راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

چهار آخشیج

درمهر
نزد زرتشتیان چهار آخشیج ِ (عنصر) باد و آب و آتش و خاک سپند و ارجمند است و بیشتر در اوستا از آنها سخن رفته و برخی از آنها نیز در اوستا دارای یشت ویژه ای هستند. هر زرتشتی وظیفه دارد در پاسداری و پاک نگاه داشتن و درست استفاده کردن از این عناصر طبیعی کوشا باشد، باد که برابر مفهوم هوا در زبان پارسی امروز است، یکی از چهار آخشیج و برای زندگی کاملا حیاتی است. آلودن هوا پیامد هایی جبران ناپذیر بر زندگی در کره زمین دارد. در گاه شمار زرتشتیان، روز بیست و دوم ماه به نام باد است. در آیین زرتشتی برای آفریدگان نیک و سودمند اهورامزدا، ایزد و موکل قائل هستند که ایزد باد در اوستا وایو نامیده شده است و در رام یشت ستوده می شود. آب ، نماد مادی خورداد امشاسپند است و پس از آتش، سپندترین آخشیج نزد زرتشتیان است. یشت پنجم که بلندترین و کهن ترین یشت هاست،" آبان یشت" نامیده می شود. روایت های گوناگون تاریخ نیز به تقدیس آب نزد ایرانیان باستان اشاره می کند از جمله که ایرانیان آب روان را نمی آلایند. ایزد موکل بر آب در اوستا (اردویسور آناهیته) نام دارد. دهمین روز از گاه شمار زرتشتی به نام آبان است. خاک یا زمین، در پناه چهارمین امشاسپند است. در اوستا «زامیاد یشت» در بزرگداشت این آفریده نیک اهورایی سروده شده است. خاک نیز مانند سه عنصر دیگر به خاطر سودمندی هایی که دارد، در آیین زرتشتی ستوده شده است. یکی از اسباب پیشرفت ایران کهن، ارجمند داشتن همین خاک بوده است. در ایران باستان، آبادانی، کشت و کار را، کارِ نیک (کرفه) می دانستند و کشاوزی را کاری پسندیده می شمردند و آن را به دیگر کارها برتری می دادند چنانکه در اوستا آمده است: «کسی که گندم می کارد به این می ماند که راستی می افشاند» در سراسر اوستا به آباد کردن زمین و گرامی داشتن خاک سفارش شده است. همه ایرانیان آنچه را که نیک و سودمند است می ستوده اند و زمین را که در سودبخشی سرآمد دیگر آفریدهای نیک اهورایی است، سپنته (مقدس) دانسته و نمی آلودند. و بیست و هشتمین روز از گاه شمار زرتشتی به نام زامیاد، به معنای زمین است. آتش ، به عنوان نماد مادی اردیبهشت امشاسپند در دین زرتشتی ارجمند به شمار می رود و همانند هر سه آخشیج دیگر مورد ارج و احترام زرتشتیان است. آتش به اعتبار ویژگی هایش جایگاه و پایگاه خاصی در میان زرتشتیان دارد. آتش از بین برنده ناپاکی ها است و خود پاک می ماند. آتش روشن کننده تاریکی ها و گرمابخش است. به روایت شاهنامه، آریاییان در زمان پیشدادیان، راه افروختن آتش را یافتند و شیوه مهار کردن آن را آموختند و از آن زمان، تحولی شگرف در چگونگی زندگی مردم پدید آمد و این رویداد بزرگ میهنی را جشن گرفتند که سده نامیده می شود. ایرانیان در زمان اشوزرتشت نیز آتش را به پیروی از سنت نیک نیاکانشان به درستی نگاه داشتند و بر پایه جهان بینی تازه ای که یافته بودند، به عنوان نشانی از فروغ بی آغاز و بی انجام آفرینش، همواره گرامی می داشتند و این دو انگیزه نیرومند یکی ملی و دیگری دینی، توانست آتشکده ها را همانند پرچمی مقدس تا امروز فروزان نگاه دارد. ایرانیان، خداوند را شیدان شید (نور همه نورها) و نورِ آتش را پرتوی از کل می دانند. بنابر این، زرتشتیان به پیروی از نیاکان خود به هنگام نیایش، روشنایی را به عنوان پرستش سوی (قبله) خویش برگزیده اند تا از این راه بهتر بتوانند فروغ درونی خود را به اهورامزدا که نور همه نورها است، پیوند بزنند. ایزد آذر در اوستا به عنوان پرتو اهورامزدا خوانده شده و از این تعبیر بلند پایگی آتش بر ما آشکار می شود. نهمین روز از ماه زرتشتی به نام آذر است. نور و آتش در نزد همه مردم جهان ستوده شده و در همه دین های بزرگ نیز گرامی و ارجمند است.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد