راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

آتش ورهرام یزد

سرگذشت آتش ورهرام یزد سرگذشت آتشکده یزد 


در زمان فرمانروایی ساسانیان بر ایران، سه آتش پر ارج و پرشکوه- به دلیل قدمت دیرپایشان- از شأن و شهرت بیشتری برخوردار بودند و بر همین پایه، آنها را « آتش ورهرام» یعنی« آتش پیروزی» نام نهاده بودند. یکی از آنها « آذرفرنبغ» نام داشت. و در شهر کاریان فارس (آتشکده کاریان) قرار داشت.
آتش آتشکده کاریان را در سده دهم میلادی، برای رهانیدن از یورش بیگانگان یا بیگانه پرستان از آنجا به یزد آوردند و در آتشکده بزرگ شهر، برافروختند. این آتشکده در حدود سال 513 هجری قمری تخریب شد و زرتشتیان، آتش مقدس خود را برداشتند و آن را در غاری در کوه « شگفت یزدان» بین عقدا و پارس بانو پناه دادند. آتش ورهرام 30 سال در آن غار پنهان بود. سپس آن را به مدت دویست سال در روستاهای زرتشتی نشین اطراف یزد جابجا کردند تا مورد دست درازی متجاوزان قرار نگیرد. در سال 750 ه.ق، روستایی به نام ترک آباد نزدیک اردکان بنیاد یافت و بیشتر زرتشتیان یزد و به ویژه موبدان به آنجا کوچ کردند. در آن زمان، آتش مقدس نیز به ترک آباد انتقال یافت و سیصد سال در آنجا نگهداری گردید. در این سال، همزمان با آغاز گسیختگی شیرازه جامعه زرتشتیان در ترک آباد، آتش مقدس از آنجا دوباره به شریف آباد برده شد و در حدود سال 1189 هجری مجدداً به یزد بازگردانده شد و در محله دستوران یزد(کوی موبدان) در خانه کوچکی پنهانی نگهداری گردید.پس از چند سال، ساختمان مناسبی با دهش خیر اندیشانی از هندوستان برای آن ساخته شد. این آتشکده یکبار در سال 1272 هجری توسط مانکجی لیمجی هاتریا و بار دیگر در سال 1327 هجری بازسازی گردید. ساختمان این آتشکده که امروز به نام «درمهر دستور خدایار» معروف است در کوی موبدان قرار دارد و آتشدان سنگی آن را گرچه ضربه های پتک زمان، درهم شکسته است هنوز در آتشگاه کوچک و دود گرفته اش استوار و پابرجا ایستاده است.
سنگ بنای ساختمان کنونی آتش ورهرام یزد در آبان ماه سال 1313 خورشیدی توسط انجمن اکابر صاحبان پارسی هندوستان بر 6881 متر مربع از زمین های اهدایی نهاده شد و در فروردین سال 1321 خورشیدی آذر دیر سال و دیر پای فرنبغ در آتشگاه نوبنیاد آن، « تخت نشین» گردید.
برگرفته از کتاب «آتش و آتشکده» خداداد خنجری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد