دستور خدایار، استاد زبانهای اوستایی و پهلوی
فرناز خسروی:
در حدود سال ۱۲۵۶ خورشیدی، در خانوادهی دستور بزرگ یزد، یعنی «دستور
شهریار دستور نامدار»، کودکی از مادر زاده شد که دارای هوش و استعداد
بالایی بود. نام او را «خدایار» نهادند.
«خدایار» هنگام کودکی و نوجوانی آنچه بایسته بود، همچون نوشتن، خواندن و گذراندن درسهای ابتدایی را در «دبستان کیخسروی یزد»(که تنها دبستان زرتشتیان آن زمان به شمار میآمد) فراگرفت.
همچنین چون دستورزاده بود، واجبات دینی و اوستاهای بایسته را نزد موبدان آموخته و «نوزادی» یعنی مرحله واردشدن به جرگه موبدی را نیز سپری کرده و اجازه موبدی گرفت، ولی از آنجا که عشق بسیار به آموختن دانش داشت، با اجازه پدر و مادر بهسوی هندوستان روانه شد. و «زند»، «پهلوی» و «انگلیسی» را هم در آنجا آموخت.
پس از گذراندن آموزشهای عالی، چند سالی در هندوستان، به نوشتن مقالههای علمی و پژوهشی در مجلههای گوناگون و یادنامههای درپیوند با دانشمندان، خاورشناسان و ترجمه متنهای پهلوی به فارسی پرداخت. و در سال ۱۲۷۲ خورشیدی کتاب پرارزشی به نام «اندرزنامه پهلوی» مشتمل بر «اندرز دستور آدرباد»، «اندرز بهزاد فرخ فیروز»، «اندرز خسرو کبادان» و «مادیگان شترنک» و «کارنامه اردشیر بابکان» را چاپ کرد.
«دستور خدایار» پس از چاپ کتاب «اندرزنامه پهلوی» که دارای متن کامل پهلوی با آوانویسی به خط دین دبیره و ترجمه به فارسی سره است، به ایران بازگشت تا همکیشان خود را از گنجینهی دانستهها و اندوختههای خویش بهرهمند کند. پس از ورود به یزد، آموزگار دبستان نوبنیاد «دینیاری» شد و آموزش زبان فارسی و انگلیسی به نوباوگان زرتشتی را بردوش گرفت و در بیشتر نشستهای دینی و گردهماییها، سخنرانی میکرد و همکیشان را به اصول فلسفهی کیش اشوزرتشت آشنا میساخت. همچنین بههمراه برادر بزرگتر خود «دستور نامدار دستور شهریار»، کارهای دینی و جماعتی را گرهگشایی میکردند.
وی پس از چندی با بانو«فرنگیس» دختر روانشاد «موبد خدابخش موبد کیخسرو» پیوند همسری بست.
«دستور خدایار» چون آنگونه که در یزد انتظار داشت. منظورش برآورده نشد، به درخواست «انجمن زرتشتیان کرمان» برای آموزگاری دبستان زرتشتیان، بهسوی آن شهر روانه شد و دو سال به آموزش زبان انگلیسی و همچنین سخنرانیهای مذهبی پرداخت. چون حقوق آموزگاری و مستمری دولتی به عنوان دستور بزرگی، هزینه زندگیش را برآورده نمیکرد، همچنین نمیتوانست به آرمانها بزرگ خود برسد، پس از پایان مدت قرارداد به یزد بازگشت و پس از توقف کوتاهی در آنجا، باز بهسوی هندوستان رهسپار شد. در این سفر بود که بیشتر به خواندن کتابهای علمی، فلسفی و مذهبی میپرداخت و همیشه تلاش میکرد تا کتابهای مفید برای جامعه را به فارسی ترجمه کرده و در دسترس همکیشان قرار دهد، ولی افسوس به دلیل کوتاهی عمر، جز دوسه عنوان از کتابهای او به چاپ نرسید.
از جمله کتابهایی که وی به چاپ رساند و در هندوستان و ایران در دسترس هممیهنان خود قرارداد، میتوان به کتابی با عنوان «خروه اویژه وهدین مازدیسنان» اشاره کرد. در این کتاب که اکنون بسیار کمیاب است، شرح مفصلی دربارهی گاهشماری در ایران باستان، گاهنبارها، علت ارج آتش، کارهای موبدان، روشهای پنجگانه پیوندهمسری در روزگار ساسانیان و فلسفه و اصول اخلاقی دیگر اشوزرتشت آمده است.
در بمبیی و برای خارجیهایی که دوستدار فراگرفت
http://www.yataahoo.com