بزرگترین آتشکده روشن در ایران ،آتش ورهرام یزد است.آتشکده ای که آذرفرنبغ فیروز آباد فارس در دوران باشکوه ساسانیان را بهی آورد.
بنا بر تاریخ طبری،آتشکده بزرگی در یزد روشن بوده و بهدینان زیادی
در آنجا به نیایش می پرداختند. این آتشکده در دوران غزنویان به مسجد جامع
یزد تبدیل شده و آتش آن به محل نامعلومی انتقال یافته است.برخی ها بر این
باورند که آتش آن به هندوستان رفته و آتشکده سورت را روشن کرده است.این در
حالی است که آتشکه بزرگ آذرفرنبغ تا دوران مغول روشن بوده و فیروز آباد
همچنان اهمیت و نفوذ دینی خود را حفظ کرده بود.در هنگام یورش مغول به فارس
،موبدان آتش کاریان را برداشته و به روستای عقدا در شمال اردکان می روند و
آتش ورهرام را در غاری پنهان می کنند.پس از آن در زمان تیموریان به ترک
آباد آورده و آتشکده بزرگی را از آن تخت نشنین می کنند. در این دوران مرکز
دینی ایران از فارس به ترک آباد انتقال یافته و موبدان موبد و هیربدان
بزرگ در آنجا ساکن شدند.با ظهور صفویه و فشارهای فراوان آنها موبدان مجبور
به ترک
این دیار شده و آتش ورهرام را به محله دستوران یزد انتقال دادند.آنطور که
گفته می شود،این آتش چندین سال در منزل موبد موبدان و چندی دیگر در
گهنبارخانه فروزان بوده تا اینکه در زمان افشاریه در آتشکده محله تخت نشنین
می شود.روایت دیگر حکایت از آن دارد که آتش ورهرام از ترک آباد در دوران
صفویه به شریف آباد اردکان رفته و سپس در دوران زندیه به یزد می آید.
با آمدن مانکجی به ایران،پارسیان کمک های مالی بیشماری برای ساخت آتشکده یزد به همکیشان خود کردند . به طوریکه آتشکده ای به سبک آتشکده شاهنشاهی بمبئی ساخته شد .در دوران های بعدی اتاق های یزشن خوانی، جشن خوانی و تالارپذیرایی در اطراف آن شاخته شد. هم اکنون آتش ورهرام یزد در سازمان میراث فرهنگی ایران به ثبت رسیده و بازدید کنندگان فراوانی رابه خود می بیند.
![]() در
زمان فرمانروایی ساسانیان بر ایران، آتش سه آتشکده پر ارج و شکوه به دلیل
قدمت دیرپایشان از جایگاه و مقام بالاتری برخوردار بودند و بر همین پایه
آن ها را آتش "ورهرام" یعنی آتش پیروزی نام نهاده بودند. یکی از آن ها
"آذرفرنبغ" نام داشت که بنا به مندرجاتی آن را نخستین بار جمشید پیشدادی در
آتشگاهی بر فراز کوه فرهمند خوارزم قرار داد و در زمان گشتاسب کیانی آن
را خوارزم به کوه روشن در کابل بردند، سپس آن را به شهر دارابگرد در استان
فارس آوردند و در آتشگاه باشکوهی جای دادند. انوشیروان دادگر (پادشاه اول
ساسانی) در دوره ی فرمانروایی خود بر ایران فرمان داد تا "آذرفرنبغ" را
از دارابگرد به "کاریان" فارس آوردند و در آتشکده ای به همین نام قرار
دادند. این آتش در سده ی دهم هجری برای رهانیدن از یورش بیگانگان از آنجا
به محلی که در آن زمان "کثه" نامیده می شد آوردند و در آتشکده ی بزرگ شهر
برافروختند. در همان سال ها شهر یزد کثه را در برگرفت تا جایی که تنها نام
آن بر روستایی در کنار شهر بر جای ماند. طی رشد و گسترش تدریجی شهر یزد
آتش کده ی کثه تخریب شد و زرتشتیان، آتش مقدس را برداشتند و ان را در غاری
در کوه "شگفت یزدان" بین عقدا و پارس بانو نگهداری کردند. آتش ورهرام
مدتی در غار بود و سپس ان را به مدت 200 سال در روستاهای زرتشتی نشین
اطراف یزد مانند هفت آدر عقدا، شریف آباد اردکان و ... جابجا کردند تا
مورد تجاوز و دست درازی قرار نگیرد. در سال 750 ه.ق روستایی به نام ترک آباد نزدیک اردکان به وجود امد و مردم یزد آتش مقدس را به ترک آباد منتقل و تا سال 1005 یزدگردی در آنجا نگهداری کردند و در این سال همزمان با اغاز آشفتگی جامعه زرتشتیان در ترک آباد، آتش مقدس از آنجا دوباره به شریف آباد برده شد و حدود سال 1134 یزدگردی دوباره به یزد برگردانده و در محله ی دستوران (کوی موبدان) در منزل موبد آذر گشسب نگهداری شد و پس از چند سال ساختمان مناسبی بادهش بهدین "نوشیروان جی کوهیارجی" برای آن ساخته شد و توسط مانک جی لیم جی هوشنگ هاتریا در سال 1272 هجری و بار دیگر با هزینه ی اردشیر پور کیخسرو گشتاسب، در سال 1327 هجری بازسازی شد. ساختمان این آتشکده که امروز به نام "دربمهر دستور خدایار" معروف است در کوی موبدان موجود است و آتشدان سنگی آن را گرچه ضربه های پتک زمان در هم شکسته است اما هنوز در آتشگاه کوچکش پابرجاست. سنگ بنای ساختمان کنونی اتش ورهرام یزد در سال 1313 خورشیدی توسط انجمن اکابر " صاحبان پارسی هندوستان" بر زمینهای اهدایی خانواده ی اردشیر مهر و خانوادهی دستور شهریار دستور نامدار نهاده شد و در فروردین سال 1318 خورشیدی، آتش دیرپای فرنبغ در آتشگاه نوبنیاد ان قرار داده شد. روشن بودن آتش در آتکده ی فرنبغ پارس قدمت دیرینه داشته و از زمان تغییر محل اتشکده ی پارس تا کنون (1390 خورشیدی) 1538 سال می گذرد و در تمام مدت با همه ی سختی ها و جنگها آتش، پیوسته روشن نگهداری شده است و آتش اتشکده از گذشته تاکنون توسط فردی که مقام هیربدی دارد و از موبدان است، روزانه در چند نوبت با افزودن قطعه هایی از چوبی خشک و پایدار مانند چوب بادام و زردآلو روشن می ماند.خاکستر حاصل از سوخت ارزشی ندارد و در زمان لازم تخلیه می شود. اما مهم جا و مکان اتش نیست ، آنچه مهم است عشق فروزان ایرانی است که این آتش را در پس هزاره ها روشن نگاه داشته است. برای دیدن تصاویر بزرگتر برروی عکس کلیک کنید.
![]()
|