راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

نام‌های خاص و کارکردهای جامعه‌شناختی در گات ها


 یزدان صفایی
 گات‌ها به عنوان سروده‌های زرتشت سپیتمان، کهن‌ترین بخش اوستا از نظر دستور زبان به کار رفته در آن به شمار می‌آید. در این سروده‌های مقدس، شمار اندکی نام خاص باقی مانده است. هدف این مقاله، شناساندن و ارائه‌ی این نام‌ها و برخی نام‌های عمومی دیگر خواهد بود و از این طریق، کارکردهای جامعه‌شناختیِ گات‌ها مورد شناسایی و بررسی قرار گیرد. طبیعتاً نام «زرتشت» بیش از دیگر نام‌ها در گات‌ها تکرار شده است. در مجموع ۱۴ بار در بند ۸ از هات ۲۹، بندهای ۸ و ۱۶ از هات ۴۳، بندهای ۱۳ و ۱۴ و ۱۹ از هات ۴۶، بند ۱۲ از هات ۴۹، بند ۶ از هات ۵۰، بندهای ۱۱ و ۱۲ و ۱۵ از هات ۵۱، و همچنین بندهای ۱ و ۲ و ۳ از هات ۵۳، نام این پیامبر در این کتاب دینی آورده شده است. در بند ۸ از هات ۴۳، زرتشت، «دشمن سرسخن دُروَندان و پناه نیرومند اشونان» نامیده شده که مشخصاً یک خویشکاری اجتماعی برای او به شمار می‌آمده است. زرتشت در بند ۱۴ هات ۴۶، «مغ بزرگ» خوانده شده است. چنین برمی‌آید که او رئیس طبقه‌ای دینی بوده که چنین مقامی را مغ بزرگ می‌خوانده‌اند. زرتشت در بند ۱۲ از هات ۵۱، در برابر «فریفتگان راه کوی» قرار گرفته است. در واقع فریب خوردگیِ این گروه، باعث ناخشنودی زرتشت شده است و از اینجا می‌توان کنش‌ و واکنش‌های اجتماعی را در پیوند با دین‌آوری زرتشت شناسایی کرد. در بند ۱۵ از همین هات، زرتشت به گروهی از مردم به نام «مگونان» [=مغان] نوید رستگاری داده است. در بند یکم هات ۵۳ از زندگی خوش زرتشت و دین‌آموزیِ آنان که روزگاری با وی سرِ ستیز داشته‌اند، سخن رفته است. کنش‌های اجتماعی ناشی از دین‌آوری زرتشت بار دیگر در این‌جا خودش را نشان می‌دهد. این برهم‌کنش‌های اجتماعی ناشی از دین، در بند دوم همین هات، نمایانده می‌شود چرا که گفته‌ می‌شود گشتاسب شاه؛ به دین زرتشت گرویده است. گرویدن یک شاه به دین، اجتماعی‌ترین پدیده‌ی ممکن در دلِ یک متن دینی است. تنها یک بار نام پوروچیستا در گات‌ها آورده می‌شود و این درست هم‌زمان است با واپسین باری که نام زرتشت در گات‌ها آورده می‌شود. (هات ۵۳، بند ۳) پوروچیستا همراه با نام خانوادگی‌اش و به عنوان جوان‌ترین دختر زرتشت خوانده شده است. در ادامه (بندهای ۴ به بعد) درباره‌ی زناشویی او سخن می‌رود. پیوند زناشویی یکی دیگر از مناسبات اجتماعی است که به واسطه‌ی آمدنِ نام‌های خاص، در گات‌ها مورد گفتگو قرار گرفته است و به این بهانه، زرتشت همه‌ی دوشیزگان و جوانان را مورد پند و اندرز قرار می‌دهد. نام فرشوشتر به عنوان یکی از نخستین پذیرندگان دین و پدرزن زرتشت در چند بند آورده شده است. بند ۸ از هات ۲۸، بند ۱۶ از هات ۴۶، بند ۸ از هات ۴۹، بند ۱۷ از هات ۵۱، و بند ۲ از هات ۵۳، بندهایی هستند که نام او را در بر دارند. نام خانوادگی او (هوگو) نیز گاهی آورده شده است. این نام خانوادگی در مورد جاماسب نیز به کار می‌رود. جاماسب و فرشوشتر برادر یکدیگر و هردو، وزیران گشتاسب هستند. اما نام جاماسب، در بند ۱۷ از هات ۴۶ و بند ۹ از هات ۴۹، بند ۱۸ از هات ۵۱ به کار رفته است. در بند ۹ از هات ۴۹، جاماسب، نگهبان [دین] برای رهاییِ [مردم] نامیده شده است. علاوه بر آن، نام خانوادگی او را نیز از طریق گات‌ها می‌دانیم. نام گشتاسب، پذیرنده و پشتیبان زرتشت، در بند ۷ از هات ۲۸، نخستین نام خاصی است که در گات‌ها آمده و این بی‌پیوند با نقش او در گسترش دین نیست. این پشتیبانی در بند ۱۴ از هات ۴۶ و همچنین بند ۲ از هات ۵۳ مورد اشاره قرار گرفته است. نام مدیوماه در بند ۱۹ از هات ۵۱ آمده است. نام خانوادگی او سپیتمان است. در این بند در مورد او گفته شده است که: «با کردار خویش، جهانیان را از دادِ مزدا خواهد آگاهانید و جهان را بهتر خواهد کرد» نام جمشید به صورت «جم ویونگهان» در بند ۸ از هات ۳۲ آمده است. صورت اوستاییِ این نام، بیانگر تبار و خانواده جمشید است. در بند ۹ از همین هات آمده است که «آموزگار بد با آموزش خویش، سخن [ایزدی] را برمی‌گرداند. خِرَد زندگی را تباه می‌کند» اگر گمانِ نگارنده مبنی بر اشاره‌ی «آموزگار بد» به جمشید درست باشد، نقش اجتماعی منفی (آموزش بدی) که در گات‌ها برای او در نظر گرفته شده است، جالب توجه خواهد بود. در بند ۱ از هات ۴۹، زرتشت از «بِندوَ» به عنوان آموزگار دروغین نام برده است. توضیحی که در مورد نقش اجتماعی منفی برای جمشید گفته شد، در مورد او نیز صادق است. تنها نام تورانی، مربوط به «فِریان» است که در بند ۱۲ از هات ۴۶ آمده است. جالب آنکه طبق این بند، اهورامزدا به نوادگان و خویشان این خاندان، رامش و رستگاری خواهد بخشید. آمدن نام این خاندان تورانی، سند و مدرکی برای آگاهی زرتشت و جامعه‌ی گاهانی از جامعه‌ی تورانی (و در مقابل آن، جامعه‌ی ایرانی) است غیر از نام خانوادگی «هوگو»، نام‌های «هچتسپیان» و «سپیتمانیان» که هر دو در بند ۱۵ از هات ۴۶ آمده‌اند بیانگر تبار خانوادگی هستند. همچنین «مگه‌« ی بزرگ (هات ۲۹، بند ۱۱ و هات ۴۶، بند ۱۴)، «مگونان» (هات ۳۳، بند ۷ و هات ۵۱، بند ۱۵) و «مگه» (هات ۵۱، بند ۱۶و هات ۵۳، بند ۷) بیانگر انجمن‌های دینی هستند. با توجه به آنچه گفته شد در می‌یابیم که زرتشت و جامعه‌ی گاهانی، آگاهی و شناخت دقیقی از نهادِ خانواده، انجمن‌ها و گروه‌های دینی و رقابت آن‌ها با یکدیگر، و وجود مقام ریاستِ دینی، برهم‌کنش‌های اجتماعی برآمده از دین تازه، اهمیت دین‌آوریِ مقام‌های سیاسی برای پیروان دین از جهت پشتیبانی آن‌ها، اهمیت زناشویی، نقش اجتماعی رهبران سیاسی در فرجام مردمان (جمشید) و چیستی و کیستی همسایگان و بیگانگان داشته‌اند. کتاب‌نامه دوستخواه، جلیل. ۱۳۸۹. اوستا کهن‌ترین سروده‌های ایرانیان. تهران: مروارید. چاپ شده در رویه‌ی پنجم شماره‌ی ۲۸۲ دوهفته‌نامه‌ی امرداد.
گردشگری کم‌شتاب
نویسنده: آرش نورآقایی ۱- یک پیشنهاد: گردشگری کم‌شتاب به عنوان راهنمای گردشگری همواره با هم‌وطنانم در ایران و خارج از کشور سفر می‌کنم. آن‌چه که از این سفرها دانسته‌ام این است که بیشتر ایرانیان علاقمندند در یک سفر از مکان‌های بیشتری دیدار کنند و در مقابل عده کمتری هستند که درک عمیق‌تر از یک فضا و مکان خاص را به دیدار از مکان‌های بیشتر ترجیح می‌دهند. از سفرهای متعدد آموخته‌ام که همیشه در سفر حسرت هست و البته برخلاف ظاهرش، نکته‌ای منفی تلقی نمی‌شود. حسرت ندیدن برخی از شهرها، جاذبه‌ها، آثار طبیعی و فرهنگی، آن‌هم به خاطر کمبود وقت، حس دائمی یک مسافر است و همین حس او را به سفرهای بیشتر تشویق می‌کند و رویای سفر را همواره در وجود او زنده نگه می‌دارد. جهان‌بینی و بر اساس آن، ایدئولوژی مسافر به این بستگی دارد که در یک زمان محدود، خواستار دیدار بیشتر و درک کمتر یا درک بیشتر و دیدار کمتر باشد. شاید شما از آن دسته افرادی باشید که فکر می‌کنند عمر انسان به اندازه کافی نیست و اگر قرار باشد که طبیعت زیبا و آثار فرهنگی و تاریخی دنیا را ببینند باید عجله کنند. در واقع همین نگرش باعث شده که کمیت در گردشگری کیفیت آن را تحت تاثیر قرار دهد و آثار منفی گردشگری بیشتر نمود پیدا کند. به دلایل عوارض مخرب و منفی گردشگری، چند سالی است که یک مفهوم نو در گردشگری مورد مطالعه قرار گرفته و از آن با عنوان «گردشگری کم‌شتاب» SLOW TOURISM یاد می‌شود. «گردشگری کم‌شتاب» خود در پی SLOW LIFE و SLOW FOOD و SLOW MUIC و SLOW MEDICINE شکل گرفته و تمام هدفش درک عمیق توام با لذت بردن از سفر و توسعه پایدار در گردشگری است. «گردشگری کم‌شتاب» بر این اساس استوار است که گردشگران به جای افزایش حجم تجربیاتشان در یک سفر به کیفیت تجاربشان توجه نشان دهند. «گردشگری کم‌شتاب» توصیه می‌کند که مسافران از سرعت قدم‌هایشان بکاهند تا فرصت بیابند با مکان و مردمی که در آن هستند تعامل بیشتری برقرار کنند. گردشگران در بسیاری از موارد در طلب آرامش و دوری از فشارهای روزمره‌ی زندگی سفر می‌‌کنند، اما گاهی به هدفشان نمی‌رسند. تنها با رعایت اصول «گردشگری کم‌شتاب» می‌توان از استرس سفر کاست و آرامش را تجربه کرد. بسیاری از گردشگران وقتی به یک مکان تاریخی سفر می‌کنند، تنها سرگرم عکس گرفتن از خودشان و بناها می‌شوند و ارتباط با محیط اطراف و مردم را از دست می‌دهند. در «گردشگری کم‌شتاب» این ایده مطرح است که می‌توان به لایه‌های زیرین و پنهان مکان و موارد جانبی آن  توجه کرد و تنها به نمای خارجی محیط و مناظر اطراف بسنده نکرد. امروزه در دنیا «طراحی تجربه» بسیار مورد توجه قرار گرفته است و سفر یکی از مواردی است که تجربه‌های منحصر به‌فردی را می‌توان در آن طراحی و ایجاد کرد. در «گردشگری کم‌شتاب» تعداد تجربه مورد نظر نیست بلکه رسیدن به «اوج در تجربه» اهمیت دارد. یکی از مواردی که در سفر به آن بها داده می‌شود، برنامه ریزی برای سفر است. این مورد به تنهایی ارزش قابل توجهی است، اما اگر برنامه‌ریزی فشرده باشد می‌تواند لذت سفر را از بین ببرد. در «گردشگری کم‌شتاب» گاهی عدم برنامه‌ریزی برای سفر مورد توجه قرار می‌گیرد و به این ترتیب، مسافر در یک حالت خلاء و تعلیق لذت‌بخشی قرار می‌گیرد که باعث می‌شود به درک جدیدی از توانائی‌های بالقوه‌ی خود نائل شود. خلاصه این‌که اگر قرار است که در سفر با طبیعت و فرهنگ مقصد آشنا شویم، از آن لذت ببریم و جانی تازه به روح و جسم بدمیم، تنها با شناخت فلسفه و رعایت اصول «گردشگری کم‌شتاب» می‌توان این امکان را به وجود آورد. ۲- ارائه یک روش کاربردی در تئوری گردشگری کم‌شتاب یکی از مبانی نظری که در موضوع «گردشگری کم‌شتاب» مورد توجه قرار می‌گیرد، این است که گردشگران با آهسته‌تر کردن سرعت سفرشان یا به عبارتی آهسته‌تر کردن سرعت قدم‌هایشان می‌توانند از سفر لذت بیشتری ببرند. بر اساس همین منطق است که گردشگرانی از کشورهای مختلف با دوچرخه به دور دنیا سفر می‌کنند، یا علاقمندان به سفری که یک مسیر طولانی را در مدت هفت سال پیاده می‌پیمایند. شاید این‌گونه سفر کردن خوشایند همگان نباشد و یا امکان آن برای بیشتر علاقمندان به سفر مهیا نباشد. اما گونه‌ی دیگری از پیاده‌روی در سفر را می‌توان بر اساس تئوری «گردشگری کم‌شتاب» طراحی و اجرا کرد. اگر به کتاب‌های راهنمای گردشگری که توسط ناشران معروف این حوزه چاپ و منتشر می‌شود نگاهی بیندازیم، متوجه می‌شویم که اکثر آن‌ها مسیرهای پیاده‌روی ویژه‌ای را در هر یک از شهرهای مقصد طراحی و ارائه کرده‌اند. بنابراین گردشگرانی که این کتاب‌ها را تهیه می‌کنند با متن‌ها و نقشه‌هایی روبرو می‌شوند که آن‌ها را به گام‌زدن در شهر‌ها، ارتباط با مردم، درک سبک زندگی و نهایتا کشف لایه‌های پنهان مقصد، تشویق می‌کند. جالب این است که دفاتر خدمات مسافرتی در تورهای دسته‌جمعی، روزهایی را به نام FREE DAY تعریف می‌کنند تا هر گردشگر بدون حضور و حتی کمک‌‌های غیر ضروری دیگران، خود را در میان مردم شهر یا روستای مقصد و یا طبیعت اطراف گم کند و به درک و کشف شخصی بپردازد. گاهی این روزهای آزاد در تورها، یکی از بهترین و عمیق‌ترین تجربیات گردشگران است. قدم‌زدن در شهرهای مقصد گردشگری به عنوان یکی از مرام‌های «گردشگری کم‌شتاب» مطرح است. گردشگر با اقامت چند روزه در یک شهر، بلاخره روزی را فرصت خواهد یافت تا بر اساس نقشه، پیاده به سوی محل پاتوق‌های مردمی از قبیل پارک‌ها و رستوران‌ها و بازار و مراکز تفریح برود و با مردم آشنا شود. کارهای شخصی خود از قبیل امور بانکی و اینترنت و پست را انجام دهد و احیاینا از سوپرمارکت یا داروخانه خرید کند. مسلما تجربه‌ی استفاده از اینترنت در یک کافی‌نت داخل شهر با حضور مردم محلی با تجربه‌ی اتصال به اینترنت در داخل هتل متفاوت است و این همان موضوع است که در گردشگری کم‌شتاب به آن توجه می‌شود. حال هنگامی که قرار است گردشگر را به ماندن بیشتر در یک مقصد تشویق کنیم بایستی به راهکارهایی بیندیشیم که به این هدف کمک کند. تجربه‌ی شخصی نگارنده در سفر به سنگاپور که کشوری بسیار کوچک است و با این حال در ازای جمعیت ۵‌ میلیون نفری‌اش سالانه ۱۰ میلیون گردشگر را به سوی خود جلب می‌کند و آن‌ها را حداقل در یک شهر-کشور به مدت یک هفته نگه می‌دارد، ایجاد مسیرهای پیاده‌روی و ایجاد پاتوق‌های اجتماعی در نزدیکی خیابان معروف این کشور «orchard road» است.
آب انبار
آب انبار نویسنده: آرش نورآقایی آب‌انبار را یکی از بناهای زادبومی ایران به شمار می‌آورند و به عنوان یکی از بناهای عام‌المنفعه از منزلت و جایگاه فراوانی در فرهنگ و تمدن ایران زمین برخوردار است و تقریبا در سرتاسر ایران پراکنده است. تعاریف آب‌انبار: آب‌انبار یا امبار جزو سازه‌های آبی است و از جمله این بناهای آبی می‌توان به آسیای آبی، برکه، پل، حوضخانه، رختشویخانه، سد و بند، سقّاخانه، قنات، یخچال و یخدان نیز اشاره کرد که برای کاربردهای مختلف ساخته شده‌اند. آب‌انبار را به اسامی برکه، استخر، آبدان و حوض هم می‌شناسند. محفظه‌ای است که در آن همواره آب خوش‌گوار ذخیره می‌کنند، و مکان سرپوشیده‌ای است در زیرزمین که در آن آب کنند. حوض بزرگ روپوشیده در زیرزمین که سقف آن را با آجر می‌سازند، و جای ذخیره کردن آب است. آب‌انبار، برکه، حوض، مصنعه و نام‌های دیگر، مخازن آب زیرزمینی هستند که برای رفع نیاز مردم به آب شرب در بیشتر مناطق ایران و بعضی کشورهای دیگر ساخته می‌شده است. آب‌انبار را جزو اماکن عمومی سنتی نیز می‌دانند. منظور از اماکن عمومی سنتی آن است که این نوع اماکن را مردم از زمان‌های قدیم تأسیس می‌کرده‌اند؛ مثل آب‌انبار، مسجد و… اسامی مختلف آب‌انبار: انبار، حوض انبار، سردابه، برکه، مصنع، مصنعه، منبع و گاه آبدان آب‌گیر، تالاب و برخ، نوعی مخزن آب سرپوشیده و آب‌بندی شده هستند که غالباً پایین‌تر از سطح زمین ساخته شده و به منظور ذخیره آب آشامیدنی برای ایام کم‌آبی یا پایداری در تابستان، در شهرها، روستاها، دژها، مسیر راه‌های کاروان‌رو (در رباط‌ها و کاروان‌سراها) و در دل کوه‌ها ساخته شده‌اند. این نوع مخازن آب در بیشتر نقاط سرزمین ایران «آب‌انبار» و در برخی نقاط چون بیرجند «انبار» حوض، برکه، مصنع، مصنعه و در دیگر شهرهای ایران با نام‌هایی چون مرغی مرغک (در ساوه)، هود (احتمالاً صورتی دیگر از حوض در خور و بیابانک) خوانده می‌شود. آب انبار: آب‌انبار یکی از کهن‌ترین پدیده‌های معماری در مناطق خشک و کم‌آب دنیاست. طبق منابع، قدیمی‌ترین آب‌انبار دنیا، آب‌انبار شهر اور Ure (در نزدیکی بصره) است که ۲۱۵۰ سال قبل از میلاد به دستور پادشاه اور بر سکوی زیگورات این شهر ساخته شده است. آب‌انبار دیگری در قرن ششم قبل از میلاد به دستور یوستیانوس امپراطور روم شرقی در قسطنطنیه ساخته شد. این آب‌انبار ۲ مخزن و ۱۰۰۱ ستون دارد و به همین دلیل به ۱۰۰۱ ستونی معروف است. کف دو مخزن آن ۳۵۰۰ متر مربع مساحت دارد. آب‌انبار دیگری در ترکیه با ۳۵۶ ستون ۱۲ متری مرمری در ۲۸ ردیف وجود دارد که نام آن پریاتان‌سرای (کاخ زیرزمینی) است. ایرانیان نیز از دیرباز به دلیل خشکی و گرمای بیشتر مناطق این کشور آب را ذخیره می‌نموده‌اند. این موضوع فقط خاص مناطق گرم و خشک نبوده و در حاشیه خلیج فارس، جزایر جنوبی و حتی برخی شهرهای شمالی مانند ساری و گرگان نیز، راه‌حل‌های مشابه به کار رفته است. این روش ذخیره کردن آب از ازمنه قدیم در کویر مرکزی عراق عجم متداول بوده است و سلاطین و امرای ایران در کویر مرکزی، جاهایی را انتخاب می‌کردند که در منتهای دامنه و شیب اراضی باشد. احداث آب‌انبار را می‌توان یکی از مهمترین امکانات ذخیره‌سازی آب در ایران قدیم دانست. قدیمی‌ترین آب‌انبار ایران یا به عبارتی مخزن آب در ایران منبع آب شهر ایلامی دوراونتاش در چغازنبیل خوزستان است که سابقه تاریخی آن به حدود ۳۵۰۰ سال پیش می‌رسد. (ورجاوند، پرویز.، ۱۳۶۸:۱۵۸) از دیگر آب‌انبارهای قدیمی بعد از اسلام آب‌انباری است که عضدالدوله دیلمی در قرن ۴ هجری در یکی از سه قلعه استخر فارس ساخته بود و ۲۰ ستون داشته است. آب آن از سدی که روی دره‌ای عمیق بسته شده بود، تأمین می‌شده و برای مصرف ۱۰۰۰ نفر در یک سال کافی بوده است. دیگری آب‌انبار سید اسماعیل تهران است که در نیمه اول قرن ۵ هجری ساخته شده و یک بار در زمان شاه طهماسب صفوی و بار دیگر توسط حاج عیسی وزیر (بیگلربیگی قاجار) تعمیر و مرمت شده است. از دیگر آب‌انبارهای قدیمی ایران می‌توان آب‌انبار مسجد جامع یزد (۸۷۸ ه.ق)، آب‌انبار مسجد کبیر قزوین (۱۹۰۳ ه.ق)، را نام برد. اما برای تأمین آب این بناهای ارزنده چه تدابیری اندیشیده شده است؟ ایرانیان در طول چند هزار سال با تلاش خستگی‌ناپذیر و با استفاده از تمام توانایی‌های خود بر این امر مهم همت گماشته‌اند تا با کندن هزاران کیلومتر قنات، آب را از ژرفای زمین بیرون کشیده و دشت‌های تشنه و کشتزارها را سیراب سازند. «فن قنات‌سازی توسط ایرانیان به دیگر کشورها مثل مصر، هندوستان، ترکستان و چین برده شده و با تسلط مسلمانان بر قسمت‌هایی از آفریقا و اسپانیا مردم این کشور فن قنات‌سازی را فرا گرفته و بعدها اسپانیایی‌ها نیز آن را به قاره آمریکا بردند.» (پازوش، هرمز.، ۱۳۶۱:۲) امروزه در تاریخ معماری آب‌انبارسازی، کهن‌ترین آب‌انبار را در شهرهای کاشان، یزد، سمنان، قزوین و جزیره هرمز می‌توان یافت. کاشان و یزد دو شهر تقریباً کویری هستند که دارای آثار ارزنده‌ای از معماری آب‌انبارها هستند، اما کاشان هم بیشتر از یزد آب‌انبار دارد و هم معماری آن چشم‌گیرتر است. «طبق تحقیقات انجام شده شهر یزد با حدود ۷۰ آب‌انبار کوچک و بزرگ و کاشان نیز با تعداد بیشتری زیباترین آب‌انبارها را در میان شهرهای ایران در خود جای داده است. کهن‌ترین آب‌انبار تاریخ‌دار یزد به نام جنگ با تاریخ ۸۷۸ ه.ق است. آب‌انبار مصلی و باغ گندم نیز دو آب‌انبار کهن این شهر محسوب می‌شوند.» (ورجاوند، پرویز.، ۱۳۶۸،۱۵۸) قزوین نیز یکی از شهرهایی است که دارای آب‌انبارهایی از زمان صفوی است، آب‌انبار حاج کاظم، حکیم‌ها و سردارها از جمله آب‌انبارهای معتبر شهر قزوین هستند. شهر سمنان در حاشیه کویر با آثار جالبی از معماری آب‌انبارسازی دارای آب‌انبارهای کهنی است. آب‌انبار قلی و سرخه، دو آب‌انبار معروف این شهر محسوب می‌شود، علاوه بر آن آب‌انبارهای جزیره هرمز نیز در نوع خود شاهکارهایی از هنر معماری به حساب می‌آیند. (ورجاوند، همان:۱۵۹) آنچه مسلم است، هنر آب‌انبارسازی در دوره اسلامی (خصوصاً از قرون دهم تا سیزدهم) به اوج خود رسید در این دوره با توجه به حرمت گذاردن بر آب و خودداری از هدر دادن و آلوده کردن آن که از ازمنه دور در فرهنگ مردم ریشه عمیقی دوانده، می‌توان دریافت که نقش آب‌انبارها در بافت شهرهای حاشیه‌ای کویر و مناطق کم‌آب ایران در دوران اسلامی تا چه اندازه در خور اهمیت بوده است. این واحد معماری در قلب آبادی‌ها و محله‌ها چشم‌گیرترین بنا به شمار می‌رفته است. آب‌انبارها با توجه به شرایط اقلیمی خاص که در آن قرار گرفته‌اند نوع معماری خاص خود را دارند. آب‌انبارها، قلب آبادی و محله را شکل می‌دهند و در بسیاری از محله‌ها بزرگترین و چشم‌گیرترین واحد معماری به شمار می‌روند تا جایی که دیگر بناهای همگانی محل را زیر نفوذ خود قرار داده‌اند. فن ساختمان و شیوه بنایی در ساختمان آب‌انبارها، دارای اعتبار خاصی است زیرا که سازندگان این واحدها، با دقت و نکته‌سنجی بسیار به نکات عمده‌ای چون: میزان فشار آب به کف و سطح جانبی مخزن، مسأله اندود در داخل آب‌انبار، تهویه، تصفیه، جلوگیری از آلودگی آب و بسیاری دیگر از مسایل توجه کامل داشته‌اند. هنر تزیین، انتخاب شعرهای جالب برای کتیبه‌های بالای سردر، همه و همه معرف آن است که این آثار معماری با بسیاری از ویژگی‌ها، روحیه و خصوصیات زندگی ساکنان پیرامونش در ارتباط نزدیک و محکم بوده است. (جوادی، آسیه.، ۱۳۶۳، ۳۱۹) ساخت آن در منطقه کم آب جنوب که برکه‌ها یا آب‌انبارها به طور عمده از آب باران پر می‌شوند فرق می‌کند. مثلاً در مناطق کویری آب مخازن آب‌انبارها با آب چشمه تأمین می‌شوند در صورتی که در مناطق جنوب باید به هنگام ساخت آب‌انبار جریان آب باران را مد نظر قرار داد. همانند بنای صدها آب‌انبار واقع در جاده‌های جنوب کشور که همگی در مسیر آب باران قرار گرفته‌اند. چگونگی برداشت و ذخیره آب از آب‌انبار (در کاشان) الف- نحوه برداشت و ذخیره آب در گذشته زمانی که آب‌گیری انجام و مخزن آب‌انبار به میزان لازم و دلخواه از آب انباشته و پر می‌گردید، مقداری نمک طعام (از نمک‌های درشت و بلورین دریاچه نمک آران) و مقدار کمی آهک نیز به آب می‌افزودند «شایان ذکر است آهک، آب را سنگین می‌کند؛ ولی در قدیم‌الایام به مقدار کمی از آن استفاده می‌شده است». نظر به این که هوای داخل مخزن به لحاظ گودافتادگی از سطح زمین و همچنین ضخامت بدنه و نوع سقف بسته‌ای که دارد (به سبب نبود منفذ و نور تاریک است) و از سوی دیگر وجود بادگیرها و به طور کلی نوع معماری خاص، بسیار خنک است. از این رو مخازن آب‌انبارها محیط مناسبی برای ذخیره‌سازی آب است و سه عامل فساد شامل: هوا، نور و گرما از مخازن دور بوده و آب مدت‌ها سالم در مخازن باقی می‌ماند. آن چه قابل اهمیت است خنکی و مطبوعیت آب در آب‌انبارهاست. اصولاً آب آب‌انبارها به مصرف آشامیدن و یا تهیه چای می‌رسید و برای شست و شو و پخت و پز از آب چاه و یا حوت استفاده می‌کردند. حوت، حوضچه آبی است که در گوشه‌ای از ساختمان حوضخانه و یا در قسمتی از چاه‌خانه ساخته می‌شد و زمانی که خانه از آب قنات مشروب می‌گشت حوت را هم تمیز نموده و از آب پر می‌کردند. این حوضچه و یا حوت، روباز بوده ولی همیشه با یک تخته چوب روی آن را می‌پوشاندند و سعی بر این بود که آب دست نخورد و آلوده نگردد. حوض‌های مستقر در حیاط خانه‌های قدیمی کاربردهای متعددی داشته که اهم آن عبارت است از: ذخیره‌سازی آب در شهر کویری و کم آب، نقش آب‌نما در ارتباط با خنک نمودن فضاها و تسریع در تهویه هوای زیرزمین‌ها، استفاده از آب حوض برای شست و شو و همچنین استحمام در فصل تابستان، زیباسازی محیط زندگی، آب‌رسانی به بناهای مجاور و…. ب- نحوه برداشت و ذخیره آب از آب‌انبارها در حال حاضر در حال حاضر هم نحوه برداشت و هم چگونگی ذخیره آب به دلیل تکنولوژی مدرن به کلی با گذشته فرق کرده و تکنولوژی، این روند را دگرگون نموده است. هم اکنون در هنگام آب‌گیری، مقداری کُلر بر اساس حجم آب و بر حسب دستور کارشناسان اداره بهداشت به منظور میکروب‌کشی و بهداشتی نمودن به آب مخازن آب‌انبارها می‌افزایند. برداشت آب از آب‌انبارهای دارای کاربری، در حال حاضر به صورت بی‌رویه انجام می‌پذیرد. چرا که به محض ذخیره‌سازی، برداشت آب شروع می‌شود، آن هم از شیر آبی که در قسمت فوقانی بنا (در محل سردر ورودی آب‌انبار) نصب شده است. آب از طریق پمپی که داخل مخزن است به صورت پمپاژ خارج شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد. پمپاژ آب سبب می‌شود آب داخل مخزن به چرخش در آورده شود و ضمن این که از ته‌نشین شدن املاح داخل آب جلوگیری می‌شود، حرکت آب نیز مانع از بسته شدن پرده در سطح آب می‌گردد و در نهایت تصفیه خود به خودی صورت نپذیرفته و آب گوارا نمی‌گردد. منابع تأمین آب آب‌انبار یکی از مهمترین و اساسی‌ترین مواردی که در حیات آب‌انبارها اهمیت دارد، تأمین آب آنهاست. به عبارت دیگر ساخت و ادامه حیات این شاهکارهای هنری به خاطر وجود آب است. با توجه به ویژگی‌های آب و هوایی مناطقی که در حاشیه کویر قرار دارند و از لحاظ باران سالیانه در مضیقه هستند، تنها راه تأمین آب این بناها چشمه‌ها و قنات‌های اطراف شهرها است. البته تعداد معدودی آب‌انبار نیز در محدوده بیرون شهر (آب‌انبار میان‌راهی) وجود دارند که آب باران جاری شده در دشت‌های خشک به طرف آن‌ها هدایت می‌شود. به طور کلی مخازن آب‌انبارها از آب: الف- قنوات ب- چشمه‌ها ج- رودخانه‌های فصلی، پر می‌شده است. دو نوع از آب‌انبار: آب‌انبارهای شهری و روستایی آب‌انبارهای شهری و روستایی از لحاظ عملکردی در بسیاری از موارد با هم تفاوتی ندارند. اما حجم مخزن، ارتفاع و عرض راه پله آب‌انبارهای روستایی کمتر و کوچکتر از یک آب‌انبار شهری باشکوه و پرکار است. آب‌انبارهای صحرایی و میان‌راهی این نوع آب‌انبارها همان طور که از نامشان پیداست در مناطق بیابانی یا اطراف شهرها و روستاها احداث می‌شدند و به لحاظ معماری ساده‌ای که دارند قابل تفکیک با آب‌انبارهای شهری و روستایی هستند. این نوع آب‌انبارها یا در کنار کاروانسراهای واقع شده‌اند یا در مسیر آب باران‌های فصلی در بیابان احداث گردیده‌اند. تا در موقع باران مخازن آنها از آب پر شوند. آب‌انبارهایی از این دست گاهی اوقات فاقد سردر ورودی هستند و تنها از راه مخازن می‌توان برداشت نمود. عناصر تشکیل دهنده آب‌انبار به طور کلی ویژگی‌ها و عناصر مختلف تشکیل دهنده یک آب‌انبار عبارت‌اند از: الف- نحوه ساخت (ویژگی‌های ساختمانی و اجرایی) ب- مخزن آب‌انبار ج- راچینه (راه‌پله) د- پاشیر ه- سردر و- تزیینات ز- بادگیر ح- فضاهای مشترک با ساختمان آب‌انبار الف- نحوه ساخت (ویژگی‌های ساختمانی و اجرایی) پس از آن که محل و موقعیت مناسبی برای احداث آب‌انبار در نظر گرفته می‌شد، معماران با خط‌کشی محل محیط مخزن، کار را برای حفاری و خاک‌برداری مقنیان (چاه‌کن‌ها) آماده می‌کردند. کار گودبرداری با حضور ریش‌سفیدان و بزرگان محل و با قربانی کردن گوسفند در مکان احداث آب‌انبار شروع می‌شد و شاید ماه‌ها (نزدیک به یک سال) به درازا می‌کشید. پس از کندن خاک تا جایی که توان کارگران در پرتاب خاک به بیرون از گود اجازه می‌داد خاک گودال (مخزن) را به بیرون از آن پرتاب می‌کردند و پس از آن با احداث راه پله‌ای خاکی در کنار محیط مخزن دسترسی به بیرون از آن برا حمل خاک ادامه می‌یافت. ب- مخزن آب‌انبار پس از شفته‌ریزی و افت کردن و سفت شدن کف مخزن، کار دیوارچینی بدنه آغاز می‌گشت. «آجر مورد استفاده برای آب‌انبار، آجر خاصی به رنگ لیمویی به نام آجر آب‌انباری بود که فقط برای آب‌انبار مورد استفاده قرار می‌گرفت. آجر را قبل از استفاده در آب فرو می‌برند تا به خوبی آب‌خور و زنجاب شود. برای دیوارچینی از ملات ماسه‌آهک، گل‌آهک و ساروج استفاده می‌کردند. بعد از ساخت بدنه که پشت دیوار آن نیز با گل و آهک پر می‌شد بنایی پوشش آغاز می‌گشت و سپس بدنه را با ساروج اندود می‌کردند.» (معماریان،حسین.،۲۱۶:۱۳۶۷) اما وقتی مخزن ساخته می‌شد چند نکته باید مورد توجه قرار می‌گرفت و آن عبارت بود از موقع و نحوه آب‌گیری مخزن، تمیز کردن و همچنین گندزادیی مخزن. ج- راچینه (راه‌پله) تعداد پله‌های یک آب‌انبار با عمق راچینه آن تغییر می‌کرده و عمق راچینه نیز با عمق مخزن داخل زمین ارتباط داشته است. عمق مخزن در آب‌انبارهای محلی کاشان بین ۸ تا ۱۵ متر متغیر بوده است. تقریباً پلکان تمام آب‌انبارهای کاشان از سنگ سیاه بنا شده‌اند (سنگ‌های سیاهی که پهنای آنها از ۲۵ تا ۳۰ سانتی‌متر و قطرشان از ۵ تا ۱۰ سانتی‌متر متغیر است). چون سنگ در مقابل فرسایش ناشی از رفت و آمد مراجعین مقاومت بیشتری نسبت به آجر از خود نشان می‌داده است. پلکان در آب‌انبارها یا با پاگرد و یا بدون پاگرد بنا شده است. در بسیاری از آب‌انبارهای کاشان پاگرد در محل سردر ورودی وجود دارد. در برخی از آب‌انبارها نیز دو پاگرد دیده می‌شود. در پاگرد اکثر آب‌انبارها محل‌هایی (تختگاه یا نشیمنگاه) برای استراحت موقت مراجعین بنا گردیده است. یکی دیگر از مسایل مهم در ساخت آب‌انبارها تأمین نور در ساختمان آن است. تأمین نور و روشنایی برای مسیر طولانی پلکان، یکی از نکاتی است که سازندگان آب‌انبارها به آن توجه خاصی داشته‌اند. نورگیری به دو شکل به چشم می‌خورد. روش اول استفاده ازکانال‌هایی عمودی است که بر روی سقف پاشیر یا راچینه قرار گرفته یا در بدنه راچینه تعبیه شده و کار نورگیری و تهویه را انجام می‌دهد. در روش دوم برای تأمین نور و تهویه هوا سرباز ساختن بخشی از مسیر راچینه جوابگوی این امر بوده است. در این گونه آب‌انبارها عرض قسمت سرباز، معمولاً از قسمت سرپوشیده پلکان بیشتر است. راچینه دارای دو سقف شیب‌دار اصلی و تخت فوقانی است که مابین آنها به اندازه‌های مختلف (بین یک تا چند متر) فضای خالی وجود دارد. تا بدین طریق هم جلوی سنگینی بر روی سقف تحتانی گرفته شود و هم با ایجاد این فاصله مانع از نفوذ رطوبت از بالا به پایین (سقف فوقانی به تحتانی) گردد و از طرفی نیز شیب سقف راچینه بدین وسیله گم شده و سقف راچینه با کف معبر یکسان شود. ه- سردر سردر به عنوان چشم‌گیرترین قسمت آب‌انبار، صحنه هنرنمایی هنرمندان و معمارانی شده است که آن را با انواع تزیینات چون کاشی‌کاری، آجرکاری، کاربندی، مقرنس‌کاری و کتبیه در انواع ثلث و نستعلیق و بنایی آراسته‌اند. این کتیبه‌ها علاوه بر زیبایی، شناسنامه بنا نیز محسوب می‌شوند. اندازه سردر آب‌انبارها بسته به بزرگی منبع و چگونگی موقعیت آنها داشت. یعنی هر آب‌انباری که از لحاظ حجم آب‌گیری یا موقعیت محلی بزرگ‌تر بود سردری رفیع‌تر داشت و بالعکس هر آب‌انباری که حجم آب‌گیری کمی داشت و در یک موقعیت استراتژیک محلی و مهم بنا نشده بود از سردر کوچک‌تر و کم‌کارتر برخوردار بود. و- تزیینات سازندگان آب‌انبارها علاوه بر رعایت نکات عمده معماری در ساخت و ساز و دادن کاربری به این بناها، در برخی از آنها به خصوص سردر آب‌انبار و ورودی آن به هنرنمایی پرداخته‌اند. این تزیینات البته نمادی است از قدر و اهمیت عنصر آب در زندگی انسان به خصوص در ناحیه کویر که معمار و هنرمند این خطّه، آن را به خوبی نشان داده است. متداول‌ترین نوع و شیوه تزیینات آجرکاری آب‌انبارها، آجرکاری به شیوه خفته و رسته است که حتی ساده‌ترین آب‌انبارها در پشت بغل‌ها دارای این تزیین هستند و همچنین برای زیباسازی نمای آجری از کاشی‌های کوچک رنگی نیز استفاده شده است. تزیینات معقلی و شکل‌های مختلف آن نیز در نمای سردر ورودی، دو طرف ورودی‌ها، در پشت‌بغل‌های تزیینی و طاق‌نماهای متقارن سردر، زینت‌بخش آب‌انبارهاست. همچنین کاشی‌کاری با کاشی‌های هفت رنگ و معرق نیز در تزیین آب‌انبارها به کار رفته است. استفاده از خطوط بنایی از شیوه‌های رایج در آب انبارهاست. ز- بادگیر برای خنک و سالم نگهداشتن آب مصرفی اهالی مناطق کویری و حاشیه کویر نیز تدابیر اندیشمندانه‌ای به کار رفته است و آن ساخت بادگیر (برای به گردش درآوردن هوا در داخل مخزن آب) است. همچنین در آب‌انبارهایی که فاقد بادگیر هستند بر روی سقف مخزن، هواکش‌هایی ایجاد می‌کردند تا جریان هوا را برقرار سازند. حتی در برخی از آب‌انبارهایی که بادگیر دارند نیز این تدابیر به کار رفته است. جهت قفسه در بادگیرها با توجه به جهت وزش باد مطبوع در نظر گرفته شده است. در این حالت بادگیرهای به طرف باد مطبوع، حالت مکنده دارد، هوای خنک را درون مخزن برده و بادگیر یا بادگیرهایی با جهت مخالف، هوای داخل مخزن را به بیرون هدایت می‌کنند و به این طریق باد جدا شده باعث خنکی هوا و آب داخل مخزن می‌شود. از دیگر مواردی که در تهویه آب‌انبارها مؤثرند هواکش‌ها هستند. از هواکش‌های مهم آب‌انبار، هواکش مستقر در سقف محوطه پاشیر آن است که به صورت روزنه‌ای دایره‌ای شکل است و به قطر پنجاه سانتی‌متر و به ارتفاع حدود بیست تا سی متر تا سطح پشت بام آب‌انبار و به صورت تنوره مانند ساخته شده است. کاربری آن تهویه هوای داخل آب‌انبار شامل محوطه‌های پاشیر و پلکان آب‌انبار و همچنین نوررسانی است. هوایی که از قسمت سردر ورودی، داخل می‌شود از هواکش مذکور خارج می‌گردد؛ بدین صورت که دم حاصل از ساختار آب‌انبار در عمق زمین از این طریق به خارج از بنا کشیده می‌شود و چنان‌چه تعریق انجام نپذیرد دم موجود در بدنه‌ها و سقف و به طور کلی در سازه بدنه نفوذ کرده و سبب فرسایش تدریجی و تخریب بنا می‌گردد. در واقع آب‌انبار به دو طریق: یکی ورودی و دیگری هواکش مستقر در سقف محوطه پاشیر با فضای خارج خود ارتباط پیدا می‌کند. ح- فضاهای مشترک با ساختمان آب‌انبار همان طور که گفته شد ساخت آب‌انبارها با نیت خیر همراه بوده و انگیزه ارائه خدمات باعث ایجاد این بناها در محل‌هایی به خصوص، همچون گذرها، محله‌های شلوغ، بازار، مسجد و مدرسه، امامزاده‌ها و دروازه‌های شهر شده است. این عامل سبب اتصال عناصر جدا از هم شده و یک نوع پیوستگی را در شهر به وجود آورده است. آب‌انبارها به صورت کانونی زنده برای محلات بوده‌اند که فضاهای معماری از قبیل مساجد، حسینیه‌ها و تکایا بر روی مخزن آنها (خصوصاً در عصر صفوی) بنا گردیده‌اند. علاوه بر آن در مجاورت اکثر آب‌انبارها زمینی بایر قرار دارد که در اصطلاح محلی به خرّه‌انداز (خرّه به فتح خ و کسره و تشدید ر) موسوم است. منظور گل و لای و لجن ته‌نشین شده در کف حوض یا مخزن است. در هنگام نظافت آب‌انبار با هرز دادن آب باقی‌مانده در مخزن به داخل چاه فاضلاب، گل و لای و خرّه‌های حاصله که در کف مخزن رسوب می‌کرد به وسیله چرخ چاه بالا کشیده می‌شد و در این محوطه جمع‌آوری و پس از آن که آب آن بخار می‌گردید به خارج از بنا حمل می‌شد. از دیگر محوطه‌های آب‌انبارها پشت آنهاست. به طوری که ذکر شد بر بام اغلب آب‌انبارها ساختمان حسینیه و یا مسجد و یا زورخانه و یا خانه و یا کارگاهی شکل گرفته و ساخته شده است. اغلب فضاهای مستقر در پشت بام آب‌انبارها، مذهبی و گاهی هم خدماتی هستند. در یک دسته‌بندی کلی آب‌انبارها به عنوان مکانی برای ذخیره آب به ترتیب اهمیت به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند: الف- آب‌انبارهای همگانی  ب- آب‌انبارهای خصوصی از نظر زمانی نیز آب‌انبارها را به چهار گروه می‌توان تقسیم کرد: الف- آب‌انبارهای پیش از دوره صفوی آب‌انبارهایی هستند که تقریباً فاقد تزیینات سردر بوده و عمدتاً سقف منبع آنها به صورت طاق و چشمه و یا گنبدی و نیمه‌گنبدی (تیز و پخ) پوشش شده‌اند. به طور کلی این آب‌انبار از عمق نسبتاً زیادتری نسبت به سایر آب‌انبارها برخوردارند و دارای سردر ورودی ساده و بی‌پیرایه و بدون تزیین هستند. ب- آب‌انبارهای دوره صفوی آب‌انبارهایی هستند که سردر تزیینی دارند. هر چند که این تزیینات ساده و بی‌پیرایه است. این گروه از آب‌انبارها اکثراً در محل مخزن خود دارای دو یا چند ستون هستند و سقف اکثر آنها به صورت تخت، پوشش شده و بر روی سقف آنها مساجد و تکایا بنا شده‌اند و این از خصوصیات معماری آب‌انبارها در زمان صفوی است. ج- آب‌انبارهای دوره قاجار آب‌انبارهایی هستند که از لحاظ تاریخی تقریباً در اوایل دوره قاجار و بعد از زلزله سال ۱۹۲ ه.ق بنا شده‌اند. این دسته از آب‌انبارها اکثراً با سردرهای تزیینی جلوه و شکوه خاصی دارند. د- آب‌انبارهای عصر حاضر آب‌انبارهایی هستند که اخیراً (قرن اخیر) بنا شده و سردر ورودی اکثر آنها فاقد تزیینات کاشی‌کاری بوده و در ساخت آنها مصالح نو همچون آجرهای استاندارد، سیمان و گچ به کار گرفته شده است. ضمناً راچینه، سردر و مخزن آنها نیز بسیار کم حجم و کوچک است و اغلب در بافت جدید شهر قرار گرفته‌اند. منبع: آب‌انبار یادگاری از یاد رفته، شهرستان‌های کاشان، آران و بیدگل- بررسی و نوشته حسین  فرخ‌یار – انتشارات حلم- ۱۳۸۶
امرداد ۱۳۹۱
امردادگان فرخنده باد نسخه پی دی اف این شماره را از اینجا دریافت کنید در این شماره می خوانید : کارنامه همکاری با امردادنامه آب انبار بازتاب تاکتیک‌های جنگی سغدی بر نقاشی دیواری‌های پنجیکت تاجیکستان نمونۀ شاه‌بیت‌های صائب تبریزی 
همکاری با امردادنامه
همکاری با امردادنامه برای نازنینانی که خواهان نشر آثار خود در امردادنامه هستند با سپاس از اینکه امردادنامه را می خوانید و آن را برای نشر آثار خود بر گزیده اید و با امید اینکه بتوانیم همکاری هر چه پربارتر و دیرپا تر در کنار یکدیگر داشته باشیم , در باره نحوه همکاری با امردادنامه آنچه در پی می آید خواندنی است :  شیوه ارائه : به این پایه است که همکاران ارجمند در تالار ویژه نویسندگان ماهنامه آثار خود را در زیرگروه مربوطه می فرستند . این تالار که در «تالار گفتگوی امرداد» قرار دارد و در واقع در حکم دفتر کار ماهنامه است , برای همگان دردسترس نیست و فقط گروه همکاران ماهنامه بدان دسترسی دارند و در آنجا مقالات خود را برای هر شماره می فرستند , با دیگر همکاران به گفتگو و تبادل دیدگاه می پردازند و نیز از برخی منابع پژوهشی که در آنجا نهاده شده بهره می جویند.شما پس از پیوستن رسمی به گروه همکاران ماهنامه خواهید توانست این تالار را ببینید و از آن بهره بگیرید . همچنین گاهی که برخی همکاران به هر دلیل به تالار دسترسی ندارند مقاله خود را از راه ایمیل برای سردبیر یا هر یک از همکاران که با گروه در ارتباط است می فرستند و کار برای نشر پی گرفته خواهد شد . اما برای پیوستن به گروه همکاران نیاز است که دو مقاله از شما در ماهنامه منتشر شود , پس از آنکه دو شما با مقاله ای از شما بیرون آمد شما عضو گروه همکاران ماهنامه خواهید شد و علاوه بر دسترسی به تالار گفته شده در پایگاه اینترنتی امردادنامه حساب کاربری ویژه خود خواهید داشت که می توانید در آنجا با نام خود با خوانندگانتان ارتباط بگیرید معیار و نحوه داوری : امردادنامه ماهنامه ای پژوهشی است و کمک به پژوهشگران نو پا در نشر آثار خود را آرمان دارد.این ماهنامه از یک نگاه یا خط فکری خاص حمایت نمی کند و هر پژوهشی با هر نگرشی به موضوع چنانچه پایه و روش دانشیک داشته باشد در امردادنامه پذیرفتنی است البته به شرطی که نویسنده هم پذیرای نگرشها و نقدهای گوناگون باشد . موضوعات مورد پسند امردادنامه آنهاست که درباره ایران یا پیوسته با آن باشد و البته در اینجا ایران تاریخی منظور است و نه تنها ایران کنونی .به دیگر سخن , ایران پژوهی اعم از پژوهش های تاریخی , باستان شناسی , مردم شناسی , زبانشناسی و… در پهنه کاری ما ست . در این میان چاچوب هایی نه چندان دست و پا گیر برای بهبود سطح کار قرار داده شده است :  آنچه می فرستید باید اٍر خود شما باشد و نه کار دیگری .در آثار ترجمه باید خود شما مترجم متن باشد . جنانجه اثر شما پیشتر در جایی نشر شده است بایست آنرا به ما بگویید . ما در بند آن نیستیم که اثر نباید پیش از آن جایی نشر شده باشد اما دانستن اینکه پیشتر کجا نشر شده برای رعایت حق نشر ناگزیر است . و البته بی گمان آثاری که پیشتر جایی نشر نشده اند ترجیح دارند . در ارجاعات حتما از شیوه APA بهره بگیرد و چنانچه آنرا به یاد ندارید در تالار ماهنامه آموزشهای سودمندی در این باره خواهید یافت  عکس ها بایست حتما شماره گذاری شده و با اندکی توضیح در زیر آن همراه باشند . جنانجه در متن به عکسی اشاره دارید عکس را شماره گذاری کرده و در متن شماره عکس را یاد کنید و از به کارگیری جمله هایی مانند :” در عکس زیر…” “در تصویر روبرو…” بپرهیزید زیرا چه بسا که در پیکربندی صفحه ها جای عکس ها دگرگون شود. برای برجسته کردن یک واژه یا جمله  زیر آن خط بکشید و از بکار بردن رنگ پرهیز کنید اگر نوشته تان را از راه ایمیل برای ما می فرستید , متن خود را در قالب word یا دیگر قالب های ویرایش شدنی برای ما بفرستید و آن را پی دی اف نکنید در در پایان دو سفارش تا آنجا که می توانید از واژگان پارسی بهره بجویید تا آنجا که می توانید از تصاویر زیبا و گویا بهره ببرید تصاویر متن را برای خواننتان دلچسبتر می کنند چنانچه هر پرسشی نزد شما هست آن را دریغ نکنید                         Sardabir@Amordad.net

گیتار و گاه از گات ها مشتق شده است

در کتاب اوستا بارها اشاره شده است که گات ها را با آواز زیر یا آهسته بخوانید . بنابراین به کسانی که گات ها را این چنین می خواندند گاتار یعنی خواننده ی گات ها گفته می شد . این تلفظ هنوز هم در بسیاری از نواحی ایران از جمله در کردستان رواج داشته و تقربیا جنبه ی نیایش دارد و همین واژه ی گاتار است که با اندکی تفاوت در بیان لهجه و به صورت گیتار وارد زبان غرب شده است
صورت دیگری از واژه ی گات یا گی در زبان اوستایی وجود دارد که گاتو یا گاثو تلفظ می شود این واژه در زبان پهلوی به صورت گاه در آمده است با همان معنی سرود و به همین صورت هم به زبان امروز ما منتقل شده است که ما اکنون از آن در موسیقی استفاده می کنیم مثل سه گاه یا چهارگاه که پسوند گاه در واقع به همان معنی سرود است

زندگی مادی و معنوی گات هایی

از دیدگاه گات­ها، زندگیِ مادیِ انسان باید با طبیعت و قوانین حاکم بر آن که «اَشا» نامیده شده، سازگار و هماهنگ باشد و در نگرش مینوی، انسان باید به یاری «وهومن» درچه دل خود را به سوی راز هستی بگشاید تا روشنایی حقیقی را مشاهده کند. سخن گات­ها تنها برای دانایان قابل درک است، زیرا نادان و جاهل، بر پایه احساساتِ تند و بی­منطق خود حرکت می­کند و گوش شنوایی برای پیام اهورایی ندارد. هنگامی که دانا اندیشه راستی­جویی را می­آموزد، باید دانش و بینش خود را به دیگران، به ویژه به افراد ناآگاه برساند، تا پنداربافی و خرافات از جامعه انسانی رَخت بربندد.
ما خواستاریم از زمره کسانی باشیم که جهان را به سوی پیشرفت و آبادانی و مردم را به سوی راستی و پارسایی رهنمایند. بشود که مزدا ما را یاری فرماید تا با نیروی اندیشه و دل (عقل و عاطفه) به سرچشمه دانایی پی بریم.
یسنا ٣٠ بند ٩

ای اهورامزدا بشود که با اندیشه‌نیک به تو نزدیک شوم و با پیروی از قانون اشا به ارزش‌های مادی و معنوی خود پی برم تا بدین‌وسیله دین‌داران را به سرای روشنی و خرمی و زندگی نیک هر دو جهان رهبری کنم.
یسنا ۲۸بند 2