راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

واژه گئوش اروان در اساطیر و گات ها

روان آفرینش (پاسخ داد):
شما به اینها ( زرتشت و یارانش)،
ای اهورا در پرتو وهومن و اشا، نیروی فرمانروایی ارزانی دارید
که بدان وسیله آسایش ( جایگاهی امن و بهشت آسا) و آرامش برقرار کنند.
من براستی تو را برترین بر آورنده ( این آرزو) می شناسم. سرود دوم  بند دهم

واژه گئوش دارای معناهای گوناگون است. اگر در برگردان این بند از معنی گاو استفاده

شود که به موجب روایات اساطیری بندهش و سایر ادبیات دینی ، نخستین جانور سودمند
مزدا آفریده منظور باشد در این صورت تصور شده زرتشت به صفت شبان و گاو مظهر
مردم و جامعه نمایانده شدهاند ولی در آموزشهای گاتایی که بر پایه اندیشیدن ، خردمندی
و اختیار انسان نهاده شده ، تشبیه کردن انسان به گاو و زرتشت به شبان نوع ی مفهوم
اساطیری دارد که نباید برای توضیح فلسفی گاتاها به کار رود. مطالب اساط یری از دین
زرتشت جداست زرتشت در یک مرحله فکری پیشرفته مفاهیم انتزائیو مجرد فلسفی را
مبنای آموزشهای اخلاقی قرار داد ولی گروهی از پیروان ای زدان و اسطوره ها ی کهن
آریایی که در زمان ساسانیان به باورهای دینهای باستانی خود پایبند بودند آن اسطورهها
را به عنوان سنتها به دین افزودند نظیر یشتها، با این ک ه قصائد ی دلک ش و سراسر
پندهای اخلاقی و سرشار از قهرمانیها و دلاوریها است ولی همه آنها افسانه ها ی خدا یان
پندار ی، دور از منطق زرتشت و مخالف با آموزشهای اوست.در این بند روان آفرینش برای زرتشت ، یاران و پیروان او آرزوی قدرتی می کند که بر
استوار باشد نه بر خودکامگی و خودخواهی. یاران زرتشت در گاتاها « اشا « راستی و حقیقت
گشتاسب ، فرشوشتر، جاماسب میدیوماه و سایرین هستند. کانگا تصور میکند این بند را
زرتشت از جانب خودش گفته و برای خود و یارانش ، آرزوی توانایی و نیرو دارد.
استاد پور داود به پیروی از پارهای از مترجمین و خاورشناسان غربی تصور می کند واژه« اینها »

برمی گردد به چارپایان که منطقی به نظر ن می رسد ولی مفهوم درست آن است که گئوش اوروان ، نماد جامعه و مردم از درگاه اهورامزدا ک ه او را دارند ة
برترین نیرو میداند درخواست راهنما و پشتیبانی توانا برای استقرار امنیت و عدالت دارد.
سرانجام گئوش اوروان رهبری و راهنمایی زر تشت را پذیرا می شود.

بر گرفته از گات ها سروده های اشو زرتشت
برگردان 17 هات
همراه با متن اوستایی وگزارش های زبانشناسی
پژوهش و نوشته :دکتر آبتین ساسانفر

چینود پل

واژه پِرِتو، گذر و عبور از مرز و خط جداکننده دو چیز است که آنرا به معنی پل گرفته اند.
سپس در اوستای نوین که در زمان ساسانیان گردآوری شده از آن پلی در دنیای دیگر
پنداشتند که هنگام گذشتن از آن برای دروندان و پیروان دین دروغ باریک میشود و آنها
را به ژرفای جهنم پرت میکند که بوی تعفنی و غذای گندیده و حیوانات موذی آنها را
غذاب خواهند داد. این تصورات در دین اسلام نیز بنام پل صراط وارد شده است. این مرز
جداکننده در باور و آیین زرتشت در نهاد و وجدان آدمی است. انسان با پیروی از ذات و
گوهر پاک که سپنتامئینیو است و نماد اهورامزدا در باطن اوست باید براه راست و اهورایی
رود. هر گاه کسی با گفتار و زبان بد یا کردار زیان آور براه پلید اهریمن ی گرایش جوید
هنگام داوری با خرد خویش خود را محکوم میداند و مورد سرزنش و آزار وجدان میشود
که برای مرد خردمند بزرگترین عذاب دائمی است.

و نیز باور دینی پیرو دروغ
آنچه واقعیت راستین است نادیده می گیرد
بیگمان روانش در گذرگاهی که مرز داوری میان خوب و بد است
او را سرزنش می کند
چون با کارهایش و گفتار با زبانش از راه راست به دور افتاده

سرود شانزدهم  بند سیزدهم

باور ها در دین اشو زرتشت

اصول دین زرتشت کدام است؟

اشوزرتشت، پیامبر بزرگ آریایی

شاید شما توجه کرده‏اید که در نگاره‏های ترسیم ‏شده از اشوزرتشت، این پیامبر بزرگ ایرانی عصایی ۹ (نه) بند در دست دارد. همچنین بر پایه سنت زرتشتیان هر فرزند بهدین هنگامیکه به سن تکلیف می رسد طی مراسمی ویژه که مراسم “سدره ‏پوشی” نامیده می شود در برابر “موبد زوت” و همه فامیل و آشنایان با آزادی کامل به اصول و فروع دین اشوزرتشت پیمان وفاداری می بندد، پوشش ساده و سفید رنگ سدره نیز از ۹ (نه) تکه تشکیل ‏شده ‏است. این ۹ بند یا نه تکه، بیانگر ۹ اصل دین زرتشتی است که چکیده پیام های او را به ما می رساند که من سعی می کنم اکنون برای شما به ‏طور بسیار فشرده بیان کنم، آنگاه خواهید دید که چرا و چگونه، این پیام ها که پایه دین زرتشت شناخته‏ شده ‏است، هرگز قدیمی نمی‏شود و نه ‏تنها برای انسان‏های امروزی تازه و بکر و عملی و قابل ‏پیاده‏ کردن ‏است، بلکه تا انسان وجود دارد، اگر هر کس، در هر زمانی این اصول را پایه باورهای خود قرار دهد و به آنها پایبند باشد، هم می تواند فرد شایسته ای باشد و هم می تواند جامعه خود را به سوی کمال و رسایی راهنما باشد:

۱- باور به یکتایی خدا: خدایی که اهورا (هستی بخش) و مزدا (دانای بزرگ) است و این دو صفت بزرگی و دانایی هم آهنگ و از هم جدا ناشدنی است. خدایی که در همه جا و در همه چیز در تجلی است. خدایی که هر چه را آفریده نیک و لازم و ملزوم یکدیگر آفریده و خلاصه خدایی که صفات کامل آن در نماز “صد و یک نام خدا” شرح داده شده است: بر همه چیز آگاه، بر همه کار توانا و بی نیاز و…

۲- باور به پیامبری اشوزرتشت: نخستین پیام آوری که پس از شک کردن به باورهای پیشینیان خود پس از ده سال در کوه اشیدرنه، از سوی اهورامزدا به پیامبری برگزیده ‏شد و از توحید و نبوت و معاد خبر داد و پیام خود را مانتره (بر انگیزنده اندیشه) نامید و از دین (دئنا) به مفهوم وجدان سخن به میان ‏آورد. باورهایی که ابتدا به مردم خود ارائه ‏نمود و آرام آرام دین او بخش بزرگی از این کره خاکی را در بر گرفت و پیروان او مزده یسنان یا مزداپرستان و بعدها بهدین و زرتشتیان نامیده ‏شدند.

۳- باور به روح و جهان واپسین (جهان مینوی): یعنی بهشت و گروسمان (خانه راستی) و دوزخ (خانه دروغ)

۴- باور به اشا (راستی): اشوزرتشت اولین کسی است که به وجود هنجار هستی (اشا) پی ‏برد و از حاکم بودن قانون اشا در جهان هستی (گیتی و مینو) سخن ‏گفت و فرمود: انسان می تواند با خرد خویش به قوانین طبیعت (اشا) پی ‏برده و از آن استفاده و یا سوء استفاده نماید و انسان تنها زمانی می تواند خوشبخت زندگی کند که قوانین اشا را به ‏درستی بشناسد و خود را با این قانون ابدی (اشا) هم ‏آهنگ و همراه سازد و…

۵- باور به گوهر آدمی ‏و آدمیت: بر پایه آموزشهای اشوزرتشت تمام انسانها از هر جنس و نژاد و مذهبی دارای وجدان(دئنا) و خرد بوده و از جسم، جان، روح و فروهرِ بسیار بالنده تری نسبت به دیگر موجودات برخوردار می باشند و قدرت تشخیص نیک از بد و ارزش گذاری را داشته و آزادی کامل در انتخاب راه را دارند و سرنوشت خود را می‏سازند و دارای حقوق برابر می‏باشند و در مجموع “من” دارند و می‏توانند “من” خویش را به هر صورتی که مایل باشند تغییر دهد و دارای بهترین منش (سپنته من) یا بدترین منش (انگره من) گردند و آموزش می ‏دهد که وظیفه هر زرتشتی پیروی از “سپنته من” و مبارزه با تمام نیروهای اهریمنی یا “انگره من” است و…

۶- باور به هفت پایه کمال: اشوزرتشت اهورامزدا را دارای شش فروزه: وهومن (منش نیک یا اندیشه و گفتار و کردارنیک)، اردیبهشت (راستی)، شهریور (تسلط بر نفس)، سپندارمزد (دانش اندوزی و پویایی)، خرداد (رسایی خواهی و کمال جویی) و امرداد (بی مرگی و جاودانگی) می‏شناسد و می‏آموزاند که هر کس با تمرین و ممارست از این شش فروزه اهورایی به طور کامل برخوردار گردد، در پایه هفتم تکامل خویش به جز خدا نمی‏بیند و با او یکی می‏گردد. این باور در دوران های بعد به صورت هفت شهر عشق یا هفت خوان رستم و نمادهای گوناگون دیگر در فرهنگ و عرفان ایرانی باقی مانده ‏است.

۷- باور به نیکوکاری و دستگیری از نیازمندان: دین زرتشت دور نگهدارنده جنگ افزار و آشتی دهنده است. خوشبخت کسی است که خوشبختی دیگران را فراهم‏ نماید. باور به اینکه هر کس در هر مقام مادی و معنوی می تواند و باید به دیگران یاری رساند. گذشت و فداکاری و کمک به نیازمندان، در دین زرتشت به صورت وقف و گاهنبار و جشن‏خوانی‏ها و بخشش (میزد) و غیره… به گونه ای بسیار آبرومند برگزار می‏گردد.

۸- باور به سپنتایی بودن (مقدس بودن) چهار آخشیج: آب، باد، خاک و آتش در دین زرتشت سپنتا است و زرتشتی وظیفه دارد محیط زیست را در حد توان پاک نگاه ‏دارد.

۹- باور به فرشکرد بودن: بنابر آموزش‏های گاتها، ما خواستاریم از زمره کسانی باشیم که جهان را بسوی پیشرفت و آبادانی می‏برند و با تمام توان در پویایی اندیشه و گفتار و کردار و آبادانی جهان سهیم گردیده فرشکرد (تازه کننده جهان) باشند. هر بهدین باید کوشش کند تا با آوردن نور بر تاریکی و با دانش بر جهل پیروز گردد؛ مثبت ‏نگری و یافتن روش های نوین در زندگی (فرشکرد) یکی از مهمترین پایه های اساسی دین زرتشتی است.