راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

تاریخ زرتشتیان بویر احمد


کشتار زرتشتیان بویر احمد


تیمور لنگ در کتابی که خود نوشته است به نام «منم تیمور جهانگشا» ترجمه و اقتباس از ذبیح الله منصور، پس از آنکه شیخ عمر پسر امیر تیمور و استاندار فارس در دشت نرگس زار هنگام شکار به وسیله ی مها...
جمین بویر احمد کشته گردید، هنگام حمله به منطقه آنها در لرستان چنین مینویسد:
در یکی از تپه ها دیدم ستونی از دود بر آسمان میرفت. از اسیران پرسیدم آن دود چیست؟
جواب داد که از آتشکده برمیخیزد. من تا آن روز آتشکده ی مجوس ها را ندیده بودم و نمیدانستم که مجوسان آتش پرست در آنجا چه میکنند.
از اسیران پرسیدم وضع آتشکده چگونه است؟
گفتند آتشکده دارای یک متولی و سی خادم است و هر روز دو تن از خادم ها در آتشکده کشیک میدهند تا آتش خاموش نشود. هر خانواده از سکنه ی بویر احمد مکلف است که در هر ماه لااقل یکبار برای آتشگاه برایگان هیزم بیاورد. لذا آتشکده هرگز از لحاظ سوخت در مضیقه نمیماند و به طور معمول سوخت دو سال آتشکده همواره موجود میباشد. پرسیدم آیا آتشکده شما مثل مساجد مسلمین موقوفات دارد تا خدام آتشکده از آن ارتزاق کنند؟
اسیران گفتند هر سال هفت روز جشن می گیریم و آن جشن به اسم هفت فرشته گرفته میشود که از فرشتگان مقرب خداوند هستند(منظور امشاسپندان است/شهمردان). آغاز جشن روز اول برج حمل (منظور روز یکم فروردین و جشن نوروز است/ادمین) که عید نوروز به شمار میاید و در آن هفت روز سکنه ی بویر احمد به آتشکده میایند و هر یک زکات خود را به متولی آتشکده میپردازند و خدام آتشکده تا عید نوروز دیگر از آن درآمد معاش مینمایند.
دین سکنه بویر احمد معجونی بود از دین اسلام و مجوس. آنها خود را مسلمان میخواندند ولی آتشکده داشتند و زکات میدادند ولی آن را به متولی آتشکده میپرداختند (رسم پرداخت یک دهم از درآمد خود به موبدان موبد از روزگار گذشته بین زرتشتیان معمول بوده است ولی متاسفانه طی دو سده ی گذشته به بوته فراموشی سپرده شده است/شهمردان).
از اسیری پرسیدم ایا نماز میخوانی؟
جواب مثبت داد. عنان اسب خود را کشیدم و توقف کردم و گفتم نماز بخوان تا ببینم چگونه نماز میگذاری. آن مرد رو به خورشید ایستاد (از رسوم زرتشتیان این است که در هنگام نماز رو به روشنایی می ایستند. معمولا در روز رو به خورشید و هنگام شب رو به آتش ماه یا ... نماز میگذارند/ادمین)، و چندین مرتبه دستها رو تکان داد و چیزی آهسته گفت و بعد اظهار کرد این نماز ماست. گفتم مگر شما هنگام نماز رو به قبله نمی ایستید؟ مرد بویر جواب داد چرا... و بعد به طرف خورشید اشاره کرد و اظهار نمود آن قبله است. گفتم آیا پیشوای روحانی دارید؟ گفت پیشوای ما متولی آتشکده است. در حالیکه از دور خانه های شهر را مشاهده میکردم. طلایه خبر داد که دشمن نمایان گردیده است. ناگهان حمله ی بزرگ سکنه ی بویر احمد از جلو و عقب و چپ و راست شروع شد.
آنقدر جنگجو نمایان گردید که گویی از زمین مرد و زن سلحشور سبز میشد، زیرا زن ها هم مانند مردان به ما حمله ور میشدند. من فرمان دادم که در جناحین و قلب سپاه سواران به حرکت در آیند و نیروی مهاجم را له کنند و از روی مرد و زن بگذرند. من نیز اسب را تاختم. زنی که یک کوله پشتی داشت به طرف اسب من شمشیر انداخت. ولی قبل از آنکه شمشیرش به اسب من برسد تبر من فرق سر او را شکافت و وقتی زن افتاد صدای گریه ی طفلی بلند شد و من با شگفتی دیدم که کوله پشتی آن زن، طفل شیر خواره ی اوست که آن را بر پشت بسته است.


برگرفته از: تاریخ زرتشتیان پس واز ساسانیان/استاد رشید شهمردان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد