نوشتهء هرالد هارونگ، شرکت مشاوره ای Harvest AS، نروژ- ترجمه کاملیا اکبری احتشامی | |
نیاز به بهبود مدیریت زمان پیتر دراکر سال های پیش گفت: به نظر من مدیران کارآمد کار خود را نه با فعالیت ها، بلکه با زمان، به نتیجه می رسانند. مدیران کارآمد می دانند که زمان عنصر محدود کننده است. در عین حال زمان مقیاسی برای تغییر و تناوب سلسله وقایع است. در جامعهء امروزی، تغییر، تنوع و پیچیدگی شتاب بیشتری گرفته اند و به همین خاطر توانمندی مهار تغییر – و زمان – متغیری کلیدی قلمداد می شود. دراکر معتقد بود که مدیران زمان خود را به درستی مدیریت نمی کنند و به زعم ما متخصصین نیز به همین مشکل مبتلا هستند. واقعیت این است که در جهان امروز محیط دانش مدار حاکم شده است؛ اما باز هم به گفتهء پیتر دراکر از زمان انقلاب صنعتی بیشتر درگیر مدیریت زمان در حوزه ای بوده ایم که کمترین اهمیت را داشته است: کار یدی یا دستی. در این حوزه تفاوت بین استفاده بهینه از زمان و یا اتلاف وقت در هزینه و کارآیی خلاصه می شود. "اما ما درگیر این مهم در حوزه ای که اهمیت فزاینده ای یافته، یعنی کارکنان دانش-محور و به ویژه مدیران، نشده ایم. در این حوزه تفاوت بین استفاده بهینه از زمان و اتلاف وقت کارآمدی و نتایج هستند." به همین خاطر تا آنجا که به کارکنان دانش-محور مربوط می شود مدیریت زمان امری حیاتی است. هدف عمدهء مدیریت زمان انجام کار کمتر و نیل به نتیجه و دست آورد بیشتر است. هدف دیگر داشتن زمان بیشتر به ویژه زمان مفید است. هدف سوم تصمیم گیری و واکنش به موقع است. واقعیت این است که هر سه این اهداف در مراحل پیشرفتهء توسعهء انسانی امکان پذیر است. در عین حال درکی مناسب از زمان نیز حیاتی است؛ بدین صورت که زمان دو بعد عینی و ذهنی دارد. زمان عینی آن چیزی است که با ساعت اندازه گیری می کنیم، و ناشی از گردش زمین به دور خورشید است. مقدار زمان عینی معین است و نسبیت ندارد، یعنی برای تمامی افراد یکسان است. اما زمان ذهنی، زمانی است که تجربه می کنیم، مورد استفاده قرار می دهیم و با استفاده از آن تسلسل تغییرات در زندگی خویش را اصطلاحاً متابولیزه می کنیم. زمان ذهنی جوانب مختلفی به خود می گیرد. آیا زمان را عاملی مثبت می دانیم؟ آیا گذر زندگی برایمان معنا دار است؟ آیا می توانیم اهدافی که برای خویش تعیین کرده ایم محقق سازیم؟ تاثیر زمان بر روی ما از لحاظ توسعه و سن چه بوده است؟ افراد تجربیات ذهنی متفاوتی از زمان دارند. دو بردار زمان هاوکینگ، فیزیکدان مشهور دو بردار از زمان را ارائه می دهد که گذشته را از زمان حال تفکیک می کند. در وهلهء نخست و به خاطر قانون دوم ترمودینامیک همه چیز در اطراف ما به سمت بی نظمی در حرکت است. به همین خاطر است که آهن زنگ می زند، چوب می پوسد و همواره باید محیط خود را تمیز و پاکیزه کنیم. به خاطر این قانون یک بردار ترمودینامیک وجود دارد که بیانگر جهت زمان به سمت افزایش بی نظمی است. در وهلهء دوم، بردار روانی وجود دارد، یعنی جهت زمان به سمت گذشته که می توانیم به یاد آوریم. هاوکینگ می گوید: "نشان داده ام که بردار روانی و بردار ترمودینامیک عمدتاً یکی هستند و جهت هر دو به یک سمت است، یعنی جهت کاهش نظم." خوشبختانه قانون دوم ترمودینامیک فقط در مورد سیستم های بسته صادق است. بنابر ترمودینامیک غیر تعادلی، سیستم های باز می توانند به سمت نظم فزاینده حرکت کنند و انسان یک سیستم باز است. با این وجود کل جهان هستی تابع قانون ترمودینامیک دوم است و انسان به عنوان سیستم باز تنها میتواند اثرگذاری محدودی بر روی آن داشته باشد. انشتین در نظریات خود ثابت کرد که زمان تنها برای افراد یا اشیائی که ثابت هستند حالت خطی دارد. اگر شیء یا فردی حرکت کند، زمان کند می شود، هر قدر سرعت بیشتر باشد زمان بیشتر کند می شود. در سرعت نور، زمان متوقف می شود. معمای دوقلو ها بیانگر نسبیت زمان به تعبیر انشتین است: "یکی از دوقلو ها بر روی زمین می ماند و دوقلوی دیگر با سرعت بسیار نزدیک به سرعت نور به یک سیاره مسافرت می کند و بازمی گردد. در چنین صورتی، دوقلوها به دو صورت مختلف پیر می شوند. دوقلوی مسافر هنوز جوان باقی می ماند اما برادر دیگر پیرمرد خواهد بود." زمان ذهنی هم نسبی است. علی رغم اینکه همه در یک جهان زندگی می کنیم و همه هفته ها و روزها را به یک میزان تجربه می کنیم، اما افراد مختلف زمان را بر حسب وضعیت روانی شان به صور مختلف تجربه می نمایند. برخی می توانند دست آوردهای بزرگی در طی عمرشان داشته باشندو برخی عملکرد متوسط و یا حتی پایین دارند. نکتهء جالب توجه این است که هر قدر بیشتر نگران زمان باشیم، فرصتمان کمتر می شود. در مورد موثر ساختن جلسات پیتر دراکر می گوید: "افراد باید حس کنند که وقت به وفور دارند. بنابراین می توانند سریعاً کار زیادی انجام دهند و همچنین وقت کافی به طور یکباره در اختیارشان قرار دارد و مکرراً کارشان قطع نمی شود." بدین ترتیب به میزانی که فرد آگاهی خود را توسعه می دهد از زمان خود بهتر بهره می برد. در عین حال باید توجه داشت که رضایت بر بهره گیری مناسب از وقت اثر مستقیم دارد. محققین مکرراً دریافته اند که رضایت شغلی و خوشنودی متغیرهایی هستند که به طول عمر و سلامت زندگی کمک می کنند و بدین ترتیب رضایت شغلی زمان بیشتری در اختیار ما قرار می دهد. از جانب دیگر خوشنودی و خوشحالی است تابعی از رشد مداوم. در مراحل اولیه رشد انسانی همه ما بیش از حد به محیط خود برای تعیین هویت، احساسات و جهت گیری خویش متکی هستیم، اما در مرحله خودشکوفایی فرد صرفاً به خویش متکی بوده و کاملاً مستقل فکر و عمل می کند. شخصیت این افراد حول حسی توسعه یافته نسبت به خویشتن خویش ایشان شکل می گیرد و قادرند نظرگاه های گسترده تر و مسئولیت های بزرگ تری را متقبل شوند. به میزانی که خویشتن درونی افراد توسعه یابد توانایی فرد برای مدیریت بهینه زمان بهبود پیدا می کند. افق دید فرد از کوتاه مدت به بلند مدت سوق یافته و از لحاظ حس شهودی، قابلیت تفویض و پردازش موازی ذهنی توسعه می یابد. افق بلند مدت ذهنی در عین حال بدین مفهوم است که کمتر محصور زمان و محدودیت های آن می شویم. به همین نحو توسعهء حس شهودی و بهره گیری از توان ناخودآگاه می تواند سرعت تصمیم گیری ما را افزایش داده و بدین لحاظ می باید روش های عینی و ذهنی تصمیم گیری را تواماً بکارگیریم. قابلیت تفویض به نوبه خود منجر به توسعهء کارگروهی، ارتباطات و ترغیب مدیریت بر خویش می شود که همهء این عوامل می تواند به صرفه جویی در وقت منجر گردد. پردازش موازی بدین مفهوم است که باید ذهن خود را آموزش دهیم تا به طور همزمان مسئله را از زوایا و سطوح مختلف ذهنی ارزیابی کند. |
معماری ایرانی که ابتدا در محدوده فلات ایران و سپس در حوزه نفوذ فرهنگ ایرانی شکل گرفت، همچون همه معماریهایی که ریشه در فرهنگ بومی دارند، به اقلیم توجه داشته و تا پایان دوره قاجار آثار با ارزشی از خود به جا گذاشته است
از جمله خصوصیات خانههای قدیمی در بیشتر شهرهای ایران مساحت زیاد آنهاست. سبک معماری آنها نیز به این صورت است که از دو قسمت اندرونی و بیرونی تشکیل شدهاند.
رنگهای به کار رفته در تزیینات ساختمانها متأثر از ویژگیهای اقلیم گرم و خشک بودهاند. مصالح ساختمانها، علاوه بر تواناییهای سازهای و توجه به مسائل اقتصادی و تأمین مصالح از نقاط نزدیک، بهترین شکل بهرهبرداری از انرژی محیط را نشان میدهند.
سازههای طاقی در این بناها نشان دهنده رابطه اقلیم و معماری هستند. حتی در نقوش تزیینی رد پای خورشید را به عنوان مهمترین عامل اقلیمی در نقوشی با نام شمسه و چرخ خورشید میتوان دید.
اغلب خانههای قدیمی و تاریخی از قسمتهای ذیل تشکیل شدهاند:
نمایی از سکو در خانههای قدیمی
سکو به محلی در دو سوی در ورودی، برای استراحت در هنگام انتظار برای ورود یا گفت و گو با همسایهها گفته میشود.
سر در ورودی هلال تزئینی روی در و تنها قسمت خارج از خانه است که اغلب
کاشیکاری دارد و معمولاّ طوری ساخته میشده که در زمستانها مانع از ریزش
برف و باران بوده و در تابستانها نیز مانعی برای تابش مستقیم آفتاب به
شمار میرفته است. در بالای سردر آیاتی از قرآن کریم یا عبارات مذهبی نوشته
میشد تا هنگام ورود و خروج از زیر آیات قرآنی یا روایات و عبارات دینی
عبور کنند.
در ورودی، در بیشتر خانههای سنتی، درهای ورودی دو لنگه و چوبی هستند و هر لنگه کوبهای نیز دارد. زنها حلقهای که صدای زیری داشت را به صدا در میآوردند و مردها کوبه چکشی شکل را که صدای بمیداشت.
هشتیها اغلب به شکل هشت ضلعی یا نیمه هشت ضلعی و یا بیشتر مواقع ۴ گوش است. هشتی دارای سقفی کوتاه و یک منفذ کوچک نور در سقف گنبدی شکل آن است و عموماّ سکوهائی برای نشستن در آن طراحی شده است.
نمایی از خانهای قدیمی در کاشان
هشتی برای انشعاب قسمتهای مختلف خانه و گاه برای دسترسی به چند خانه ساخته میشد. در خانههای بزرگ، اندرونی و اقامتگاههای خدمتکاران نیز به هشتی راه داشتند و اغلب برای جدا سازی آقایان و خانمها دو قسمتی ساخته میشد.
دالان راهروی باریکی بود که با پیچ و خم وارد شونده را از هشتی به حیاط خانه هدایت میکرد. پیچ و خم دالان برای رعایت حریم خصوصی خانه بود تا عابران نتواند سریعاً فعالیتهای جاری در حیاط را متوجه شوند.
حیاط در خانههای قدیمی مرکز و قلب ساختمان بوده است. حیاط مرکزی همراه با ایوان در هر سمت، ویژگی بود که از گذشتههای دور در معماری ایرانی به چشم میآمد.
همچنین حیاط محلی برای برگزاری مراسم مختلف نظیر مراسم مذهبی، عروسی و تجمع اقوام بود. معمولاً چهار گوش بوده. ابعاد حیات را تعداد و عملکرد فضاهای اطراف آن تعیین میکنند. هر حیاط معمولاً یک حوض و چند باغچه دارد که بسته به شرایط مختلف محلی نظیر آب و هوا و عوامل فرهنگی اشکال متفاوتی مییابد.
حوض و باغچه در حیاطسازی خانههای قدیمی معتبرترین عناصر به شمار میرفته است.
تالار عموماً فضائی بود با تزئینات بسیار زیبا و پرکار که در کنار اتاقهای ساده زندگی در خانههای سنتی کاملاً مشهود بود. تالار با گچبری، آئینهکاری، نقاشی روی گچ، مقرنس و با نقاشی روی چوب تزئین میشدند.
نشیمن، اتاقهائی بودند که نسبت به تالار اهمیت کمتری داشتند و از اتاقهای ساده مهمتر بودند. نشیمن، محل تجمع افراد خانواده و مهمانهای بسیار نزدیک به حساب میآمد این عناصر از نظر تزئینات بسیار ساده بودند.
نمایی از آشپزخانه در خانههای قدیمی
آشپزخانه معمولاً مربع یا مستطیل و نزدیک آب انبار و چاه آب ساخته میشد. در درون آشپزخانه، محلی برای پخت و پز، ذخیره چوب و تنور پخت نان و در درون دیوار آن تاقچهای برای قرار دادن ابزار آشپزی و غذا تعبیه میشده است.
نمایی از مطبخ در خانههای قدیمی
توالت و حمام معمولا در سطح پایینتری قرار میگرفتند. این عمل به دلیل سهولت در استفاده از آب و زهکشی آن و همچنین گرمای آن انجام میشد. حمام به دو بخش تقسیم میشد؛ یکی برای تعویض لباس (سر بینه) و دیگری برای شست وشو (گرم خانه).
جهت ساخت خانههای قدیمی تابع زاویه نور خورشید و قبله بوده است. هر وجه خانه برای فصل خاصی از سال مناسب بود و عناصری مانند تالار، بادگیر، پنج دری، سه دری و ارسی در شمار راه حلها بودند.
در اکثر قریب به اتفاق خانههای سنتی، محور اصلی بنا، محور شمالی جنوبی بودند و بهترین موقعیت را برای گرفتن نور خورشید داشتند تا در روزهای گرم تابستان از سایه و در زمستان از گرمای خورشید برخوردار باشند. فضاهای اصلی زندگی نیز در دو سمت شمالی و جنوب و فضاهائی که اهمیت کمتری داشتند، به خصوص فضاهای خدماتی در دو سمت شرق و غرب ساخته میشدند.
گودال باغچه یا باغچال در وسط حیاط مرکزی ساخته می شده و یک طبقه در داخل زمین فرو میرفته است. نمونههای این فضا در اقلیم های بسیار خشک کویری از جمله در کاشان، نایین و یزد دیده میشود. گودال باغچه علاوه بر تأمین خاک مورد نیاز خشتهای استفاده شده در بنا، امکان دسترسی به آب قناط را هم فراهم میکرده.
نمایی از طبقه زیرین در خانههای قدیمی
بام در معماری ایران به جرأت بخشی از فضای زندگی است و علاوه بر وجود حجمهای پیچیده و زیبا، به عنوان حیاط هم مورد استفاده قرار میگرفته است. در شهرهایی چون نایین در برخی از بناها با دیوارهای صندوقه چینی شده، اطراف بام را تا حدود یک متر و نیم بالا آورده و نوعی حیاط در بام بوجود میآوردند که در شبهای تابستان برای خواب استفاده میشده است. همچنین این دیوارها با سایه اندازی بر بخشی از بام در ساعات مختلف روز نقش اقلیمی ثانویهای نیز داشتهاند. چنین فضاهایی در مساجد نیز مورد استفاده بوده است.
سرابستان باغ کوچکی بوده که کنار خانه ساخته میشده و تأثیر اقلیمی زیادی بر خانه داشته است. نمونه بسیار خوب آن در کنار خانه پیر نیا در نایین در قسمت جنوبی حیاط وجود دارد، در واقع متمولین با ساختن چنین فضایی نوعی ییلاق در کنار خانه خود بوجود میآوردهاند.
اگرچه زمستان نشین پیش از آنکه نام فضای معینی باشد، به همه فضاهایی که در وجه شمالی حیاط ساخته میشوند تا از آفتاب زمستان که با زاویهای مایل به درون اتاقها میتابد استفاده کنند، گفته میشود، اما مجموعه معینی از فضاها با رابطهای خاص، مجموعه فضاهای زمستان نشین را تشکیل میدهند که عبارتند از سه دری، پنج دری و شکم دریده، که روی محور اصلی قرار میگرفتهاند و دو فضای ارتباطی که میتوانند راهرو یا تختگاه باشند و گوشوارههایی که از سه دری، اتاق ارسی یا تهرانی و اتاق دو دری تشکیل شدهاند و گوشههای این بخش را تشکیل میدهند.
فضای اصلی زمستان نشین روی محور اصلی قرار گرفته و برای ورود بیشتر نور خورشید اغلب پنجرههای آن را از ارسیهای بزرگ میساخته اند. داخل فضاهای مرکزی با توجه به بسته بودن فضا، تزیینات پیچیدهای چون قطارهای مقرنس و آیینه کاریهای بسیار پیچیده دیده میشود.
تابستان نشین نیز موقعیتی مانند زمستان نشین دارد با این تفاوت که در وجه جنوبی حیاط قرار گرفته است تا در تابستان از تابش مستقیم آفتاب در امان بماند و روی محور اصلی آن معمولاً فضای نیمه باز با تالار قرار میگیرد.
این تالارها و ایوان ها جز در مواقع بسیار سرد سال مهمترین فضایی زندگی در خانه بوده اند، و اگرچه همیشه تزیینات داشتهاند، اما با توجه به باز بودن و نفوذ گرد و خاک، از تزیینات بسیار پیچیده در آنها پرهیز و به نقوش ساده گچی در ترکیب با آجر یا سیم گل قناعت میشده است.
بهار خواب همان مهتابی است و در مناطقی از خراسان تخ بوم (تخت بوم) نیز نامیده میشود. این فضای بدون سقف در مجاورت حیاط و در طبقات بالاتر از اول ساخته میشده و شبهای تابستان در آن میخوابیدند و بسته به محل استقرار آن، در ساعاتی که دیوارهای اطراف بر آن سایه مناسب میانداخته از آن استفاده میشده. در بهار و پاییز در تمام ساعات روز و در تابستان شبها قابل استفاده بوده است.
این فضا در دوره قاجار به مساجد و مدرسهها نیز راه یافت و نمونههای زیبایی از آن را در مسجد سید اصفهان، مسجد سلطانی سمنان و مسجد سپهسالار تهران میتوان دید و در مناطق گرم و مرطوب چون دزفول و شوشتر جزء جدایی ناپذیر خانههای مسکونی است. تزیینات رایج این فضا از جنس تزیینات نمای رو به حیاط است.
اتاق کرسی در مجموعه زمستان نشین و اغلب در گوشههای این بخش که در و پنجره کمتری به حیاط دارند، ساخته میشده تا در زمستان با بستن در و پنجرهها بتوان آن را گرم کرد. در وسط اتاق، چال کرسی قرار داشته و ابعاد اتاق تابع ابعاد کرسی بوده، چون دیوارههای آن برای تکیه دادن مورد استفاده قرار میگرفتهاند. این فضا در همه خانههای اقلیم سرد و کوهستانی وجود دارد.
این اتاق در مناطق پر شیب در پشت اتاقها و داخل کوه کنده میشده و فاقد
پنجره بوده است. این بخش در خانههایی که حیاط بیرونی داشتند، گاه روی
محور اصلی که شکم دریده یا چلیپا بوده نیز قرار میگرفته است. در خانه
حیدرزاده تبریز اتاق کرسی الگوی شکم دریده دارد. که با توجه به استفاده این
اتاق در شب و در بخشهای خصوصی خانه تزیینات مفصلی ندارد. در خانه پیرنیا
در نایین این اتاق با استقرار در محور اصلی، تزییناتی بسیار ظریف با لایه
کاری گچی دارد.شاه نشین در داخل اندرونی قرار دارد و آفتاب خور است. به
همین دلیل بزرگتر و با اهمیتتر ساخته می شود.
و شاه نشین محسوب می شد.
نمایی از اتاق شاهنشین در خانههای قدیمی
شاه نشین اتاقی است با ارتفاع نسبتا بلند که معمولا ارتفاع آن ۲ برابر دیگر اتاقهای خانههای قدیمی است. در قسمت بالای این ارتفاع، سقف نیم گنبدی قرار میگیرد و چون ارتفاع زیاد بود باعث خنک شدن اتاق میشود.
شاه نشین ها با تزئینات خاصی نظیر نقاشی، شیر و شکر در زیر گنبد و در زمان قاجار با آیینه کاری همراه بوده است. گچبریهای نفیس به همراه تندبریها در اطراف اجاق و نقاشیهای شیشهها نیز از جمله این تزئینات به شمار میرود.
یک ارسی (پنجره) بالا رو، با شیشههای رنگی همراه با الحاقات مربوط به آن نیز در اتاق شاه نشین وجود دارد که اغلب ۳ دری یا ۵ دری بوده است.
پایاب محل دسترسی به آب قنات در حیاط خانهها و مساجد است و نمونههای عمومی آن نیز در شهرهایی همچون نایین به چشم میخورد. الگوی معمول آن هشتی است که با اتاق ترکی یا کلمبه پوشانده و در مسیر قنات در مرکز آن یک حوض ساخته میشود.
شوادان که شبادان، شبابیک، خشیان و باد کش نیز نامیده میشود به طور مشخص در شهرهای دزفول و شوشتر دیده میشود و زیر زمینی با عمق بسیار زیاد است. با توجه به ویژگی خاک این دو شهر، در واقع در دل زمین حفر میشود و معمولاً فاقد مصالح ساختمانی است و حداکثر در مواردی بخشهایی از دیواره آن را با گچ میپوشانند. سقف آن گنبدی و فاقد سازه است. در بالاترین قسمت سقف، سوراخی وجود دارد که معمولاً به کف حیاط می رسد.
این فضا که گاه ۶ تا ۷ متر در زیر زمین پایین میرود به زیر حریم مالکیتی خانه مجاور نیز نوفذ میکند. شوادانها علاوه بر مکش سوراخ بالا که موجب جریان هوا میشود، از پدیده نفوذ تأخیری فصول در زمین استفاده میکنند. در چنان عمقی معمولاً با دمای یک یا حتی دو فصل قبل روبرو هستیم. شوادان ها عملاً تزییناتی ندارند و اغلب الگوی فضای مشخصی در آنها دیده نمیشود، اما در نمونههای عالی الگوی شکم دریده یا چلیپا دارند.
شبستان در مساجد به عنوان نمازخانه در دو طرف گنبد خانه یا اطراف ایوانها شکل میگیرد و معمولاً در زمستان بیشتر استفاده میشود. به زیر زمین خانههای شوشتر و دزفول هم شبستان گفته میشود که معمولاً حدود ۱٫۵ تا ۲ متر در زمین فرو رفته و پنجرههایی به حیاط دارند و حد فاصل شوادان و طبقه اولاند. از این فضا در ساعاتی از روز در تابستان و در بهار و پاییز و در مواردی به عنوان انبار نیز استفاده میشود.
شناشیل مختص مناطق جنوبی ایران بخصوص بوشهر است و به نوعی بالکن به سمت بیرون خانه و روی معبر عمومی گفته میشود که با چوب ساخته شود و پیرامون آن با نردههای مشبک پوشیده شده باشد تا هوا به راحتی در آن جریان یابد. شناشیل در برخی از موارد سقف ندارد. نمونههایی از این فضا در برخی از خانههای شیراز نیز دیده شده است.
آب سرا به ساختمانهای ییلاقی گفته میشود که در میان استخر یا دریاچه و برای استفاده از رطوبت و چشم انداز آب ساخته میشدند. نمونههای زیبای آن شاه گلی در تبریز و چشمه علی دامغان هستند.
نمایی از کنده در خانههای قدیمی
کنده فضایی است که در دل زمین کنده شود. نمونههای زیبای آن روستای کندوان در اسکو و میمند هستند، ولی در بسیاری از خانههای کوهستانی، قسمتهای پشتی فضا را به شکل پستو در دل زمین میکندند که کیفیت اقلیمی بسیار مناسبی در زمستان و تابستان بوجود میآورد و گاهی به عنوان اتاق کرسی نیز استفاده میشده است.
اتاق بادگیر در تابستان نشین خانههای حاشیه کویر یا حاشیه دریای جنوب، علاوه بر تالار اصلی، در برخی موارد گوشوارهها نیز از جریان هوای بادگیر استفاده میکردهاند. اتاق بادگیر به هر فضایی در طبقه اول تابستان نشین که از هوای بادگیر استفاده کند گفته میشود. تزیینات این فضا همچون تزیینات ایوان است.
نمایی از تزیینات تالار خانههای قدیمی
معماری ایرانی که ابتدا در محدوده فلات ایران و سپس در حوزه نفوذ فرهنگ ایرانی شکل گرفت، همچون همه معماریهایی که ریشه در فرهنگ بومی دارند، به اقلیم توجه داشته و تا پایان دوره قاجار آثار با ارزشی از خود به جا گذاشته است
از جمله خصوصیات خانههای قدیمی در بیشتر شهرهای ایران مساحت زیاد آنهاست. سبک معماری آنها نیز به این صورت است که از دو قسمت اندرونی و بیرونی تشکیل شدهاند.
رنگهای به کار رفته در تزیینات ساختمانها متأثر از ویژگیهای اقلیم گرم و خشک بودهاند. مصالح ساختمانها، علاوه بر تواناییهای سازهای و توجه به مسائل اقتصادی و تأمین مصالح از نقاط نزدیک، بهترین شکل بهرهبرداری از انرژی محیط را نشان میدهند.
سازههای طاقی در این بناها نشان دهنده رابطه اقلیم و معماری هستند. حتی در نقوش تزیینی رد پای خورشید را به عنوان مهمترین عامل اقلیمی در نقوشی با نام شمسه و چرخ خورشید میتوان دید.
اغلب خانههای قدیمی و تاریخی از قسمتهای ذیل تشکیل شدهاند:
نمایی از سکو در خانههای قدیمی
سکو به محلی در دو سوی در ورودی، برای استراحت در هنگام انتظار برای ورود یا گفت و گو با همسایهها گفته میشود.
سر در ورودی هلال تزئینی روی در و تنها قسمت خارج از خانه است که اغلب
کاشیکاری دارد و معمولاّ طوری ساخته میشده که در زمستانها مانع از ریزش
برف و باران بوده و در تابستانها نیز مانعی برای تابش مستقیم آفتاب به
شمار میرفته است. در بالای سردر آیاتی از قرآن کریم یا عبارات مذهبی نوشته
میشد تا هنگام ورود و خروج از زیر آیات قرآنی یا روایات و عبارات دینی
عبور کنند.
در ورودی، در بیشتر خانههای سنتی، درهای ورودی دو لنگه و چوبی هستند و هر لنگه کوبهای نیز دارد. زنها حلقهای که صدای زیری داشت را به صدا در میآوردند و مردها کوبه چکشی شکل را که صدای بمیداشت.
هشتیها اغلب به شکل هشت ضلعی یا نیمه هشت ضلعی و یا بیشتر مواقع ۴ گوش است. هشتی دارای سقفی کوتاه و یک منفذ کوچک نور در سقف گنبدی شکل آن است و عموماّ سکوهائی برای نشستن در آن طراحی شده است.
نمایی از خانهای قدیمی در کاشان
هشتی برای انشعاب قسمتهای مختلف خانه و گاه برای دسترسی به چند خانه ساخته میشد. در خانههای بزرگ، اندرونی و اقامتگاههای خدمتکاران نیز به هشتی راه داشتند و اغلب برای جدا سازی آقایان و خانمها دو قسمتی ساخته میشد.
دالان راهروی باریکی بود که با پیچ و خم وارد شونده را از هشتی به حیاط خانه هدایت میکرد. پیچ و خم دالان برای رعایت حریم خصوصی خانه بود تا عابران نتواند سریعاً فعالیتهای جاری در حیاط را متوجه شوند.
حیاط در خانههای قدیمی مرکز و قلب ساختمان بوده است. حیاط مرکزی همراه با ایوان در هر سمت، ویژگی بود که از گذشتههای دور در معماری ایرانی به چشم میآمد.
همچنین حیاط محلی برای برگزاری مراسم مختلف نظیر مراسم مذهبی، عروسی و تجمع اقوام بود. معمولاً چهار گوش بوده. ابعاد حیات را تعداد و عملکرد فضاهای اطراف آن تعیین میکنند. هر حیاط معمولاً یک حوض و چند باغچه دارد که بسته به شرایط مختلف محلی نظیر آب و هوا و عوامل فرهنگی اشکال متفاوتی مییابد.
حوض و باغچه در حیاطسازی خانههای قدیمی معتبرترین عناصر به شمار میرفته است.
تالار عموماً فضائی بود با تزئینات بسیار زیبا و پرکار که در کنار اتاقهای ساده زندگی در خانههای سنتی کاملاً مشهود بود. تالار با گچبری، آئینهکاری، نقاشی روی گچ، مقرنس و با نقاشی روی چوب تزئین میشدند.
نشیمن، اتاقهائی بودند که نسبت به تالار اهمیت کمتری داشتند و از اتاقهای ساده مهمتر بودند. نشیمن، محل تجمع افراد خانواده و مهمانهای بسیار نزدیک به حساب میآمد این عناصر از نظر تزئینات بسیار ساده بودند.
نمایی از آشپزخانه در خانههای قدیمی
آشپزخانه معمولاً مربع یا مستطیل و نزدیک آب انبار و چاه آب ساخته میشد. در درون آشپزخانه، محلی برای پخت و پز، ذخیره چوب و تنور پخت نان و در درون دیوار آن تاقچهای برای قرار دادن ابزار آشپزی و غذا تعبیه میشده است.
نمایی از مطبخ در خانههای قدیمی
توالت و حمام معمولا در سطح پایینتری قرار میگرفتند. این عمل به دلیل سهولت در استفاده از آب و زهکشی آن و همچنین گرمای آن انجام میشد. حمام به دو بخش تقسیم میشد؛ یکی برای تعویض لباس (سر بینه) و دیگری برای شست وشو (گرم خانه).
جهت ساخت خانههای قدیمی تابع زاویه نور خورشید و قبله بوده است. هر وجه خانه برای فصل خاصی از سال مناسب بود و عناصری مانند تالار، بادگیر، پنج دری، سه دری و ارسی در شمار راه حلها بودند.
در اکثر قریب به اتفاق خانههای سنتی، محور اصلی بنا، محور شمالی جنوبی بودند و بهترین موقعیت را برای گرفتن نور خورشید داشتند تا در روزهای گرم تابستان از سایه و در زمستان از گرمای خورشید برخوردار باشند. فضاهای اصلی زندگی نیز در دو سمت شمالی و جنوب و فضاهائی که اهمیت کمتری داشتند، به خصوص فضاهای خدماتی در دو سمت شرق و غرب ساخته میشدند.
گودال باغچه یا باغچال در وسط حیاط مرکزی ساخته می شده و یک طبقه در داخل زمین فرو میرفته است. نمونههای این فضا در اقلیم های بسیار خشک کویری از جمله در کاشان، نایین و یزد دیده میشود. گودال باغچه علاوه بر تأمین خاک مورد نیاز خشتهای استفاده شده در بنا، امکان دسترسی به آب قناط را هم فراهم میکرده.
نمایی از طبقه زیرین در خانههای قدیمی
بام در معماری ایران به جرأت بخشی از فضای زندگی است و علاوه بر وجود حجمهای پیچیده و زیبا، به عنوان حیاط هم مورد استفاده قرار میگرفته است. در شهرهایی چون نایین در برخی از بناها با دیوارهای صندوقه چینی شده، اطراف بام را تا حدود یک متر و نیم بالا آورده و نوعی حیاط در بام بوجود میآوردند که در شبهای تابستان برای خواب استفاده میشده است. همچنین این دیوارها با سایه اندازی بر بخشی از بام در ساعات مختلف روز نقش اقلیمی ثانویهای نیز داشتهاند. چنین فضاهایی در مساجد نیز مورد استفاده بوده است.
سرابستان باغ کوچکی بوده که کنار خانه ساخته میشده و تأثیر اقلیمی زیادی بر خانه داشته است. نمونه بسیار خوب آن در کنار خانه پیر نیا در نایین در قسمت جنوبی حیاط وجود دارد، در واقع متمولین با ساختن چنین فضایی نوعی ییلاق در کنار خانه خود بوجود میآوردهاند.
اگرچه زمستان نشین پیش از آنکه نام فضای معینی باشد، به همه فضاهایی که در وجه شمالی حیاط ساخته میشوند تا از آفتاب زمستان که با زاویهای مایل به درون اتاقها میتابد استفاده کنند، گفته میشود، اما مجموعه معینی از فضاها با رابطهای خاص، مجموعه فضاهای زمستان نشین را تشکیل میدهند که عبارتند از سه دری، پنج دری و شکم دریده، که روی محور اصلی قرار میگرفتهاند و دو فضای ارتباطی که میتوانند راهرو یا تختگاه باشند و گوشوارههایی که از سه دری، اتاق ارسی یا تهرانی و اتاق دو دری تشکیل شدهاند و گوشههای این بخش را تشکیل میدهند.
فضای اصلی زمستان نشین روی محور اصلی قرار گرفته و برای ورود بیشتر نور خورشید اغلب پنجرههای آن را از ارسیهای بزرگ میساخته اند. داخل فضاهای مرکزی با توجه به بسته بودن فضا، تزیینات پیچیدهای چون قطارهای مقرنس و آیینه کاریهای بسیار پیچیده دیده میشود.
تابستان نشین نیز موقعیتی مانند زمستان نشین دارد با این تفاوت که در وجه جنوبی حیاط قرار گرفته است تا در تابستان از تابش مستقیم آفتاب در امان بماند و روی محور اصلی آن معمولاً فضای نیمه باز با تالار قرار میگیرد.
این تالارها و ایوان ها جز در مواقع بسیار سرد سال مهمترین فضایی زندگی در خانه بوده اند، و اگرچه همیشه تزیینات داشتهاند، اما با توجه به باز بودن و نفوذ گرد و خاک، از تزیینات بسیار پیچیده در آنها پرهیز و به نقوش ساده گچی در ترکیب با آجر یا سیم گل قناعت میشده است.
بهار خواب همان مهتابی است و در مناطقی از خراسان تخ بوم (تخت بوم) نیز نامیده میشود. این فضای بدون سقف در مجاورت حیاط و در طبقات بالاتر از اول ساخته میشده و شبهای تابستان در آن میخوابیدند و بسته به محل استقرار آن، در ساعاتی که دیوارهای اطراف بر آن سایه مناسب میانداخته از آن استفاده میشده. در بهار و پاییز در تمام ساعات روز و در تابستان شبها قابل استفاده بوده است.
این فضا در دوره قاجار به مساجد و مدرسهها نیز راه یافت و نمونههای زیبایی از آن را در مسجد سید اصفهان، مسجد سلطانی سمنان و مسجد سپهسالار تهران میتوان دید و در مناطق گرم و مرطوب چون دزفول و شوشتر جزء جدایی ناپذیر خانههای مسکونی است. تزیینات رایج این فضا از جنس تزیینات نمای رو به حیاط است.
اتاق کرسی در مجموعه زمستان نشین و اغلب در گوشههای این بخش که در و پنجره کمتری به حیاط دارند، ساخته میشده تا در زمستان با بستن در و پنجرهها بتوان آن را گرم کرد. در وسط اتاق، چال کرسی قرار داشته و ابعاد اتاق تابع ابعاد کرسی بوده، چون دیوارههای آن برای تکیه دادن مورد استفاده قرار میگرفتهاند. این فضا در همه خانههای اقلیم سرد و کوهستانی وجود دارد.
این اتاق در مناطق پر شیب در پشت اتاقها و داخل کوه کنده میشده و فاقد
پنجره بوده است. این بخش در خانههایی که حیاط بیرونی داشتند، گاه روی
محور اصلی که شکم دریده یا چلیپا بوده نیز قرار میگرفته است. در خانه
حیدرزاده تبریز اتاق کرسی الگوی شکم دریده دارد. که با توجه به استفاده این
اتاق در شب و در بخشهای خصوصی خانه تزیینات مفصلی ندارد. در خانه پیرنیا
در نایین این اتاق با استقرار در محور اصلی، تزییناتی بسیار ظریف با لایه
کاری گچی دارد.شاه نشین در داخل اندرونی قرار دارد و آفتاب خور است. به
همین دلیل بزرگتر و با اهمیتتر ساخته می شود.
و شاه نشین محسوب می شد.
نمایی از اتاق شاهنشین در خانههای قدیمی
شاه نشین اتاقی است با ارتفاع نسبتا بلند که معمولا ارتفاع آن ۲ برابر دیگر اتاقهای خانههای قدیمی است. در قسمت بالای این ارتفاع، سقف نیم گنبدی قرار میگیرد و چون ارتفاع زیاد بود باعث خنک شدن اتاق میشود.
شاه نشین ها با تزئینات خاصی نظیر نقاشی، شیر و شکر در زیر گنبد و در زمان قاجار با آیینه کاری همراه بوده است. گچبریهای نفیس به همراه تندبریها در اطراف اجاق و نقاشیهای شیشهها نیز از جمله این تزئینات به شمار میرود.
یک ارسی (پنجره) بالا رو، با شیشههای رنگی همراه با الحاقات مربوط به آن نیز در اتاق شاه نشین وجود دارد که اغلب ۳ دری یا ۵ دری بوده است.
پایاب محل دسترسی به آب قنات در حیاط خانهها و مساجد است و نمونههای عمومی آن نیز در شهرهایی همچون نایین به چشم میخورد. الگوی معمول آن هشتی است که با اتاق ترکی یا کلمبه پوشانده و در مسیر قنات در مرکز آن یک حوض ساخته میشود.
شوادان که شبادان، شبابیک، خشیان و باد کش نیز نامیده میشود به طور مشخص در شهرهای دزفول و شوشتر دیده میشود و زیر زمینی با عمق بسیار زیاد است. با توجه به ویژگی خاک این دو شهر، در واقع در دل زمین حفر میشود و معمولاً فاقد مصالح ساختمانی است و حداکثر در مواردی بخشهایی از دیواره آن را با گچ میپوشانند. سقف آن گنبدی و فاقد سازه است. در بالاترین قسمت سقف، سوراخی وجود دارد که معمولاً به کف حیاط می رسد.
این فضا که گاه ۶ تا ۷ متر در زیر زمین پایین میرود به زیر حریم مالکیتی خانه مجاور نیز نوفذ میکند. شوادانها علاوه بر مکش سوراخ بالا که موجب جریان هوا میشود، از پدیده نفوذ تأخیری فصول در زمین استفاده میکنند. در چنان عمقی معمولاً با دمای یک یا حتی دو فصل قبل روبرو هستیم. شوادان ها عملاً تزییناتی ندارند و اغلب الگوی فضای مشخصی در آنها دیده نمیشود، اما در نمونههای عالی الگوی شکم دریده یا چلیپا دارند.
شبستان در مساجد به عنوان نمازخانه در دو طرف گنبد خانه یا اطراف ایوانها شکل میگیرد و معمولاً در زمستان بیشتر استفاده میشود. به زیر زمین خانههای شوشتر و دزفول هم شبستان گفته میشود که معمولاً حدود ۱٫۵ تا ۲ متر در زمین فرو رفته و پنجرههایی به حیاط دارند و حد فاصل شوادان و طبقه اولاند. از این فضا در ساعاتی از روز در تابستان و در بهار و پاییز و در مواردی به عنوان انبار نیز استفاده میشود.
شناشیل مختص مناطق جنوبی ایران بخصوص بوشهر است و به نوعی بالکن به سمت بیرون خانه و روی معبر عمومی گفته میشود که با چوب ساخته شود و پیرامون آن با نردههای مشبک پوشیده شده باشد تا هوا به راحتی در آن جریان یابد. شناشیل در برخی از موارد سقف ندارد. نمونههایی از این فضا در برخی از خانههای شیراز نیز دیده شده است.
آب سرا به ساختمانهای ییلاقی گفته میشود که در میان استخر یا دریاچه و برای استفاده از رطوبت و چشم انداز آب ساخته میشدند. نمونههای زیبای آن شاه گلی در تبریز و چشمه علی دامغان هستند.
نمایی از کنده در خانههای قدیمی
کنده فضایی است که در دل زمین کنده شود. نمونههای زیبای آن روستای کندوان در اسکو و میمند هستند، ولی در بسیاری از خانههای کوهستانی، قسمتهای پشتی فضا را به شکل پستو در دل زمین میکندند که کیفیت اقلیمی بسیار مناسبی در زمستان و تابستان بوجود میآورد و گاهی به عنوان اتاق کرسی نیز استفاده میشده است.
اتاق بادگیر در تابستان نشین خانههای حاشیه کویر یا حاشیه دریای جنوب، علاوه بر تالار اصلی، در برخی موارد گوشوارهها نیز از جریان هوای بادگیر استفاده میکردهاند. اتاق بادگیر به هر فضایی در طبقه اول تابستان نشین که از هوای بادگیر استفاده کند گفته میشود. تزیینات این فضا همچون تزیینات ایوان است.
نمایی از تزیینات تالار خانههای قدیمیhttp://www.iranvij.ir/