درسنت زرتشتی، خلقت از «هیچ» به وجود نیامده است.
همچنین خداوند تنها خوبی را آفریده است. بدی ساخته و داده خدا نیست. چون خلقت با
خدا و در خدا بوده است و مدت معین برای خلقت ذکر نشده است. آفرینش در سنت زرتشتی،
دهشمندی و سازندگی اهورامزدا. خداوند جهان و موجودات را شکل داده است. پیش از این
گفتیم که واژه هایی که آفرینندگی اهورامزدا را در گاتها نشان می دهند داتار به چم
دهنده و تشا به چم شکل دهنده و سازنده است. اهورامزدا از هستی خود جهان و
آفرینندگان را ساخت و داد. آفرینش همیشه با اهورامزدا و در اهورامزدا و در
سپنتامینیو نماد آفرینش اهورامزدا بوده است. سپنتامینیو که پویایی آفرینش را نشان
می دهد و طبق قانون اشا در کار است، ازلی و ابدی است. خود اشا هم که قانون آفرینش
را نشان می دهد و فروزه اهورامزدا است، ازلی، ابدی و غیرقابل تغییر است .
دومین تفاوت دین زرتشت با ادیان ابراهیمی این است که خدای زرتشت، آفریننده
بدی و ابلیس نیست. اهورامزدا تنها خوبیها را آفریده است و سپنتامینیو خود تجسم همه
ی خوبیها در این جهان است. از همین رو اهورامزدا خشم نمی کند، انتقام نمی گیرد و
ویران نمی کند. او آن چنان والایی و شکوهی دارد که این گونه
بازتابها در آستانش راه ندارند. در دین زرتشتی، خشم و ویرانگری کار آنهایی است که
با گزینش راه نادرست در زندگی، بر علیه سپنتامینیو اقدام می کنند. این بدی، خشم،
دروغ و ویرانگری را انگره مینیو می خوانند
خلق کردن در ذات خداوند است، آدمی هم جزئی از خلقت کلی است و محتاج دلیل
خاص نمی باشد