راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

محبت شاعران


محبت در نگاه شاعران

دوست داشتن اگر در حد متعادل باشد، محبت نام دارداما اگر از حد اعتدال

خارج شود نام آن را عشق می نهند،بعضی نیز محبت و عشق را به یک مضمون

 به کار می برند ، بهر حال واژه محبت در سخنان شاعران ما کلامی است که بسیار

 مورد استعمال واقع شده است.

طبیب اصفهانی معتقد است که محبت شاه و گدا نمی شناسد.

بنازم به بزم محبت که آنجا        گدایی به شاهی مقابل نشیند

نظیری نیشابوری معتقد به کیمیاگری محبت است.

هیچ اکسیر به تاثیر محبت نرسد

کفر آوردم و در عشق تو ایمان کردم

واقف هندی درد دل خود را از نوشیدن چشمه محبت چنین بیان می کند.

یارب چه چشمه ای است محبت که من از آن

یک قطره نوش کردم و دریا گریستم

غنی کشمیری هم در این باره سخنی شنیدنی دارد.

گر محبت در میان آمد تکلف گو مباش

شیر مادر در حلاوت بی نیاز از شکر است

ذوقی اردستانی بیتی لطیف در باب محبت دارد.

من   رشته   محبت   تو  پاره  می کنم

شاید گره خورد  به تو نزدیک تر شوم

شاعری دیگر درباره محبت چنین سروده است.

محبت  را ز ماهی باید آموخت

چو از آبش برون آری بمیرد

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد