راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

عدالت در گان ها


اگر پرسش از عدالت خداوندی است ، در گات ها از آزادی واختیار کامل برای زن و مرد سخن به میان می آید و این آزادی مربوط به قوم ، نژاد و افراد ویژه ای نیست و برای همگان است . خداوند در گاتها سراسر نیکی و داد است که نقش یاوری وهمکاری با انسان را دارد . اهورامزدا هیچگاه بین انسانها تفاوتی نمی شناسند مگر در انتخاب راه راست و نادرست - شخص گمراه ، اگر در عذاب وجدان بسر می برد از روی آزادی خود ، راه خویش را برگزیده و مسئول کردار خویش است . بازتاب کردار نیک و بد هر فرد که برگرفته از خرد رسا و یا بی تفاوتی نسبت به اندیشه است به شخص باز خواهد گشت .

بهشت ودوزخ در دین اشو زرتشت


در بینش اشوزرتشت ، اهورامزدا جهان هستی را بر مبنای نظم وهنجاری درست و نیک آفریده که اَشا نام دارد . در هنجار راستی ، اصل کنش و واکنش پیوسته وجود دارد . به عبارتی قانون عکس العمل بخشی از هنجار اَشا است که در مورد نیک اندیشی و بد اندیشی انسان نیز نتیجه میدهد . رفتار انسان ، هماهنگ با اندیشه او می تواند خوب و سازنده و یا عکس آن ویران کننده و بد باشد . بر پایة قانون اشا ، رفتار انسان در همین جهان به خودش باز میگردد و بهشت و دوزخ را برای او بوجود می آورد . پس بهشت یا دوزخ ، بازتاب طبیعی کردار انسان است . بهشت بـرگرفته از واژه « وَهیشتـم منـو » در اوستـا اسـت ، یعنی «بهترین منش» و دوزخ از واژة اوستـایـی « دروجو دِمانِه » آمده یعنی جایگاه دروغ و مکان تیره گون که در برخی سرودها نیز به صورت « اَچیشتم مَنُو » آمده یعنی « بدترین منش» بنابراین اهورامزدا بهشت و دوزخ را برای پاداش و یا آزار انسان در دنیای پس از مرگ نیافریده است بلکه واکنشی طبیعی برای رفتار انسان است که بر وجدان و روان او اثر میگذارد از این دیدگاه انسان که با اندیشه و رفتار خود توانایی ساختن دوزخ و بهشت را دارد توانایی کاهش دادن آنان را نیز خواهد داشت یعنی دوزخ برای انسان ، همیشگی نیست بلکه دیرپا و زمان داراست .

اوستای امروزی


اوستای امروزی از منابع مختلفی گرد آوری شده‌است و بخش‌های مختلف آن مربوط به

زمان‌های مختلفی است و ویژگی‌های آنها تفاوت زیادی با هم دارد. «نسک»های ۲۱ گانه

منعکس کننده ساختار ۲۱ کلمه‌ای نیایش «آهونا وایریا» هستند: هریک از سه خط این مناجات

از هفت کلمه تشکیل شده‌است. براین اساس «نسک»ها به سه گروه تقسیم می‌شوند

که هر گروه هفت جلد دارد. برای هر جلد یکی از کلمات نیایش در نظر گرفته شده بود که

موقعیت نسبی آن را نسبت به جلدهای دیگر نشان می‌داد. امروزه چیزی در حدود یک

چهارم متن «نسک»ها باقی مانده‌است. محتوای اوستا (یعنی محتوای «نسک»ها به

همراه متمم‌هایی از دیگر متون (نیمه مذهبی) به طور کلی به پنج دسته تقسیم می‌شود.

این تقسیم بندی موضوعی است (گرچه سازماندهی «نسک»ها اینگونه نیست) و

اصلاً ثابت یا استاندارد نمی‌باشد. برخی از متفکرین ترجیح می‌دهند که این پنج دسته را

در دو گروه عبادی و عمومی قرار دهند. این متون به دوزبان نوشته شده‌اند: متون کهن تر به

زبان اوستایی (کهن‌ترین زبانی که به عنوان زبان هندو- ایرانی ذکر شده و با سانسکریت

ارتباط نزدیکی دارد) و متون جدیدتر به زبان پارسی میانه و خط پهلوی.


نسک‌های بیست و یک گانه اوستا به سه بهر بخش

می‌شده‌است:

  • نسکهای گاسانیک در دانش و کار مینوی.
  • نسکهای داتیک در دانش و کار جهانی.
  • نسکهای هاتک مانسریک در آگاهی از کردارهای میانِ جهانِ مینوی و جهانِ خاکی.

اوستای امروزی شامل بخش‌های زیر است: