بوده اما بطور قطع از صفویه به بعد دیگر آتشی در این مکان روشن نشد . و زرتشتیان نیز بر اثر فشارهای دولت صفوی به یزد و دیگر نقاط مهاجرت کردند .
* صادق هدایت : اگر این بنا به دست آدمها خراب نشده بود شاید تا صد سال دیگر هم خم به ابرویش نمی آورد . جاهایی را که خراب نکرده اند هنوز محکم و تمیز مانده است . در داخل هشت دری محرابی است به شکل مربع مستطیل مانند محراب مسجدها که دور آن از سنگ است و درون آن پُر شده . من یک تکه روزنامه از جیبم درآوردم و در محراب آتشکده آتش زدم که شعله کشید و خاکستر شد .
این پرستشگاه مانند مسجد و کلیسا دورش دیوار نداشته و چیزی را از کسی نمی پوشانیده ، مانند آتش ساده و پاکیزه بوده ، همان آتش جاودان نماینده پاکیزگی و زیبایی که به سوی اسمان زبانه میکشیده و در شبهای تار از دور دلهای افسرده را قوت میداده و از نزدیک با پیچ و خم دلربا با روان آنسان گفتگو میکرده ...
بر گرفته از کتاب « آتشگاه اصفهان » نوشته : یاغش کاظمی – ناشر : مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل - شهرداری اصفهان
آتشگاه اصفهان برگرفته از همازور |
کوه آتشگاه آتشکده و معبدی بزرگ جزو هفت آتشکده بزرگ ایران
منوچهر ارغوانی - آتشگاه اصفهان یا کوه آتشگاه از بناهای تاریخی شهر خمینی شهر و از یادگارهای ایران باستان است. این مجموعه دارای پیشینه تاریخیِ کهنی است و در زمانهای قدیم از آن بهره بردهاند.
آتشگاه اصفهان در غرب اصفهان و 8کیلومتری مرکز شهر در خیابان آتشگاه شهرستان خمینی شهر قرار دارد. این بنا در نزدیکی رودخانه زاینده رود، بر روی کوهی قرار دارد. از بلندای این تپه، تا کیلومترها از هر چهار سوی اصلی را میتوان به خوبی مشاهده کرد. این بنا قدیمیترین بنای اصفهان با سابقهی بیش از 7000 سال قدمت میباشد.
مهمترین خصوصیت آتشکدهها: 1- بر روی بلندی و مشرف بر کل منطقه 2- در میان باغها، مزارع و نعمتهای الهی 3- آب روان از یکطرف آن جاری است و آتشگاه اصفهان هر سه این خصوصیات را دارد. همچنین از آن با عنوان معبد «آیین مهر» و نیز معبد «آناهیتا» نیز یاد کردهاند. آتشگاه اصفهان یکی از سه اثر قدیمی به جا مانده از دوران باستان و از نظر بزرگی سومین اثر موجود در شهر اصفهان میباشد. و جزو هفت آتشکده بزرگ ایران در زمان قباد ساسانی بوده است.
این تپه از جنس سنگهای رسوبی است. تراز پایینی آن در ارتفاع ۱۶۱۰ متر از سطح دریا (حدود ۵۰ متر بالاتر از تراز مرکز شهر اصفهان) و فراز آن در ارتفاع ۱۷۱۵ متری از سطح دریا واقع شدهاست.
این تپه از نظر زمینشناسی در دوره کرتاسه تشکیل شده است. بافت ساختمانی این مجموعه از لایههای خشتی است. میان دو ردیف خشت را هم یک لایه نازک نی (که از رودخانه آورده میشده) قرار میدادند تا بر استحکامِ آن بیفزایند.
پایههای بزرگ و خشتی بنا تقریبن از میانهی تپهی آتشگاه آغاز میشوند و در بالا به ستونهایی محکم و قابل اعتماد تبدیل میشدند که در گذشته اتاقهایی نیز بر روی آنها قرار داشتهاست. در برخی جاها نیز بقایایی از راه پلههایی منظم و کنده شده در دل سنگ بهچشم میخورد که تا بالا ادامه داشته است اما امروزه از میان رفتهاند. در بالای تپه بنایی گرد ساخته شده که میتوان آنرا نقطه نهایی معماری این بنا معرفی کرد. بر روی تپه، هیچ بنایی بلندتر از آن ساخته نشدهاست. این اتاق دارای هشت گوشهاست و در هر گوشه یک پنجره هم رو به بیرون دارد. گفته میشود موبدان زرتشتی، آتش مقدس را در درونِ این اتاق قرار میدادهاند.
این مجموعه دارای اتاقها و ساختمانهایی در چهار جهت تپه بوده که تا زیر اتاقک آتشگاه ادامه مییافتهاند و البته اکنون تنها سازههای بخش شمالی و بخشی از قسمت شرقی سالم ماندهاند و بهنظر میرسد مربوط به بازسازی این بنا در دوره پهلوی باشند. بر روی برخی از خشتهای بهکار رفته در سازههای بخش شمالی میتوان عدد ۱۳۵۲ را دید که در قالب خشتها تعبیه شدهاست.
امروزه در نگهداری از این مجموعه توجهی صورت نمیگیرد. در بافت ساختمانهای این بنا میتوان سوراخهای زیادی را دید که به دست گنج یابان کنده شدهاست. بازدید کنندگان نیز خود باید راه بالا رفتن را انتخاب کنند و با توجه به ساختار تپه و خشتی بودنِ این سازه، سرعت تخریب بوسیله بازدیدکنندگان بیشتر میشود
ابن خردادبه در قرن سوم هجری در کتاب المسالک والممالک میگوید:« در قریه مارابین، قلعهای از بناهای طهمورث موجود است و در آن آتشکدهای ست.»
حمزه اصفهانی در قرن چهارم هجری در کتاب سنی ملوکالارض والانبیا پس از نام بردن از آتشکدههای اصفهان مینویسد: «کیاردشیر در شهر اصفهان، به یک روز سه آتشکده بنیاد گذاشت. یکی را به هنگام بر آمدن آفتاب در جانب «قلعه ماربین» (ماربین، مهربین یا آتشگاه امروزی) به نام آتشکده «شهر اردشیر»، دوم آتشکدهای به نام «ذروان اردشیر» به هنگام ظهر در «دارک» از روستاهای خوار (برخوار فعلی) و سوم آتشکده «مهر اردشیر» در روستای اردستان»
صادق هدایت در کتاب اصفهان نصف جهان درباره آن چنین نوشتهاست: «کوه آتشگاه، روز آبادیش، شکوه مخصوص داشتهاست. این پرستشگاه مانند مسجد و کلیسا دورش دیوار نداشته و چیزی را از کسی نمیپوشانیده. مانند آتش سره و پاکیزه بوده. همان آتش جاودان نماینده پاکیزگی و زیبایی که به سوی آسمان زبانه میکشیده و در شبهای تار، از دور، دلهای افسرده را قوت میداده و از نزدیک، با پیچ و خم دلربا، با روان انسان گفتگو میکرده.»
برخی از این مجموعه به عنوان یکی از «قصرهای شاهزادگان ساسانی» یاد کرده اند. برخی هم از آن به عنوان یک «دژ نظامی» یاد کرده اند که این مورد استفاده بیشتر در دوران اسلامی بوده است. اما شهرت و موقعیت محل، کیفیت و نقشه ساختمان و مصالح بکار رفته در این بنا همگی از دلایلی است که نشان میدهد این مکان بعنوان آتشکده و معبدی بزرگ استفاده میشده است.
منابع
یاغش کاظمی، آتشگاه اصفهان، مرکز اصفهانشناسی و خانه ملل
محمد رضا شایسته و منصور قاسمی، اصفهان بهشتی کوچک اما زمینی،
صادق هدایت. اصفهان نصف جهان.