راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

آتش و آتشکده نزد ایرانیان

آتش و آتشکده نزد ایرانیان
در افسانه های کهن آریایی از اوستا تا شاهنامه فردوسی بزرگ در رابطه با آتش و احترام آریاییان به آن اینگونه سخن رفته است که پادشاهی با « هوش و هنگ» روزی ماری در صحرا بدید . سنگی برگرفت تا مار را نشان رود، سنگ به مار نخورد بلکه به سنگ دیگری خورد و آذرخشی پدید آمد و از فروغ آن خارهای اصراف شعله ور شد! هوشنگ شاه از این دستیابی ناگهان خرسند و خندان و شادان شد و خداوند را ستایش و نیایش کرد و آن روز را روز جشن و شادمانی خوانده و آتشی برافروخت و از همه خواست تا آن اتش همیشه بر افروخته باشد!
برآمد به سنگ گران سنگ خرد
هم آن و هم این سنگ گردید خرد
فروغی پدید آمد از هردو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که اورا فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
یکی جشن کرد آنشب و باده خورد
«سده » نام آن جشن فرخنده کرد.
تمامی ادیان جهان بسوی قبله‌ای نیایش می‌کنند، یعنی به هردین و آئینی که بنگریم برای خود جایگاهی داردکه رو بدان، خداوند را نیایش می‌کنند. چنانچه در اوستا و شاهنامه آمده است، نخستین کسی که قبله‌ای برای نیایش پدید آورد پادشاه دارای هوش و هنگ ایران، هوشنگ بود. یکسویی و یکنواختی و توجه داشتن به یک مرکز ویژه برای هر تشکیلات دینی، آیینی یک ضرورت است. زیرا نخستین اقدام برای توجه دادن تمامی باورمندان به یک نقطه و مرکز است. هیچ پیرو آئینی وقتی بسوی قبله خود نیایش می‌کند، آن جایگاه را پرستش نمی‌کند بلکه از آن بعنوان یک امکان، ابزار و جایگاه جهت همبستگی و وحدت و همدلی جمعی بهره می‌برد. آریاییان نیز از نخستین روزی که آتش را قبله خود کردند هرگز اتش را نپرستیدند، بلکه آن را بعنوان مظهری از زندگی، نور و روشنایی، انرژی و قدرت پاس و محترم داشته‌اند.
امروزه همه میدانیم که بودن ما برروی کره زمین به برکت وبودن گلوله آتشین بزرگ هستی یعنی مهر و یا خورشید است. اگر انرژی خورشید نباشد، زندگی برروی کره زمین غیرممکن میشود. پس حضور آتش برروی زمین علیرغم هزار ویک حسن و موارد استفاده‌ای که درطول زمان داشته است، مظهری از عظمت، شکوه و زندگی‌بخش بودن است. با برافروختن مشعل و شمعی درخانه و کاشانه و یا با افروختن آتش در آتشکده‌ها: که این احترام آتش به تمام ادیان جهان منتقل شده است و مظهر کنونی آن شمعی است در تمامی ادیان خورشید مادر و مظهری اصلی و نخستین نور روشنایی و آتش است. بدین رو آیین نخستین ایرانی آئین مهر بوده است!
در روزگاران کهن آتشکده‌های بسیاری در سراسر جهان آریایی از آنسوی آبهای دریای سرخ تا خلیج فارس و مدیترانه و دریای خزر که بر اساس نوشته مورخین پیش از 120 کشور بوده است، برقرار بوده است.
حتی تا چهارصد سال پس از تازش تازیان آتشکده‌های بسیاری در پارس و آتورپات (آذربایجان) برپا بوده است. تعداد این آتشکده‌ها آنقدر زیاد بوده که جغرافیادان و مورخ بزرگ «استخری» نتوانسته است تعداد آنها را در حافظه خودنگه دارد! استخری می ‌نویسد از هر شهر و روستایی که عبور میکردم که دست کم چند اتشکده در آنجا وجودداشت! آتشکده مهرنرسیان که آن را وزیر بهرام شاه، مهرنرسی در دشتبارین فارس بنیاد نهاده بود تا قرنها پس از هجوم تازیان، آتشش شعله ور بود و آتشکده آذرگشسب در فراهان که تا اواخر قرن سوم هجوم تازی همچنان شعله ور بود.
« ابن الفقیه» از وجود آتشکده‌هایی در وارستان قم و دیگر ولایات آن اطراف یاد کرده است.
«ابن رسته» نیز از وجود آتشکده‌هایی درنزدیک حلوان یادکرده است و « یاقوت» در قرن هفتم آتشکده بزرگ آذرگشسب را درگزن که تازیان بخاطر نداشتن حرف گاف آنرا « شیز» می نامند و در آذربایجان می باشد یادکرده است.
و نیز آتشکده کاریان که بارها آتش آن توسط هجوم و فشار تازیان خاموش گردیده بود، در دوران یاقوت هنوز سرپا بوده وآتش آن فروزنده بوده است.
از هزاران هزار قبله و آتشگاهی که نیاکان ما هزاران سال بسوی آنها نیایش کرده‌اند، امروزه تعداد 14 آتشکده بیشتر باقی نمانده است.
1- آتشکده نیاسر در نیاسر کاشان،محل آتشکده در دامنه‌ای رو به رودخانه و محلی سرسبز واقع است که تقریبا کامل و سالم مانده است.
2- آتشگاه مسجد سلیمان در خوزستان، جایگاه این آتشکده بسیار ویژه و استثنایی می باشد زیرا در زمان‌های گذشته آذرخش‌های طبیعی از زمین آن بیرون می‌آمده است، که خود این مسئله بیانگرآنست که در روزگاران کهن بگونه‌ای از نفت و گاز زمین آریاییان برای شعله‌ور نگهداشتن آتشکده بهره می جستند، بویژه اینکه آتشکده تنها قبله نبوده است بلکه مردم از آتش هر آتشکده‌ای برای برافروختن آتش در درون خانه‌های خود بهره می‌برده اند. زیرا امکان دسترسی به کبریت و یا گوگرد برای همه میسر نبوده است.. و آنها توسط کانون‌های» (آتشدان ) بزرگ و کوچک آتش را حمل میکردند…
3- آتشکده نیمور درنزدیکی دلیجان، نوع بنا و ساختمان این آتشکده با دیگر جایگاه‌ها متفاوت است و ویژگیهای خاصی دارد.
4- آتشکده قلعه دختر بر فراز تپه مشرف بر رودخانه و جاده درنزدیکی زیارتگاه شاه جمال (جالب است بدانیم که تمامی آتشکده‌ های بزرگ و کوچک پیش از اسلام، امروز تبدیل به امامزاده و یا مسجد وبقعه های اسلامی شده است.)
5- آتشکده جره در کنار سیاه فارس، این آتشکده نیز همچنان سرپا ایستاده است.
6- آتشکده دیگری درفارس با همین نام جره درجره فارس با عظمتی دیدنی پابرجاست.
7- آتشکده کازرون در فارس.
8- آتشکده اصفهان.
9- آتشکده نقش رستم (کعبه زرتشت)
10- آتشکده پاسارگاد درفارس
11- آتشکده سنگی در فارس واقع درباغ بدره نزدیک تخت‌جمشید (این محل امروز بعنوان زیارتگاه و با نام بی‌بی فاطمه مورد توجه مسلمانان است.)
12- آتشکده کوشک درنطنز کاشان. این آتشکده مثل خیلی از آتشکده‌های دیگر از سنگ و ساروج ساخته شده است. .
13- آتشکده آذربایجان.
14- آتشکده خانه کیوان که همان کعبه مسلمانان می باشد.
البته اینها آتشکده‌هایی بودکه درایران کنونی برجای مانده است و گرنه آتشکده‌های بسیاری در تاجیکستان، افغانستان، پاکستان، هندوستان، آذربایجان، ترکیه کنونی و قزاقستان و ازبکستان و ارمنستان و جاهای دیگر موجود بوده است که امروزه آثاری هرچند اندک از آنها دربرخی مناطق برجای مانده است . مهمترین آتشگاهی که امروزه مورد توجه جهانیان است و شهرت ویژه‌ای دارد «خانه کیوان» می باشد که که تازیان بیش از اسلام آن را « بیت الزحل» و امروزه آنرا کعبه میخوانند. این آتشکده هنگامیکه سپاهیان ایران در هزاران سال پیش میخواستند از دریای سرخ عبور کنند، درمکه کنونی ساختند و پس از اینکه ایرانیان عربستان را ترک کردند و از یمن و مصر خارج شدند تازیان آنها را بازسازی نموده و « بیت الله» نامیدند.
بن مایه: آیین اوستا/ سیاوش اوستا (حسن عباسی)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد