راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

دومین بنای سنگی جهان معبد آناهیتا در شهر کنگاور



دومین بنای سنگی ایران رادیده اید؟

آناهیتا، الهه نگهبان آب ایرانیان
«آناهیتا» به معنای پاک و دور از آلودگی در اعتقاد ایرانیان باستان الهه آب، فرشته نگهبان چشمه‌ها و باران و همچنین نماد باروری، عشق و دوستی بوده است. این اعتقاد از دوران پیش از زرتشت در ایران وجود داشته و در دوران‌های بعدی هم مورد توجه قرار گرفته است.
بنای معبد آناهیتا در شهر کنگاور از شهرستان‌های استان کرمانشاه قرار دارد. این بنا بر روی تپه‌ای با ارتفاع ۳۲ متر و در ابعاد ۲۰۹ متر در ۲۲۴ مترساخته شده است. ارتفاع ستونهای این بنا نسبت به قطر آنها سه به یک است و این باعث شده در میان تمام معابد دنیا بی نظیر و منحصر به فرد باشد. معبد آناهیتا دومین بنای سنگی ایران پس از تخت جمشید است. هرچند در مورد ماهیت این بنا اختلاف نظر وجود دارد و برخی آنرا کاخ ناتمام خسرو پرویز دانسته‌اند ولی نظریه معروف‌تر بنا را معبدی برای الهه آناهیتا می‌داند



معبد آناهیتا بزرگترین بنای سنگی ایران است و شیوه ی ساخت معماری آن شامل رواق های سرپوشیده طویل در چهار سوی صحن وسیع مستطیل شکل ، تعداد زیادی ستون های تناور و کم ارتفاع در دو سوی رواق ها فضای کوچک مستطیل شکل در شرق صحن بزرگ ، در میان بنا های تاریخی و یادمانی کشور منحصر به فرد است.

بقایای این معبد عظیم با مساحتی قریب به 46 هزار متر مربع بر فراز صخره ای کم ارتفاع از نوع شیست ( سنگ سیلیس از انواع سنگ های آتشفشانی ) در شهر کنگاور و در استان کرمانشاه قرار دارد.محور اصلی ارتباطی همدان و کرمانشاه از ضلع غربی محوطه ی وسیع معبد می گذرد و دشت زیبای کنگاور زیر پای آن گسترده است.

معبد آناهیتا نیز همچون دیگر بنا های که بر بلندی ساخته شده است ، شیوه ی صفه سازی در دوران کهن در فلات ایران متداول بودته و در دوره های بعد نیز بنا های مهم پرستشگاهی و برخی بنا های حکومتی روی صفه بنا شده اند.

معبد آناهیتا - Anahita Temple

قدیمی ترین اشاره به آناهیتا را می توان در نوشته ی ایزیدورخاراکسی، جغرافیانویس یونانی یافت که در سال 37 میلادی از کنگاور گذشته و از آن به نام کونکوبار ( Concobar ) یاد کرده است. او بوجود معبدی برای نیایش الهه ی آرتمیس ( ایزد بانوی آناهیتا ) در این شهر اشاره کرده است . در متون مربوط به دوره اسلامی هم ساخت معبد را به خسرو پرویز نسبت داده اند در این متون از مسجد آدینه ای به نام مونس نیز باد شده که خلیفه عباسی آن را ساخته بود.یاقوت مولف معجم البلدان در قرن هفتم هجری هم از شهر کنگاور به نام کنکور ام برده است.ظاهراً قرار گیری در مسیر ارتباطی مراکز مهم تمدن های کهن بین النهرین و پارس و حاصلخیزی دشت کنگاور عامل رونق کنگاور در دوران کهن بوده است.

گذشته از این سیاحان اروپایی که در سده نوزده میلادی از معبد دیدار کرده اند و از آن به معبد نیایش ایزدبانوی آناهیتا یاد کرده اند .پژوهشگرانی چون هرتسفلد ، آندره گدار ، اشمیت و آرتور پوپ آناهیتا را معبد سلوکی پارتی به سبک معماری یونانی اعلام کرده اند.

نخستین بار در فاصله ی سال های 1347 – 1354 خورشیدی یک هئیت ایرانی به سرپرستی سیف ا... کام بخش فرد کاوش های باستان شناسی را در کنگاور آغاز کرد. در سال های بعدی ( 1377 ) نیز به طور متناوب کاوش های باستان شناسی در منطقه صورت گرفته است در این کاوش ها در میان قبور که اغلب آن ها متعلق به دوران پارتیان است . سکه های مربوط به فرهاد اول ( اشک پنجم ) و ارد ( اشک سیزدهم ) و همچنین اشیا و ابزار معاش و زیور آلات کشف شده اند و در عین حال در این مجموعه بیش از 200 علامت به عنوان علایم حجاری کشف شده که باستان شناسان مربوط به دوره های هخامنشی ، آرامیان و سامیان بین النهرین ، اشکانی و پهلوی ساسانی می دانند.



« وضعیت کالبدی بنا »
بنای آناهیتا چهار ضلعی مستطیل شکل و پهناوری آن به ابعاد 209 × 244 متر مربع است و هر ضلع ان دیواری به ضخامت 18.5 متر است که روی آن ردیفی از ستون های قطور قرار گرفته است . بلند ترین نقطه معبد 32 متر از سطح زمین ارتفاع دارد و اختلاف سطح بین دو نقطه ی منتهی الیه شمال غربی و جنوب غربی آن به 14 متر بالغ می شود.پیکره ی دیواره های سکو وسیع معبد عمدتاً با لاشه سنگ و ملات گچ ساخته شده است. اما نمای بیرونی آن ها با قطعات سنگی بزرگ پاکتراش چنان استادانه پرداخت شده که به ملات نیازی نداشته و به صورت خشکه چین است.

در ضلع جنوبی بنا پلکان دو طرفه ای به درازای 154 متر احداث شده که هر 2 تا 5 پله ی آن در یک بلوک سنگی تراشیده شده اند و پله های عظیم صفه تخت جمشید را تداعی می کنند . تعداد سنگ های پله در پلکان شرقی 26 و در پلکان غربی 21 عدد است . اما با توجه به ارتفاع دیواره های معبد رد این بخش که تنها 8.20 متر از آن باقی مانده است به تعیین تعداد پله ها بیشتر از تعداد کنونی بوده است.
معبد آناهیتا - Anahita Temple

در بخش شمال شرقی آناهیتا نیز دو ردیف موازی سنگ های تراشیده به کار رفته کهبر وجود یک فضای ورودی به عرض 2 متر در این بخش از بنا دلالت دارد.در مرکز بنا صفه ای در راستای شرقی و غربی ساخته شده است که 94 متر درازا و 9.30 متر پهنا و بین 3 تا 5 متر ارتفاع دارد . این صفه از لاشه سنگ های بزرگ که حداقل یکی از سطوح آن صاف بوده است و نمای ان با ملات گچ پوشیده شده اما در برخی از سطوح پایین دیوار حتی نشانی از آن باقی نمانده است.روی دیوار های این بنا به جز فاصله ی بین دو رشته ی پلکان جنوبی یک ردیف ستون قرار گرفته که کوتاه و قطورند فاصله ی ستون ها از محور تا محور 45 سانتی متر است . بلندای هر ستون شامل پایه ، ساقه و سرستون معادل 3.54 متر و قطر هر یک از ساقه های ستون های استوانه ای شکل 144 و گیلویی زیر پایه ی ستون 60 سانتی متر ارتفاع داشته و مجموعاً با بخش زیرین و زبزین به 475 متر می رسیده است.
معبد آناهیتا - Anahita Temple

نسبت قطر ستون به ارتفاع آن 3 به 4 و قطر و تناسب میان ارتفاع سر ستون و ایین آن 1 به 3 است. این قاعده بر خلاف سنت و نسیت های ستون سازی یونان در دوران « آرکائیک » و « کلاسیک » است.

سبک « دوریک » در معماری یونان عهد « آرکائیک » که نمونه بارز معماری و حجاری آن معبد « پوزنیدون » بوده و دارای ستون هایی که ارتفاع آن ها 4 برابر قطرشان است در حالیکه ابعاد یک واحد ستون در معبد آناهیتا متشکل از پایه + سر + میان ستون برابر 355 سانتی متر است و این اندازه برابر فاصله بین دو ستون و ضمناً معادل دو برابر قطر پایه ستون است . باید خاطر نشان کرد که ستون های آپادانا در مقایسه با ستون های آناهیتا ، کالبدی کشیده تربلند تر دارند و به عناصر تزیینی همچون گل و برگ و خطوطی برای تجسم احجام هنری و حیوانی مزینند .
معبد آناهیتا - Anahita Temple

به طور کلی در معبد آناهیتا ستون بندی بنا به صورت ردیفی و متوازی در جهار جنب محدوده ی خارجی بناست. در فضای میانی ، صحن باز و بسیار بزرگ بر فراز سکویی محصور بین ستون ها و فضای کوچک مستطیل شکلی در راستای شرقی – غربی قرار دارد که ان هم با مجموعه ای از ردیف های ستون های کوتاه سنگی محصور می شده و به اعتقاد بسیاری از باستان شناسان فضای اصلی معبد بوده است. همانطور که اشاره شد ستون ها در این معبد بر خلاف آپاداناهای داریوش و پاسارگاد ساده و بدون تزیین ، کوتاه و قطورند و غیر از یک ردیف گیلویی ( بالشتک ) چوبی سقف دیگری را ( برخلاف آپادانا ) تحمل نمی کرده است . در عین حال ستون های یاد شده به مثابه ی نرده ها و حفاظ تزیینی قابل بررسی و بذل توجه بسیارند.


نقشه های معبد ایزد بانوی آناهیتا
معبد آناهیتا - Anahita Temple

معبد آناهیتا - Anahita Temple

معبد آناهیتا - Anahita Temple

معبد آناهیتا - Anahita Temple

به رغم ارزش مجموعه آناهیتا و محصر به فرد بودن آن ، متاسفانه بیشترین تخریب وارد بر بنا در دوران اخیر از سوی مردمی صورت گرفته است که از سر نا آگاهی ، بیش از بلایای طبیعب و عوامل جوی ، در این زمینه اثر گذار بوده اند ، هنوز سالخوردگانی در کنگاور هستند که به یاد دارند سنگ های یکژارچه و سپید رنگ آناهیتا و آن ها را در گوی محلی « گچکن » می نامیده اند . حتی با اندکی جستجو در میان واحد های مسکونی بافت قدیم شهر می توان نشانه های بسیاری از سنگ های خوش تراش عظیم آناهیتا مدفون در بدنه ها و دیوار های ان ها یافت.
معبد آناهیتا - Anahita Temple

این میراث گرانقدر بنایی جاودانه واقه بر بلندای صخره ای مرتفع و شکل گرفته در یک مکان مقدس به شمار آورد که چون دیگر مکان های خاص و ویژه برگزاری ایین ایرانیان با حضور آب جاری در مرتفع ترین صفحات آن جذابیت و هیمنه ای کم نظیر داشته است. با این همه هنوز هم شامگاهان به وقت آرام گرفتن خورشید در ویرانه های عظیم آناهیتا و در میان ستون های ستبر بر جای مانده در آن می توان حضور روح اساطیری ایزد بانوی ایران باستان ( آرتمیس = آناهیتا = الهه آب )
را احساس کرد.

کبوتر خانه های اصفهان



 
کبوتر خانه ها:
در گوشه و کنار استان اصفهان برج‌ها و کبوتر خانه‌هایی مخروطی شکل دیده می‌شودو افراد بی اطلاع را در مورد استفاده آنها به اشتباه می افتند، غالب افراد بر این باورندکه این برجها از دژهای قدیمی و مستحکم شهر بوده اما به کنجکاوی و پرسش در می یابندکه این برجها متعلق به کبوتران است و کبوتر خانه یا کفتر خانه نام دارد و قدمت بعضی از آنها به          3قرن می رسد که در طول این مدت عوامل فرسایش و گاهی بی توجهی مردم بیشتر آنها را ویران یا نیمه ویران ساخته است.
 شاردن جهانگرد معروف، در زمان خود تعداد این کبوتر خانه‌ها را 3000 برج می‌داند.
در ورزنه نیز تعداد زیادی کبوتر خانه وجود داشت که فعلاً تعداد آنها انگشت شمار است و استفاده‌ای از آنها نمی‌شود. در ورزنه از این کبوتر خانه‌ها و برج‌های بالای آن چندین استفاده می‌شد. از آنجایی که این کبوتر خانه‌ها بیشتر در مزارع واقع شده است، می‌توان به این نکته پی برد که در گذشته از فضله کبوتر به عنوان کود استفاده می‌کردند. بدین منظور ساختمان درونی کبوتر خانه‌ها را شبیه کندوی زنبور عسل درست می‌کردند تا کبوتران در آنجا زندگی کنند و غذای خود را از مزارع اطراف تأمین کنند و از طرف دیگر کشاورزان نیز هر چند وقت یکبار فضولات آنها را جمع آوری می‌کردند. یکی دیگر از موارد استفاده برج‌ها و کبوتر خانه‌ها وقتی بود که امنیت وجود نداشت و دزدان و راهزنان به روستاها و مزارع دستبرد می‌زدند و محصولات کشاورزان را غارت می‌کردند و در چنین مواقعی عده‌ای از روستائیان در داخل برج‌ها به نگهبانی از مزارع خود و اطرافیان مشغول می‌شدند.
شاردن جهانگرد می گوید:
"در حوالی اصفهان3000کبوتر خانه می شماردند و تمامی اینها چنانکه دیده ام بیشتر برای تحصیل کود ساخته شده است نه برای پرورش و تغذیه کبوتران. ایرانیان فضله پرندگان را "چلغوز" می نامند که به معنی محرک قوی می باشد."
در هنگام مسافرت شاردن به ایران در حدود 3000کبوتر خانه در خارج شهر اصفهان بوده است که در بعضی از آنها چهارده هزار کبوتر لانه کرده بوده اند. در سفرنامه شاردن دور نمایی از شهر های اصفهان و قمشه(شهررضا)نیز با کبوتر خانه های متعدد آن وجود دارد که در سفر نامه تاورینه نیز مناظری از اصفهان دوران صفوی وجود داردکه در یکی از آنها پنج برج مرتفع کبوتران دیده می شود.
مادام دیولافوا در زمان ناصر الدین شاه می نویسد:
دو طریقه دیگری هم برای فراهم کردن کود هست مالکین اطراف اصفهان در دهکده ها برجهای بزرگ و متعدی برای کبوتران صحرایی ساخته اند، کبوتر به قدری در اصفهان زیاد است که شخص تازه وارد تصور می کند که تمامی اهالی از گوشت تغذیه می کنند ولی اینطور نیست، این پرنده دعوت شده که اجتماعی تشکیل دهد و بیشتر در برج بماند و فضولاتی در آن بریزد و فضله کبوتر چون با خاک خرابه ها مخلوط شود برای پرورش خربزه و هندوانه معروف اصفهان کود بسیار مهم است، اما باید دانست که بهترین خربزه های اصفهان با کود بدست نمی آید، مطلوبترین آنها در بیابان و شوره زارها بعمل می آید و مرغوبی و عطر آنها مربوط به زمین است نه به فضله کبوتر.
در کتاب مسعودیه آمده است:
"برجای زیادی که کبوترخان باشند در اصفهان معمول است می سازند و این کبوتر خانها به شکل مخروطی است برج هستند و هزار تومان قیمت آن است و خرید و فروش می شود از صد تومانی الی سیصد تومانی اجاره آن است در حقیقت یک مستقلی است برای دلق کبوتر که به زراعت می دهند، این برجها می سازند و در تمام خاک اصفهان است صیاد رفته زیر این برجهای کبوتر می ایستد و با دور کردن، آنها را با تفنگ می زند اما کار هرکس نیست خیلی مشکل است. کتابی هم در علم کبوتر حبیب اله خان موسوی اصفهان نوشته و این کتاب در تربیب کبوتر و انواع و اقسام آن است،انوع  کبوتر ها را 70 نوع نام برده است."
ریچاردز انگلیسی: در سفر نامه خود خصوصیات کبوتر خانه ها را تشریح کرده و نحو استفاده از آنها را بدین صورت بیان نموده است:
"یکی از برجسته ترین و شگفت انگیزترین چیزها در حول و حوش اصفهان برجهای گرد و بلندی است که قسمت فوقانی آن دارای طرحهای زیبا و دل انگیزی می باشد. اینها شبیه برجهای گرد قصور قرون وسطی در انگلستان است.با این تفاوت که در بالای آنها اغلب دو یا سه برج یا مناره مشابه دیده می شود که به ترتیب هر یک از دیگری کوچکتر می گردد و تا آنجا که اندازه ی مرتفع ترین آنها به 60تا70 پا  می رسد.
این کبوتر خانه برای نگهداری کبوتران به منظور استفاده از کود حیوانی ساخته شده است، برجها اکنون مورد استفاده نیست و ویران شده ولی در عین حال ارزش این را دارد که از لحاظ معماری مورد ملاحظه و معاینه واقع شود و برخی از آنها طوری ویران شده که قسمتی از تمام ساختمان برج را می توان مشاهده کرد و دانست که معماران تا چه اندازه برای صرفه جویی در زمین استادی و مهارت به خرج داده اند، در مرکز ساختمان دو دیوار یک دیگر را به شکل زاویه ی قائمه قطع کرده و یک صلیب تشکیل داده اند هر دو دیوار مزبور و همچنین قسمت داخلی دیوارهای خارجی دارای حجره است، از هر اینچ(2.539سانتیمتر) استفاده شده به طوریکه این قسمت از برج عیناًٌ شبیه سطح  کندوی عسل است. درب این برج که نیمه ی ارتفاع آن واقع شده فقط سالی یک بار باز می شده وآن هم برای خارج کردن فضولات بوده است. در غیر این مواقع آن را مانند خود برج با آجر پوشانده و روی آن پوشانده می مالیدند، طرز آجر کاری پیش آمدگی لبه ی بام و مناره ها که سالم مانده است خیلی مزین و در ساختن آنها مفید بودن را مورد توجه قرار نداده اند. بعضی از آجر ها را مانند ردیف داندان و برخی دیگر را طوری ترتیب داده اند که مثلثی شکل درآمد است. دریچه های که در بالا به عنوان مدخل تعبیه شده همچنین محل خروج کبوترها شبیه طرح شطرنجی است."
در منطقه ی رویدشت بیشترین کبوتر خانه ی موجود که تعدادی از آنهابه کلی مخروبه و تعدادی نیمه ویران است در روستای اژیه دیده می شود و متاسفانه از تمام کبوتر خانه های شهر ورزنه تنها یک کبوتر خانه باقی مانده است.
کبوترخانه ها اعجاز معماری ایرانی
معماری داخلی کبوترخانه ها استثنایی است؛ عظمت این بناها هم به سبب سترگی و شکوه و هم به سبب تنوع در فرم اعجاب برانگیز است و این بناها مانند سایر آثار معماری ایرانی هم از عملکرد وافر و هم از فرم زیبایی پیروی کرده است
حبیب الله متحدین، کارشناس ارشد معماری معمار ایرانی به دلیل نگاه عالمانه به اقلیم و علم زیست شناسی، عجایبی حیرت برانگیز و ماندگار را در این سیاره خاکی تحت عنوان کبوترخانه های ایرانی خلق کرده و چه زیبا، این هماهنگی برجهای به رنگ خاک با سیاره خاکی در وحدت از روزگاران پیش به یادگار مانده است، که حقیقتاً سزاوار است به آنها برتر از عجایب هفتگانه عالم نگاه کرد.
متأسفانه کبوتر خانه های ایرانی، مانند بسیاری از مظاهر هنری ایران ناشناخته مانده است و این در حالی است که این برجهای زیبای کبوتران، به عنوان زیرساخت تأسیسات کشاورزی، تمامی سرای ایران را از کناره های شرقی دریاچه ارومیه گرفته تا کویریزد و میبد و برخی روستاهای نطنز و کاشان و نیز از جنوب خراسان و طبس گرفته تا گوشه و کنار شهرها و آبادی های این سرزمین (کبوترخانه ) حضوری پیوسته داشته است. تنها در حوالی اصفهان بیش از سه هزار برج زیبای کبوتر وجود داشته است؛ طراحی و عملکرد کبوترخانه ها، بسیار جالب و عالمانه بوده، به گونه ای که در جذب کبوتران و خلق زیستگاهی امن برای کبوتر، حیرت  برانگیز بوده است.
کبوترخانه ها مانند دژنظامی در برابر همه دشمنان کبوتر که کم هم نیستند، مقاوم و نفوذ ناپذیر بوده است. ساختار معماری کبوترخانه  به گونه ای بوده که نه تنها در برابر پرندگان شکارچی مانند قوش، جغد و کلاغ فکر و اندیشه گردیده، بلکه هرگز پرندگان مهاجم را نیز درون برجها راهی نبوده است؛ چرا که نحوه ساخت این کبوترخانه به گونه ای بوده که امنیت همراه با آرامش و آسایش کبوتران را تأمین می کرده است. دقت در اجرای این برجهای کبوتر، به حدی بوده است که درصد اشتباه ورود پرندگان مزاحم را به صفر می رسانیده، چرا که اگر حتی یک مورد پرنده یا حیوان مهاجمی به درون این کبوترخانه راه می یافت، هرگز هیچ کبوتری احساس امنیت نمی نمود و کبوترخانه خالی از حضور کبوتران می شد.
فضای داخلی کبوترخانه آن چنان امن و مفرح بود که گاهی محل تجمع حدود ۲۵ هزار کبوتر می شد. آشیانه ها آن چنان زیبا و منظم با مدول های یک شکل و از مصالح کاهگل ساخته شده بود که در تابستان بسیار خنک و به گونه ای بوده است که باد در فضای آن جاری (بادگیر) بوده و برعکس در زمستان گرم و از وزش بادهای سرد محلی در امان بوده است. همه این تمهیدات منجر به خلق این شاهکارهای معماری یعنی کبوترخانه های ایرانی شده است.
قطر سوراخهای ورودی کبوتران به داخل برجها به اندازه ای ساخته شده است که تنها کبوتران می توانستند وارد آن شوند و پرندگان مهاجم قادر به ورود به داخل آن نبودند. جالب توجه این که برای دقت یک اندازه بودن قطر سوراخهای کبوتر بویژه در کبوترخانه های سبک گلپایگان و خمین از تنوشه (لوله های سفالی) استفاده می شده تا سوراخها یکسان اجرا شود؛ نه بزرگتر بود که پرندگان مهاجم وارد شوند و نه کوچکتر که کبوتران بزرگتر نتوانند وارد کبوترخانه ها شوند.

دیگر از تجهیزات دفاعی کبوترخانه های ایرانی تمهیداتی بوده که در مقابل ورود گربه و روباه و تا حدی آدمیزاد و نیز مار و موش اعمال می شده است. موش گرچه مستقیماً دشمن کبوتر نبوده، اما با کانال  سازی در زیر پی ها، برجها را خالی و سوراخ می کرده و راهی را برای ورود سایر حیوانات شکارچی واز زیرزمین برای نفوذ مارها فراهم می ساخته است.
دفع دشمن در کبوترخانه ها
دیگر از تمهیداتی که ایرانیان در دفع دشمنان کبوتر و جذب کبوتران در کبوترخانه ها اندیشیده بودند عبارت بود از استفاده از بوی برخی از جانوران مانند گرگ و کفتار و بوی برخی از گیاهان مانند کندر و سراب برای محافظت کبوتران .در برخی از کبوترخانه های ایران از جمله روستاهای گلپایگان و خمین، سر گرگ و کفتار را در کبوترخانه می گذاشتند که هنوز هم تا این اواخر سرکفتاری در کبوترخانه رباط ابوالقاسم گلپایگان مشاهده می شد.
معماری زیبای کبوترخانه های ایرانی، همراه با عملکرد اقتصادی آن یعنی کارخانه ساخت مرغوب ترین کود شناخته شده در جهان بر کسی پوشیده نیست. از علوم دیگر در ساخت برجهای کبوتر همچون استفاده از دانش فیزیک با توجه به اصل تشدید ( رزنانس) به منظور توجه و پرواز همزمان دسته جمعی حدود ۱۴ هزار تا ۲۵ هزار کبوتر در اثر برخاستن ناگهانی که ارتعاشات بسیار قوی را به دنبال دارد، عالمانه بهره  برده شده است. هندسه و ریاضیات به خاطر به حداکثر رساندن سطح در حجمی ثابت و بهره گیری از اصول زیباشناختی آن چشم گیر است. دانش جانورشناسی و روانشناسی جانوری از دیگر علومی است که در ایجاد تجهیزات دفاعی کبوترخانه ونیز تمهیدات مکانیکی، بیولوژیکی و شیمیایی برای مبارزه با دشمنان کبوتر اعمال می شده. همچنین از علوم آب و هواشناسی، گیاه شناسی و سایر علوم بهره برده شده است.
معماری داخلی کبوترخانه ها
معماری داخلی کبوترخانه ها استثنایی است؛ عظمت این بناها هم به دلیل سترگی و شکوه و هم به دلیل تنوع در فرم اعجاب برانگیز است و این بناها مانند سایر آثار معماری ایرانی هم از عملکرد وافر و هم از فرم زیبایی پیروی کرده است.
طراحی و انتخاب سایت های دایره ای برای ساخت کبوترخانه  با فضاهای تو درتو در مقاومت بالای آن نقش داشته است. نقل شده است که مارها قادر به بالا رفتن از سطوح منحنی مانند استوانه نیستند، سیاح بزرگ فرانسوی در قسمتی از سفرنامه خود می نویسد:«کبوترخانه های عظیم ایران شش بار بزرگتر از بزرگترین پرورشگاههای ماست .این برجها را از آجر بنا می کنند و رویش را گچ و آهک می کشند و در تمام سطوح داخلی دیواره برج از بالا به پایین سوراخهایی تعبیه شده تا کبوتران در آنها آشیانه کنند.»
توجه به ابعاد طرح توسعه افقی و عمودی و ساخت کبوترخانه های پلکانی و طبقه طبقه بودن بنا، راحتی بازسازی و مرمت را به دنبال داشته است. در مناطق گرم و خشک که حضور آب جاری امکان پذیر نبوده، با احداث چاه و ایجاد جایگاههای «آبشخور» امکان استفاده کبوتران از آب را فراهم می ساختند.
کبوترخانه ها و سیاحان خارجی
کبوترخانه ایرانی مورد توجه بسیاری از سیاحان و گردشگران خارجی بوده که به اختصار اشارتی در این زمینه خواهد شد. این بطوطه مراکشی ظاهراً اولین سفرنامه  نویسی بوده که درباره کبوترخانه ایرانی سخن گفته است: او در سفر طولانی خود در حدود ۵ قرن قبل (۴۷۷ سال پیش) می گوید :این کبوترخانه ها را بین راه قریه فیلان و اصفهان دیده است: «فیلان قریه بزرگی است که بر روی رودخانه عظیمی ساخته شده و در کنار آن مسجد زییایی وجود دارد. آن روز تیر از وسط باغها و آبها و روستاهای زیبا که برجهای کبوتر زیادی داشت به مسیر خود ادامه دادیم و پسین روز به اصفهان رسیدیم...»
حدود دو قرن بعد (شاردن فرانسوی) با دقت فراوانی به موضوع کبوترخانه های ایرانی می پردازد. او یک جلد از ده جلد سیاحتنامه خود را به اصفهان پایتخت آن روز ایران اختصاص داده است و همان طور که خود گفته اصفهان را بهتر از پاریس می شناخته است. اودرباره کبوتر خانه های ایران می نویسد « من عقیده دارم که ایران مملکتی است که بهترین کبوترخانه های جهان در آنجا ساخته می شود. همه اینها برای به دست آوردن کود ساخته شده است و نه برای پرورش و تغذیه کبوتران.»او می نویسد: «ایرانیان، فضله این پرنده را «چلغور» می نامند که به معنی محرک و مقوی است که میوه های پررنگ و بو و خوشمزه ایران و اصفهان مدیون این کبوترخانه هاست.»
توماس هربرت درباره اصفهان و کبوترخانه های آن می نویسد : « اگر چه خانه های ایرانیان نظیف بود، ولی به هیچ وجه قابل قیاس با خانه  کبوترانشان (برجهای کبوتر) که ظاهری عجیب دارند، نبود» «اوژن فلاندن» می نویسد: «مابین جلفا و خرابه ها، چندین برج کبوتر یافت می شود. این برجها انسان را به خود جلب می کند... خیلی بزرگ، محکم و قشنگند.»
کبوترخانه ها و اقتصاد

اهمیت کبوترخانه در اقتصاد ایران چنان بوده است که غازان خان مغول در کنار سایر اقداماتی که برای احیای کشاورزی ایران انجام داد، فرمانهایی برای حفظ و بازسازی و نگهداری کبوتران و کبوترخانه ها صادر کرد و بی انصافی است که از این همه دانش و تحصیل این آثار بی بهره باشیم و هیچ کاری در خور عظمت آنها انجام ندهیم و هر روز شاهد فروریختن این مواریث فرهنگی و هنری باشیم. متأسفانه عملکرد پرسود این بناهای باارزش که در کار کشاورزی بنیادی حیاتی دارد، بر جامعه ما پنهان مانده است. این بناهای شگفت  آور، کارخانه ساخت مرغوبترین کود شناخته شده جهان هستند. جهانیان ایرانیان را حساس ترین انسانهای جهان معاصر در حفظ و حراست از آثار باستانی خویش می دانند، لذا بر ماست که چون گذشته در حفظ مواریث فرهنگی از جمله اندیشه دل سوزانه برای بازمانده این برجهای دل انگیز کبوتران که هر کدام یک جاذبه توریستی است، با یکدلی وهمکاری سازمان میراث فرهنگی کشور، سازمان ایرانگردی و جهانگردی، سازمان حفظ محیط زیست، وزارت جهاد کشاورزی، دانشکده های باستان شناسی و معماری و سایر سازمانهای مرتبط، همگی در حفظ این آثار اعجاز برانگیز معماری که زیرساخت ارتقاء صنعت کشاورزی این مرز و بوم است، همت کنیم و بدانیم که:

از «راه رفتن» بهتر از بیراه رفتن است، هر چند که راه دور باشد.

http://seyridariran.blogfa.com

معبد هندوها در بندر عباس


 

 

معبد هندوها یکی از آثار تاریخی و در عین حال جالب توجه شهر بندرعباس است که در خیابان امام خمینی و روبروی بازار روز قرار دارد. ساختمان این معبد، در سال ۱۳۱۰ ه. ق. در زمان حکومت محمد حسن خان سعدالملک حاکم وقت بندرعباس، از محل جمع آوری هدایای هندوها، توسط تجار هندی ساخته شده‌است.

معبد هندوها که در شهر بندر عباس واقع شده، در سال ۱۳۱۰ هجری قمری، در زمان حکومت محمد حسن‌خان سعدالملک احداث شده‌است. اساس ساختمان این معبد عبارت است از یک اتاق چهارگوش میانی که بر روی آن گنبدی قرار گرفته‌است. سبک معماری این گنبد را مقرنس‌های پیرامونی آن نه تنها از دیگر گنبدهای موجود در سواحل خلیج فارس، بلکه از گنبدهای سراسر ایران متفاوت می‌سازد. طرح این بنا کاملاً از معماری معابد هندی متإثر است. این معبد از جمله نشانه‌های معدود تاریخی بندرعباس است که توجه هر تازه واردی را به خود جلب می‌کند و امروزه در کنار یکی از خیابان‌های اصلی شهر قرار گرفته‌است.[۱]

معبد هندوها
یکی از نقاشی‌ها دیواری‌های معبد هندوها

این معبد برای نیازهای هندوهای مقیم شهر بندرعباس که از سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴ هـ ‎/ ش سکونت داشته و به کارهای تجاری می‌پرداختند ساخته شد که یکی از نقطه‌های مهم ارتباط فرهنگی و هنری میان ایران و هند است. هندوها پیروان مکتب برهمنی (کسانی که به خدایان برهما، ویشنو و تسیوا معتقدند) هستند و این معبد بنابر تحقیقات به عمل آمده متعلق به خدایان ویشنو است. وی با بیان این که در هند اغلب معابد برهمنی، سنگی است خاطر نشان کرد: معبد هندوها در بندرعباس طبق موقعیت جغرافیایی در زمان ساخت از لاشه سنگ، ملات گل و ساروج، سنگ‌های مرجانی خاک و گچ‌های ضخیم ماده و گچ لویی استفاده شده‌است.

طرح این بنا کاملاً از معماری معابد هندی متاثر است. این معبد از جمله نشانه‌های معدود تاریخی بندرعباس است که توجه هر تازه واردی را به خود جلب می‌کند.