راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

دومین بنای سنگی جهان معبد آناهیتا در شهر کنگاور



دومین بنای سنگی ایران رادیده اید؟

آناهیتا، الهه نگهبان آب ایرانیان
«آناهیتا» به معنای پاک و دور از آلودگی در اعتقاد ایرانیان باستان الهه آب، فرشته نگهبان چشمه‌ها و باران و همچنین نماد باروری، عشق و دوستی بوده است. این اعتقاد از دوران پیش از زرتشت در ایران وجود داشته و در دوران‌های بعدی هم مورد توجه قرار گرفته است.
بنای معبد آناهیتا در شهر کنگاور از شهرستان‌های استان کرمانشاه قرار دارد. این بنا بر روی تپه‌ای با ارتفاع ۳۲ متر و در ابعاد ۲۰۹ متر در ۲۲۴ مترساخته شده است. ارتفاع ستونهای این بنا نسبت به قطر آنها سه به یک است و این باعث شده در میان تمام معابد دنیا بی نظیر و منحصر به فرد باشد. معبد آناهیتا دومین بنای سنگی ایران پس از تخت جمشید است. هرچند در مورد ماهیت این بنا اختلاف نظر وجود دارد و برخی آنرا کاخ ناتمام خسرو پرویز دانسته‌اند ولی نظریه معروف‌تر بنا را معبدی برای الهه آناهیتا می‌داند



معبد آناهیتا بزرگترین بنای سنگی ایران است و شیوه ی ساخت معماری آن شامل رواق های سرپوشیده طویل در چهار سوی صحن وسیع مستطیل شکل ، تعداد زیادی ستون های تناور و کم ارتفاع در دو سوی رواق ها فضای کوچک مستطیل شکل در شرق صحن بزرگ ، در میان بنا های تاریخی و یادمانی کشور منحصر به فرد است.

بقایای این معبد عظیم با مساحتی قریب به 46 هزار متر مربع بر فراز صخره ای کم ارتفاع از نوع شیست ( سنگ سیلیس از انواع سنگ های آتشفشانی ) در شهر کنگاور و در استان کرمانشاه قرار دارد.محور اصلی ارتباطی همدان و کرمانشاه از ضلع غربی محوطه ی وسیع معبد می گذرد و دشت زیبای کنگاور زیر پای آن گسترده است.

معبد آناهیتا نیز همچون دیگر بنا های که بر بلندی ساخته شده است ، شیوه ی صفه سازی در دوران کهن در فلات ایران متداول بودته و در دوره های بعد نیز بنا های مهم پرستشگاهی و برخی بنا های حکومتی روی صفه بنا شده اند.

معبد آناهیتا - Anahita Temple

قدیمی ترین اشاره به آناهیتا را می توان در نوشته ی ایزیدورخاراکسی، جغرافیانویس یونانی یافت که در سال 37 میلادی از کنگاور گذشته و از آن به نام کونکوبار ( Concobar ) یاد کرده است. او بوجود معبدی برای نیایش الهه ی آرتمیس ( ایزد بانوی آناهیتا ) در این شهر اشاره کرده است . در متون مربوط به دوره اسلامی هم ساخت معبد را به خسرو پرویز نسبت داده اند در این متون از مسجد آدینه ای به نام مونس نیز باد شده که خلیفه عباسی آن را ساخته بود.یاقوت مولف معجم البلدان در قرن هفتم هجری هم از شهر کنگاور به نام کنکور ام برده است.ظاهراً قرار گیری در مسیر ارتباطی مراکز مهم تمدن های کهن بین النهرین و پارس و حاصلخیزی دشت کنگاور عامل رونق کنگاور در دوران کهن بوده است.

گذشته از این سیاحان اروپایی که در سده نوزده میلادی از معبد دیدار کرده اند و از آن به معبد نیایش ایزدبانوی آناهیتا یاد کرده اند .پژوهشگرانی چون هرتسفلد ، آندره گدار ، اشمیت و آرتور پوپ آناهیتا را معبد سلوکی پارتی به سبک معماری یونانی اعلام کرده اند.

نخستین بار در فاصله ی سال های 1347 – 1354 خورشیدی یک هئیت ایرانی به سرپرستی سیف ا... کام بخش فرد کاوش های باستان شناسی را در کنگاور آغاز کرد. در سال های بعدی ( 1377 ) نیز به طور متناوب کاوش های باستان شناسی در منطقه صورت گرفته است در این کاوش ها در میان قبور که اغلب آن ها متعلق به دوران پارتیان است . سکه های مربوط به فرهاد اول ( اشک پنجم ) و ارد ( اشک سیزدهم ) و همچنین اشیا و ابزار معاش و زیور آلات کشف شده اند و در عین حال در این مجموعه بیش از 200 علامت به عنوان علایم حجاری کشف شده که باستان شناسان مربوط به دوره های هخامنشی ، آرامیان و سامیان بین النهرین ، اشکانی و پهلوی ساسانی می دانند.



« وضعیت کالبدی بنا »
بنای آناهیتا چهار ضلعی مستطیل شکل و پهناوری آن به ابعاد 209 × 244 متر مربع است و هر ضلع ان دیواری به ضخامت 18.5 متر است که روی آن ردیفی از ستون های قطور قرار گرفته است . بلند ترین نقطه معبد 32 متر از سطح زمین ارتفاع دارد و اختلاف سطح بین دو نقطه ی منتهی الیه شمال غربی و جنوب غربی آن به 14 متر بالغ می شود.پیکره ی دیواره های سکو وسیع معبد عمدتاً با لاشه سنگ و ملات گچ ساخته شده است. اما نمای بیرونی آن ها با قطعات سنگی بزرگ پاکتراش چنان استادانه پرداخت شده که به ملات نیازی نداشته و به صورت خشکه چین است.

در ضلع جنوبی بنا پلکان دو طرفه ای به درازای 154 متر احداث شده که هر 2 تا 5 پله ی آن در یک بلوک سنگی تراشیده شده اند و پله های عظیم صفه تخت جمشید را تداعی می کنند . تعداد سنگ های پله در پلکان شرقی 26 و در پلکان غربی 21 عدد است . اما با توجه به ارتفاع دیواره های معبد رد این بخش که تنها 8.20 متر از آن باقی مانده است به تعیین تعداد پله ها بیشتر از تعداد کنونی بوده است.
معبد آناهیتا - Anahita Temple

در بخش شمال شرقی آناهیتا نیز دو ردیف موازی سنگ های تراشیده به کار رفته کهبر وجود یک فضای ورودی به عرض 2 متر در این بخش از بنا دلالت دارد.در مرکز بنا صفه ای در راستای شرقی و غربی ساخته شده است که 94 متر درازا و 9.30 متر پهنا و بین 3 تا 5 متر ارتفاع دارد . این صفه از لاشه سنگ های بزرگ که حداقل یکی از سطوح آن صاف بوده است و نمای ان با ملات گچ پوشیده شده اما در برخی از سطوح پایین دیوار حتی نشانی از آن باقی نمانده است.روی دیوار های این بنا به جز فاصله ی بین دو رشته ی پلکان جنوبی یک ردیف ستون قرار گرفته که کوتاه و قطورند فاصله ی ستون ها از محور تا محور 45 سانتی متر است . بلندای هر ستون شامل پایه ، ساقه و سرستون معادل 3.54 متر و قطر هر یک از ساقه های ستون های استوانه ای شکل 144 و گیلویی زیر پایه ی ستون 60 سانتی متر ارتفاع داشته و مجموعاً با بخش زیرین و زبزین به 475 متر می رسیده است.
معبد آناهیتا - Anahita Temple

نسبت قطر ستون به ارتفاع آن 3 به 4 و قطر و تناسب میان ارتفاع سر ستون و ایین آن 1 به 3 است. این قاعده بر خلاف سنت و نسیت های ستون سازی یونان در دوران « آرکائیک » و « کلاسیک » است.

سبک « دوریک » در معماری یونان عهد « آرکائیک » که نمونه بارز معماری و حجاری آن معبد « پوزنیدون » بوده و دارای ستون هایی که ارتفاع آن ها 4 برابر قطرشان است در حالیکه ابعاد یک واحد ستون در معبد آناهیتا متشکل از پایه + سر + میان ستون برابر 355 سانتی متر است و این اندازه برابر فاصله بین دو ستون و ضمناً معادل دو برابر قطر پایه ستون است . باید خاطر نشان کرد که ستون های آپادانا در مقایسه با ستون های آناهیتا ، کالبدی کشیده تربلند تر دارند و به عناصر تزیینی همچون گل و برگ و خطوطی برای تجسم احجام هنری و حیوانی مزینند .
معبد آناهیتا - Anahita Temple

به طور کلی در معبد آناهیتا ستون بندی بنا به صورت ردیفی و متوازی در جهار جنب محدوده ی خارجی بناست. در فضای میانی ، صحن باز و بسیار بزرگ بر فراز سکویی محصور بین ستون ها و فضای کوچک مستطیل شکلی در راستای شرقی – غربی قرار دارد که ان هم با مجموعه ای از ردیف های ستون های کوتاه سنگی محصور می شده و به اعتقاد بسیاری از باستان شناسان فضای اصلی معبد بوده است. همانطور که اشاره شد ستون ها در این معبد بر خلاف آپاداناهای داریوش و پاسارگاد ساده و بدون تزیین ، کوتاه و قطورند و غیر از یک ردیف گیلویی ( بالشتک ) چوبی سقف دیگری را ( برخلاف آپادانا ) تحمل نمی کرده است . در عین حال ستون های یاد شده به مثابه ی نرده ها و حفاظ تزیینی قابل بررسی و بذل توجه بسیارند.


نقشه های معبد ایزد بانوی آناهیتا
معبد آناهیتا - Anahita Temple

معبد آناهیتا - Anahita Temple

معبد آناهیتا - Anahita Temple

معبد آناهیتا - Anahita Temple

به رغم ارزش مجموعه آناهیتا و محصر به فرد بودن آن ، متاسفانه بیشترین تخریب وارد بر بنا در دوران اخیر از سوی مردمی صورت گرفته است که از سر نا آگاهی ، بیش از بلایای طبیعب و عوامل جوی ، در این زمینه اثر گذار بوده اند ، هنوز سالخوردگانی در کنگاور هستند که به یاد دارند سنگ های یکژارچه و سپید رنگ آناهیتا و آن ها را در گوی محلی « گچکن » می نامیده اند . حتی با اندکی جستجو در میان واحد های مسکونی بافت قدیم شهر می توان نشانه های بسیاری از سنگ های خوش تراش عظیم آناهیتا مدفون در بدنه ها و دیوار های ان ها یافت.
معبد آناهیتا - Anahita Temple

این میراث گرانقدر بنایی جاودانه واقه بر بلندای صخره ای مرتفع و شکل گرفته در یک مکان مقدس به شمار آورد که چون دیگر مکان های خاص و ویژه برگزاری ایین ایرانیان با حضور آب جاری در مرتفع ترین صفحات آن جذابیت و هیمنه ای کم نظیر داشته است. با این همه هنوز هم شامگاهان به وقت آرام گرفتن خورشید در ویرانه های عظیم آناهیتا و در میان ستون های ستبر بر جای مانده در آن می توان حضور روح اساطیری ایزد بانوی ایران باستان ( آرتمیس = آناهیتا = الهه آب )
را احساس کرد.

آتش گاه اصفهان در روایات

* مسعودی در کتاب « مروج الذهب و معادن الجوهر » : به گفته گروه .... بیت الحرام از جمله هفت خانه بزرگ بود که به نام هفت ستاره  بنا شده بود و خانه دیگری در اصفهان است که بالای کوهی است و آنرا مارس گویند . در آنجا بُت هایی بوده که « ویشتاسب » ( گشتاسب ) پادشاه ایرانی وقتی زرتشتی شد ، آنجا را آتشکده نمود و بُت ها را بیرون ریخت .

توضیح : 1- هفت ستاره مقدس باستان همان خورشید و ماه و پنج سیاره منظومه شمسی هستند . 2- چون در اوایل در خط عربی نقطه نمی گذاشتند کلمه « ماربین » را برخی بصورت « مارس » خوانده اند و به مرور یکی از اسامی این بنا شده که خصوصا در میان غربیان رواج بیشتری دارد .

* حمزه اصفهانی : طهمورث در اصفهان دو بنای بزرگ به نامهای « مهرین » و « سارویه » ساخت . اما مهرین بعدها نام روستایی شد . این کوه که اکنون آتشگاه خوانند از جمله بیوت عبادت بوده در عهد طهمورث و آنرا « مینودز » خوانده اند و بتان نهاده بودندی بسیار چنانکه از جمله شهرهای مشرق اینجا آمدندی به جمع کردن . تا روزهای کشتاسف ( گشتاسب ) که اسفندیار به فرمان پدر آنرا از بتان خالی کرد و آتشگاه کرد و هم بر آن بماند تا اسکندر آنرا خراب کرد و چنان آورده اند که طهمورث آنجا نهاده است ( مدفون است )

اردشیر ( همان بهمن پسر اسفندیار پسر طهمورث ) در یک روز در اصفهان سه آتشکده ساخت : یکی به هنگام برآمدن آفتاب به نام « شهر اردشیر » در جانب قلعه مارین . دوم به هنگام ظهر که خورشید در وسط آسمان است به نام « ذروان اردشیر » در قریه دارک از روستاهای خوار ( بُرخوار ) . سوم به هنگام غروب آفتاب به نام « مهر اردشیر » در قریه اردستان .

* ابن حقول : در اینجا پشته بزرگی چون کوه است که بر آن قلعه ای و آتشکده ای است و میگویند آتش آن از آتش های ازلی است .

* مافروخی در « محاسن اصفهان » از دژ ماربین که به آتشگاه ( بیت النار ) معروف است نام برده و میگوید چشم انداز آن ده فرسنگ در ده فرسنگ همه آب و سبزه و بوستان است و با عنوان « بردا و سلاما » یاد میکند . سپس اشاره دارد که دژ ماربین را حاکمی به نام « مهریزدان » که از ملوک الطوایف بود ساخته است .

توضیح : ملوک الطوایف بر اساس شاهنامه فردوسی همان اشکانیان هستند .

* حمدالله مستوفی در « نزهت القلوب » : در این ناحیت قلعه ای بود که طهمورث دیوبند ساخته است . آنرا آتشگاه گفته اند و در او بهمن ابن اسفندیار آتش خانه ساخته بود .

* باستانی پاریزی در « برهان قاطع » : ماربین همان ماربن و ماربانو است ، یعنی بانوی مادر . از بتخانه های قدیم اصفهان است که در آن ناهید را پرستش میکردند .

* جلال الدین همایی : معاویة ابن ابی سفیان شخصی به نام عبید الله ثقفی را برای تخریب و خاموش کردن آتشکده ها به اصفهان فرستاد که در واقع برای رشوه گرفتن بود نه برای تخریب . او قسمتی از آتشکده را خراب کرد و بعد از گرفتن رشوه فراوان به سیستان رفت به جهت آتشکده آنجا . و در این سفر چهل میلیون درهم بدست آورد . اما آتشکده ماربین در این زمان خاموش نشد و تا قرنها در آن آتش فروزان بود و اطرافش گبر نشین بودند .              

* در کتابهای « محاسن اصفهان » و « کامل التواریخ » آمده است : در سال 319 فردی به نام لشگری از سرداران دیلمی با سپاهی بزرگ به اصفهان تاخت . سپاهیان او قلعه ماربین و آتشگاه را گرفتند و خود او که عقب تر بود با حاکم اصفهان درگیر شد و حاکم او را کشت . شعرا در این باره شعرها سرودند و اظهار شادی کردند که : کشت و زرع و گاو و گوسفند و آتشکده محفوظ ماند . این واقعه نشان میدهد که تا آن زمان آتشکده دایر و فروزان و مورد اهمیت بوده است .

* آخرین کسی که به صراحت خبر از روشن بودن آتش مقدس زرتشتی در آتشگاه داده ابن حقول بغدادی است و آنچه مسلم است تا اواسط سده پنجم آتش در این مکان روشن بوده است .

* احتمالا در زمان حمله های ترکان غزنوی و حکومت ترکان سلجوقی که هر دو سنی مذهب متعصب بودند آتشکده ها نابود شده چون از آن به بعد هیچ یک از مورخین در نوشته هایشان درباره آتشگاه از روشن بودن آتش سخنی نگفته اند .

* ابن اسفندیار در « تاریخ طبرستان » : در حدود 486 هجری فدائیان اسماعیلیه قلعه آتشکوه یا آتشگاه اصفهان را به تصرف در آوردند . محمد ابن ملکشاه پس از آنکه ارکان حکومت خود را استوار کرد ، در حدود 499 هجری به قلع و قمع جماعت باطنیه آتشگاه پرداخت .

* از برخی منابع بر می آید که بعد از حمله مغول تا زمان صفویه هم آتش در این مکان روشن بوده اما بطور قطع از صفویه به بعد دیگر آتشی در این مکان روشن نشد . و زرتشتیان نیز بر اثر فشارهای دولت صفوی به یزد و دیگر نقاط مهاجرت کردند .

* صادق هدایت : اگر این بنا به دست آدمها خراب نشده بود شاید تا صد سال دیگر هم خم به ابرویش نمی آورد . جاهایی را که خراب نکرده اند هنوز محکم و تمیز مانده است . در داخل هشت دری محرابی است به شکل مربع مستطیل مانند محراب مسجدها که دور آن از سنگ است و درون آن پُر شده . من یک تکه روزنامه از جیبم درآوردم و در محراب آتشکده آتش زدم که شعله کشید و خاکستر شد .

این پرستشگاه مانند مسجد و کلیسا دورش دیوار نداشته و چیزی را از کسی نمی پوشانیده ، مانند آتش ساده و پاکیزه بوده ، همان آتش جاودان نماینده پاکیزگی و زیبایی که به سوی اسمان زبانه میکشیده و در شبهای تار از دور دلهای افسرده را قوت میداده و از نزدیک با پیچ و خم دلربا با روان آنسان گفتگو میکرده ...

بر گرفته از کتاب « آتشگاه اصفهان » نوشته : یاغش کاظمی – ناشر : مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل - شهرداری اصفهان

آتش‌گاه اصفهان

آتش‌گاه اصفهان
برگرفته از همازور

 کوه آتش‌گاه آتش‌کده و معبدی بزرگ جزو هفت آتش‌کده بزرگ ایران                کوه آتش‌گاه آتش‌کده و معبدی بزرگ 

        منوچهر ارغوانی -  آتش‌گاه اصفهان یا کوه آتش‌گاه از بناهای تاریخی شهر خمینی شهر و از یادگارهای ایران باستان است. این مجموعه دارای پیشینه تاریخیِ کهنی است و در زمانهای قدیم از آن بهره برده‌اند.

آتش‌گاه اصفهان در غرب اصفهان و 8کیلومتری مرکز شهر در خیابان آتش‌گاه شهرستان خمینی شهر قرار دارد. این بنا در نزدیکی رودخانه زاینده رود، بر روی کوهی قرار دارد. از بلندای این تپه، تا کیلومترها از هر چهار سوی اصلی را می‌توان به خوبی مشاهده کرد. این بنا قدیمی‌ترین بنای اصفهان با    سابقه‌ی بیش از 7000 سال قدمت می‌باشد.

مهم‌ترین خصوصیت آتش‌کده‌ها‌: 1- بر روی بلندی و مشرف بر کل منطقه‌ 2- در میان باغ‌ها، مزارع و نعمت‌های الهی‌ 3- آب روان از یک‌طرف آن جاری است و آتش‌گاه اصفهان هر سه این خصوصیات را دارد. هم‌چنین از آن با عنوان معبد «آیین مهر» و نیز معبد «آناهیتا» نیز یاد کرده‌اند. آتش‌گاه اصفهان یکی از سه اثر قدیمی ‌به جا مانده از دوران باستان و از نظر بزرگی سومین اثر موجود در شهر اصفهان می‌باشد. و جزو هفت آتش‌کده بزرگ ایران در زمان قباد ساسانی بوده است.

 

 

این تپه از جنس سنگ‌های رسوبی است. تراز پایینی آن در ارتفاع ۱۶۱۰ متر از سطح دریا (حدود ۵۰ متر بالاتر از تراز مرکز شهر اصفهان) و فراز آن در ارتفاع ۱۷۱۵ متری از سطح دریا واقع شده‌است.

این تپه از نظر زمین‌شناسی در دوره کرتاسه تشکیل شده است. بافت ساختمانی این مجموعه از لایه‌های خشتی است. میان دو ردیف خشت را هم یک لایه نازک نی (که از رودخانه آورده می‌شده) قرار می‌دادند تا بر استحکامِ آن بی‌فزایند.

پایه‌های بزرگ و خشتی بنا تقریبن از میانه‌ی تپه‌ی آتش‌گاه آغاز می‌شوند و در بالا به ستون‌هایی محکم و قابل اعتماد تبدیل می‌شدند که در گذشته اتاق‌هایی نیز بر روی آنها قرار داشته‌است. در برخی جاها نیز بقایایی از راه پله‌هایی منظم و کنده شده در دل سنگ به‌چشم می‌خورد که تا بالا ادامه داشته‌ است اما امروزه از میان رفته‌اند. در بالای تپه بنایی گرد ساخته شده که می‌توان آن‌را نقطه نهایی معماری این بنا معرفی کرد. بر روی تپه، هیچ بنایی بلندتر از آن ساخته نشده‌است. این اتاق دارای هشت گوشه‌است و در هر گوشه یک پنجره هم رو به بیرون دارد. گفته می‌شود موبدان زرتشتی، آتش مقدس را در درونِ این اتاق قرار می‌داده‌اند.

 

 

این مجموعه دارای اتاق‌ها و ساختمان‌هایی در چهار جهت تپه بوده که تا زیر اتاقک آتش‌گاه ادامه می‌یافته‌اند و البته اکنون تنها سازه‌های بخش شمالی و بخشی از قسمت شرقی سالم مانده‌اند و به‌نظر می‌رسد مربوط به بازسازی این بنا در دوره پهلوی باشند. بر روی برخی از خشت‌های به‌کار رفته در سازه‌های بخش شمالی می‌توان عدد‌ ۱۳۵۲ را دید که در قالب خشت‌ها تعبیه شده‌است.

امروزه در نگه‌داری از این مجموعه توجهی صورت نمی‌گیرد. در بافت ساختمان‌های این بنا می‌توان سوراخ‌های زیادی را دید که به دست گنج یابان کنده شده‌است. بازدید کنندگان نیز خود باید راه بالا رفتن را انتخاب کنند و با توجه به ساختار تپه و خشتی بودنِ این سازه، سرعت تخریب بوسیله بازدیدکنندگان بیش‌تر می‌شود

ابن خردادبه در قرن سوم هجری در کتاب المسالک والممالک می‌گوید:« در قریه مارابین، قلعه‌ای از بناهای طهمورث موجود است و در آن آتش‌کده‌ای ست.»

حمزه اصفهانی در قرن چهارم هجری در کتاب سنی ملوک‌الارض والانبیا پس از نام بردن از آتش‌کده‌های اصفهان می‌نویسد: «کی‌اردشیر در شهر اصفهان، به یک روز سه آتش‌کده بنیاد گذاشت. یکی را به هنگام بر آمدن آفتاب در جانب «قلعه ماربین» (ماربین، مهربین یا آتش‌گاه امروزی) به نام آتش‌کده «شهر اردشیر»، دوم آتش‌کده‌ای به نام «ذروان اردشیر» به هنگام ظهر در «دارک» از روستاهای خوار (برخوار فعلی) و سوم آتش‌کده «مهر اردشیر» در روستای اردستان»

صادق هدایت در کتاب اصفهان نصف جهان درباره آن چنین نوشته‌است: «کوه آتش‌گاه، روز آبادیش، شکوه مخصوص داشته‌است. این پرستش‌گاه مانند مسجد و کلیسا دورش دیوار نداشته و چیزی را از کسی نمی‌پوشانیده. مانند آتش سره و پاکیزه بوده. همان آتش جاودان نماینده پاکیزگی و زیبایی که به سوی آسمان زبانه می‌کشیده و در شب‌های تار، از دور، دل‌های افسرده را قوت می‌داده و از نزدیک، با پیچ و خم دل‌ربا، با روان انسان گفتگو می‌کرده.»

برخی از این مجموعه به عنوان یکی از «قصرهای شاه‌زادگان ساسانی» یاد کرده اند. برخی هم از آن به عنوان یک «دژ نظامی‌» یاد کرده اند که این مورد استفاده بیش‌تر در دوران اسلامی ‌بوده است. اما شهرت و موقعیت محل، کیفیت و نقشه ساختمان و مصالح بکار رفته در این بنا همگی از دلایلی است که نشان می‌دهد این مکان بعنوان آتش‌کده و معبدی بزرگ استفاده می‌شده است.

منابع

یاغش کاظمی، آتش‌گاه اصفهان، مرکز اصفهان‌شناسی و خانه ملل

محمد رضا شایسته و منصور قاسمی، اصفهان بهشتی کوچک اما زمینی،

صادق هدایت. اصفهان نصف جهان.