به نظر میرسد گیاهدرمانی از اولین روشهای درمان باشد که انسان ان را بهکار میبرده است. در قدیمیترین سند خطی طب قدیم به خط میخی بابلی که در اور و بینالنهرین کشف شد، بحث از پزشکی و درمانشناسی بهویژه درمان با ریشه و ساقه و برگ گیاهان است که به احتمال زیاد به ۳۰۰ سال پیش از میلاد مربوط میشود، بنا به مستندات تاریخی در ایران باستان، گیاهان سودمند از ارزش بسیاری برخوردار بودند. و بارها از گیاهدرمانی یا واژه اوستائی ارو رو بئیشه زو در اوستا و کتابهای دوران آئین زرتشت یاد شده است و از حیث اهمیت در درجه اول و مقدم بر دیگر روشهای درمانی بوده است. درباره پیدایش گیاهان داروئی در بندهش چنین آمده است: روان آفرینش یا گوش اروان (Gaocheuravan) پرتوئی است از مبداء کل یعنی روح ازلی و همه جانداران و رستنیها از آن پدیدار گشته است. از آن جمله ۶۵ گونه جانور گیاهان درمان بخش فراوان“. در آئین زرتشت اعتقاد بر این بود که اهورامزدا گیاهان فراوان و درمانبخش برای رفع بیماریهای گوناگون آفریده است. در اوستا بارها از این گیاهان نام برده شده است و ستایش شدهاند. پزشکان ایرانی با تعداد زیادی از این گیاهان درمانبخش آشنا بودند، مقدسترین این گیاهان ۳۰ نوع بودند، مقدسترین این گیاهان ۳۰ نوع بودند که هر یک منسوب به یک فرشته بود، از آنجائی که روزهای ۳۰گانه یک ماه در تقویم زردشتی نیز به نام این فرشتگان میباشد پس هر روز ویژه یک گیاه بوده است. در ایران باستان گیاهان را به روشهای ویژهای برای درمان بهکار میبردند که البته امروزه نیز کاربرد دارد این روشها عبارتند از: ۱) روش خوراکی از عصاره و فشرده و گاهی جوشانده، استفاده مینمودند. مانند فشرده گیاه هئوما و کئوکرن و جوشانده گیاهان بنفشه و شاه اسپرغم که در اوستا بارها نام برده شده است. بنفشه منسوب به فرشته تیر و نشتر بود. در حال حاضر دو نوع بنفشه شناخته شده است. بنفشه سه رنگ و بنفشه وحشی که خواص شناخته شده آن در علم جدید بدینگونه است: ▪ بنفشه سهرنگ تصفیهکننده خون، معرق، ملین، نرمکننده و ضدرماتیسم و مؤثر در درمان بعضی بیماریهای پوستی، بنفشه وحشی: نرمکننده، خلطآور، ملین. بادرنجبویه منسوب به فرشته وام بود که در پهلوی واترنگبوی نامیده شده و امروزه خواص آرامبخش، ضداسپاسم، ضدباکتری و ضدویروس برای آن شناخته شده است که در درمان بیماریهای گوارشی نیز بهکار میرود. گاهی هم از میوهجات ترکیبی میساختند که آن را مدا (Madha) میگفتند و بر این باور بودند که مدا به مقدار کم به بدن قوت میدهد و گوارش را آسان مینماید و باعث پرخونی میشود. چنانکه در مینو خرد پرسش ۱۵ آمده است: از بیماران خوردن مدا به اندک شیوه نیکوئی باشد، گوارش خرم کند، آتش رنگ افزاید، اشتهای خوردن زیادی کند، هوشیاری و خرد و خون در تن افزید، نور چشم و شنیدن گوش زیاده کند، خواب به آسودگی نماید، ولی آن که زیاده خورد از وی زور و خون بکاهد، رنگ رخساره زداید، خواب بسیار گران نماید و یزدان را خشنود سازد. گاهی هم گیاهان را بهصورت طبیعی بهکار میبردند مانند کاستی که خرداد برزین به دختر ملکه چین برای بیماری کبد و تپش تجویز نمود (شاهنامه فردوسی). جالب اینکه امروزه ریشه کاستی بهعنوان تصفیهکننده خون، کاهنده قند خون، مدر و تب بر و اشتهاآور و صفراآور کاربرد دارد. از آنجائی که این گیاه بهجای نشاسته، اینولین دارد افراد مبتلا به دیابت بهراحتی میتوانند از آن استفاده کند و جوشانده آن در درمان بیماریهای ناشی از تنبلی کبدی بسیار مفید است. از دیدگاه فارماکولوژی، این گیاه دارای اثر برجستهای در کاهش دادن میزان و دامنه ضربان قلب و زغ بوده و اثر داروی کینیدین را بر روی قلب تقویت مینماید. ▪ سیاهدانه این دانه در غذاها بهعنوان ادویه و چاشنی مصرف میشده است. امروزه برای سیاهدانه این خواص را تشخیص دادهاند: اثر ضدباکتریائی، اثر ضدپلاک دندان، روغن سیاهدانه قادر است جریان صفراوی را نیز افزایش دهد، همچنین بهعنوان اسپاسمولیتیک گوارشی مفید دانسته شده است. در کل بهعنوان ضد نفخ، ضدسرفه، ضدآسم، ضدالتهاب، بیحس کننده موضعی و ضدکرم استفاده میشود. ▪ کنجد روغن آن در غذاها استفاده میشده است. امروزه روغن آن بهعنوان ملین، کاهنده قند خون، التیامدهنده و نرمکننده پوست مورد استفاده قرار میگیرد. از دیدگاه فارماکولوژی، از اشباع شدن اسیدهای چرب و از پر اکسیداسیون چربی در کبد و کلیه جلوگیری میکند، همچنین باعث کاهش سطح کلسترول در پلاسما میشود. ۲) روش مالیدن طرز مصرف گیاهان بهصورت مالش به این صورت بود که فشرده یا عصاره آنها را با گیاهان دیگر مخلوط کرده و بهصورت مایع درمان بخش استفاده میکردند. شستشوی بدن با عصاره آمیخته گیاهان بسیار رایج بود و چون این آبها با ریشه و برگ و تخم گیاهان سودمند داروئی آمیخته بودند آنها را ویسپوبیش (vispubiche) یعنی درمان کل میخواندند چنانکه در داستان دینیک آمده است: ”آب اردویسور و برگهای آنها آمیخته شده، آب هروسپ تخمک (Harvesportokhmak) (دارنده تخمهها) نامیده میشود و زدایندهٔ بیماریها است. همچنین در آبان بشت بند ۲ - ۱ آمده است: بر روداردیسور آناهیتا (Ardisuranahita) درود باد که به همهجا گسترده است، درمان بخشندهٔ درد است و باید ستوده جهانیان باشد، آنکه نطقه مردان را پاک کند، زهدان زنان را پاک کند، شیر آنها را تصفیه نماید. فردوسی میگوید: تنش با گیاهان کوهی بشست همی داشتنش هر زمان تندرست ▪ عطریات نام عطر در بسیاری از کتب تاریخی ایران باستان آمده است. بهویژه آنجا که از زندگی داریوش و خشایارشاه صحبت میشود. گیاهانی که به این منظور بهکار میرفتهاند عبارتند از: ▪ عود (Bols dAoes یا داریو) همان است که تحت نام و هوکوتو آمده است. غار (یا غار گیلاس L&#۰۳۹;aurier) از این گیاه هم در کتب تاریخ ایران باستان در مواقعی که ایرانیان میخواستند فدیه دهند استعمال میگردیده است. ۳) روش بخور دادن این روش در ایران باستان بسیار رایج بود و گیاهانی مانند کندر و صندل و آدرواسنا، و هوگوته و هوکوتو، کافور و هداپنته، و گارا برای بخور دادن استفاده میکردند. دو گیاه و صمغ که برای بخور دادن بیشتر استفاده میشد عبارتند از: ۱) کندر که در اوستا بهنام هوگئونه (Vohygaona) و در پهلوی هوگون (Hugun) نامیده شده است. خواصی که از این گیاه امروزه بهدست آمده است ضدالتهاب و کاربرد آن بهعنوان ماده معطر در صنایع بهداشتی میباشد. ۲) عود که در اوستا و هوکرته (Vohukereta) و در پهلوی هوکرت (Hukart) نامیده شده است. ▪ ضدعفونی کردن هوا ایرانیان باستان برای ضدعفونی کردن و پاکیزه کردن هوا از مواد ویژهای استفاده میکردند که به آنها اشاره میشود: ـ سداب از نوع گیاهان ”روتاسه“ (Rutace) که امروزه خواص درمانی آن را بدینگونه دریافتهاند: ضدهیستری، قاعدهآور، مؤثر در ناراحتیهای چشم، کرم کش، بادشکن، ضدصرع، التبامدهنده زخم و حشرهکش، جوشانده سداب در از بین بردن شپسش و در درمان جرب و کچلی اثر قطعی دارد. اسفند که در هنگام ریختن روی آتش بوی مخصوصی میدهد و حشرات بدین طریق از محل دور میشوند. ـ همچنین اور واستا (Urvasna) از جمله گیاهان خوشبوئی بوده که در ضدعفونی کردن فضای خانه و نیز هوا از آن استفاده میشده است. این گیاه همان صندل است که اثرات درمانی آن بدینگونه شناخته شده است: مقوی قلب و اسانس آن در رفع ورم مجازی ادراری و ترشحات غیرطبیعی کاربر دارد. این اسانس از راه دستگاه گوارش جذب و قسمتی از ترکیبات آن که از راه کلیه و ششها دفع میشود باعث ضدعفونی در این اعضاء میشود. مورد که امروزه بهصورت موضعی برای درمان تبخال، بهعنوان آنتیسپتیک و درمان التهاب مخاط بینی استفاده میگردد. از دیدگاه فارماکولوژی مشخص شده است که اسانس این گیاه میتواند مانع رشد برخی باکتریها و ویروسها باشد. ـ کندر یا هواپنته، چوب انار است که برای پاک کردن هوا بهکار میرفته است. در مجموع دود دادن و بخور دادن و سوزاندن گیاهان و درختان خوشبو و یا ریختن مواد دیگر جهت ضدعفونی (بوژدائرگری) جهت هوا و زمین و مسکن بهکار میرفته است. علاوه بر هوا برای پاکیزه کردن آب نیز روشهای ویژهای داشتند که به آنها اشاره میشود. ـ آب زور (Zour) که ترکیبی بود از شیره فشرده گیاه هئوما هوم (Haoma) که دارای ماده افدرین (Ephedrine)، مورد و میخک، آویشن و هدانی پنتا (Hadhapaeta) ساقه انار پونیکاگراناتا (Punica granata) که بهمنظور خوشبوئی به این ترکیب اضافه میشود. سترابو (Strabo) مورخ یونانی میگوید: ”ایرانیان در هنگام قربانی برای آنکه خون و آلودگی در آب روان نریزند در کنار آن برکهای میکنند و پس از پایان قربانی، شیر و عسل آمیخته با مورت روی آن میریزند. ایرانیان باستان همچنین برای پاکیزه کردن آب از آفتاب استفاده میکردند که در خورشید یشت به این موضوع اشاره شده است. ۴) پادزهر پادزهر (Antitioxine) یکی از واژههای باستانی است. ”پاد“ به معنی ”ضد“ در اوستا پائینی و در زبان فارسی باستان پاتی (pati) نامیده شده و ”پادزهر“ یعنی ضدزهر که یونانیها ”تریاک“ و اعراب تریاق گویند، ترکیبات پادزهر از ۶۰ جزء گیاهان مختلف بود که بعدها به ۲۰، ۱۰ و حتی سه جزء رسیده است. در ایران باستان برای دفع سموم کانی، حیوانی و گیاهی پادزهر بهکار میبردند. در فروردین پشت بند ۱۳۳۱ آمده است: فروهر فریدون (ترای تئونا) پورآبتین را درود میفرستیم، از برای مقاومت بر ضد جرب، لرزه تب، نائزه، و اوروشه از برای مقاومت بر ضد آزار مارگزیدگی“. در تاریخ بلعمی چنین آمده است: ”نخستین کسی که در نجوم نگریست و تریاق اختراع کرد و در علم طب رنج برد فریدون بود“. پلینیوس مینویسد: ”ملن مدیکا بالنک ایرانی داروئی است که برگ آن مانند برگ تمشک و دارای چند خار است و آن را برای ضد زهر بهکار میبرند و در سرزمین مادربزرگ میروید اگر میوه پخته آنها را در دهان گیرند تنفس را آسان نماید“.● پادزهر مهردادی مهرداد ششم (۶۳-۱۳۱ ق.م) شاهنشاه اشکانی از آنجا که بیم داشت توسط دشمنانش مسوم شود درصدد برآمد که خود را بهتدریج به زهرهای گوناگون عادت دهد. پس در ابتدا از مقادیر کم شروع کرد و بهتدریج به مقدار آن افزود تا زمانیکه مقدار زیاد نیز در وی اثر نداشت. زمانی که در جنگ با رومیها در پونتوس (Pontos) شکست خورد تصمیم گرفت که با خوردن زهر خودکشی کند ولی هیچ زهری بر او اثر نکرد تا اینکه به یکی از ملازمین خود دستور داد تا با ضربه خنجر به زندگیاش پایان دهد (خدابخشی ۶۶ک ۱۳۷۶) این روش در روم و یونان مهردادیسم یا میتراداتیسم نامیده شد. ▪ اینک به گیاهانی که در کتابهای تاریخی و مذهبی آئین زرتشت برای درمان بیماریها کاربرد داشته است اشاره میشود: ـ آب انار، آبنوس (Ebene) که ایرانیان باستان در بخور دادن از آن استفاده میکردند. دکتر سهراب خدابخشی اورواسنارا آبنوس دانستهاند. ـ آویشن که در سر سفره استعمال میشده است. امروز بهعنوان ضدنفخ، رفع علایم سرماخوردگی مصرف دارد. از لحاظ فارماکولوژیکی مشخص شده است که این گیاه بر دردهای مزمن مؤثر میباشد و دارای اثر ضدمیکروبی میباشد. ـ ارزن از روزگاران کهن در ایران کاشت میشده است. هرودوت و گزنوفون و بلیناس در کتابهای خود را از آن نام بردهاند. ـ انقوزه این ماده در گذشته برایدرد دادن استعمال میشده است. استرابو در کتاب جغرافیای خود آورده است که در سرزمین ماد انقوزه میروید که جهت دود دادن و درمان به قیمت نقره فروخته میشود. موارد استفاده آن امروز به این شکل است که بهعنوان ضداسپاسم و بادشکن و رفع بیماریهای تنفسی و دستگاه گوارش با منشاء عصبی استفاده میشود. در مطالعات انجام شده بر روی حیوان موجب جلوگیری از لخته و کاهش فشار خون شده است و همچنین در موش اثر کاهنده قند خون داشته است. ـ اورواسنا (Urvasna) نام این گیاه مکرر در اوستا آمده است. این گیاه همان صندل قرمز و سفید معروف است. ـ بادرنجوبه (بادرنگیویه) این گیاه که منسوب به فرشته رام است در پهلوی اترنگبوی آمده است. این همان گیاهی است که در مخزن الادویه نام عربی آن مفرحالقلب آمده و در ایران باستان بهکار میرفته، میوه آن بادرنگ است. خواص شناخته شده آن در علم جدید: اثرات آرامبخش، ضداسپاسم، ضدباکتری و ضدویروس میباشد و آزمایشات انجام شده بر روی موش نشان داده است که عصرانه گیاه باعث کاهش فعالیت غده تیروئید در حیوان میشود. تئوفراست (Teheo fhrastos) دانشمند یونانی سده چهارم قبل از میلاد مسیح از بادرنگ نام برده است. بنا بر گفته استاد پورداود در کتاب هرمزنامه (صص ۷۴-۷۷) این میوه قبل از ساسانیان در ایران نام و نشانی داشته و در دوران هخامنشیان در سرزمین ایران بوده است و نزد یونانیان بهنام سیب مادی (Medikon Melon) خوانده میشده است و در توصیف آن چنین آوردهاند: برگهای آن همانند برگهای یکگونه تمشک است میوه آن خوردنی نیست، میوه و برگ درخت هر دو خوشبوست، برگهای آن در لای جامهها گذارند. برای نگهداری آنها از آسیب بید، اگر میوه پخته آن را در دهان بگیرند تنفس را آسان گرداند. تخمهای آن را بزرگان پارتها از برای چاشنی خورش بهکار برند، به امید خوشتر ساختن بوی دهان. ـ برنج از برنج در نوشتههای قدیم پهلوی و پازند نامی آمده است اما در اوستا از آن نامی برده نشده است. ـ بنک در اوستا بنگه Bangha این ماده از زمانهای قدیم در ایران شناخته شده است و آن را با شراب مخلوط کرده و در بیهوشیها از آن استفاده میکردند. امروزه آن را شاهدانه مینامند و خواص آرامشبخش، مسکن، خوابآور و مدر برای آن تشخیص دادهاند. ـ تره (گندنا Poireau) که در غذاها و سر سفره بهکار میرفته است. ـ خردل سیاه در کتاب سیاحتنامه فیثاغورث در ایران ضمن اشاره به غذای شاهان نام آن ذکر شده است. در حال حاضر بهعنوان قیآور، مقوی معده، ضد کمبود ویتامین C، ملین و نیرودهنده مورد استفاده قرار میگیرد. ـ زعفران از این ماده که بر روی نان زده میشده است استفاده میکردند (ترجمه کتاب یک روز از زندگانی داریوش، دکتر رضازاده و شفق). از زعفران اکنون بهعنوان معطرکننده و طعمدهنده استفاده میشود و همچنین تازه آن بهعنوان آرامبخش و ضداسپاسم مورد مصرف دارد. ـ زنبق که مخصوص امشاسپند امرداد بوده است. ـ نیشکر این گیاه در دوران ساسانیان در خوزستان کشت میشده و از آن استفاده خوراکی و داروئی میکردند. در جندیشاپور نیشکر زیاد بود. شکری که از نیشکر بهدست میآمد و عسل زنبور هر دو در طب استعمال زیادی داشتند. ـ سوسن این گیاه مخصوص امشاسپند خورداد بوده است. ـ غنانه (Ghnana) این نام ضمن داروهای سقط جنین و وندیداد مکرر آمده است. ـ فرسپات (Rraspat) در وندیداد جزء داروهای سقط جنین آمده است. ـ کرفس (تخم کرفس) در کتاب سیاحتنامه فیثاغورس در ایران، ضمن صحبت از غذای شاهان آمده است. خواص شناخته شده آن: مدر، تأمینکننده موادمعدنی و برخی ویتامینها، ضدنفخ و مسهل. ـ هوم در میان گیاهان داروئی در فرهنگ و تعالیم زرتشتی از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است و بیشتر به آن پرداخته شده است. هوم (هئومه Haoma) گیاه کوچکی است که گلهای زرد دارد محل رویش آن در ایران، افغانستان و هندوستان (شبه قاره هندوستان) میباشد. هندیان به آن سوم (سوما Soma) گویند. اظهار داشتهاند که این گیاه همان Ephedra Vulgans است که ماده افدرین در آن وجود دارد. ایرانیان باستان با هوم شراب جاودان تهیه میکردند و برای آن خواص زیادی قائل بودند. عصاره گیاه هوم را که پراهوم (Prahum) مینامیدند. با صفت جاویدان ذکر و تهیه میکردند. هوم در آئین ایرانیان به اندازهای ارجمند بود که سه فصل از یشتها به آن اختصاص داده شده است. |
میستائیم همه آبهای پاک و روان را، میستائیم همه گیاههای سودمند را، میستائیم همه نیکمردان و زنان را، میستائیم همه ایزدان مینوی و جهانی را که سود بخشندگانند یسنا هات ۱۶ منابع ۱) بررسی جایگاه طب سنتی در فرهنگ ایران باستان (فرهنگ زرتشت) - پایاننامه کارشناسی ارشد رشته مردمشناسی - شیدا حافظی ۲) شاهنامه فردوسی - تصحیح ژول مل - انتشارات سخن - چاپ چهارم ۱۳۷۳ در ۷ جلد با مقدمه دکتر محمد امین ریاحی ۳) فرهنگ فارسی دکتر محمد معین - انتشارات امیرکبیر - چاپ دهم ۱۳۷۵ دوره شش جلدی ۴) تاریخ طب در ایران - جلد اول - دکتر محمود نجمآبادی - انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۷۱. ۵) تاریخ پزشکی ایران باستان - سهراب خدابخشی - انتشارات فروهر ۱۳۷۶. ۶) دانشگاه گنبدی شاپور در گهواره تاریخ - مهربان شروینی - انتشارات پورشاد ۱۳۸۱. ۷) اوستا - هاشم رضی - انتشارت فروهر ۱۳۷۷. ۸) مقاله برخی از اساطیر پزشکی در شاهنامه فردوسی - دکتر محمد حسین عزیزی - مجله آناهید - شماره دوم - مهر ماه ۱۳۸۳. ۹) فرهنگ مصور گیاهان داروئی - ترجمه و تألیف، دکتر احمد امامی - دکتر محمدرضا شمس اردکانی - ایرج مهرگان - نشر: مرکز تحقیقات طب سنتی و مفردات پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید پزشکی ۱۳۸۳. ۱۰) فارماکوبه گیاهی ایران - کمیته تدوین فارماکوپه گیاهان ایران (مجری طرح دکتر نصرا... قاسمی دهکردی) ناشر: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - معاونت غذا و دارو ۱۳۸۱. ۱۱) اسانسهای گیاهی و اثرات درمانی آنها - تألیف دکتر تاج خانم مؤمنی - دکتر نوبهار شاهرخی - انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۷۷. |
فصلنامه عطارنامه |