آفرینش کیومرث یا برهما:
داستانهای افسانه ای یا اساطیری حاصل تفکر مردمان پیش از تاریخ است و لذا در مواردی این داستانها جنبه خرافاتی داشته و با اعتقادات بشر امروزی همخوانی ندارند. به هر حال این موضوع موجب نمی گردد که ما در صدد ریشه یابی این داستانها بر نیاییم و تا ابد پرده از اسرار فراموش شده نگشاییم.
در این مبحث از آفرینش نخستین انسان بحث میگردد که در روایات عامیانه و ادبی از روزگار پیوستگی قبایل هند و ایرانی، تا زمان حاضر، همچنان زنده مانده است. در این بخش، بحث را با روایات عامیانه و داستانهایی درباره کیومرث به عنوان نخستین بشر یا نخستین شاه افسانهای ایرانیان آغاز می کنیم و به کمک منابع و متون هند و ایرانی به ریشه یابی و تعیین شخصیت مزبور در اساطیر هندی می پردازیم.
در داستان های ملی ایران، پیش نمونه انسان یا بشر نخستین به نام کیومرث نامبردار است و به عبارتی دیگر او نخستین بشر در روایات ملی ایرانی است.
متاسفانه آنچه در بخش های مختلف اوستای موجود در مورد کیومرث آمده است و کهن ترین مدرکی است که به نخستین بشر در داستان های افسانه ای ایرانیان پرداخته است، ناکافی و بلکه بسیار اندک است، اما خوشبختانه در کتاب بندهش اطلاعات بسیار ارزشمندی در مورد کیومرث ارائه شده است که بدون شک سرچشمه گفتار آن بخشهای مفقود شده اوستا بوده است.
نام کیومرث در کتب پهلوی گَیومرد و در اوستا، تحت نام گَیَه1 Gaya و در اغلب موارد گَیَه. مَرِثنَه2 Gaya.marethneآمده است. گَیَه در زبان اوستایی به معنای جان است و در فروردین یشت اوستا، اشاره ای به گَیه شده است که منظور همان کیومرث است:
«… و آن میترا، دارنده چراگاه های فراخ را می ستاییم، و آن کلام مقدس را، و آن آسمان را و آن آب را و آن زمین را و آن گیاه را و آن گاو را و آن جان(گَیَه) را، و آن مومنان پاک را می ستاییم.»
« فرَوَهَر۳ کیومرث را می ستاییم، نخستین کسی که به اندیشه ها و اندرزهای اهورامزدا گوش داد، که از او ناف سرزمین های آریایی به وجود آمد، نژاد سرزمین های آریایی. در اینجا فرَوَهَر زرتشت سپیتمه پاک و مقدس را می ستاییم.
نخستین کسی که نیک اندیشید، نیک گفت، نیک عمل نمود، کسی که نخستین ارتشتار(رزمی) بود، کسی که نخستین کشاورز گله پروربود، کسی که نخستین بار دانش اندوزی کرد و نخستین بار آموزاند، نخستین کسی که دریافت چهارپایان را، راستی و گفته های شایسته را و فرمانبرداری از دستورات دینی و همه نیکی های مزدا داده پاک نژاد را، کسی که نخستین آثرَوَ۴ بود، کسی که نخستین ارتشتار(رزمی) بود. نخستین کسی که کشاورز گله پرور بود، نخستین بار چَخرَ ۵را به گردش در آورد و دیوان را از مردمان باز شناخت(تمیز داد)، نخستین کسی که در جهان مادی نماز اَشِم نائیس ۶، خواند، چنانکه دیوان باور کردند دین مزدیسنای زرتشتی ضد دیو اهورایی کیش را»
در کتاب بندهش نیز مذکور است که خداوند از آفریدگان مادی، نخست آسمان را آفرید، دوم آب را و سوم زمین را و چهارم گیاه و پنجم گاو مقدس و ششم انسان مقدس یا کیومرث را در ایرانویچ در میان جهان بر ساحل رودخانه دائیتی آفرید.
کیومرث در اساطیر هندی:
در انطباق با روایات اساطیری هندی، در مهابهارتا نیز روایات مشابهی در باب چگونگی پیدایش جهان و روایت خلق شدن شخصی به نام برهما که خالق خلق نامیده شده آمده و چنین مذکور است:
« خداوند تعالی نخست چیزی که آفرید مهاتَتوَه۷ بود. یعنی ابتدا، آسمان، آب، باد، آتش و زمین را آفرید و از مهاتتوه، اَهنکار۸ را آفرید. آب به یاری آتش به فضا رفت و به کمک آتش و باد توده و سخت گردید و زمین احداث شد و این زمین را نیلوفر(پَدمَ) گویند. ساقه آن نیلوفر، کوه سومِرو۹(واقع در میان جهان) است و در وسط کوه مزبور شخصی پیدا شد که او را برهما خوانند و او اصل همه چیزها و منشا جمیع علوم است و پیدایش همه از اوست و جان همه چیزها است و او نوری بسیار عظیم دارد.»
در مهابهارتا، نقل است که برهما از ناف گل نیلوفر که از ناف ویشنو (خداوند حافظ جهان) روییده بود، به وجود آمده است و از این لحاظ او را ناف زاد می نامند.
در اوستا نیز گفته شده که از کیومرث ناف ممالک آریایی و نژاد ممالک آریایی بوجود آمده است و شاید چون کیومرث خود نیز ناف زاد بوده، از ناف او نیز ناف یا دودمان جهان ائیری که همان اهالی ایرانویچ هستند پدیدار شده اند.
پیدایش خلق و مخلوقات:
به موجب مهابهارتا برهما از دل خود جماعت پسران را پیدا کرد و هفت فرزند پسر به نامهای دَکشَ، مریچی، آتری، انگیراس، پولَستیه، پولَهه و کرَتو آورد. از مریچی، کَشیَپَ و از دَکشَ، جماعت دختران به وجود آمدند و از کشیپ و 13 تن از دختران دَکشَ جماعت آدمیان، گندهروها، طایفه ماران و از برخی نیز جانوران، گاو، میمون و از بعضی ماهی و گیاهان خرد و کلان بوجود آمدند.
در روایات متعدد و متنوع هندی، گاه از ده فرزند برهما یاد شده است که جماعت مردمان از آنها به وجود آمدند و از این جماعات به عنوان پرجاپتی یا خداوندان خلقت یاد گردیده است.
در بندهش در مبحث درباره چگونگی مردمان مذکور است که ده گونه مردم از پیوند فرواک، فرزند سیامک، فرزند مشی اند. از آنجا که ده گونه مردم از بن یاد کرده شده و پانزده گونه از فرواک بود، روی هم بیست و پنج گونه از تخم کیومرث بودند، چون زمینی، آبی،برگوش، برچشم، یک پا و آن نیز که مانند شبکور پر دارد وبیشه ای دنب دار که مانند گوسپندان موی بر تن دارد که خرس گویند و کپی۱۰ (میمون) و آب زَوَنگل که بالایش شش برابر میانه بالایان است و بدستی۱۱ که بالایش یک ششم میانه بالایان است، رومیان و ترکان و چینیان و دائیان و تازیان و سندیان که هندوان اند و ایرانیان و نیز آنان که بدان شش کشور دیگر اند.
به موجب بندهش، در هنگام درگذشت کیومرث، نطفه او به زمین ریخت و پس از چهل سال، دو فرزند نر و ماده به نام های مشی و مشیانه چون گیاه از زمین روییدند که نخستین زوج بشر هستند.۱۲
بنا بر روایات هندو، در اولین مرحله خلقت انسانها توسط برهما که جوهر خود را میان مذکر و مونث تقسیم کرد، از مونث نیروی مذکر، یعنی ویراج را بوجود آورد، آنگاه ویراج، مانوی اول و از او، ده پَرِجاپت ( خداوندان نژادهای مختلف انسانی) آفریده شدند.
در بندهش نیز گفته شده که ده گونه مردم از پیوند فرواک، فرزند سیامک، فرزند مشی اند، و این ده گونه مردم با ده پرجاپت که بوجود آورنده گونه های مختلف انسانی بوده اند، منطبق است.
گرچه روایات و گزارش های متعدد اساطیری هند و ایرانیان در باب پیدایش جهان و خلق نخستین انسان از گویندگان مختلف و در دوره های زمانی مختلف بازگو شده و تفاوتهای آشکار در ذکراین روایات مشاهده می شود، با این وجود آنچه از مجموع این روایات دستگیر میگردد، چندان تفاوتی با یکدیگر ندارند، برهما، جان همه چیز ها است و گَیَه (نام کیومرث در اوستا) نیز به معنای جان است. هم کیومرث و هم برهما، در مرحله ششم آفرینش، به یکباره در میان جهان خلق شدند.
سوء قصد به جان کیومرث یا برهما:
در دفتر دوازدهم مهابهارتا در مورد این سوء قصد چنین آمده است:
«اهریمنی به نام مدهو بصورت قبیح و پر غضب از عالم غیب به ظهور آمد و قصد هلاک برهما را نمود، ولی پیش از آنکه او برهما را به عالم عدم فرستد، ویشنو(پروردگار جهان) او را به ملک فنا فرستاد.»
در بندهش نیز روایت مشابهی آمده است:
«اهریمن که قصد نابودی آفرینش های مزدا را داشت به آفریده های او، حمله ور شد، اما خداوند پیش از هجوم اهریمن به آفرینش و پیش از آمدن به کیومرث، خواب را بر کیومرث فراز برد و چون کیومرث از خواب فراز شد، جهان را چون شب تاریک دید.»
در روایات ایرانی (بندهش)، عمر جهان بر اساس بروج دوازده گانه، دوازده هزار سال تعیین شده است که به چهار دوره سه هزار ساله بخش شده است.
در سنت هندو نیز عمر جهان به چهار دوره یا عصر بخش شده است. دوره اول یا ستیه یوگا۱۳ 4800سال، دوره دوم یا تریتیا یوگا۱۴ 3600 سال، دوره سوم یا دواپَرَ یوگا ۱۵ 2400 سال و دوره چهارم یا کالی یوگا ۱۶ 1200 سال و جمعا 12000 سال خدایان را شامل میگردد.
همچنین طبق اساطیر هندی در عصر اول و دوم، تقوای کامل در بین مردمان حکمفرما بود و جهان به دور از گناه و زشتی ها بودودر اساطیر ایرانی نیز عینا در کتاب دینکرت مذکور است که در سه هزار سال اول و دوم، جهان در حالت مینوی(غیر محسوس)، روحانی و بدون گناه بود.
از مجموع منابع بررسی شده و مذکور در روایات ایرانی و هندی، می توان چنین نتیجه گرفت که گیه Gaya یا جان نخستین که جان میرا یا گیه مرتنه نیز گفته شده و در روایات ملی ایرانی کیومرث نامیده شده، معادل با برهما (جان همه چیزها) و نخستین مخلوق یا پیش نمونه انسان است که به موجب اساطیر ایرانی در ایرانویچ در میان جهان و به موجب داستانهای اساطیری هندی در کوه سومرو یا مروMeru در ایلاورته در میان جهان خلق شد.
1 Gaya.
2 Gaya.marethna
۳ در اوستا، فرَوَشی Fravashi، به باور زرتشتیان، یکی از پنج جزء بدن موجودات است که پیش از آغاز آفرینش نزد خداست و روان مردگان پس از مرگ به فرَوَهَر یا فرَوَشی آنان می پیوندد.
۴ Athrava ، طبقه روحانی، پیشوای دینی.
۵ Chaxra، نام سلاحی دیسک مانند که آنرا ابتدا میچرخانده و سپس برای جدا کردن سر از بدن به سمت خصم پرتاب میکردند.
Ashem.Nāis ۶، نام نمازی است.از «اَ شَ. ناسَ »، نمازی که برای پاک ساختن کسی آن را می خوانده اند. در فقره 50
فروردین یَشت اوستا، «اَشَ .ناسَ .نمنگهه» مذکور است.
۷ Mahātatva، به معنای پنج عنصر.
۸ Ahamkāra، به معنای شعور، اندیشه، انانیت یا خود شناسی. در بخش دیگری از مهابهارتا مذکور است که برهما اول اهنکار را پیدا می کند و بعد از آن عناصر خمس یا پنجگانه را.
۹ کوه سومرو Sumeru یا مرو Meru ، به موجب روایات اساطییر هندی، نام کوهی در مرکز جهان بود، درست مانند رودخانه و کوه دائیتی در داستانهای ایرانی که کیومرث در آنجا خلق گردید.
۱۰ در بن دهش در مورد کپی چنین آمده: در دین گفته شده که من مردمان را ده گونه آفریدم. نخست آن کیومرث روشن و سپید چشم است، تا ده گونه، که یکی کیومرث است و نهم از کیومرث باز بود. دهم کپی است که از مردمان فروترین خوانده شود.
۱۱ بدستی، در زبان پهلوی به معنای یک وجبی است. در اوستا، واژه ویتستی به همین معنا است.
۱۲ در کتب پهلوی، برای کیومرث فرزندانی به نام های مشی و مشیانه، معرفی شده اند که از این دو تن، پسری به نام سیامک و از سیامک نیز فرواک متولد گشت. مشیه در زبان اوستایی به معنای مرد است و در این صورت مشی یعنی انسان نرینه یا مذکر و مشیانه یعنی انسان مونث، که مشابه با اسطوره هندی است.
۱۳ Satya yuga
۱۴ Tritya yuga
۱۵ Devāpara yuga
۱۶ kāli yuga
برگرفته ازhttp://mehranjd.blogfa.com