چراکه آتش تنها ماده ایست که آلودگی را
به خود نمیگیرد و همیشه و درهمهحال به سوی بالا میرود و ماهیت اصلی خود
را حفظ میکند و خود میسوزد و دیگران را گرما و نـور میبخشد. مردمان اشون
یا راستیجو، نیز همانند آتش آتشکده درهمهحال یکسان و یکرنگ بوده،
پلیدیهاو دروغ را با دانش خویش و عشق به اهورامزدا میسوزانند و نور و
شادی وگرما وانرژی به جامعه میبخشند. در عرفان ایرانی نیز عشق به آتش تشبیه شده است.
مهارآتش و چگونگی استفاده بهینه از آن یکی ازبرترین کشفیات بشر بود،که به
تمدن و پیشرفت انسان شتابی افسانهای بخشید. آریاییها، در مناطق شمالی
ایران و جنوب روسیه که بسیار سرد بود و زمستان درازی داشت، زندگی می کردند و
آیین بیشتر مردم طبیعتپرستی بود و به آتش برای روشنایی و گرم کردن خانه و
کاشانه و پختن غذا و غیره بسیار نیازمند بودند و چون کبریت نیز وجود نداشت
و فراهم کردن آتش بسیار سخت و وقتگیربود، آتش را در جایی بنام آتشکده
همیشه روشن نگاه میداشتند. اشوزرتشت پس از برگزیده شدن به پیامبری، وجود
این جایگاه را بسیار لازم وزندگیبخش تشخیص داد و با اضافهکردن آتش آتشکده
با آتش 16 طبقه اجتماع(آهنگر و مسگر و نانوا و غیره) مفاهیمی مینوی به آن
بخشید و به صورت پرچـمی مقدس برای زرتشتیان درآورد. که تا امروز نیز این
چنین است و زرتشتیان آتش موجود درآتشکده را نماد موجودیت خود یا پرچم و
درفش دین زرتشتی با چندین هزار سال هویت دینی و فرهنگی خود میدانند که به
وسیله موبد آتشبند(آترون ) همواره روشن نگاه داشته می شود. نام اصلی
آتشکدهها، آدریان است که آتش ورهرام یا بهرام و دربمهر نیزگفته میشود و
همواره در طول تاریخ شامل مجتمع دینی و آموزشی و فرهنگی نیز بوده است.
پرستش سو(قبله): جهتی است که پیروان هر مذهبی در سرتاسر جهان درهنگام
نماز، هـمواره رو به آن سو به پرستش خدا میایستند. آتش هرگز پرستشسو
(قبله) زرتشتیان نبوده است. و بهدینان تنها در داخل آتشکده، رو به آتش مقدس
که حالت پرچم دارد، میایستند و به ستایش خدا میپردازند. حتی همسایگان
آتشکده نیز رو بهسوی آتشکده نماز نمیگزارند، وهیچ بهدینی از دیگر
زرتشتیان نمیپرسدکه آدریان شهر در کدام جهت است تا قبله سوی خود قرار دهد.
بلکه همیشه در هنگام نماز رو به سوی نورایستاده واهورامزدا را پرستش
میکنند.