راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

سخنان اشو زرتشت

• راه یکی است و آن راه راستی است. • راستی یگانه فضیلت است. • راستی ، شادمانی است و



/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0in; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;} • راه یکی است و آن راه راستی است. • راستی یگانه فضیلت است. • راستی ، شادمانی است و شادمانی از آن کسی است که همیشه راستگوو درست کردار باشد. • کشور شادمانی و جاودانگی از آن کسی است که در زندگی خویش با دروغ بجنگد و آن را در بند نموده ، به دست راستی سپرد. • راستی ، دروغ و دروغگو را تباه می سازد . • پیروان راستی باید از دروغ پرستان دوری کنند. • ما می ستاییم و درود می فرستیم (به)سخنان راستی که همواره پیروزمند بوده و سراسر نفاق و دروغ را در هم بشکند. • ای راستی ، کی به تو خواهم رسید؟کی مانند دانایی از دیدن منش نیک و پاک خشنود خواهم شد. • ای راستی به سوی من آی و پناه متین من باش. • ما زنانی را می ستاییم که از پرتو راستی ممتازند. • اراده ی اهورا مزدا با راستی یکسان است. • وقتی که با کمک راستی بر دروغ چیره می گردید، وقتی که پرده ازروی زشتی ، جهل و نادرستی که مدتی بر خداوندگاران دروغ وفرومایگان ، فرمانروایی داشتند برداشته می شود آنوقت ای خداوند من، موسم بهار ستایش تو می رسد و پیغامت میوه های شیرین و لذیذ خودرا به بار خواهد آورد. • ای اهورا مزدا!کسی که با اندیشه و یا گفتار و یا اعمال نیک به ضد دروغ و پیروانش بجنگد و کسی که مردم را به راه راست هدایت کند،بهترین فدیه را از عشق پاک خویش بتو نیاز می کند. • تا مرا ، تاب و توانی هست تعلیم خواهم داد که مردم به سوی راستی روند. • ما خواستاریم مانند کسانی به سر بریم که مردم را به سوی راستی راهنمایی می کنند، تا اندیشه ی ما به آنجایی که سرچشمه ی دانایی است پی برد. • سخن راست بگو و متلاشی شو. • با دروغ ها وبدی ها بستیز. • فقط حکومت راستی می تواند جهان را آباد سازد. • آن کسی آیین پاک دینان را تباه می کند که زمین و خورشید را باچشمانی روشن نگریستن ، از بدترین کارها می شمرد. • بهترین راه پرورش روان ، اندیشیدن در خاموشی است. • من به تو میگویم ، ببین ای اهورا مزدا (خدا)، من آن شادمانی را می خواهم که یک معشوق به عاشق خود ارزانی می دارد، مرا از راه راستی به سرمایه ی منش نیک راه نما! • واین از تو می پرسم ای اهورا مزدا (خدا)،چگونه از راه تو ، ای مزدا(خدا)به خواست خود خواهم رسید و به تو پیوسته با تو یکی گردم. مرا به سوی رسایی و جاودانگی راه نما! • اگر می خواهی با خداوند یکی شوی نگاهی به پیرامونت بینداز و به اندرون خود بنگر. • نیکی و بدی وجود خارجی ندارد هر چه هست در اندیشه ی مردم ونتیجه ی واکنش فطرت آدمی به حوادث است. • هر آن چیزی که اجتماع آدمی و انجمن مردم را شاد و آباد می سازد نیک است و برعکس آن بد. • خرسندی از آن کسی است که برای دانایان پیام راستی را فراگوید • پاداش راست کاران خوشی است. • خرسندی برای کسانی است که از آیین راستی پیروی می کنند. • کسی که از راست کار پیروی می کند در روشنی جایگاهی برای خود خواهد گزید و کسی که دروغ کار است عمر درازی را در تیرگی با آه و ناله سپری خواهد کرد. او و وجدانش به توسط کردارش به چنین سرانجامی می کشاند. • حقیقت ، برترین کارمایه انسان است و سعادت از آن کسی باد که خواستار حقیقت است. • اگر دروندی (تباهکاری)از کسی یاری خواست باید به یاری وی بشتابی و او را از گمراهی بدرآری. • شیدایی زلال ، شایسته ی کسی است که خواستار بهاران مشترک است. • همگی گوش فرادارید که جاذبه ی حیاتی شما در طریقت وهومنی(منش نیک ، دین راستین و اندیشه و تعقل )باید باشد پس از یکدیگر دراین مورد سبقت بگیرید. • زندگی ظهور زلال زیبایی و مهربانی هاست ، با هم مهربان باشیم. • در همسایگی راستی و ورشنایی است که خلوص به جلوه می کید وخضوع در مقابل خلایق سر آغاز ثمر های فراوان است. • بدا بر بدان و پتیارگان که بی خبر از نصرت آن حقیقت لایزالند. • انسان از گاه زاده شدن تا مردن می باید پیوسته در راه رسایی خویش بکوشد. • رفتار هر کس چه خوب و چه بد ، به خود او باز میگردد. • خورشید و مهر را به اندیشه و روان خود ببرید و آن را بپرورانید وبیالایید که اگر چنین کنید آنگاه خواهید دید که خورشید و مهر اندیشه و روان و دل شما سر بر خواهد زد و شما خود خورشید خواهید شد ونخست دل و جان خود و سپس جهان را روشنایی خواهید داد. • خدای زرتشت بخشایشگر و پر جوشش است و از کسی که می بخشد نباید ترسید ، از تنها چیزی که باید ترسید همان ترس است. • در دل کسی که ترس و زبونی و خواری نیست بر زبان او هم دروغ نیست . • کاری که به خرد انجام گیرد به پشیمانی نمی انجامد و خرد من در هرکاری راهنمای من است. • چون آگاه شدید آنچه را که آموختید به دیگران بیاموزید و آن را بگسترانید. • هر چقدر اندیشه را بپرورانید به همان اندازه شکوفا می شود . • تقوای واقعی در قلب نهفته است. • روان سالم در تن سالم است. • رفتن به دنبال لذات جسمی شر است اما آنچه که از آن منفورتر جلوه می دهد از دست دادن (چشم چرانی)تعادل و غرغ شدن در شهوات چشمی است. • تنها عبادت و راه خشنودی اهورا مزدا،انجام کردار نیک و پارسایی است که بدی و بدان را براند. • برنامه ی من مبارزه با کسانی است که جهان اشایی (با نظم و راستی)را تباه می کنند. • کسی که راه راستی را برگزیند از بدبختی و ستم و تیره روزی وافسوس و دریغ دور می ماند و به آسایش و فراغت و با نعمت ، برکت و شرافت زندگی می کند. • در نتیجه ی کردار نیک است که این جهان می بالد و پرورش می یابد و خداوند زمین را آفریده که بر اثر کار و کوشش ما بپرورد و برای ما شادی و نیک بختی پدید آورد. • گمان مبرید که من شما را به کشتن غرایزتان رهبری می کنم من تنها شما را به معصوم نگاهداشتن غرایزتان می خوانم. • در دوره ای که از آن اوباش است بهتر است اعتماد و اندیشه تان راپنهان کنید . • بیش از میزان نیرومندی خود متقی و پرهیزگار مباشید ! واز خودتان چیزهای غیر ممکن نخواهید ! • در ذهن خود بد و خوب را از هم جدا کنید و با یاری گرفتن از اندیشه در مورد آنها قضاوت کنید. • راستی سرچشمه ی همه ی نیکی ها و پاکی هاست. • در هیچ انجمنی گفتار بیهوده مگو،مانند پدر نامور باش،هرگز مادر را میازار و با راستی کامیاب و کامروا باش . • ای خداوند من ، به توسط راستی ما را در پناه خود گیر تا ضمیر پاک ومنش نیک به سوی ما روی آورد. • کی ای مزدا ، سپیده دم به در آید و نوع بشر به سوی راستی روی کند!؟ • ما خواستاریم در طیف کسانی باشیم که بشر را به شاهراه راستی راهنمایی می کنند. • من می خواهم غفلت زدگان را خشنود سا خته به راستی و نیک پنداری راهنمایی کنم. • یگانه آرزوی من ،بخشش (پاداش)راستی و درستی است. • هر کسی را کار نیکو از دست بر نیاید ، مگر اندیشه های پاک داشته باشد و سود خود را در آسایش دیگران داند،چنین کسی خود بسوزد تامردم را پرتو بخشد او را نام رادمردی و خیر اندیشی در خورده است که نیکی را برای فروزه ی نیکی و دهش را بی چشم داشت پاداشی انجام دهد. • بدی سزای بد کاران ونیکی پاداش نیکو کاران است. • اهورا مزدا از خرد کامل خود اعمال هر کسی را به حساب آورده ودر روز واپسین به خوبی قضاوت خواهد کرد. • کسی که خواهان راستی را خشنود سازد و از انسان و ستوران پرستاری کند چنین کسی را خداوندگار خرد دلشاد خواهد کرد. • ای مردان و ای زنان ما ! راه راست را در یابید و پیروی کنید . هیچ گاه دروغ و خوشی های زود گذر ی را که تباه کننده ی زندگی است نگردید،زیرا لذتی که با بدنامی همراه باشد چون زهر کشنده ای است که به شیرینی در آمیخته و همانند خودش دوزخی است. • به توسط راستی ، فروغ منش پاک را به دست می توان آورد. • خوشی برای پیروان راستی است و ناخوشی برای پیروان دروغ. • راستی به سوی ضمیر پاک رهنماست . • بهترین کمال ، نیل به نعمت راستی است . • بهترین لذت زندگانی ، عمل بر طبق قانون راستی است. • حکومت راستی باعث آبادی زمین و خوشی جهانیان است. • راستی و ضمیر پاک و عشق پارسا آخرین خوشی را نصیب ما می سازد. • کسی که پیرو راه نیک است و همیشه اشا(راستی )را در نظر دارد وبه کردار می آورد ، به زندگی دلخواه دست می یابد. • راستی تنها در راست گفتن نیست، کردار راست و اندیشه ی درست هم جزو قلمروی راستی است. • پروردگارا کسی که اندیشه اش نیک یا بد باشد ، کردار و گفتار ووجدان او نیز به نیکی یا بدی خواهد گرایید.راهی را که اندیشه با آزادی اختیار کند اراده و پیمان نیز از آن پیروی خواهد کرد و با آن هماهنگی خواهد داشت ، بنا به حکمت تو ای مزدا سرنوشت آنها از هم جدا ومتمایز خواهد بود. • ای خداوند خرد مرا از بهترین گفتار و کردار بیا گاهان تا در پرتو این آموزش با اندیشه ای روشن و قلبی پاک ستایشت را به جای آورم ، ای هستی بخش بزرگ با نیروی خویش چنان ساز که از یک زندگی نوین و سرشار از راستی بهره مند گردم. • ای اهورا مزدا ،خداوند جان وخرد ، آن گاه تو را پاک و مقدس شناختم که تو را سر آغاز زندگی و ازلی یافتم .زمانی که برای اندیشه و گفتارو کردار نیک پاداش معین فرمودی و در پرتو خرد و حکمت خویش مقرر داشتی که بدی از برای بدان و نیکی از برای نیکان خواهد بود واین امر تا روز واپسین و پایان هستی ادامه خواهد داشت. • ای اهورا مزدا شخص خردمند و هوشیار و کسی که با منش خویش حقیقت را درک کند از قانون ایزدی آگاه است و با نیروی معنوی ازراستی و پاکی پشتیبانی کرده و گفتار و کردار خود را جز به راستی نخواهد آراست و در راه گسترش راستی گام بر خواهد داشت. چنین کسی نیست به تو ای مزدا وفادار و شایسته ترین یار و مددکار مردم به شمار خواهد آمد. • عبادت فقط و فقط انجام کارهای خوب ونیک و اشایی است. • به جهان چشم گشودن در دست ما نیست و از آن چشم بستن هم دردست ما نیست ولی به جهان باچشم روشن نگریستن چرا. درباره ی کاروکوشش ونفی کاهلی • هیچ گاه اندیشه وری و معنی پیشگی را از کار تنی جدانکنید. • اگر کار درست و درخور کردی زندگی بر تو گوارا می شود ، اگرنکردی زندگی بر تو تلخ می گردد . • ای ((کی گشتاسب ))آموزش دهنده ،چیزی نمی تواند به تو یاد دهد مگر آنکه تو کوشش کنی و پنجره ی عقلت را بگشایی. • پایه ی دین و آیین من کاروکوشش برای آبادی جهان است. • انسان بدون کارکردن مانند آهنی که در جای نمناک نهاده بشودازبیکاری زنگ می زند و می کاهد و می پوسد. • من همواره با دیو تنبلی مبارزه خواهم کرد زیرا کاهلی روان مرا می خورد . • انسان سازنده است و تا واپسین دم زندگی باید کارکند،کارکردن هم مایه ی آسایش زندگی و هم مایه ی آرامش تن و هم سرچشمه ی آسایش اجتماع است. • از جهان دیده ها و شنیده ها یاری بگیرید و هر چیز را که در این جهان است در یابید و این کار را بکنید پیش از آنکه رویداد بزرگ فرا برسد. • بیکاری کشنده ی پارسایی و مایه ی آشفتگی اندیشه و نابسامانی روان و ناهنجاری رفتار و بینوایی وتنگدستی و گرفتگی است. • هرگز کار امروز را به فردا میفکنید. • به کاری که در آن گناه و ننگ و بدنامی هست نزدیک مشوید. • هر کاری را بجا وبهنگامش انجام دهید. • کاهلی را از خود دور ساز وگرنه تورا از کردار نیک باز خواهد داشت. • کار آفریننده ی همه ی ارزشهاست، پس با کار ارزش خویش را افزایش دهید. • نان از کار خویش بخورید و بهره ی کار دیگری را نربایید. • بهترین سرمایه، سرمایه ای است که تراویده از کار ودسترنج آدمی باشد. • پیوسته کار کن و دکان خود را به امید گنج مبند. • دنیا را رها مکنید و عزلت نگیرید چرا که هدف ساختن مجدد دنیا است، دنیایی در پرتو اشا (راستی)وبدور از بیماری و مرگ. • کار کنید وجهان را با کار خود بسازید که هر چه نیکی و خوشی هست در این جهان است. • کوشا و میانه رو باش و نانی بخور که از راه نیک به کف آورده ای . • از کاهلی بر حذر باش تا از انجام وظیفه و اعمال شایسته ای که باید انجام دهی خودداری نکرده باشی. • هر کس چیزی خورد که از کاروکوشش خود به دست نیاورده باشد چنان ماند که سر دیگری را در کف گرفته و مغزآن را می خورد. در باره ی عشق و دوستی • بگذارید عشق به زندگی شما عشق به بزرگترین امیدتان باشد و بگذارید که عالی ترین امید شما عالی ترین نظر شما درباره ی زندگی باشد. • بشر موجودی است که باید بر خود غلبه کند و با خویش دوست باشد. • کسی که در پی دوستی می گردد بایدستی حاضر به مبارزه در راه آن دوست باشد و برای مبارزه در راه او ،شخص ناچار است که دشمن کسی شود. • با قبول دوستی بایستی قبول دشمنی را هم نمود زیرا آیا ممکن است که به دوستی بپیوندیم ولی جانب او را نگیریم و از او پشتیبانی نکنیم؟ • آیا می توانی برهنه در مقابل دوست خود ظاهر شوی؟ آیا به منظوراحترام به دوستت خود را آن طور که هستی به دوست خود نمی نمایانی؟اگر چنین کردی او از تو خواهد گریخت. • بگذار که همدردی تو نسبت دوستت در زیر یک پوست ضخیم پنهان گردد در این صورت است که همدردی تو ظرافت و لطف پیدا خواهد کرد. • در جام گواراترین و بهترین عشق ها هم تلخی یافت می شود و بدین نحو شما مشتاق و آرزومند زبر مردو آفریننده می شوید. • بگذارید هدف امروز شما چیز های آینده و دور باشد ، از راه عشق به دوستت ، به عشق زبر مرد می رسی وآن را هدف امروزی خود قرارمی دهی. • از ساده لوحان مقدس نیز بر حذر باش !زیرا تنها آن چیزهایی رامقدس می شمارند که ساده باشد، آنها از بازی با آتش لذت می برند به خصوص هنگامی که آن آتش برای سوختن مخالفین به پا شده باشد. • بدترین دشمن تو همواره نفس توست. • بگذارید عشق شما با شجاعت آمیخته باشد،آن کس که شما را می ترساند با عشق تان مورد حمله قرار دهید. • بگذارید افتخار شما در عشق تان باشد،یک زن شرافتمند چیز دیگری را مهم نمی شمارد. • بگذارید افتخار شما در این باشد که همواره بیش از آنچه مورد علاقه هستید علاقه مند باشیدو هرگز مرتبه ی اول را از دست ندهید. • هزار بار خشمناک شدن شما بر شرمنده کردن طرف رجحان دارد. • وای برکسانی که عاشق اند ولی نمی توانند بر ترحم خود مسلط باشند. • حتی خداوند نیزبی جهنم مخصوص خود نیست،جهنم او عشق او نسبت به بشر است. درباره ی اراده و اختیار • بشر آزاد است که راه نیکی و یا بدی را انتخاب کند ، افتادن او دردوزخ از سر تصادف نیست. • هرگز اندیشه ی خویش را به کسی تحمیل نکنید، همه ی تلاش وکوشش تان در راه زایاندن و شکوفاندن اندیشه ها باشد. • انسان آزاد است به اشا(راستی)خدمت کند و یا عمر خود را صرف دروج (دروغ) بنماید.اوشخصا"مسئول خوشبختی خویش است. • در آیین مزدیسنا (پیروان راستی و زرتشت)هیچکس حتی اهریمن گناهکار آفریده نشده است و تبهکاران (حتی اهریمن)به اختیار خویش بدی را برگزیده اند. • به وسیله ی شناخت و درک نیک است که در پناه اهورا مزدا بردشواری های زندگی پیروز می شویم. • همه از روی اندیشه و خرد راه خود را برگزینید که بهترین کار است. • آموزگار و رهبر پاک و با اراده چونان پلی است که مردم را به سوی یک نظام اشایی (با کانون نظم و راستی)راهنمایی می کند. • کسی که پیرو نیک است و همیشه اشا(راستی)را در نظردارد و به گفتار می آورد به زندگی دلخواه خویش دست می یابد. • اینک گوش فرا دارید و سخنان مرا بشنوید ای کسانی که برای شنیدن اینجا آمده اید....مردوزن باید راه خود را با رایزنی و اندیشه برگزینندو این چنین است آموزشهایم. • آفریدن ، بزرگترین وسیله ی نجات از رنج می باشد و بار زندگی را سبک می سازد ، در واقع اراده ی من نجات دهنده و تسلی بخش من است. • اراده انسان را آزاد می سازد ، این است شریعت حقیقی اراده و آزادی و چنین است تعلیم زرتشت در این باره. • دریغا که هر محبوسی دیوانه می شود ! وبه همین نحو هم اراده ی محبوس خود را چون دیوانه ها به طور احمقانه ای رهایی می بخشد.بدینسان اراده ی رهایی سازنده مبدل به یک آزاردهنده می گردد.چون دسترنجی به گذشته ندارد انتقام خود را از آنچه هست می گیرد. • اختیار و تصمیم مردانه تان این باشد که اگر مجبور شدید رنج و اندوه را بر خود هموار سازید تا دیگر ناچار نباشید خود را دائماً از فریب خوردن در امان نگه دارید. • کسی که نمی خواهد در بین مردم از تشنگی بمیرد باید بیاموزد که ازهر پیاله و جامی ، بنوشد.کسی که می خواهد در بین مردم پاک بماند بایستی بیاموزد که چگونه خود را حتی در آلوده ترین آب ها تطهیرکند. • آن کسی که نمی تواند خود فرمان دهدباید فرمان برد بسیاری ازاشخاص می توانند به خود فرمان دهند ولی بدان پایه نمی رسند که نفسشان فرمانبر آنان شود مگر با اراده ی محکم خویش. • اراده ، موجب آزادی است زیرا خواستن ، آفریدن است. • آن کسی که ملول است از خوداراده ای ندارد و دیگران برای اوتصمیم می گیرند. • من طالب یک وجب زمینم که روی آن بایستم و با اراده ی خودم زندگی کنم.برای وجدان واقعاً معنوی ، کوچکی و بزرگی معنی ندارد. • اراده و میل نیمه کاره را رها کنید و حتی در بیکاری هم ، چون درهنگام کار مصمم باشید. • اگر میل یا خواهشی از فرمان تو سر باززد بزرگترین دشمن آدمی می گردد. درباره ی علم و دانایی • دانا باید از دانش خود به دیگران بدهد. بیش از این نشاید که نادان سرگشته بماند.تو خود ای ((مزدا))در راه پاک منشی ، آموزگار ما باش. • در نزد شخص دانا تمام غرایز مقدس اند. • مرد دانا کسی است که علاوه بر توانایی دوست داشتن دشمنانش ، بتواند دوستان دشمن اش را باز شناسد. • بدترین پاداش یک استاد این است که شاگردنش تا ابد در حال شاگردی وی باقی بمانند. • بر حذر باشید که مبادا نادان ها دنیا را در سیطره ی قدرت خویش بگیرند و دانایی جرم تلقی شود. • از دانا مستقیما" نباید طلب علم کنی که دچار وهمی منت بار شوی بلکه باید خودت بر اساس ظرفیت و توانایی ات میوه هایی از درخت معرفتش بچینی. • دانستن برای کسی که اراده ی شیر دارد لذت انگیز است. • بهتر است که انسان چیزی را نداند تا بسیاری چیزها را نیمه بداند. • بهتر است که با عقاید و اندیشه ی خودمان یک ابله باشیم تا این که با عقاید دیگران یک مرد دانشمند به حساب کییم ، که کورکورانه زندگی کردن عین جهل است. • مردمان نیمه ی عالم و کسانی که در رشته ی خود مشکوک و نامطمئن و مه آلودند نفرت انگیزند. • گزینش درست کار دانایان است و بس. درباره ی شادی وخوشبختی • خوشبختی خود را در خوشبختی دیگران بجویید. • خرسندی ازآن اوست که به دیگران خرسندی بخشد. • ما خواستار شادی مزدا (خدا)هستیم. • خواستار آن خوشی هستیم که معشوق به عاشق می دهد. • شادی و خوشی،شاید در زهدان مادر است یعنی همان بهشتی که مردمان برای دست یافتن به آن حسرت می خورند ، اما انسان نمی تواند پیوسته در زهدان و بهشت بماند چرا که در بهشت اندیشه و نیروی جستجوگری آدمی بود که سر انجام او را به تکاپوواداشت وگندم ممنوعه را چید و به زمین سرشار از جهد اندیشه پا نهاد . درواقع این زمین بود که از اندیشه،کار کشید و او را بارور کرد،نه بهشت. • به زیبایی و شادی خود برسید چرا که خدا هم زیباست و شاد است ومردمی اینگونه را دوست می دارد. • مومیایی غم و اندوه ، هیچکس را به شریعت ، مومن نمی سازد. • وقتی ما راه شاد بودن را آموختیم ، صدمه زدن به دیگران و رنج دادن دیگران را بهتر از یاد خواهیم برد. • مهمترین ایام ما پر سرو صداترین ساعات ما نیست بلکه آرامترین وشادترین آنها است. • شخصی نباید جای که خوشی به مردم نمی دهد توقع خوشی داشته باشد. • زندگی یک چاه آب لذت و خوشی است ولی برای کسی که همت بهره وری از آن را ندارد یک شوره زار است. • غم و رنج، زندگی آدمی را به آشفتگی می کشاند، اما بعضی رنجها تطهیر دهنده است چون رنج کشیدن برای شادی و آزادی. • آن خوشی از تباهی و تیرگی به دست آید مایه ی اندوه است. • هر کسی که در راه پیشرفت و سازندگی جهان و استقراراشا(راستی)از منش نیک خویش پیروی کند همانند کسی است که بیشترین زمین را زیر کشت دارد و در نتیجه خوشی و شادمانی را درو خواهد کرد. درباره ی ازدواج و تشویق به آن • در ازدواج تو بایدفراتر از خود را بسازی و بپروری ،ولی پبش از بدنیا آوردن فرزندی و یا حتی پیش از ازدواج کردن باید خود را خوب ساخته باشی و در جسم و روح کامل باشی . • سخن من با شما است،ای نوعروسان و ای شاه دامادان ، آن را درمغزخود جای دهید و این را درست دریابید ، در زندگانی منش نیک را به کار ببندید، بشود که هر یک از شما در راستی از دیگری سبقت جوید. • تو بایستی سعی کنی تا به وسیله ی ازدواج ، نسل آینده ی خود را به سوی بالا برانی ، ازدواجی بر اساس عشق و منطق . • ازدواج را من اراده ی دو نفر برای ایجاد شخص ثالثی که پس از آفرینش بر هر دوی آنها برتری داشته باشد می دانم. • ای کاش ، عشق شما نسبت به زنان و عشق آنان نسبت به شما جنبه ی همدردی و تمایل نسبت بصفات حسنه ی یکدیگر باشد و آنگونه نشودکه بعد از عروسی هر دو به حیوان بی تمیزی تبدیل شوید که به یکدیگر نگاه کالایی دارند. • طلاق خیلی بهتر از سر فرود آوردن و دروغ گفتن در هنگام زناشویی است. • من همواره جفت های نا جور را بدترین انتقام گیرندگان یافته ام! آنها برای این که خود نمی توانند تنها زندگی کنند همه ی جهان را وادار می کنند که فدیه ی عمل آنان را بپردازند. • همواره دوتا بودن امری خطیر است!به همین دلیل ازدواج امری مهم و قابل توجه است. • ابدیت ، بهترین زنی است که من دوست می دارم از او صاحب بچه شوم. درباره ی دروغ و کردار بد • کسانی که از کارهای آبادانی جهان جلوگیری می کنند، سر انجام زبون کردار می گردند و به خانه ی دروغ کشیده می شوند. • کسانی که با کردار بد خود زندگانی مردم را تباه می سازند همیشه درخانه ی دروغ بسر خواهند برد. • روان دروغکار همیشه ، لرزیدن می گیرد ،زیرا گفتار و کردار بد اوست که راه راستی را برای او تباه می سازد. • پس هیچکس از شما به گفته ها و آموخته های دروغکار گوش ندهد ،زیرا او بیگمان خانه ، دهستان ، شهرستان و کشور را به آزار و حتی مرگ می دهد. • دروغ باید کاسته شود، یکسره آن را زیر و رویی دوباره می باید کرد،وتو،ای بد فعل دروغ تبار، می باید که گم شوی. • جهل و خیانت را از این خانه ی قدیمی برانیم ، چرا که هیچ انسانی ، دژخیم به دنیا نمی آید. • زندگی را با پندارهای نادرست و با کژروی و کژاندیشی از دست مدهید. • عیب هایی خویش را بازجوی و آنها را از خود بزدای. • ای جوانان و ای دوشیزگان، کسانی که ناراستی و بد کرداری می کنند مسلماً پشیمان می شوند آنان لذت می برند و بعد به ندامت می رسند این چه فایده ای دارد!؟ • آنکس که بر خلاف علم خود سخن می گوید دروغگو است و آن کس هم که برخلاف جهل خود سخن می گوید دروغگو است. • یک عمل بد همچون یک زخم است می خارد و تیر می کشد و خود را ظاهر می سازد و با صراحت سخن می گوید که من بیمارم اما یک اندیشه ی پست شبیه قارچی است که می خزد و خود را پنهان می کند و ظاهر نمی گردد مگر آنکه در هنگامی ،تمام بدن را با خود پژمرده وفاسد سازد. • طبیعت همه کس بیش از حد لزوم آشکار نیست و بسیاری از اشخاص در مقابل ما شفاف و بی پرده نیستند و به همین دلیل نمی توان درداخل آنها نفوذ کرده و روشنایی را تراوش داد. • اگر دوستی نسبت به شما بدی کرد بگویی : ((من تورا نسبت به آنچه در حق من کردی می بخشم ، ولی تو این بدی را در حق خود کردی واین را من چگونه می توانم بخشید؟)) • در پس هر کژاندیشی و کژرفتاری شکستی هست. • شخص گناهکار و گمراه ممکن است چندی با کردار زشت خویش شهرت و آوازه ای به دست آورد ولی ای هستی بخش ، تو از روی خرد و حکمت خویش همه چیز را به یاد داری و نسبت به انگیزه ی هرکس داوری خواهی کرد. • به راستی نیت پلید و کردار زشت بزهکار است که او را گرفتارزندگانی نکبت بار و عذاب وجدان خواهد ساخت. درباره ی شهریاری جهان و رستگاری • بشود که اهورا مزدا از راه شهریاری خویش همه ی آن توانایی را ارزانی دارد تا ما انبوه مردم را به دستیاری راستی و منش نیک آباد گردانیم. • من پاداشی را که برای خود و یاران خویش می خواهم؛همانا رسیدن به خداست. • کسی که به گفته های اهورایی گوش می دهد؛با کردار نیک خود به رسایی و جاودانگی و در نتیجه به اهورا مزدا می رسد. • امید که از کسانی شویم که این زندگی را تازه می گردانند. • رستگاری برای همه است. منتها دانا به آرزوی خود به آسانی می رسدو نادان به خواری. • در میان مردمان کششی ناپیداست که آنها را به هم می پیوندد. • هر کس برای رستگاری و پیوند با خدا راهی دارد و من نیز راهی دارم.راه من راه آبادانی خانه و شهر و کشوراست. • کسی که به سوی راستان رو کند ، جایگاهش در روشنایی خواهد بود. • توانگری به شرطی خوب است که انسان را به خدا نزدیکتر کند آنهم در کمک به فقرا . • هر گاه می خواهید به خداوند و رستگاری دست یابید نخست بکوشید تا دیگران را راهنمایی کنید وآنان را از اشا(راستی ودرستی) بیاگاهانید. • برای شناختن خداوند ، نخست باید ضمیر و وجدان و آیینه ی روان آدمی صاف و روشن گردد. • خوشا به حال آنان که دست در دست راهبری نیک اندیش دارند و به پاداش و رستگاری نیک می رسند و بدا به حال آنان که راهبرشان دروغگویی بیش نیست. • دانایی و کسب آن و معرفت به طبیعت ، شناخت خداونداست و عبادت با خلوص. . • کسی که از روی ایمان با من است(نه از روی خواسته)ودین پذیرفته ،بی گمان به خوشبختی و رستگاری خواهد رسید. • آموزش من این است که این زندگی به وسیله ی اشا پرورده و نیکو وبه کام شود و این طریقی است که از اهورا مزدابرای رستگاری بشربر من آشکار است. • یک فرمانروای خوب بر پایه ی قانون اشایی(راستی)باید شهریاری کندو رفاه و امنیت مردم را درنظر داشته باشد. • راستان به راهی می روند و کژان به راهی ، راستان آسایش بخش وکژان رنج افزون زندگی اند. • در پرتو راستی ، زندگی آدمی سراپا روشنایی ، فروغ ، آسودگی، مهرو دوستی می شود و رستگاری وعده ی دوری نخواهد بود. • زندگی اجتماعی ، وابسته به کیفر و پاداش است. • نبودن کیفر و پاداش شایسته ، زندگی را به هرج و مرج و تباهی می کشاند. • سلطنت اهورایی ویژه ی کسی است که درویشان و بینوایان را دستگیری کند. • کسی که به سوی پاکی و راستی رود(پارسایی را پیشه ی خود سازد)جایگاهش سرای روشنایی خواهد بود ولی شخص دروغگو و بدکارزمانه دراز را با شیون و افسوس در تیرگی بسر خواهد بود. • دانایی که آیین راستی را گسترش دهد و مردم را از پیام مقدسی که آنها را به رسایی و جاودنی و حقیقت رهنمون است آگاه سازد از بهترین خوشبختی برخوردار خواهد شد.چنین شخصی بی گمان از نیروی اهورایی که در پرتو منش پاک افزایش می یابد بهره مند خواهد گردید. درباره ی شجاعت • شجاعت هر گونه سرگیجه را که از دیوار پرتگاه اهریمن و امیال ناراستی به انسان دست می دهد نابود می سازد. • هر قدر انسان عمیق تر به زندگی نگاه کند عمیق تر به درد و رنج نگاه می کند. • برای خوب دیدن بایستی انسان از خود نظر برگیرد. • روشنفکران و شجاعان در بین اشخاص خاموش ، ظاهراً خاموش اند آنها در واقع عاقلترین هستند چرا که روح ژرفی دارند و صاف ترین آبها در مقابل آنها هیچ اند. • من شجاعت را دوست می دارم، ولی شمشیر زن بودن کافی نیست،شخص باید بداند شمشیر خودرا بر علیه چه کسی به کار برد. • اگر احساس می کنید وازده و بی فایده می باشید لا اقل شجاع باشید. درباره ی غرور و افتخار • تنبیهات برای یک متهم بی گناه، افتخار باشد چرا که ایمان او را به ظالم بودن محتسب محکم تر می کند. • اگر کسی در حق شما نفرینی کرد در حق او مرتکب پاسخی نشوید فقط در نفرین کردن او به خویشتن همداستان شوید تا هم او شرمنده شود وهم شما به بزرگواری خویش افتخار کنید. • چه کسی است که مغلوب پیروزی خویش نشود؟ • از داشتن دشمنان به خود مغرور باشید. درباره ی نفی خونریزی و خشونت • خشم را با خرد و اندیشه از میان ببرید. • ای اهورا مزدا،به روان کفرینش از راستی و پاک منشی صلح اعطا بفرما. • خشم و کین از دل بیرون کن و مهر و نرمی را به جای آن بنشان. • جنگ از دیدگاه من پلید ترین ، بدترین ، زیانبارترین و تبهکارترین کارها است. • هر کس جنگ را آغاز کند، یک درنده خونخوار و تبهکار است. • میان تن و روان پیوندی بسیار نزدیک ، استوار ، سخت و جاودانه است. اگر کسی تنش رنجور شود روانش نیز رنجور می گردد. • من با هیچکس بر سر کیین و باوری که دارد(حتی اگر بت پرست باشد)نمی جنگم و خون وی را نمی ریزم چرا که خدای هر کسی همان است که خرد او به او می نمایاند. • کار من آموختن است نه ستیزه کردن. • بشود که فرمانبرداری بر نافرمانی و کشتی بر جنگ و سخاوت بر بخل چیره گردد. • ستیز من تنها با تاریکی است و برای ستیزه و نبرد با تاریکی هم، شمشیر روی تاریکی نمی کشم ، چراغ می افروزم و این را بدانید که اگر بر سر ایمان و عقیده میان مردمان جنگ پیش کید چون خردها متفاوت است و متنوع بر سر کیش و دین ، دنیا به نابودی کشیده می شود. • مردمان کژاندیش و کژمنش را نیز باید به دیده ی بیمار نگریست وباید به درمان آنها برخاست. نه به آزار و شکنجه وکشتن آنها. • بزرگترین قربانی که آدمی می تواند به پروردگار خود تقدیم کند یک قلب پاک توبه کرده است. • خشم و نفرت را از خود دور کنید و اجازه ندهید اندیشه هایتان به خشونت و ستم گرایش پیدا کند. به منش پاک و مهر و محبت دلبستگی نشان دهید. • صفات بد و زشت را از خود برانید ، به ویژه خشم و نفرت را. • در مبارزه و پیکار با ظلم و ستم ، مصمم و با اراده باشید یعنی هیچ گاه ستم و ظلم را نپذیرید. • خون بدترین شاهد برای اثبات حقیقت است. خون ، پاکترین شرایع را زهر آلوده نموده و آن را به گمراهی و کینه ای قلبی مبدل می سازد. • کسانی که به خاطر گذشته ی رقت بارشان از ((حال)) انتقام می گیرند نام عملشان درواقع یک توجیه و حماقت است. • بسیاری از دشمنی ها ، جنگ ها ، خونریزی ها وخشم ها از بی خردی و تاریکی اندیشه پدید می آیند. • دین مزدیسنا را می ستاییم که جنگ را براندازد و اسلحه را به کنار بگذارد و به ختودت(ایثار واز خود گذشتگی) امر کند. درباره ی نیکی به طبیعت • کسی که دانه ای را در زمین بکارد اشویی(نیک مردی) کاشته است وعبادت به جای آورده است. • هوا،خاک،آب و آتش را آلوده نکنید. • زمین را چون تن و روان خویش پاکیزه و سالم نگه دارید. • میوه ی نارس را از درخت نچینید. • هیچ درختی را نبرید مگر آنکه درخت دیگری را به جای آن بنشانید. • هر کسی که در راه پیشرفت و سازندگی جهان و طبیعت و استقرارراستی کار کند سوشیانت و نجات دهنده است. • هنگامی که ستم و زور بر زندگی مردمان چیره می شود، ستمکار وزورگو برای استوار کردن بدکاریش ، یک جنگ افزار بزرگ در دست دارد ؛ و آن فریب کاری است. • دروغ سرچشمه ی همه ی بدی ها ، پستی ها ، پلیدی ها ، و فریبکاری هاست. • فریب سر آغاز خشم است. • آدم فریب خورده از دریافت منطقی وا می ماند و به کژاندیشی می افتد. • ای مردان وای زنان کوشش کنید که به این حقایق توجه داشته باشید،از دروغ که همان زندگانی مادی و وسوسه انگیز است پرهیز کنید واز پیشرفت ریا و فریب جلوگیری نمایید. پیوند خویش را با دروغ بگسلید و بدانید آن خوشی و سروری که درراه نادرست و به قیمت بدبختی و بیچارگی دیگران به دست کید جز رنج افسوس به بار نخواهد آورد و تبه کاران و دروغ پرستان که در پی تباهی درست کردارانند ،براستی زندگی معنوی و کرامش روحی خود را ازبین خواهند برد. • هواخواهان دروغ کوشش دارند پارسایان و پرهیز گاران را از پیشرفت به سوی هدفهای مقدس خویش یعنی راستی و درستی و آبادانی شهر و کشور بازدارند.آنها با کردار خصمانه ی خود به زشتی و تباهکاری مشهورند.ای مزدا کسی که با تمام نیرو و وجودش بر علیه هواخواهان دروغ پیکار کند ، او جهان آفرینش را به راه خرد و دانش حقیقی رهبری خواهد کرد. درباره ی شاعران و آزادی • روح شاعر در پی تماشا می گردد.حتی اگر این تماشاچیان او را سنگ بزنند باز هم به تماشایشان می نشیند و به حماقتهایشان می خندد. • تنها شاعرانند که عاشقند وتنها،عاشقانند که شاعرند. درباره ی مرگ • شخص موفق چون یک فاتح بدرود حیات می گوید در حالی که اطرافش را کسانی احاطه کرده اند که با وی هم عهده شده و امیدوار به آینده اند. • در هنگام مرگ ، روح و فضیلت شما باید حالت آخرین تابش خورشید را در هنگام غروب داشته باشد و هیچ لغزشی و لرزشی نداشته باشیدو گرنه مرگ بر شما فاتح می شود و مسخره تان می کند. • بر حذر باشید تا مبادا یک بنای یاد بود،شما را در زیر خود منهدم سازد. • از زنان بپرسید!هیچ کس برای لذت و خوشی زاده نمی شود و هیچ کس برای ناله و شیون نمی میرد،آنچه هست دنیای زندگان است. لذت در کنار اندوه معنی و ارزش می یابد.پس زندگی را دریابید،پیش ازآنکه او شما را برباید. درباره ی حرص و مال اندوزی • ثروت و توانگری بی تناسب موجب فساد می شود. • فزون خواهی آدمی است که وی را از سرشت راستین خودش جدا می کند. درباره ی قدرت طلبی و شهوت پرستی • قدرت وقتی خوب است که مرد قدرت ، قدرت خود را صرف بهبود زندگی مردم بنماید.به همین سبب مسئولیت یک فرمانروا بسیار سنگین است. • از بدی ها،سه چیز بدتر از همه هستند : شهوت پرستی ، قدرت طلبی و خود خواهی. • قدرت طلبی،خرمگس موزیی است که روی پر مدعاترین مردمان ، با لجاجت تمام می نشیند. • قدرت طلبی،بلای آتشین سنگدل ترین مردمان و بی رحم ترین عذابی است که قسی ترین مردم را برای خود ذخیره کرده است. درباره ی چاپلوسان • زننده ترین حیواناتی که من تا کنون شناخته ام چاپلوسانند ، آنها ازدوست داشتن سر در نمی کورند و تقلید عاشق شدن را می کنند. درباره ی تنهایی • یک نوع تنهایی است که پناه و مأمن بیماران است و یک نوع تنهایی دیگری هست که انسان را از کسیب بیماران در امان می دارد. • تنهایی می تواند قابله ی زادن اندیشه ی بزرگ باشد. • جایی می توانی به تنهایی ات اعتماد کامل کنی که پندار نیک (هومت) در آنجا خانه دارد. • اهریمن نیز به تنهایی پناه می برد،اما تنهایی او به معنای شکست است و تنهایی تو به معنای ممتاز بودن. • تنهایی مدرسه ای است (مکتبی است) که همه ی انسانهای بزرگ در آن تحصیل کرده اند. • تنهایی ات بزرگ و بزرگتر می شود اگر از آن بگریزی ، پس در آن بمان ، اما بتاز و عصیان کن. درباره ی بلند پروازی • هر آن کس که می خواهد پرواز کند یا پرواز کردن را بیا موزد ابتدا بایستی ایستادن ،راه رفتن ، دویدن ،صعود کردن و رقصیدن را یاد بگیرد. • اگر بلند پروازی باعث گردد انسان از واقعیات زندگی روزمره دور شود آن بلند پروازی ، تبدیل به کوته نظری می شود. • حسن بلند پروازی در این است که انسان را پر جنب و جوش نگاه می دارد. • بلند پروازی باعث کشفیات جدیدی می شود حتی کشف این که، توانایی مان برای درک فضایی غیر متعارف چگونه خواهد بود! • بلند پروازی باید بر پایه ی ظرفیت انسان ها باشد. • آن قدر عیب که در بلند پروازی هست در کوته نظری نیز وجود دارد.همچنان که انسان بلند پرواز اوج می گیرد و موجودات بیشتری را می بیند به مراتب همه چیز و مخصوصا" انسان ها را شبیه نقطه های کوچکی در خواهد یافت که آرام آرام از خاطره اش محو می شوند. درباره ی پاکیزگی • برای آدمی در زندگی ، پاکی بزرگترین خیر است.این پاکی همان پاکی است که از قانون مزدا به دست می آید. • پاکی و پاکیزگی قانون مزدیسنی است.  برگرفته از رازهای دل
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد