در داخل زیارتگاه نوشته ای تحقیق گونه به دیوار نصب شده که توسط آقای رستم بلیوانی، رئیس سابق انجمن زرتشتیان شریف آباد یزد تهیه گردیده است که بدون هیچگونه اظهار نظر و داوری متن نوشتار در ذیل می آید. { به طوری که در اسناد تاریخی و مذهبی و دیوان خاضع و سینه به سینه محلی به یادگار مانده، در دوران سلطنت یزدگرد
سوم آخرین پادشاه ساسانی چون اوضاع ایران رو به وخامت می رفته، یزدگرد سوم
فکری اندیشیده که خاندان خود را از مدائن به یزد که منطقه نسبتاً امنی
بوده است کوچ دهد. از این رو به دستور وی شهری با استحکامات آن روز ( حصار و
برج و خندق ) برای محافظت تهیه و خاندان خود را از مدائن به یزد کوچ داده
است. و امکان دارد اسم یزد از یزدگرد به یادگار مانده باشد. شاید آثار برج و
بارو به جا مانده در محله یزاران بقایای شهر فوق الذکر باشد. یزدگرد
دو پسر به نام های هرمزان و اردشیر و پنج دختر به نام های شهربانو، پارس
بانو، مهربانو،نیک بانو و نازبانو داشت. نام همسرش کتایون بود و خدمه ای به
نام مروارید داشت. یزدگرد
پس از شکست از مسلمانان به خراسان گریخت و در آنجا به دست آسیابانی کشته
شد. با شایع شدن خبر مرگ یزدگرد، خانواده وی در یزد با یکدیگر وداع نموده و
هر یک به سمتی از اطراف یزد متواری گردیدند. هرمزان و شهربانو، پسر و دختر بزرگ یزدگرد در حین فرار دستگیر و به عربستان به غلامی و کنیزی برده می شوند. پارس بانو و مهربانو به سمت شمال غربی یزد متواری شدند.
این دو در حدود ارجنان از هم وداع نموده ، مهربانو به سمت عقدا گریزان
بوده است که بر اثر بی غذایی و رنج راه در عقدا فوت می کند. وی را در گوشه
باغی در عقدا دفن می کنند که اکنون به مزرعه مهر معروف است و مردم آن سامان
آن را محل مهربانو می نامند و برای وی شمع روشن می کنند. پارس بانو در سمت
غربی عقدا به زرجوع رسیده در کوهی غایب می شود. شکاف سنگیِ زیارتگاه را
محل غایب شدن پارس بانو می دانند. در گذشته لباس مقنعه مانندی در شکاف سنگ
ظاهر بوده که آن را برای تبرک کنده و حفظ نموده اند. نیک
بانو ( چک چک ) با مروارید ( هریشت ) در بیابان وداع نموده به سمت کوهی در
37 کیلومتری شرق اردکان رفته که اکنون کوه چک چک نامیده می شود و در این
کوه غایب می گردد. آثار لباس مقنعه مانندی در شکاف کوه وجود داشته که آن را
برای تبرک کنده اند. این محل، امروز، زیارتگاه زرتشتیان جهان است. در
زیارتگاه درخت چنار تنومندی هست که بیش از هزار سال قدمت دارد. گفته می شود
این درخت همان عصای نیک بانو ( پیر سبز ) بوده است که با آن به شکاف کوه
زده است و پس از آن براثر رطوبت آب شیرینی که از شکاف کوه می چکد، سبز شده
است. مروارید
( هریشت ) نیز در کوهی در 17 کیلومتری اردکان در کوهی که امروزه هریشت
نامیده می شود، غایب گردیده است. و این مکان نیز از زیارتگاه های زرتشتیان
است. نازبانو ( نارکی ) به سمت جنوب یزد متواری شده در کوه تیجنگ غایب شده و آثار زیارتگاه در آنجا موجود است. اردشیر
پسر کوچک یزدگرد به همراه مادرش کتایون به سمت خرابه های شرقی یزد متواری
شدند. کتایون در پشت حصار یزد که اکنون در خود شهر یزد واقع شده و به ستی
پیر معروف است پناه برده و در آنجا در چاهی غایب شده است که اکنون این محل
زارتگاه است. اردشیر نیز در شرق یزد در کوهی غایب گردیده که این مکان نیز
به زیارتگاه ( نارستانه ) معروف است.} * توضیحی در مورد درختان مقدس (پیر ) ها: {
بسیاری از مسجدها و امام زاده ها و در مورد زرتشتیان، پیر ها، در کنار
چنارهای عظیم بنا گشته اند و در بسیاری از روستاها و محلات شهرها، بر درخت
های چنار دخیل می بندند و از آنها انتظار معجزه دارند. این معجزات معمولاً
برای بچه دار شدن، رهایی از بیماری، رونق کسب و کار و محصول یافتن زمین
است. بر
اساس مردم شناسی تطبیقی می توان باور داشت که در اعصار بسیار کهن، گمان بر
آن بوده است که ارواح مردگان پرقدرت قبیله یا خدایان یا پری ها در آنها می
زیستند یا این درخت ها مظهر آنان بودند. برای تقدس این درختان سترگ، در
دوره اسلامی، توجیهی تازه یافته اند و برای آنکه ستایش ایشان برخلاف سنت
های اسلامی نباشد، اغلب به این نتیجه رسیده اند که در پای این درختان،
بزرگمردی، امامزاده ای یا مقدسی به خاک سپرده شده است. } بهار، مهرداد. از اسطوره تا تاریخ. نشر چشمه، تهران، 1386، ص 47 {
این درختان مقدس در گوشه و کنار ایران نیز هست. مثل پیر چک چک، چنار امام
زاده صالح و بی بی شهربانو ها. این بی بی شهربانو ها، یک مضمون اسطوره اش
این است که ایزدبانو از دست دشمنانش فرار می کند، حالا شده شهربانو یا بی
بی . عین این داستان که برای بی بی شهربانو هست، در یزد و دیگر جاهای ایران
هم دیده می شود. این یک مضمون پری هاست، پری هایی که می آیند روی زمین و
بعد زیرِ زمین پنهان می شوند، پری های شهید شونده اند. این ها کهنه ترین
شکل های شهادت الهه های نباتی است که بعد ایزدان نباتی شهیدشونده جای آنها
را می گیرند. } بهار، مهرداد. از اسطوره تا تاریخ. نشر چشمه، تهران، 1386، ص
http://bachahayeyazd.blogfa.com279