27 اردی بهشت اردیبهشت بهترین راستی و درستی - ماه بهشت و زیبایی و درستی
28 ارمن ارمنستان - ارمنی در کنیبه داریوش بزرگ به عنوان شهری کوچک از ایران آمده است - زادگاه شیرین معشوقه خسرو
دریاچه مقدس ارومیه که نطفه زرتشت در آنجاست ارزش خواصی بین ایرانیان دارد - آتشکده های شیز و آذر گشنسب نیز
29 ارمیه ارومیه مهمترین آثار آنحاست
30 اژی مار واژه ای پهلوی - حیوان موذی که آسیب میرساند - اژی دهاک از همین روی به ضحاک نسبت داده شده است
31 اسپ- اسب لهراسب - گشتاسب - جاماسب وازه ریس انگلیسی از اسب به چم دونده و چابک آمده است
32 اسپنتمان - سپتام زرتشت اسپنتمان نام خانودگی اشو زرتشت - نیای نهم زرتشت - به چم نژاد سپید
33 اسپهبد سپهبد تیره ای از ایرانیان در گرگان که در زمان ساسانیان برگزیده قوم خود در خاندان سلطنتی بودند
34 اشا پیام زرتشت راستی - درستی
35 اشتاد ارشتات - اردامنش بیست وششمین روز ماه ایرانی - به چم عدل و دادگستری
36 اشتود گات یکی از 5 قسمت گاتها در اوستایی به چم سلامت و عافیت
37 اشو اشو زرتشت - اشو داد در اوستایی به چم پاک و مقدس
38 اشی پاداش
امرداد - جاودانگی - نامردنی - هفتمین روز ماه ایرانی - ماه امرداد
39 امرتات جشن امردادگان
40 ان ئوش انوش - انوشیروان - انوشه ان = حرف نفی و ائوشه = مرگ در کل به چم جاودانه
41 ان ائیریا انیران به چم سرزمینهای متعلق به ایران که مردمانش ایرانی نیستند و همه زیر نظر امپراتوری سترگ ایران بودند
42 انار میوه مقدس زرتشتیان میوه ای است که هم اکون در جشن یلدا و پیوند همسران زرتشتی و ایرانی به کار میرود
43 انامک ماه هخامنشی یکی از 9 ماه سال در زمان هخامنشیان است که در بیستون نامش آمده است
44 انبار شهر ایرانی در نزدیکی بغداد این شهر توسط شاهنشاه شاپور ذوالاکتاف بنا شد
اندرز آدرباد مهراسپندان - اندرز داناک اوشنرداناک - اندرز خسرو کواتان - چیتیک اندرز پور یوتکیشان - اندرز زرتشت پسر
آذرپاد مهر اسپندان - اندرز بخت آفرید - اندرز بزرگمهر - اندرز نوشیروان و زرتشت
با ارزشترین اسناد اخلاقی پیش از
45 اندرزنامه اسلام
46 انگره مینو انگره + مینو به چم نابود کننده + روح و افکار
47 اهنود گات نخستین بخش گات ها به چم سرور و والا
48 اودر سگ آبی سگ آبی در وندیداد و در زبان سانسکریت هم همینطور
49 اورامان منطقه ای در کردستان ایران بر بالای تپه ای قرار دارد و مردمان آنجا به اوستایی سخن می گویند و هنوز آتشکده ها در آنجا بنا است
50 اوشتره اسب - شتر - بزرگ نام بسیاری از بزرگان ایران مانند : گشتاسب - فرشوشتر - پوروشسب در کردی وشتر است
تازیان آنرا فارس خوانده اند - پهلوی آن پارسی - قومی از قبایل آریایی است -بسیار از پارسیان کهن پس از یورش اعراب به
بمبئی - کراچی - کلکته نقل مکان کردند و اسلام را نپذیرفتند 51 ایران - فارس - پارس پارس
پس از یورش اعراب به ایران آتش ساخته شد و آنان که ترک وطن کردند آنرا که هم اکنون در 100 کیلومتری بمبئی است
52 ایران شاه آتش مقدس مهاجرت ایرانیان مستقر کردند و هر ساله عده زیادی برای گرامیداشت نیاکانشان به آنجا میروند
از ریشه بغ ایرانی است - یکی از شهرهای مهم ایرانی بود که آتشکده باکو در آنجاست و با نفت همیشه روشن بوده است . هم
53 باگوان باکو اکنون در ده سوراخ خانه آثار آن باقیست
54 بانواک بانو ترکی آن خانم است - پهلوی آن بانواک است
55 باورد ابیورد ترکمنستان کنونی ویرانه باستانی آن متعلق به شاهنشاهی اشکانیان است - باورد فرزند گودرز ایرانی بود که آن شهر را بنا کرد
56 برات روکرش قاتل زرتشت زرتشت در 6 فروردین ماه زاده شد و در 11 دی ماه پس از 72 سال زندگی باشکوه چشم از جهان فروبست
57 بردع - بردعه شهری در روسیه کنونی نزدیک شیز و از شهرهای ایران بود که کیخسروبه انتقام خون سیاوش افراسیاب را به قتل رساند
58 برز البرز - گرز به چم بلند و با شکوه است
سنبول ستایش از گیاهان است که یزدگرد سوم در آخرین لحظه های زندگی آنرا خواست و همین امر مایه شناسایی او شد و او را
59 برسم شاخه درخت انار ماهوی سوری به قتل رساند
60 بغ بغداد واژه ای بسیار کهن پیش از زرتشت به چم سرور جهان - خدا
61 بگ داتی بغداد شخصی که در کتیبه سارگون پادشاه آشور توسط او اسیر شد و پوست بدنش کنده شد . او ایرانی بود
62 بلخ بامیان بلخ سرزمینی که زرتشت دین را به کیگشتاسب عرضه کرد - پایتخت ایران در زمان کیکاووس و تا چند دهه پیش جزوی از ایران بود
63 بندهش کتاب دینی ایرانیان در حدود 13000 کلمه است - شامل نوشتارهای تاریخی - جغرافیایی و دینی ایرانی است
به چم منش خوب و نیک - در اوستای به چم اندیشیدن - وهو = خوب - من = منش و روان - ماه ایرانی - روز 2 از ماه ایرانی
64 بهمن - وهومن جشن بهمنگان
65 پاپک بابک کلمه ای پهلوی و نام چند تن از بزرگان ایران - اردشیر پاپکان - بابک خرمدین - موبد زمان ساسانی
زبانی که برگرفته شده از زبانهای باستانی است - افغانستان - تاجیکستان - برخی قسمتهای هند - پاکستان -عراق - آذربایجان
66 پارسی فارسی نیز گویشهای مختلف دری پارسی است
کتیبه مشهور شاهنشاه نرسی ساسانی در آنجاست و نقش برجسته او کنده شده است - در سال 1910 نوشته های بر پوست آهو
از آن بدست آمد که نوشته بود آتشکده ها ایران به دست تازیان ویران شد - روستاهای ایران به آتش کشیده شد - زنان و
دختران به بردگی گرفته شدند مردان در خون غلطیدند و ایران نابود گشت
67 پایکولی شهری ایرانی در عراق کنونی
68 پرامون پیرامون در پهلوی پرامون گویند و در فارسی روان گرداگرد چیزی را گویند
69 پرودرش خروس خروس فارسی از خراوش اوستایی است - خروش نیز از همین واژه است
70 پور فرزند به پسر گفته می شود - واژه ای ایرانی
71 پوردگان جشنی ایرانی به نوشته برهان قاطع ایرانیان 5 روز آخر آبان ماه را جشن می گرفتند
72 پیشترا پیشه ور پهلوی آن هوتخشان است - در فارسی روان پیشه ور و طبقه زحمت کشان است
73 تئوخمه - تهم تخم در پهلوی به چم تخم است ولی در فرس هخامنشی و گاتها به چم دلیر است
- یکی از بزرگان عرب است که ریشه همه عربها به او بر میگردند - ایرانیان چون مورد یورش آنان قرار گرفتند آنان را تازش کننده
74 تازی اعراب وحشی و تازی نامیدند
75 تازیک تاجیکستان از اقوام ایرانی است که از تازیک یا تاجیک عربی گرفته شده است
76 تشتر - بشتر ماه تیر - روز 13 ماه ایرانی به چم ستایش از باران و آب است که هستی را زنده نگه میدارد
77 توران ترکمنستان کنونی قبیله ایرانی و آریایی بودند که چون شهر نشین نبودند بیتمدن بودند - شهری ایرانی بود
78 توشی توش - توانایی
نخستین کاخ سپید دنیا - اعراب آنرا مدائن به چم مدینه ها ( شهرها ) نام نهادند - آنجا بزرگترین پایتخت تجاری آنروزگار بود
79 تیسپون کسری مدائن که پایتخت اشکانیان و ساسانیان بود ولی پس از اعراب ویران شد و ثروتهای آنجا غارت شد
80 جام کیخسرو جام جم جامی اسطوره ای که به کیخسرو پادشاه ایران نسبت داده اند و از آن برای دیدن آینده استفاده میکردند
81 جلولا شهری ایرانی در عراق کنونی در فاصله 45 کیلومتری خانقین - در سال 16 هجری نبردی خونین بین ایرانیان و سپاه اسلام درگرفت
82 چستی دانش
83 چلیپا - چلیپ صلیب تازی آن صلیب است - همان که عیسی را با آن به سه گوش بستند
84 چیثر چهره به دو چم است - نخست نمایش و پیدایش - سپس به چم تخمه و نژاد
85 چیستا چیستی به چم دانش و علم- نام دختر زرتشت نیز پورچیستا بود
86 حلوان شهری در جنوب سر پل ذهاب یکی از شهرهای پر رونق ایران ساسانی که طاق گرا نیز آنجاست ولی پس یورش سپاه اسلام به کلی ویران شد سال 19 هجری
یکی از شهرهای دوره شاهنشاهی ساسانیان بود که پس از یورش سپاه اسلام نابود گشت و جدا شد
شهری ایرانی در یک فرسنگی جنوب
87 حیره کوفه
88 ختاد خدا از ختای پهلوی گرفته شده به چم ایزد یکتا
89 خرتو خرد - شعور
90 خرفستر حشره موجودات و جانوران موذی - در گاتها نیز آمده است
91 خره فره - اردشیر خره فر و شکوه و بزرگی است که شخصی با عنایت بر آن به مقامی خواهد رسید . با وابستگی خداوند
92 خشئت شید - نور به چم نورانی - جمشید از جم + شید است یا خورشید از خور + شید تشکیل شده است یا روزهای باستانی ایران
93 خشترپاون ساتراپ - مرزبان در زمان هخامنشیان کاربرد بیشتر داشته است
94 خشثر شهریاری
95 خنتک - کندک خندق واژه ای پهلوی به چم گودال
96 خور + آسان خور - خراسان خور یا هور اوستایی است به چم نورانی - خراسان به چم جایگاهی که خورشید از آن برمیخیزد
97 خوربران - خوروران خاور واژه ای پهلوی به چم مغرب و جایی که خورشید غروب میکند
98 خورتک اوستا خرده اوستا اجزای دیگر آن یسنا - ویسپرد و وندیداد است شامل نیایش نماز و جشنهای باستانی و . . . است
واژه ای پهلوی است که به چم نگهبان آب و پاسداری از آب است
خرداد نام ماه و روز ششم ماه ایرانی و
99 خورداد نام جشن خوردادگان
100 خویشکاری کشاورزی - کاری روزانه به دهقانی نیز گفته میشود
101 دئنا دین - کیش - مذهب
102 دائیتی ارس - جیحون نام رودی مقدس که بعضی ها آنرا آمودریا یا جیحون گفته اند و بعضی یا ارس - در وندیداد نامش آمده است
03 دات داد - انصاف واژه پهلوی آن دات است به چم بخشیدن و دادگستری
104 داتیک یکی از بیست یک نسک اوستا گاسانیک - هاتک مانسریک - داتیک
105 دخم - دگ دخمه زمانی که آریاییان ایرانی و هندی با هم میزیستند مرده های خود را در آنجا میسوزاندند
106 دری زبان پارسی قدیم از زمان ساسانیان به موازات پهلوی در ایران رایج شد - شاهنامه نیز دری است و واژه های عربی در آن نیست
107 دریاچه چیچست دریاچه ارومیه واژه ای اوستایی است که فرزند زرتشت از آنجا ظهور خواهد کرد
108 دریاچه سیستان دریاچه هامون کیانسه نیز گفته شده است و سه هزار سال پس از زرتشت نطفه او در آنجا بوجود آمده است
109 دریای گرگان دریای خزر واژه اصلی آن گرگان است که پس از تجزیه شدن ایران در زمان قاجارها نام آن به مرور زمان به خزر تبدیل شد
110 دهمان آفرینگان نیایش دادار اورمزد - امشاسپندان - نیاکان - داده های خداوند
111 دوغدر دختر - دخت واژه ای پهلوی به چم دختر - مقابل آن پوس یا پور است که همان پسر است
به چم آفریدگار - از ریشه دا دادن آمده است که فارسی آن دادار است ماه دی - روز 8 هر ماه ایرانی = جشن
112 دی دیگان
113 دین دبیره خطی ایرانی برای نگاشتن متون دینی گات ها را با دین دبیره نوشته اند - از راست به چپ نگاشته میشود
114 دینکرت - دینکرد متون دینی و علمی ایرانیان کتاب دینی ایران باستان به زبان پهلوی بوده که دایره المعارف کامل بوده است
115 رئوخشن روشنک - روشن واژه ای اوستانی است که یونانیان آنرا از روشنک به رکسانا تغییر داده اند
116 رام - رامن روز 21 ماه ایرانی به چم صلح و آرامش - روزی که به صلح و نابودی جنگ مشهور است
117 رام شهر اهواز نام باستانی و پادشاهی اهواز کنونی در خوزستان
118 رایومند واژه ای اوستایی به چم دارنده فروغ و شکوه که بیشتر برای خداوند اهورامزدا به کار میرفته است
19 رپیتون عصر و نیمروز به چم روز نیمه و جنوب نیز است
120 رتوخشتر شهریاری شاهنشه در ایران باستان
121 رشن - رشنو نام 18 از ماه ایرانی به چم دادگری - روز بررسی کارنامه مردمان
122 رگا ری از شهرهای مهم ایران که داریوش هم از آن نام برده است
123 روسپی زن بدکاره در ایران واژه پهلوی آن روسپیک است - واژه اوستای آن جهیکا است
124 زامیاد - زم زمین روز 28 ماه ایرانی- در این روز درخت کاشتن و سبز کردن زمین ها لازم است
125 زرتشت- زرتشتر پیامبر ایرانی شتر زرد - روشنایی و درخشش
126 زرنگ سیستان نام کهن سیستان - آنجا سرزمین مقدس نیز خوانده شده است
127 زروان زمان در اوستا زرون است که به چم دراز و زمان جاودانگی خداوند
128 زریه دریا در واژگان هخامنشیان دریه است
129 زند وهومن بهمن یشت نیز گفته اند کتابی درباره پیشگویی آینده ایران و دین زرتشتی بهی و دارای 4200 واژه است
130 زیم زمستان در پهلوی دمستان و در اوستا زمستان به چم فصل سرما و زمستان
131 ژوژه - ژوژک خارپشت در کرمان جوجیک میگویند - چون این حیوان نابود کننده مار بوده است در نامه های پهلوی آنرا ستوده اند
132 سئن سیمرغ - شاهین واژه ای پهلوی که از سین + مرو آمده است گرفته شده
در انجیل آمده است 3 مغ از ساوه برای ستایش عیسی به بیت الحلم رفته اند - مارکوپولو هنگام عبور از ایران دنبال آرامگاه این
133 سابه ساوه سه مغ زرتشتی بود
134 سپاه داذور قوه قضایی در زمان شاهنشاهی ساسانی به نیروی دادگستری و قاضایی گفته میشده است
135 سپنت مینو مینو افزاینده
36 سپنتمد گات گات ها یکی از 5 قسمت گاتها به چم
137 ستر - استر کسی که فرزندی نداشته باشد در آئین مزدیسنا هر ایرانی که فرزندی نداشته باشد در آن دنیا هنگام عبور از پل جینوت نمیتواند گذر کند
- با پوشیدن لباسی 9 تکه - بدون یقه آستین کوتاه و بدون آستین صورت می گیرد - در اوستا وهومنه واستره نامیده شده است
برای دختر و پسر از 15 سالگی این مراسم واجب است که باید لباسی سفید بر تن کنند
138 سدره مراسم دینی ایرانیان
139 سرذ سال - سرد از آغاز قصل سرد گفته میشده است - واژه ای اوستایی
140 سروش نیوشایی
141 سنسکریت زبان مشترک آریایی ها از زبانهای کهن که نزدیکی با اوستا دارد و در بین ایرانیان و هندیان مشترک بوده است
142 سوزیانا خوزستان مرکز دولت عیلامیان بوده است و مهمترین بنای آن دوره معبد زیگورات است
143 سوشیانت ناجی به چم نجات دهنده در دین بهی است که مهدی موعود مانند همین است
144 سولان کوه سبلان کوهی که زرتشت مدت ده سال را در آنجا از مردم دوری گزید - آتشکده آذرگشنسب در آنجاست در کنار اردبیل
145 سکاها - سیت ها تورانیان باستانی قومی آریایی که در پیش از ظهور زرتشت با ایرانیان دارای دین مهر بودند
146 سیاوخش - سیاورشن سیاوش پسر کیکاووس که متهم به عاشق شدن نامادری اش گشت و بهمین جهت مجبور به آزمایش عبور از آتش شد
147 سیر سور جشن ایرانیان باستان در روز 14 از ماه دی ایرانیان شراب و سیر میخوردند برای دفع شر و شیطان از زندگیشان
148 شادشاهپور قزوین قزوین در پیش از اسلام شادشاپور نام داشت که شاهنشاه شاپور اول آنرا ساخت
149 شهریور نام 6 ماه سال - روز 4 ماه ایرانی اوستایی آن خشتروئیریه است - پهلوی آن خشتریور - به چم آرزوی شهریاری و شاهنشاهی ایران
150 شکاف رستم سزارین شکافی که بر بدن مادر رستم زده شد تا رستم از آن بیرون آید - ژول سزار نیز همینگونه بدنیا آمد - سزارین امروز
151 شیرآف سیراف یکی از بندرهای مهم ایرانی پیش از اسلام در جنوب ایران از زمان کیکاووس
سط شاهنشاه شاپور اول در 1800 سال پیش بن شد و مرکز علمی منطقه گردید - شاپور شاه هم دانشگاه بین المللی را در
166 گند شاپور جندی شاپور آنجا ساخت و هم بیمارستان آنرا که پزشکانش از مصر و یونان می آمدند
167 گنداره از ایالتهای کورش در افغانستان بعضی آنرا کابل و دیگران آنرا شهری در شمال شرغی کابل و پیشاور دانسته اند
168 گو جهان زنده
169 گوش چهاردهمین روز از ماههای ایرانی جهان
170 گوش ارون گات ها جهان روان - احترام به جانداران چرا که آنان پیش از انسانها بوجود آمده اند
171 گوش تشن گات ها جهان روان - احترام به جانداران چرا که آنان پیش از انسانها بوجود آمده اند
172 گیه واژه ای پهلوی واژه ای هلوی به چم هستی - زندگی و جان
173 لاجیم در سواد کوه یکی از کتیبه های پهلوی ایران باستان در آنجا قرار دارد
174 لرک آجیل ایرانیان در هنگام اجرای جشن سده خورده میشده است
175 لیدی شهری ایرانی این شهر در آسیای صغیر قرار دارد در کنار دریای اژه که کروزوس شاه آنجا بود و کورش بزرگ او را شکست داد
176 مئثن میهن واژه پهلوی میثیا به چم خانه - مام - میهن است
177 مئیریه فریفتار - نابکار صفتی است که برای افراد گنهاکار آمده میشده است - صفت افراسیاب
178 ماد قوم کهن ایرانی آنان در جنوب آذربایجان و و اطراف همدان زندگی میکردند و در سال 800 قبل از میلاد تشکیل حکومت دادند
179 مان خانه مان واژه ای پهلوی به چم خانه - نماد نگهبانی و احترام بنیاد خانواده است
180 مانثر پیام
181 ماه نیایش نیایش ایرانیان باستان زمانی که ماه هلال باشد - زمانی که ماه کامل است - زمانی که دوباره هلال میشود روحانیون نیایش میکردند
182 ماونگهه ماه وازه ای پهلوی - روز 12 از ماه ایرانی
183 مرتیا - مشیا - مرت مردم به چم فنا شدنی است - در کتیبه های هخامنشی و اوستایی آمده است - تازی شده آن انسان است
184 مردگیران جشن مزدگیران ابوریحان بیرونی از آن به عنوان جشن گرامیداشت زنان در خانواده نام برده است - سپندارمذگان نیز گفته شده است
185 مزدا لقب خداوند به چم دانا - تشکیل شده از مه ( بزرگ ) + زدا ( دانا ) در کل دانای بزرگ و برتر گفته میشود
186 مزدیسنا دین بهی زرتشتی به چم خداپرست
187 مژردک آمرزش
188 مگوس مجوس در چم مغ روحانیون باستان - ولی پس از یورش سپاه اسلام لقبی بود که به ایرانیان داده شد به چم کافر و آتش پرست
189 مهرداد بهار فرزند ملک الشعرای بهار استاد دانشگاه - استادزبان پهلوی و اوستایی
190 میترا مهر نماد مهر - دوستی و انسانیت در ایران - در چم اوستایی نماد عهد و پیمان - آئینی که از ایران به اروپا رفت و جهانی شد
191 میخی خط ایرانیان باستان از آنجهت میخی گفته شده است که کلمات آن شبیه به میخ است - گرولفند آلمانی نخستین کسی بود که رمز گشایی کرد
192 مینوی بهشت جهان آخرت که مقابل جهان مادی است - زرتشت نخستین کسی بود که از وجود آن دنیا خبر داد
193 نسک کتاب واژه ای اوستایی که تازی آن کتاب است
194 نماز نیایش ایرانیان باستان به درگاه خداوند یتا اهو - اشم وهو - وینگهه هاتام مشهور ترین آنان است
195 نمه نماز واژه ای پهلوی که فارسی آن نماز و پهلوی ان نیایش است
196 نیرنگ نیرنگ - فریب واژه ای پهلوی - از آن به عنوان مراسم دینی هم یاد شده است
197 نیمروچ نیمروز به چم جنوب - پهلوی آن نیمروچ - اوستایی آن رپیتو است
198 هئروتات رسایی - شیوایی
199 هاونگاه بامداد واژه ای پهلوی که در چم نخستین زمان روز را گویند - در اوستایی نگهبان شبانه روز است
روز 20 ماه ایرانی - واژه ای مقدس - نام ستاره مریخ - آتش مقدس آذر بهرام - نام سرود های باستانی بهرام یشت نام بزرگان
ایرانی = بهرام گور - بهرام فرزند گودرز - بهرام چوبین - بهرام ورجاوند پادشاه ایرانی در زمان کیانیان
216 ورهرام بهرام
217 وندیداد کتاب دینی ایرانیان در چم قوانین ضد دیوان است - نوعی کتب قانون و چگونگی انسانی زیستن است
218 وهوخشتر گات یکی از 5 قسمت گاتها چهارمین بخش گاتها - در چم اقتدار نیک و کشور درست و خوب است
219 وهومند یشت بخشی از اوستا در چم منش نیک و درست است - در ستایش منش درست و بهی بوده که به مرور زمان نابود شده است
220 وهیشتواشت گات یکی از 5 قسمت گاتها پنجمین بخش گاتها در چم بهترین خواسته و نیکوترین سرمایه انسان است
221 کاتوزیان یکی از طبقه ایرانیان - روحانیون جمشید شاه طبقه دینی کشور را مکانی ساخت و آنان را از امور داخلی کشور منع کرد
222 کرت ابزار جراحی هم به چم قطعه بریده شده است و هم وسیله جرحی در ایران باستان
223 کرفه کرفه گر به چم خیر خواهی ( ثواب ) است پهلوی آن کرپک است
224 کست چهار جهت اصلی شرق = کست خورآسان غرب=کست خوروران شمال = کست اپاختر جنوب = کست نیمروچ
225 کنکه - دژ سیاوش کنک سیاوش دژی که سیاوش پس از مهاجرت به توران بنا کرد در شمال شرقی ایران - پرفسور کریسنسن نیز خبر از دژی در کوهها داد
226 کی کوی به چم پادشاه - فرمانروا است مانند : کیکاووس - کی آرش - کی خسرو - کی گشتاسب - کیومرث
227 یاتو جادو در پهلوی یاتوکیه است - در اوستا یاتو - در فارسی روان جادو است
228 یز - یشن - یزدان یزد اوستایی آن به چم در خور ستایش است
229 یزدان نام خداوند در چم در خور ستایش و بزرگ همه است
230 یسن جشن جشن های ایرانی چون جنبه تقدس و ستایش از خداوند داشته است از یسن و یزدان گرفته شده است
231 یسنا - یشت مهمترین بخش اوستا در چم نیایش و ستایش خداوند است - جشن نیز از یسنا اوستایی آمده است
به نام دادار هورمزد
واژه نامه اوستایی - پهلوی
فرهنگ لغات پارسی عمید - حسن عمید
بن مایه این نوشتارها
پیام زرتشت- دکتر علی اکبر جعفری - خاور شناس ایرانی
دانشنامه مزدیسنا - دکتر جهانگیر اوشیدری
گردآوری : ارشام پارسی
گفتار خردمندانه پرفسور فریدون جنیدی
www.ariarman.com