راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

سرور امشاسپندان شاه ورهرام ایزد است

سرور امشاسپندان شاه ورهرام ایزد است

دادخواه دردمندان شاه ورهرام ایزد است

 

آذر و اردیبهشت و آن سروش پاسبان

تابش آن نور یزدان شاه ورهرام ایزد است


لنگر کشتی و دریا زورق باد مراد

دستگیر مستمندان شاه ورهرام ایزد است


کوه و دریا و زمین سورخهای پرشکاف

دادرس از چون و چندان شاه ورهرام ایزد است


آهن و فولاد و مس را می کند دریای آب

کارساز پتک سندان شاه ورهرام ایزد است


تیغ و شمشیر و کمند جنگهای بی کران

قوت بازوی مردان شاه ورهرام ایزد است


گه گلستان گردد و گاهی بسوزد بدکنش

رهنمای هوشمندان شاه ورهرام ایزد است


ببر و شیر و اژدها و دیو و جادو و پلنگ

برون ایشان به زندان شاه ورهرام ایزد است


باد و طوفان و نهنگ و موج گرداب غضب

آن زمان فریاد مردان شاه ورهرام ایزد است


دزد و گرگ و رهزان و  رهدار  در راه سفر

یاور و خود را یقین دان شاه ورهرام ایزد است


ریشخند کس مکن تا می توانی در جهان

قاتل آن ریشخندان شاه ورهرام ایزد است


گر به بند دشمنی گر به بند اژدها

درگشای پایبندان شاه ورهرام ایزد است


خاکساری پیشه کن تا همتت گردد بلند

پادشاه ارجمندان شاه ورهرام ایزد است


غم مخور بهرام که رندانه آید بخششت

پادشاه کل رندان شاه ورهرام ایزد است


از گفته بهرام اسفندیار کرمانی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد