راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

شادی همگانی در باور زرتشتیان

«خدای بزرگ است اهورامزدا که این جهان آفرید،
که این زمین آفرید، که انسان آفرید و شادی را برای انسان
خرسندی از آن اوست،
که به دیگران خرسندی بخشد.»
دین زرتشتی کیش زندگانی است. دین کار و کوشش و کشت و برداشت و داد و دهش است، کیش آشتی و دوستی و دین شادی و شادمانی است. البته آن شادی که از آن همگان باشد، آن خرسندی و شادمانی که دیگران در آن انباز باشند. در دین زرتشتی آدمی می‌باید در درازنای زندگانیش هرگز بی‌کار نباشد، هرگز زندگی را به تن‌پروری و سستی و بیکاری نگذراند و نانی بخورد که از دسترنج خود او باشد.
کس که تخم می‌پاشد اشویی می‌کارد و در گسترش آیین اهورامزدا می‌کوشد. ای اسپنتمان زرتشت! کس که در کار کشت نیست و زمین را شخم نمی‌کند، به چنین کسی زمین تهدید می‌کند و گوید. ای کسی که شخم نمی‌زنی! یقین بدان بر در بیگانگان برای خوراک خواهی ایستاد و از این آن پرسش خواهی‌کرد و پیوسته نیازمند بازمانده خوراک دیگران خواهی‌بود.
دین زرتشتی بدینسان مردمان را به کار و کوشش فرا می‌خواند، اما پس از این اندرزهای گهربار گوید:
کوشا و میانه رو باش و نانی بخور که از راه نیک به کف آورده و با کار و کوشش خود یافته‌باشی و بهره‌ای از آن نان را برای خدا و نیکوکاران به کنار بنه این‌کار تو بهترین کردارنیک خواهد بود.
در دین زرتشتی یکی از آیین‌هایی که از دیرباز بر پا می‌شد آیین گهنبار یا گاه انبارها است. این آیین چنین بود که به هنگام برداشت هر فراورده جشن‌هایی بر پا شد و در آن بخشی از فرآورده را به مستمندان و نیازمندان می‌بخشیدند.
نکته مهم و گفتنی در کیش زرتشتی این است که هنگامی که سخن از دین زرتشتی به میان می‌آید، گروهی داوری خود را بر پایه کیش زرتشتی دوره ساسانی قرار می‌دهند و نظام حکومتی ساسانی را دین زرتشتی می‌انگارند و حال آن‌که همان‌گونه که بارها گفته‌شده‌است دو‌گانگی‌هایی دیده‌می‌شود میان اندیشه‌های گات‌هایی که اندیشه‌های راستین اشوزرتشت است و اندیشه‌های متداول در دوره‌های گوناگون زمان از جمله دوره ساسانی. در گات‌ها و در اندیشه‌های راستین زرتشتی پایه انسانیت و اخلاق اندیشه‌نیک، گفتار‌نیک و کردارنیک است و جز این هیچ چیزی مایه دوگانگی آدم‌ها نمی‌شود. در دین زرتشتی آتش نماد گرمی و روشنایی و پاکی و پرستش سوی زرتشتیان است. آتش آتش است و هیچ‌گونه دوگانگی بین آتش‌های جهان نیست، اما می‌بینیم که در دوره ساسانی آتش یکسان گات‌هایی چند گونه می‌شود و رنگ طبقاتی می‌گیرد و برای هر گروهی از طبقات چون موبدان و آرتشیان و کشاورزان آتشکده ویژه‌ای بر پا می‌شود. آن‌چه در گات‌ها و در فلسفه و دین زرتشت هست، زندگی است، انسان است، کار است، کوشش و شادی است و خرسندی از آن کسی است که دیگران را خرسند بسازد.
در آغاز سال نو به هنگام بر پاکردن جشن نوروز که سرآغاز فروردین، است با یادآوری آموزش‌های گران‌بهای زرتشتی ضمن شادباش آغاز سال نو شادمانی همگانی را از خداوند بزرگ آرزو داریم.

برگرفته از: نوشته دکتر حسین وحیدی در هوخت سال 1359 شماره یک
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد