در نوشیجان بین همدان و ملایر دو آتشگاه پیدا شده است که از
دوره ی مادی باقی مانده است، ساختمان یکی از آن ها به گونه ای است که نشان
می دهد از آن به صورت مخفیانه استفاده می شده است و دیگری صورتی علنی
داشته است. در زمان هخامنشیان آتش در فضای باز و بر روی سکوی بلند شعله ور
می شد. گیرشمن می نویسد:
"ما سه معبد متعلق به دوره هخامنشی می شناسیم، یکی در پاسارگاد که به امر
کوروش ساخته شده، دیگری در نقش رستم در جبهه مقبره داریوش که شاید به دستور
خود او بنا شده، و سومین در شوش، که ظاهرا متعلق به زمان اردشیر دوم است.
هر یک از آن ها به شکل برجی مکعب و دارای یک اتاق است، که توسط پلکان به
سوی آن می رفتند، و در این جا مغ آتش مقدس را نگهبانی می کرد. تشریفات دینی
را در هوای آزاد انجام می دادند."
اما از قرن 4 میلادی و به ویژه در دوره ساسانیان با توسعه آیین زرتشت مقرر
شد که نباید نور آفتاب بر آتش بتابد و با آب پاک باران خاموش نشود، آتش پس
از آن زیر سایبان قرار گرفت و آن را چهارتاقی نامیدند. زرتشتیان بدون نزدیک
شدن به آتش، آن را هنگام نیایش مشاهده می کردند. به این نکته باید توجه
داشت که در برخی جاها آتش در تمام روزهای سال در آتشکده قرار نداشته است
بلکه آن را در روستای نزدیک یا محل مناسبی روشن نگاه می داشته اند و برای
اجرای مراسم آن را به آتشکده منتقل می کرده اند و پس از اجرای مراسم آن را
به همان محل برمی گردانده اند. بنا به نوشته های پهلوی مراسم یسنا خوانی در
آتشکده توسط 7 موبد انجام می گردید و یزش نام داشت.
آتشکده جز پرستشگاه، دادگاه، درمانگاه و آموزشگاه هم شمرده می شد و جز موبد
یا مغ، طبیب، مدرس، منجم و سالنامه نگار هم در ساختمان های اطراف آن ساکن
بودند.
ریچارد فرای می نویسد نویسندگان اسلامی از بسیاری آتشکده در سراسر ایران
دچار شگفتی شدند. واگذاری یک آتشکده کاری بس پرثواب بوده و گاهی به نام وقف
کننده نامیده می شده است و برای نگهداری زمین و ثروت زیاد بر آن وقف می
شده است.
http://www.takdune.com