راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!
درباره من
iš به معنای ِ «خواستن، میل داشتن، آرزو کردن، جستجو کردن» پیوند داشته باشد، که دارای جدا شدههای زیر است: -aēša «آرزو، خواست، جستجو»؛ išaiti «میخواهد، آرزو میکند»؛ -išta «خواسته، محبوب»؛ -išti «آرزو، مقصود». همچنین پیشنهاد میکند که واژهی عشق از اوستایی -iška* یا چیزی همانند آن ریشه میگیرد. پسوند ka- در پایین بازنموده خواهد شد.
واژهی اوستایی -iš همریشه است با سنسکریت -eṣ «آرزو کردن، خواستن، جُستن»؛ -icchā «آرزو، خواست، خواهش»؛ icchati «میخواهد، آرزو میکند»؛ -iṣta «خواسته، محبوب»؛ -iṣti «خواست، جستجو»؛ واژهی ِ زبان ِ پالی -icchaka «خواهان، آرزومند». همچنین، به گواهی شادروان فرهوشی، این واژه در فارسی ِ میانه به دیسهی ِ (= صورت ِ) išt «خواهش، میل، ثروت، خواسته، مال» باز مانده است. -- برای ِ آگاهی ِ بیشتر از واژهی ِ «دیسه» = form به «فرهنگ ریشهشناختی اخترشناسی و اخترفیزیک» رجوع کنید.
واژههای اوستایی و سنسکریت از ریشهی پوروا-هند-و-اروپایی -ais* «خواستن، آرزو کردن، جُستن» میآیند که دیسهی اسمی آن -aisskā* است به معنای «خواست، میل، جستجو». بیرون از اوستایی و سنسکریت، چند زبان دیگر شاخههایی از آن واژهی پوروا-هند-و-اروپایی را حفظ کردهاند: اسلاوی کهن کلیسایی isko, išto «جستجو کردن، خواستن»؛ iska «آرزو»؛ روسی 'iskat «جستجو کردن، جُستن»؛ لیتوانیایی ieškau «جستجو کردن»؛ لتونیایی iēskât «جستن شپش»؛ ارمنی 'aic «بازرسی، آزمون»؛ لاتین aeruscare «خواهش کردن، گدایی کردن»؛ آلمانی بالای کهن eiscon «خواستن، آرزو داشتن»؛ انگلیسی کهن ascian «پرسیدن»؛ انگلیسی ask.
اما دربارهی ریشهی سنتی ِ عشق. لغتنامه نویسان واژهی عشق را به عَشَق (ašaq') عربی به معنای «چسبیدن» (منتهیالارب)، «التصاق به چیزی» (اقربالموارد) پیوند دادهاند. نویسندهی غیاثاللغات میکوشد میان «چسبیدن، التصاق» و عشق رابطه بر قرار کند: «مرضی است از قسم جنون که از دیدن صورت حسن پیدا میشود و گویند که آن مأخوذ از عَشَقَه است و آن نباتی است که آن را لبلاب گویند چون بر درختی بپیچد آن را خشک کند همین حالت عشق است بر هر دلی که طاری شود صاحبش را خشک و زرد کند.»
ادامه...
آتش ورهرام (بهرام) یزد، یزد این
عمارت که در فهرست آثار معمارى معاصر یزد قرار دارد، به همت زردشتیان
یزد و پارسیان هند در سال ۱۳۱۳ خورشیدى تحت نظارت و سرپرستى آقاى ارباب
جمشید امانت بنا شد. ساختمان اصلى در وسط حیاطى بزرگ بر بلندى قرار دارد و
آن را درختانى همیشه سبز احاطه کردهاند. حوضى مدور و بزرگ در محور ورودى
بنا به آن زیبایى خاصى بخشیده است.
آتشکده ها و آتشگاه ها
آتش ورهرام (بهرام) یزد، یزد این
عمارت که در فهرست آثار معمارى معاصر یزد قرار دارد، به همت زردشتیان
یزد و پارسیان هند در سال ۱۳۱۳ خورشیدى تحت نظارت و سرپرستى آقاى ارباب
جمشید امانت بنا شد. ساختمان اصلى در وسط حیاطى بزرگ بر بلندى قرار دارد و
آن را درختانى همیشه سبز احاطه کردهاند. حوضى مدور و بزرگ در محور ورودى
بنا به آن زیبایى خاصى بخشیده است.
آتش در محفظهاى بلندتر از سطح زمین در اتاق نسبتاً وسیع و دور از تابش
خورشید قرار گرفته و اتاقهایى براى مراسم نیایش پیرامون آن طراحى شده است.
در مورد قدمت تاریخى آتش این آتشکده، گویند که نزدیک ۱۵۱۵ سال پیش این آتش
از آتشکدهٔ ناهید پارس به روستاى هفتادر (نزدیک عقدا) منتقل شد و از آنجا
به ترکآباد در اردکان نقل مکان کرد و پس از سى سال نگهدارى در غار اشکفت
یزدان آن را در سال ۱۳۲۵ خورشیدى به شهر یزد آوردند و در خانهٔ دستور بزرگ
شهر، در محلهٔ دستوران جاى داده شد و از آن جا به گهنبارخانه و محل کنونى
این آتش، خیابان آیتالله کاشانى کوچهٔ آتشکده انتقال یافت.
سرستونها و ازارههاى سنگى این بنا با نقوش برجستهٔ زیبا، کار هنرمندان
اصفهانى است که در اصفهان تراش خوردند و به یزد حمل شدند. به نظر مىرسد
معمارى بنا تا حدودى از معمارى آتشکدههاى پارسیان هند تأثیر گرفته باشد. آتشدان سنگى، سمیرم
این آتشدان سنگى به دورهٔ هخامنشیان و ساسانیان مربوط است و در سمیرم به
دست آمده است. دو سرستون سنگى آن به دورهٔ ساسانى تعلق دارد و نقش
خسروپرویز بر روى آنها حک شده است : یکى از آنها سالم است و در موزهٔ
ایران باستان و دیگرى که کمى شکستگى دارد، در کاخ چهل ستون اصفهان نگهدارى
مىشود. این دو سر ستون در حدود سال ۱۳۳۰ شمسى در اصفهان کشف شده است. آتشکده کاریان، شیراز (ساسانیان)
این محل از آتشکدههاى اصلى موبدان بود و یکى از سه آتشکدهٔ بزرگ ایران در
عهد ساسانیان به شمار مىرفت. بعدها آتش این مکان به آتشکدهاى در
هندوستان انتقال یافت. آتشکدهٔ (درمهر)، یزد آتشکدههاى زردشتیان بنابر مقام اهمیت بر سه دسته است: -
آتش دادگاه که در خانهها افروخته مىشود و صورت خانوادگى دارد و مراسم
تقدیس ندارد. آتش خانواده را جان خانواده مىدانند. آتش دادگاه را نیز
موبدان برپا مىدارند، اما افراد عادى نیز مىتوانند به خدمت آن بپردازند.
معمولاً زردشتیان متمکن در خانههاى خود آتش دادگاه را شعلهور نگه
مىدارند. - آتش آدران (درب مهر) از آتش دادگاه برتر است و اختصاص به شهر و بلوکات بزرگ دارد. -
آتش ورهرام (بهرام) اعتبار و اهمیّتش از دو آتش فوق به مراتب بیشتر است و
پیوسته هم باید افروخته بماند. این آتش به عموم مردم تعلق دارد. اکنون در
ایران دو آتش بهرام وجود دارد که یکى در یزد و دیگرى در کرمان است. ماهیّت
آتش ورهرام متشکل است از پانزده آتش گوناگون و آذرخش آسمانى (یعنى جمعاً
شانزده آتش) که عبارتند از رنگرز، پادشاه یا فرماندار، کوزهگر، آجرپز،
درویش یا صاحبدل، زرگر، ضرابخانه، آهنگر، اسلحهساز، نانوا، تقطیر، فرمانده
ارتش، چوپان، پیشواى دینى، برق آسمان، مرده سوز. آتشکدهٔ (قدمگاه)، جهرم (ساسانیان)
در جنوب شهر جهرم، روى تپهاى باصفا، آثارى از بناى بسیار قدیمى با
تاقنما و شبستانهاى متعدد دیده مىشود که بر تمامى شهرستان جهرم مشرف
است. قدمت تاریخى این اثر تاکنون مشخص نشده است. گفته مىشود که قدمگاهها
از معابد آناهیتا به شمار مىروند که ویژهٔ زنان بودهاند. آتشکدهٔ آبادى صح، قوشه، دامغان (ساسانیان)
این آتشکده در پنج کیلومترى شمال غربى آبادى قوشه دامغان واقع شده و در
حال حاضر فقط ستونهاى عظیم و قطور آن باقى مانده است. آتشکدهٔ آذرجو،
داراب (ساسانیان) این آتشکده در ۱۲ کیلومترى جنوب غربى داراب در جنب
چشمهاى به نام «اعلانقز» قرار دارد و گفته مىشود که به دستور زرتشت
ساخته شده است. آتشکدهٔ آذرخش (مسجد سنگى)، داراب، (ساسانیان) در
«کوه پهنای» شهر داراب، محوطهاى وسیع وجود دارد که آن را در دل کوه
تراشیدهاند و به آن مسجد سنگى مىگویند. گفته مىشود که این بنا همان
«آتشکدهٔ آذرخش» است که در دوره ساسانیان و هخامنشیان اهمیت فوقالعادهاى
داشته است. این محوطه، شامل راهروى پهن است که از طریق رواقى، به فضاى
شاهنشینهایى که در دل کوه تراشیدهاند و در وسط آن حوضى قرار گرفته
است، منتهى مىشود. این بنا به دوران ساسانیان تعلق دارد و نقشهٔ آن کمى به
تالار کاخ بزرگ شاپور اول که در ویرانههاى شهر شاپور کشف شده شبیه است.
این بنا در دوران اسلامى به مسجد تبدیل شد و در شاهنشین آن یک محراب احداث
شد. در کتیبهاى که بر دیوار سمت چپ رواق حجارى شده، تاریخ ۶۵۲ هجرى که
مقارن با زمان اتابک ابوبکر سعد بن زنگى است به چشم مىخورد. آتشکدهٔ بازه هور، روستاى رباط، تربتحیدریه
این آتشکده در روستاى رباط سفید از توابع بخش احمدآباد مشهد واقع شده است.
بناى این آتشکده به صورت چهارتاقى است و به احتمال زیاد به دورهٔ ساسانى
تعلق دارد. آتشکدهٔ بزرگ جره، کازرون، (ساسانیان) این محل، یکى دیگر از پنج آتشکدهاى بوده که مهرنرسى در نقاطى مابین کازرون تا فراشبند بنا کرده است.
بناى آتشکده از سنگ بادبر و ملاط گچ ساخته شده و درازاى هر پهلوى آن بیش
از ۱۴ متر است. بلندى این بنا معلوم مىدارد که در زمان قدیم در آنجا شهرى
وجود داشته است. آتشکدهٔ بزرگ جره به عهد ساسانیان تعلق دارد. آتشکدهٔ
پاسارگاد، شیراز، (هخامنشیان) در فاصلهٔ قابل توجّهى از کاخ اختصاصى
کوروش، در قسمت شرقى دشت مرغاب، دو تخته سنگ بزرگ سفید در مجاورت تپهٔ
کوتاه خاکى به فاصلهٔ ۹ متر از یکدیگر قرار گرفتهاند. این دو تخته سنگ را
آتشگاه یا قربانگاه پاسارگاد مىدانند. نیایش ایزد یکتا در دوران
هخامنشیان در فضاى باز برابر آتش مقدس صورت مىگرفته است.
آتشکدهٔ تمر قریه تمر، ارومیه
آتشکدهٔ تمر در ۲ کیلومترى قریهٔ تمر (تماره واقع در ۱۸ کیلومترى غرب
جادهٔ ارومیه - سلماس) از محال انزل، بخش حومهٔ ارومیه واقع شده است.
این آتشکده در حال حاضر به صورت مخروبهاى بالاى تپهاى به جا مانده است و
به علت عدم ثبت و رسیدگى، روى به انهدام قطعى مىرود. این آتشکدهٔ مربوط به
دورهٔ سلاطین هخامنشى احتمالاً در فاصلهٔ سالهاى ۵۵۰-۵۳۰ قبل از میلاد
ساخته شده است.
آتشکدهٔ چهار طاقى چهار قاپو، قصرشیرین
یکى دیگر از آثار تاریخى مربوط به دورهٔ ساسانى در قصر شیرین بناى آتشکدهٔ
دورهٔ ساسانى است که با سنگ و گچ ساخته شده و یکى از بزرگترین آتشکدههاى
دوران ساسانى بشمار مىآمده است. این آتشکده اطاقى به شکل مربع در وسط
دارد و سقف آن گنبدى است. این آتشکده از لحاظ شکل شباهت کاملى با
ساختمانهاى دیگر آتشکدههاى دورهٔ ساسانى دارد. عرض دهانهٔ اصلى بنا بیش
از ۱۶ متر است.
آتشکدهٔ دره شهر، درهشهر در خیابان
نیروى هوایى دره شهر، بناى یک آتشکده به صورت چهار طاقى باقى مانده است.
این بنا را در محل، طاق مىگویند. اندازهٔ داخلى آن ۳/۲۰×۳/۲۰ متر است و
ابعاد هر یک از طاقهاى آن ۰/۸۵×۱/۳۰×۱/۱۵ و بلندى آنها کمى بیشتر از ۵
متر است. این بنا که تماماً با قلوهسنگ و گچ ساخته شده است مورد مرمت و
بازسازى قرار گرفته است. آتشکدهٔ ساسانى نطنز، نطنز در حوالى مسجد
جمعهٔ نطنز، در میان سکویى به ارتفاع ۲ متر از سطح زمین، آثار عمارت مختصر و
جالبتوجه کوشکمانندى وجود دارد که از لحاظ ظرافت و تناسب، شباهت کاملى
به آثار ساختمانى دورهٔ ساسانى دارد و احتمالاً جایگاه آتشکدهاى بوده است.
چهار ستون از هفت ستون اولیه و یک اتاق از چهار اتاق آن، برپا و
بهجا مانده و بقیه خراب شده است. دو تاقچه از چهار تاقچهٔ آن، که سطح بنا
را به تاق بالاى گنبد سنگى وصل مىکرده، نیز باقى مانده است. ابعاد هر
یک از اضلاع خارجى بنا ۱۱/۳۵ متر و ضلع داخل بنا ۷ متر طول دارد و دهانهٔ
هر تاق ۵/۶۹ متر است. اصل بنا را با سنگ لاشه که روى آن گچاندود شده،
احداث کردهاند.
آتشکدهٔ صمیکان، شیراز ساسانیان این آتشکده در ۱۴۰ کیلومترى جنوب شیراز و در مسیر جادهاى متعلق به عهد ساسانیان قرار داشته و متعلق به همان دوره است.
آتشکدهٔ فرازمراآور خذایا کازرون، ساسانیان
این آتشکده بر سر راه قدیم کازرون به فیروزآباد قرار گرفته و توسط مهرنرسى
در زمان ساسانیان احداث شده است. هرتسفلد این بنا را کلیسایى قدیمى
مىداند که در عهد ساسانیان ساخته شده است.
آتشکدهٔ فراش بند، فیروزآباد (ساسانیان)
در جادهٔ نرسیده به فیروزآباد، چارتاقى کوچکى قرار دارد که وضع ساختمانى و
اندازهٔ آن شبیه آتشکدههاى زمان مهر نرسى ساخته شده و متعلق به دورهٔ
ساسانیان است. آتشکدهٔ کازرون، کازرون (ساسانیان)
آتشکدهٔ کازرون در ده کیلومترى جنوب شرقى کازرون قرار گرفته است. بناى این
آتشکده از سنگ و ملاط گچ فراوان است که در حال حاضر، به جز سه پایه و دو
لنگه تاق نیمه ویران چیزى از آن نمانده است. این جا یکى از پنج آتشکدهاى
است که مهرنرسى در نواحى کازرون، جره و فراشبند ساخته است.
آتشکدهٔ کرکوى، زابل
این آتشکده در ناحیه کرکوى سیستان واقع شده و آثار و بقایایى از آن مشهود
است. ویژگىهاى معمارى، شکل بنا و کارکرد آن نشانگر این است که این آتشکده
به دوره ساسانیان تعلق دارد.
آتشکدهٔ کنار سیاه، فیروزآباد (ساسانیان)
در شهرستان فیروزآباد، مجموعهٔ نسبتاً کامل بناى آتشکده و ساختمانهاى
متعلقهٔ آن که از قرن پنجم میلادى بر جاى مانده است، از آثار تاریخى این
شهرستان محسوب مىشود.
آتشکدهٔ گناباد، روستاى گیسور، گناباد
در آبادى گیسورِ شهرستان گناباد آتشکدهاى وجود دارد که از دوران
هخامنشیان برجاى مانده است. در اطراف این آتشکده، چند قلعهٔ باستانى به
نامهاى دخترشورآب، قبر پیران ویسه و پشن قرار گرفتهاند. گفته مىشود این
قلعهها به دورههاى پیش از اسلام و بعد از اسلام تعلق دارند.
آتشکدهٔ نیشابور، نیشابور
در شهرستان نیشابور آتشکدهاى قدیمى قرار دارد که به دورهٔ پیش از اسلام
مربوط است. در مورد این آتشکده اطلاعات دقیقى در دست نیست. ظاهراً هیچ نوع
مطالعهاى بر روى این اثر تاریخى انجام نگرفته است. آتشکدهٔ فیروزآباد، فیروزآباد
ساسانیان آتشکدهٔ فیروزآباد که تنها ویرانهاى از آن به جا مانده است، از
سنگهاى بزرگ خوشتراش ساخته شده بود. این آتشکده روى صفهاى قرار داشت که
بر بالاى آن یک سکوى چهارتاقى بود. بر فراز این بنا، گنبدى مشرف و مسلط بر
تمام شهر وجود داشته است. این بنا ظاهراً از همهٔ چارتاقهاى دیگر عهد
ساسانى بزرگتر بوده است. در حال حاضر، فقط منارهٔ این بنا بر جا مانده
است.
آتشکده آتشکوه، روستاى آتشکوه، نیمور، محلات (ساسانیان)
این آتشکده در نزدیکى روستاى آتشکوه نیمور قرار دارد و تاریخ ایجاد آن به
دوران ساسانیان مربوط است. بناى چهار طاقى آن شامل ستونهاى سنگى
استوانهاى شکل است که بر روى هم استوار شده است. همچنین داراى اتاقهاى
سرپوشیده و یک ایوان براى محل برافروختن آتش بوده است. بناى آتشکده نیمور
تا قرن چهارم هجرى سالم بوده است و ابن فقیه همدانى در آن زمان بناى نیمور
را هم طراز ایوان کسرى، قصر شیرین و معبد کنگاور دانسته و مىنویسد : «هیچ
بنایى از خشت و گل خوش منظرتر از بناى نمیور (نیمور) روستایى در اصفهان
نیست و در این بنا تصویرها و اخبار و پندهاى شگفتانگیز است.» محلى که این
آتشکده در آن قرار دارد، منطقهٔ سرسبز و مشجرى است. در نزدیکى این آتشکده
درخت چنار بسیار کهنسالى قرار دارد که از ریشه آن چندین چنار تنومند دیگر
سر بر آسمان کشیده است.
آتشکده خیرآباد، روستاى دهوه، خیرآباد، کهکیلویه (دهدشت)
این آثار تاریخى در سمت راست جاده دهدشت - بهبهان و در یک کیلومترى شمال
روستاى «دهوه» خیرآباد و در طرف چپ رودخانه خیرآباد واقع شده که به دوره
ساسانى مربوط است. این بنا که به چهار طاقى یا آتشکدهٔ خیرآباد شهرت دارد،
ساختمانى است مربع شکل با اضلاع متساوى ۱۱ متر که با استفاده از گچ و
لاشهٔ سنگ ساخته شده است. این بناى تاریخى در چهار طرف اصلى داراى چهار طاق
است که بر روى چهار پایه ساخته شده و بر فراز آن گنبدى وجود داشت که اکنون
دیگر نیست. این آتشکده یکى از قدیمىترین و معروفترین آتشکدههاى این منطقه و واجد ارزشهاى تاریخى و نیز زیارتگاهى براى زرتشتیان مىباشد.
آتشکده میل میلونه، نیمور، محلات (ساسانیان) در
غرب نیمور در میان اراضى کشاورزى ستونى از سنگهاى ریز که با ملات ساروج
بر روى هم چیده شدهاند وجود دارد. بلندى این ستون ۷ تا ۸ متر است و نشان
از یک چهار طاقى دارد که آتشکده بوده است. این بنا را هم اکنون میل میلونه
مىگویند، ولى به احتمال قوى باقى مانده آتشکدهٔ «وره» است که در کتب
تاریخى هم از آن یاد شده است. قلعه جمشیدى که بنا به روایتى هسته اولیه
نیمور بوده، کمى بالاتر از این آتشکده واقع شده است.
آتشکده و کوشک قینقر کوه پشمینملکشاهى، مهران
در ارتفاعات کوه پشمین ملکشاهى مهران، آثارى از دو برج و یک آتشکده از
دوران ساسانى برجاى مانده است. ارتفاع این آتشکده ۵ متر و مساحت آن ۲۷ متر
است. این آتشکده با دارا بودن چهار دهانهٔ ورودى، یک باغ وسیع و چندین
درخت زیتون وحشى در کنار چشمه سارى زیبا نظر هر بینندهاى را به سوى خود
جلب مىکند. بر پیکرهٔ این بناى تاریخى آسیبهایى نقش بسته است. سایر آتشکدههاى استان ایلام عبارتند از: ـ آتشکدهٔ سیکان (چهار طاقى) در روستاى سیکان دره شهر مربوط به دورهٔ ساسانی. ـ آتشکدهٔ مهدىآباد (چهار طاقى) در روستاى مهدىآباد دره شهر مربوط به دورهٔ ساسانی. ـ آتشکدهٔ سهپا در زرنه ایوان مربوط به دورهٔ ساسانی. ـ آتشکده و معبد تاریخى در میمه زرینآباد مربوط به دورهٔ ساسانی. ـ آتشکدهٔ دو طبقهٔ ساسانى در منطقهٔ چرداول نزدیکى سرآبگه.
آتشکدههاى باستانى، استان کهکلویهوبویراحمد
در میان آثار مختلف به جا مانده از قدیم مىتوان به آتشکدههاى متعددى در
استان کهگیلویه و بویراحمد اشاره کرد که هر یک با وجود گذشت زمان و
خرابىها، نشانى از قدمت تاریخى و فرهنگى منطقه دارند. مردم محلى
آتشکدههاى باستانى را «گنبد وتشکه» مىنامند و در میان آنها مىتوان از
آتشکدهٔ فرزوک، گل سرخدان و شهریور نام برد.
آتشکدههاى گل سرخدان، کهکیلویه(دهدشت)
این سه آتشکده هر یک به فاصلهٔ ۵۰ مترى دیگرى بنا شده است. «مقدسی» از این
آتشکدهها با نام «کتیبه المجوس» یا «آتشکده آتشپرستان» نام مىبرد. این
بناها در پاى کوه گچى تیزنگ واقع شدهاند و ظاهر بناها خصوصاً گچبرىهاى
داخل آنها، نشانگر اهمیت آتشکدهها در نزد مردم باستان ایران بوده است.
مردم محلى این سه گنبد را سه گنبدان مىنامند.
آتشکدههاى هخامنشى،حاجىآباد، کازرون (هخامنشیان) در
کمترین فاصله از محوطهٔ نقش رستم، در دو سوى کوه حاجى، دو برج سنگى کوچک
متعلق به دوران هخامنشیان وجود دارد که از سنگهاى کوه تراشیده شدهاند. بر
بالاى این دو برج، گودالهایى موجودند که محل آتش بوده است. در نقاط
بالاتر کوهستان نیز گودالهاى دیگر آتش در ارتفاعات مختلف موجود است. اندکى
بالاتر از این محل، در پایین صخره کوهستان، حفرههایى که استودانهاى عهد
ساسانى هستند و استخوانهاى مردگان را در آنها مىگذاشتند، وجود دارند که
مردم محل آنها را شاه اسمعیل مىگویند.
آتشگاه سمنان، سمنان (ساسانیان)
در جنوب محلهٔ اسفنجان (اسپنژان) سمنان آتشگاهى وجود داشت که تا سالیان
قبل، آثار ستونهاى ساختمان آن باقى بود. این ستونها در میان حصارهاى
سر به فلک کشیدهٔ متعلق به دورههاى قبل از اسلام واقع بود. اصولاً آتشکده و
آتشگاه مربوط به دورههاى قبل از اسلام است و از این نظر مىتوان پى به
قدمت محلهٔ اسفنجان و آتشگاه سمنان برد. در حال حاضر، خرابههایى کوچک از
منطقهٔ آتشگاه باقى مانده است، دیوارهاى کوتاه با تلى از خاک نمایانگر کوچک
دورهٔ احداث این بنا است. این منطقه و اطراف آن، هم اکنون با ساختن
خانههاى جدید، مسکونى شده و آثار باقىماندهٔ آتشگاه نیز به تدریج در حال
نابودى است.
آتشگاه کوهسنگى، اصفهان
این اثر تاریخى کهنترین میراث پیشینهٔ اصفهان است که هماکنون بقایاى
بناى آن در کوهسنگى در ارتفاع ۱۶۸۰ متر واقع شده است. محوطهٔ استقرار
آتشگاه ۳۶ هزار مترمربع مساحت دارد و محل استقرار آن در فاصلهاى نسبتاً
اندک از زایندهرود است. این کوه کوچک تنها برجستگى مشخص و قابلتوجه دشت
غربى اصفهان است که بهترین منظرهٔ زمینهاى مسطح کشاورزى، باغهاى وسیع و
سرسبز و پیچوخمهاى خیالانگیز زایندهرود از فراز آن دیده مىشود. در
بالاى کوهسنگى، یک آتشدان بزرگ و مدور خشتى با دریچههاى متعدد دیده
مىشود که جایگاه افروختن آتش در مرتفعترین نقطهٔ کوه و قابل رؤیت از
دورترین نقاط بوده است. پیرامون این آتشدان و در سطحى پایینتر، اتاقهاى
بسیارى ساخته شده بود که اکنون قسمتى از بقایاى آنها در شمال و شمال شرقى
این کوه سنگى برجاى مانده است. مصالح به کار رفته در بناى آتشگاه، عمدتاً
خشتهاى خام مکعب مستطیلى شکل به ابعاد ۴۰ سانتىمتر و ارتفاع ۱۳ سانتىمتر
است. این خشتها متشکل از ملاط گِل همراه با ریگریزههایى است که براى
استحکام بیشتر آن، از نىهاى حاشیهٔ زایندهرود استفاده شده است.
دیوارهاى آتشگاه نوعى سکوسازى است که به تدریج از پایین شروع شده و در
قسمت فوقانى کوه به صورت سطوح نسبتاً وسیع و مسطحى براى ایجاد بنا و یا هر
نوع فعالیت دیگر، مورد استفاده قرار مىگرفته است. با
توجه به نزدیکى کوهسنگى به زایندهرود، در جلگهٔ مسطح ماربین و واقع شدن
یکى از مناطق قدیمى شهر کهن اصفهان (سِدهٔ قدیم و خمینى شهر امروز) در
فاصلهٔ دو کیلومترى شمال آتشگاه، شاید بتوان قدیمىترین مرکز اجتماعى
انسانها در منطقه را حول و حوش این کوهسنگى جستجو کرد.
باقىماندههاى این بناهاى خشتى از سالها پیش مورد بررسى و توجه محققان و
باستانشناسان داخلى و خارجى قرار گرفته، و نظرات متفاوتى نیز در مورد
آنها بیان شده است. دکتر عاملى - کارشناس حفظ و مرمت میراث فرهنگى - پس از
انجام مطالعات تخصصى بر روى نىهاى موجود در ملاط خشتهاى بنا (کربن ۱۴)،
طول عمر مصالح به کار رفته در ساختمان را بیش از ۲۵۰۰ سال مىداند. براساس
نتایج آزمایشهاى انجام گرفته، بناى آتشگاه مربوط به تمدن «عیلام» و زمانى
است که معابد را با ایجاد تپههاى مصنوعى و با استفاده از تپههاى طبیعى،
با اجراى تکنیک سکوسازى، بر روى آنها مىساختند. آتشگاه کوهسنگى اصفهان با شمارهٔ ۳۸۰ در تاریخ ۱۳۳۰، در فهرست آثار ملى کشور به ثبت رسیده است.