راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

آتشکده ورهگذر

 

پیش از اینها فکر میکردم خدا
خانه ای دارد میان ابرها
مثل قصر پادشاه قصه ها
خشتی از الماس وخشتی از طلا
پایه های برجش از عاج وبلور
بر سر تختی نشسته با غرور
ماه برق کوچکی از تاج او
هر ستاره پولکی از تاج او
اطلس پیراهن او آسمان
نقش روی دامن او کهکشان
رعد و برق شب صدای خنده اش
سیل و طوفان نعره توفنده اش
دکمه پیراهن او آفتاب
برق تیغ و خنجر او ماهتاب
هیچکس از جای او آگاه نیست
هیچکس را در حضورش راه نیست
پیش از اینها خاطرم دلگیر بود
از خدا در ذهنم این تصویر بود
آن خدا بی رحم بود و خشمگین
خانه اش در آسمان دور از زمین
بود اما در میان ما نبود
مهربان و ساده وزیبا نبود
در دل او دوستی جایی نداشت
مهربانی هیچ معنایی نداشت
هر چه می پرسیدم از خود از خدا
از زمین، از آسمان،از ابرها
زود می گفتند این کار خداست
پرس و جو از کار او کاری خطاست
آب اگر خوردی ، عذابش آتش است
هر چه می پرسی ،جوابش آتش است
تا ببندی چشم ، کورت می کند
تا شدی نزدیک ،دورت می کند
کج گشودی دست، سنگت می کند
کج نهادی پای، لنگت می کند
تا خطا کردی عذابت می کند
در میان آتش آبت می کند
با همین قصه دلم مشغول بود
خوابهایم پر ز دیو و غول بود
نیت من در نماز و در دعا
ترس بود و وحشت از خشم خدا
هر چه می کردم همه از ترس بود
مثل از بر کردن یک درس بود
مثل تمرین حساب و هندسه
مثل تنبیه مدیر مدرسه
مثل صرف فعل ماضی سخت بود
مثل تکلیف ریاضی سخت بود
تا که یکشب دست در دست پدر
راه افتادم به قصد یک سفر
در میان راه در یک روستا
خانه ای دیدیم خوب و آشنا
زود پرسیدم پدر اینجا کجاست
گفت اینجا خانه خوب خداست!
گفت اینجا می شود یک لحظه ماند
گوشه ای خلوت نمازی ساده خواند
با وضویی دست ورویی تازه کرد
با دل خود گفتگویی تازه کرد
گفتمش پس آن خدای خشمگین
خانه اش اینجاست اینجا در زمین؟
گفت آری خانه او بی ریاست
فرش هایش از گلیم و بوریاست
مهربان وساده وبی کینه است
مثل نوری در دل آیینه است
می توان با این خدا پرواز کرد
سفره دل را برایش باز کرد
می شود درباره گل حرف زد
صاف و ساده مثل بلبل حرف زد
چکه چکه مثل باران حرف زد

http://www.lilipot.ir/

آتشکده پرستشگاه زرتشتیان

آتشکده پرستشگاه زرتشتیان است که آتش در جایی خاص از آن قرار میگیرد و آیینهای دینی در برابر آن انجام میشود. ایرانیان باستان تا قرن 4 پ م در فضای باز نیایش میکردند و اردشیر دوم هخامنشی اولین بار نیایشگاه مسقف ساخت.اطلاعات ما در مورد آتشکده ها به زمان ساسانیان باز میگردد.این آتشکده ها چهار تاقیهایی گنبد دار هستند که درون آنها آتشدانی قرار دارد و در آن آتش روشن نگه داشته میشود.آتشکده ها بر اساس نوع آتشی که در آنها قرار دارد به سه گروه آتش بهرام، آدران و دادگاه تقسیم میشوند.آتشکده های بسیاری در ایران باستان ساخته شده است که پس از ورود تازیان به مرور تخریب شدند.برخی از آنها نیز به مسجد تبدیل شدند مانند مسجد جامع اصفهان و اردستان. در جدول زیر تعدادی از آتشکده های ایران باستان شناسایی شده است

نقشه معابد و آتشکده های ایران

منطقه غرب
منطقه شرق
منطقه جنوب ومرکز
منطقه شمال

آتشکده فیروز آباد

آتشکده آذر گشنسب

آتشکده فرنبغ

آتشکده شهر بیشاپور

چهار تاقی آغمیون

آتشکده چهارقاپی قصر شیرین

آتشکده آذرجو داراب

آتشکده آذرخش داراب -مسجد سنگی

آتشکده قمپ فسا

آتشکده شوفات تبریز

آتشکده کازرون

آتشکده گره کازرون

آتشکده میمه دهلران

آتشکده موشکان

آتشکده سیاهگل ایوان

آتشکده صمیکان شیراز

آتشکده فراش بند

آتشکده کنار سیاه فیروز آباد

آتشکده فراز مرا اورخذایا فیروز آباد

آتشگاههای ساسانی لامرد

آتشکده دره شهر

آتشکده قجر دره شهر

آتشکده قینقر مهران

آتشکده شیان کرمانشاه

آتشکده تمر

آتشکده قلعه سام چرداول

آتشکده میانه

آتشکده ای در ارمنستان

آتشکده خیر آباد کهگیلویه

آتشکده کلم

آتشکده نیر اعظم

http://www.iranatlas.info/atashkade/atashkade.htm

آتشکده برزین مهر سبزوار

آتشکده سیروان

آتشکده بازه هور تربت حیدریه

آتشکده گناباد

آتشکده نیشابور

  • منار سکوت زاهدان

آتشکده کرکوی زابل

آتشکده میر مظفر سبزوار

آتشکده کوه خواجه زابل

آتشکده ترشیز

آتشکده آذرنوش

آتشکده باکو

آتشکده جاویدان مسجد سلیمان

آتشکده اصفهان

آتشگاه نجف آباد

آتشکده نیاسر کاشان

آتشکده کرمان

آتشکده گل سرخدان کهگیلویه

آتشکده نطنز

آتشکده پیر همدانی آب بر

آتشکده برزو اراک

آتشکده سمنان

آتشکده بارنوا

آتشکده سرده

آتشکده خرم دشت کاشان

آتشکده مهر اردشیر در اردستان

آتشکده زروان اردشیر در رستاق خوار

آتشکده ورهام یزد و آتشکده درمهر یزد

آتشکده آتشکو

آتشکده بندیان درگز

آتشکده قصران

تخت رستم

آتشکده ری

آتشکده کوسان بهشهر

آتشکده آبادی صبح

آتشکده تشویر طارم

آتشکده الزین طارم

آتشده پیرچم طارم

آتشکده نویس

آتشکده گیلانکشه

آتشکده چاکسر آمل

 

 

منطقه شمال منطقه جنوب ومرکز منطقه شرق منطقه غرب

پرستشگاه و آتشکده های ایران باستانhttp://www.iranatlas.info/atashkade/atashkade.htm

آتشکده پرستشگاه زرتشتیان است که آتش در جایی خاص از آن قرار میگیرد و آیینهای دینی در برابر آن انجام میشود. ایرانیان باستان تا قرن 4 پ م در فضای باز نیایش میکردند و اردشیر دوم هخامنشی اولین بار نیایشگاه مسقف ساخت.اطلاعات ما در مورد آتشکده ها به زمان ساسانیان باز میگردد.این آتشکده ها چهار تاقیهایی گنبد دار هستند که درون آنها آتشدانی قرار دارد و در آن آتش روشن نگه داشته میشود.آتشکده ها بر اساس نوع آتشی که در آنها قرار دارد به سه گروه آتش بهرام، آدران و دادگاه تقسیم میشوند.آتشکده های بسیاری در ایران باستان ساخته شده است که پس از ورود تازیان به مرور تخریب شدند.برخی از آنها نیز به مسجد تبدیل شدند مانند مسجد جامع اصفهان و اردستان. در جدول زیر تعدادی از آتشکده های ایران باستان شناسایی شده است

نقشه معابد و آتشکده های ایران

منطقه غرب
منطقه شرق
منطقه جنوب ومرکز
منطقه شمال

آتشکده فیروز آباد

آتشکده آذر گشنسب

آتشکده فرنبغ

آتشکده شهر بیشاپور

چهار تاقی آغمیون

آتشکده چهارقاپی قصر شیرین

آتشکده آذرجو داراب

آتشکده آذرخش داراب -مسجد سنگی

آتشکده قمپ فسا

آتشکده شوفات تبریز

آتشکده کازرون

آتشکده گره کازرون

آتشکده میمه دهلران

آتشکده موشکان

آتشکده سیاهگل ایوان

آتشکده صمیکان شیراز

آتشکده فراش بند

آتشکده کنار سیاه فیروز آباد

آتشکده فراز مرا اورخذایا فیروز آباد

آتشگاههای ساسانی لامرد

آتشکده دره شهر

آتشکده قجر دره شهر

آتشکده قینقر مهران

آتشکده شیان کرمانشاه

آتشکده تمر

آتشکده قلعه سام چرداول

آتشکده میانه

آتشکده ای در ارمنستان

آتشکده خیر آباد کهگیلویه

آتشکده کلم

آتشکده نیر اعظم

آتشکده برزین مهر سبزوار

آتشکده سیروان

آتشکده بازه هور تربت حیدریه

آتشکده گناباد

آتشکده نیشابور

  • منار سکوت زاهدان

آتشکده کرکوی زابل

آتشکده میر مظفر سبزوار

آتشکده کوه خواجه زابل

آتشکده ترشیز

آتشکده آذرنوش

آتشکده باکو

آتشکده جاویدان مسجد سلیمان

آتشکده اصفهان

آتشگاه نجف آباد

آتشکده نیاسر کاشان

آتشکده کرمان

آتشکده گل سرخدان کهگیلویه

آتشکده نطنز

آتشکده پیر همدانی آب بر

آتشکده برزو اراک

آتشکده سمنان

آتشکده بارنوا

آتشکده سرده

آتشکده خرم دشت کاشان

آتشکده مهر اردشیر در اردستان

آتشکده زروان اردشیر در رستاق خوار

آتشکده ورهام یزد و آتشکده درمهر یزد

آتشکده آتشکو

آتشکده بندیان درگز

آتشکده قصران

تخت رستم

آتشکده ری

آتشکده کوسان بهشهر

آتشکده آبادی صبح

آتشکده تشویر طارم

آتشکده الزین طارم

آتشده پیرچم طارم

آتشکده نویس

آتشکده گیلانکشه

آتشکده چاکسر آمل

 

 

آتشکده

آتشکده
اقتباس از سایت: cgie.org.ir

آتَشْکَده، پرستشگاه زردشتیان که آتش در جایی خاص از آن قرار دارد و مهم‌ترین آیینهای دینی در آن و در برابر آتش انجام می‌گیرد. زمان آغاز برپاداشتن آتشکده معلوم نیست. ظاهراً زردشتیان از سدة 4ق‌م به بعد به تقلید از مردم بین‌النهرین به ساختن معبد پرداخته‌اند. پیش از آن مراسم دینی آنان در فضای آزاد و به ویژه بر بلندیها انجام می‌گرفت. اطلاعات ما دربارة آتشکده‌ها خصوصاً از دورة ساسانی و اسلامی است. آتشکده‌های آن دوران معمولاً بنای مکعب گنبدداری بوده که چهار طاق نامیده می‌شده است. مقدس‌ترین قسمت‌ هر آتشکده، جایی که آتش در آن نگاهداری می‌شود، اتاق کوچک مکعب یا مکعب مستطیل شکلی است به نام گنبد (در اصطلاح زردشتیان ایران)، یا آتشگاه (در اصطلاح زردشتیان هندوستان). اصطلاح گنبد در این مورد در زبان پهلوی نیز رایج بوده است. در آتشکده‌های زردشتیان هند (پارسیان) دیوار ایت اتاق مشبّک است تا عبادت‌کنندگان بتوانند آتش را از دور ببینند. این گونه آتشکده‌ها دارای دری است که موبدان برای خدمت به آتش از آن دروارد اتاق آتش می‌شوند. آتشکده‌های قدیمی یزد و کرمان دارای اتاق بزرگی است (به نام گَهَنْبار خانه یا محراب و غیره) که عبادت‌کنندگان در آن اجتماع می‌کنند و آتش در اتاقی مجزّا با دیوارهای ضخیم به دور از چشم پرستش کنندگان نگاهداری می‌شود. در گذشته برای محفوظ ماندن آتش و آلوده نشدن آن، جز روحانیان زردشتی هیچکس مجاز به داخل شدن به آن اتاق و دیدن آتش مقدس نبود. در سده‌های 13 و 14ش، در کرمان و یزد و تهران آتشکده‌هایی به سبک آتشکده‌های پارسیان هند (آگیاری) ساخته شده است که در آنها آتش در اتاق مکعب شکلی که در وسط قرار دارد، می‌درخشد و از پنجره‌های شیشه‌آی قابل رؤیت است. آتشدان در گودی بالای ستونی گرد و سفالی (در قدیم سنگی، به نام مَغرِب در کرمان، کَلَک در یزد و آدُخْش در شریف‌آباد اردستان) در زیر قبّه‌ای نهاده شده است.
آتشکده‌ها بنا بر اهمیت نوع آتشی که در آن است، به 3 دسته تقسیم می‌شوند: آتشِ بَهْرام، آدُران و دادگاه: 1. برای تأسیس آتش بهرام (در زبان پهلوی آتَخْشِ وَهْرام) 16 آتش گوناگون مانند آتش خانگی و آتش صنعتگران و غیره گردآوری می‌شود و در طیّ دعاخوانیهای متعدد و مراسم دینی دقیق و طولانی «تطهیر» و «تقدیس» می‌گردد. پس از این مراسم، آتش مقدس را با تشریفات دینی خاص در اتاق مخصوص در آتشکده در زیر قبه برجای خود می‌نهند، یا اصطلاحاً بر تخت می‌نشانند. پس از آن فقط موبدانی که دارای شرایط و درجات خاص دینی باشند، می‌توانند برای خدمتگزاری به آن اتاق (گنبد) داخل شوند. آتشکده‌ای که این گونه آتش در آن جای دارد، به ویژه آتشکدة بهرام (یا آتشِ بهرام (ایزد پیروزی در نزد ایرانیان قدیم) نامیده می‌شود؛ 2. تقدیس آدُران (یا به اصطلاح پارسیان هند آدریان، در پهلوی به گونة عام آدُر یا آتَخْش) بسیار آسان‌تر است. 4 نوع آتش برای این منظور کافی است، ولی تشریفات بر تخت نشاندن آن در گنبد همانند آتش بهرام است، اما خدمتگزاری آن ساده‌تر است. این نوع آتشکده در ایران دَرِ مهر، و در هند آگیاری نامیده می‌شود؛ 3. دادگاه (در پهلوی آدَروگ) آتشی است که تنها از یک آتش خانگی تقدسی شده، تشکیل می‌یابد. گرچه تقدیس این آتش به وسیلة روحانی زردشتی انجام می‌گیرد، اما هر فرد عادی زردشتی می‌تواند آن را خدمت کند. این خدمت، یعنی هیزم و بوی خوش بر آن نهادن، مستلزم تشریفات بسیار کمی است. آتش دادگاه در 2 مکان می‌تواند وجود داشته باشد: یکی در معبد عمومی که با همان تشریفات دو آتش دیگر در گنبد قرار می‌گیرد، دیگری در اتاق کوچکی نزدیک دخمه که روحانیان یا مردم عادی زردشتی از آن مراقبت می‌کنند. همچنین در بعضی خانه‌های اعیانی زردشتی، خصوصاً در هندوستان، اتش دادگاه برای اجرای اعمال دینی نگاهداری می‌شد. اغلب این آتشهای خصوصی بعداً در معبدی مستقر گشته و تبدیل به آتشکدة عمومی شده‌اند. آتشِ مرتبة پایین‌تر نمی‌تواند به مرتبة بالاتر تبدیل گردد و اگر آتشی به ناچار باید به آتشکدة دیگری نقل شود، با آتش مستقر در آن آتشکده در زیر یک گنبد قرار نمی‌گیرد، بلکه آتش منتقل شده در اتاقی جداگانه نگاهداری می‌شود و دو آتش از یکدیگر دور می‌مانند.
از میان آتشکده‌های دوران ساسانی 3 آتشکده که در آنها آتش بهرام می‌درخشیده است، از اهمیت بسیاری برخوردار بوده‌اند: 1. آذَرْ فَرْنْبَغ؛ 2. آذَرْ گُشْنَسب؛ 3. آذَر بُرزین مهر. هر کدام از این آتشکده‌ها منسوب به یکی از طبقات اجتماعی ساسان است: فَرْنْبَغ آتشِ روحانیان، گُشنسب آتشِ جنگجویان و بُرزین مهر آتشِ کشاورزان است. آذر فرنبغ در دورة ساسانی در کاریان فارس جای داشته، اما بر طبق افسانه‌ای، اصلاً از خوارزم بدان ناحیه انتقال یافته بوده است. گُشنسب که ظاهراً آتش قدیم مغان ماد بوده، در کنار دریاچة اورمیه احتمالاً در شیز (تخت سلیمان) در آذربایجان بوده و در دورة ساسانی مهم‌ترین آتشکده به شمار می‌رفته است. بُرزین‌مهر در کوه ریوَنْد نیشابور قرار داشته است. قابل توجه است که هر یک از این 3 آتشکده به سرزمین اصلی یکی از 3 سلسلة بزر ایرانی یعنی مادها و پارتها و ساسانیان منتسب بوده است. در دورة ساسانی بُرزین‌مهر، آتش ناحیة پارت، به علل سیاسی از اهمیت کمتری برخوردار بوده است. علاوه بر این 3 آتشکدة مهم و بزرگ، آتشکده‌های بسیاری وجود داشته که خرابه‌های بعضی از آنها هنوز بر جای است. شاهان ساسانی در هنگام جلوس آتشی را تأسیس می‌کردند که مبدأ سالهای پادشاهی آنان به شمار می‌رفت. امور آتشکده‌ةا در دوران ساسانی برعهدة دیوان خیرات (دیوانِ کِردَگان) یا اوقاف (رُوانَگان) بوده است، و خطی که محاسبات امور آتشکده بدان نوشته می‌شده «آتش هَمار دفیره» نام داشته است.
پس از اسلام برخی آتشکده‌ها تا چند قرنی بر جای ماندند، ولی با گروش ایرانیان به اسلام به تدریج از شمار آنها کاسته شد و به ویرانی گرایید. ویرانه‌های بسیاری از آنها اکنون باقی است. بعضی آتشکده‌ها با تغییراتی تبدیل به مسجد شد، مانند مسجد جمعة اصفهان یا اردستان و جز آن. در معماری دورة اسلامی ایران، به ویژه در ساختمان مساجد، از طرح بنای آتشکده (چهار طاق) استفاده شده است.
مآخذ: اصفهانی، حمزه، التنبیه علی حدوث التصحیف، به کوشش آل یاسین، بغداد، مکتبه النهضه، 1387ق، ص 67؛ بُنْدَهشن، به کوشش ب ت انکلساریا، بمبئی، پارسی پنجایت، 1908م، فصل 18: بند 17، فصل 26: بند 44 خوارزمی، احمد بن یوسف، مفاتیح العلوم، به کوشش فان فلوتن، لیدن، 1895م، ص 118؛ روایات پهلوی، به کوشش ب ن دابار، بمبئی، پارسی پنچایت، 1913م، ص 136؛ زادِسْپَرَم، گزیده‌های زادِسْپَرَم، به کوشش ب ت انکلساریا، بمبئی، 1964م، فصل 29: بند 3؛ فرخ مردوهرام، مادیگان هزار دادستان، به کوشش ت د انکلساریا، بمبئی، 1912م، 2/37؛ کریستن سن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمة رشید یاسمی، تهران، ابن سینا، 1345ش، ص 182ـ192؛ معین، محمد، مزدیسنا و ادب پارسی، دانشگاه تهران، 1338ش، ص 273ـ 375؛ نیز:

Boyce, M., A History of Zoroastrianism, Leiden, 1975, I/167; id, «The fire-temples of Kerman», Acta Orientalia, 30 (1966), pp. 51-72; id, «On the Zoroastrian temple cult of fire», JAOS, 95/3 (1975), pp. 454-465; id, «On the sacred fires of the Zoroastrians», BSOAS, 31/1, (1968), pp. 52-68, 31/2, pp. 287-289; Duchesne – Guillemin, J., La religion de l, Iran ancien, Paris, 1962, pp. 85-90; Erdmann, K., Das iranische Feuerheiligtum, Leipzig, 1941; Godard, A., Athâr-e Iran, 1936, I(1)/187-210, 1938, III91)/3-72: Modi, J. J., The Religious Ceremonies of the Parsees, Bombay, 1937, pp. 199-330; Schippmann, K., Die iranischen Feuerheiligtümer, Berlin – NewYork, 1971; Widengren, G., Les religions de l, Iran, Paris, 1968, pp. 300-304; wikander, S., Feuerpriester in kleinasien und Iran, Lund, 1946, pp. 59, 60, 63-64.
احمد تفضلی