یسنا/ هات چهل و چهارم بند بیستم
«ای مزدا! چگونه دیوان دروغ فرمانروایان خوبی بوده اند؟
آنها که بهرهمندی از زندگی را با آن (دروغ پردازیها) مانع می شوند
و با دستیاری کَرپن و اوسیج جهان را به دست خَشم میسپارند
و نیز فرمانروائی که روان او را (جهان را) از بالندگی باز می دارد
آنها هرگز در آرزوی آن نیستند که با پشتیبانی اَشا (جهان) پیشرفت کند.»
"همیشه اشتباهات مردم را ببخش ،نه به خاطر اینکه آنها سزاوار بخشش اند بلکه توسزاوار آرامشی." اشوزرتشت
گاهی به علت رفتارهایمان و زمانی به علت سوء نیت های پیشامده از بد
خواهان تهدید وارعاب ،از آشنایان هتک حرمت و از دوستان رنجش ونفرت داشته
ایم
و واکنش طبیعی به این موضوعات خشم وعصبانیت است چون در موقع تهدید ترس
از دست دادن امکانات ،در زمان هتک حرمت محرومیت از توانائی ها ،در رنجش
احساس گناه به علت قطع روابط و در نفرت از دست دادن دوستان وبه طور کلی با
عذاب وجدان روبرو هستیم .
گاهی با بخشش گناهکار فکر میکنیم گناهکاری مجازات نمی شود یا آن خلاف را در جای دیگر تکرار می کند.
اشو زرتشت در بند 6 هات 28 گات ها می فرمایند:
"ای مزدا! به سوی من آی و مرا از بخشش منش پاک و راستی بر خوردار ساز تا
در پناه آیین پاکت بتوانم بر دشمنی بد خواهاهان چیره گشته و آنانرا دوست
خود سازم ."
در بند 4 هات 51 گات ها داریم:
"چه زمانی شادمانی جای دردمندی را می گیرد؟
کجا بخشش وگذشت بر پا می شود؟
کجا راستی را گرامی می دارند؟چه هنگام آرمیتی پاک،بهترین اندیشه و فرمانروایی توای مزدا استوار می شود؟"
کلاس چهارم یا پنجم دبستان بودم ترجمه کامل گات هابه صورت جزوه ای از
دوستی به دستم رسید وپس از مطالعه سوالاتی برایم مطرح شد ودر پی جواب
برآمدم.
یکی از سوالات این بود ،چرا در برابراشتباهاتی که دشمن یا دوست می کند وبه انسان زیان می رساند، باید بخشش ایشان را را پیش بگیریم؟
برای جواب سوال به هرکه مراجعه کردم آن را مسئله دینی دانسته تا اینکه
سالها بعد در زیارت پیر سبز با موبد فرزانه آقای رستم شهزادی در میان
گذاشتم وایشان فرمودند:
"با هر بار بخشش نه تنها انسان تحقیر نمی
شود بلکه آسایش فکری و آرامش به دست می آورد و پیوند دوباره ای با جامعه
خویش به دست می آوردتا آن دوست یا دشمن یا بد خواه را با عذاب وجدان روبرو
سازد تا در جهت جبران خطایش کار کند، پس وظیفه داری راه جبران را برایش
باز گذاری.خشم وعصبانیت واکنش طبیعی انسان در برابر نا ملایمات زندگی است
ولی کینه ورزی خود نوعی بیماری است؛ وقتی دیگران را برای خشنودی خود مسئول و
گناهکار بدانیم با مقابله به مثل یا سرزنش آنها روبرو می شویم."
امروزه روانشناسان معتقدندعملی که باعث خشم ما می شود ؛واکنشی است به
رفتارهایمان به علت، در باره آنچه دیگران درباره ما فکر می کنند نگران می
شویم،وقتی فکر می کنیم مورد احترام واقع نمی شویم ،وقتی بیش از حد شکست
خورده ایم یا احمقانه رفتار کرده ایم وبه طور کلی اوضاع بروفق مراد ما نیست
ومنصفانه با ما رفتار نشده است ؛یا وقتی دیگران برای رفع مشکلات تقصیری را
که مربوط به ما نیست به گردن ما انداخته اند وما از خودمان دفاع نکرده
ایم.بعد از مدتی ناخشنودی ،خشم وعصبانیت واحساس گناه طبیعی است که داشته
باشیم ورفتار ما خود واکنشی افراطی نسبت به کسی است که اعمال گفته شده را
نشان داده است و ما ایشان را گناهکار می دانیم .پس بیایید
1)
اجازه ندهیم این واکنش افراطی در زندگیمان خیلی رخ دهد یعنی اعمال و رفتار
کنترل شده وشایسته ای داشته باشیم،افکار نامعقولمان را با مشورت با بزرگتر
ها بررسی کنیم واحساسی عمل نکنیم.
2) وقتی واکنش افراطی داریم از
شدت آن بکاهیم وبه عملی فکر کنیم که آن واکنش را به وجود آورده است یعنی در
عین بخشش طرف مقابل ،خودمان را ببخشیم ،اگر خودمان را نه بخشیم به تنبیه
روانی خود دست زده ایم که نوعی بیماری است.
3) پیش بینی های لازم انجام دهیم واجازه ندهیم واکنش افراطی خیلی طول بکشد،تا به برخورد فیزیکی تبدیل شود.
4)شادمانی بخشش وگذشت بر پایه خردمندی وهمراه با نیک اندیشی تنها راه مثبت گرایی در این مورد است.