راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

سرنوشت جهان چگونه است؟؟؟


سرنوشت جهان وابسته به انرژی تاریک است.

انرژی ناشناخته و مرموز که تعیین می کند جهان زنده بماند یا در کام مرگ فرو رود.

ماده موجود در جهان در برابر انبساط آن مقاومت می کند. بنابراین اگر چنانچه ماده تاریک وجود نداشت ، انبساط جهان به تدریج م...توقف شده و به انقباض تبدیل می شد و نهایتا ً جهان در هم فرو می پاشید. اما انرژی تاریک با نیروی دافعه خود از این کار جلوگیری می کند. انرژی تاریک ، مسبب شتاب گرفتن انبساط جهان است. بنابراین اگر چگالی انرژی تاریک ثابت بوده و یا حداقل مقدار مثبتی باقی بماند ، در این صورت ، انبساط جهان با سرعتی فزآینده ادامه خواهد یافت. اما این احتمال نیز وجود دارد که چگالی انرژی تاریک ، ثابت نبوده و متغیر باشد و حتی ممکن است مقداری منفی پیدا کند که در آن صورت ، جهان را به سوی فروپاشی خواهد برد. مارتین ریس ، اخترفیزیکدان دانشگاه کمبریج می گوید : «اگر چنانچه چگالی انرژی تاریک حتی به میزان اندکی منفی باشد می تواند منجر به فروپاشی تمامی جهان گردد.»
اکنون ماهیت انرژی تاریک بر ما پوشیده است . بنابر این از سرنوشت جهان هم بی خبریم چرا که سرنوشت جهان ، وابسته به انرژی تاریک است

ترسناک ترین مکان ها

یکی از ترسناک ترین مکان ها در جهان هستی:
خوشه ی ستاره ایی NGC2264.
منطقه ی ستاره زای NGC 2264 آمیزه ایست از گاز و غبار کیهانی با فاصله ی حدود 2700 سال نوری از زمین. در این منطقه، سحابی های نشری سرخ فامِ برانگیخته از پرتوی پرانرژی ستارگان تازه متولد شده، با غبار تاریک میان ستاره ای در هم آمیخته اند. غبارهای تیره ای هم که به ستارگان داغ و جوان نزدیکند، نور آن ها را بازتابانده و به سحابی های بازتابی آبی تبدیل شده اند

شریف آباد اردکان یزد وزیارتگاه هایش

ابتذا واژه یزد با ایزد و یزدان هم‌ریشه است و معنی آن پاک و مقدس، در خور تحسین، و آفریننده خوبی‌هاست. این شهر به اسامی "دارالعباده" یا "کثه" مشهور بوده است ،تاریخ سکونت انسان در این خطه، از هزاره سوم پیش از میلاد فراتر رفته است ،این منطقه به‌واسطه دور بودن از پایتخت‌های مهم و مراکز قدرت اداری و دیوانی، از لشکرکشی‌ها و ویرانی‌ها کمتر آسیب دیده و از این‌رو بافت سنتی آن تا حدی حفظ شده است . دوران طلایی و شکوفایی یزد در زمان آل‌بویه و اتابکان بود. در این دوره مسجدها، مدارس، و کتابخانه‌هایی در یزد احداث شد .

یزد مرکز زرتشتیان جهان است. حضور مؤسسات فرهنگی و اجتماعی پیروان این دین در آن کاملا محسوس بوده است و بخش مهمی از هویت این شهر را تشکیل می‌دهد.

سپس اردکان از دو کلمه "ارد" و"کان" تشکیل شده که ارد به معنی مقدس وکان به معنی معدن می‌باشد. اما در جامع مفیدی ارد را به کسر الف به معنی دور معنی کرده و نوشته است چون اطراف اردکان معادن زیاد وجود دارد، در نزد مردم این منطقه به اردکان معروف شده است. ممکن است بانیان اردکان نیز زرتشتیان بوده باشند. در این صورت احتمال می رود نام اردکان از کلمه "ارتاکان" به معنی راستی و درستی آمده باشد که در آیین زرتشتی یکی از ایزدان است.

اردکان از دیر باز محل سکونت زرتشتیان نیز بوده و هم اکنون چندین خانوار زرتشتی در شریف آباد اردکان ساکن می باشند و دارای در مهر شریف آباد ،پیر شاه آذر خروه ،پیر دادار اورمزد،پیر شاه فریدون ،پیر شاه تشتر ایزدوپیر شاه اشتاد ایزدهستند. همچنین درکوههای اطراف این شهر پرستشگاههای زرتشتیان وجود دارند که از معروفترین آنها می توان پیر سبز یاچک چک را نام برد که از بزرگترین پرستشگاههای زرتشتیان در جهان محسوب می شود. پیر پارس بانو وپیر هریشت که همه ساله زرتشتیان زیادی را از سراسر جهان، برای انجام مراسم خاص در اوایل تیر ماه، پذیرا می باشد.

این شهر کویری بدلیل دارا بودن معادن زیاد در نزد ایران دوستان به "بهشت معادن" نیز مشهور گردیده است که از جمله این معادن می توان به معدن اورانیم، معدن سنگ آهن چادرملو، معدن باریت، سرب، روی، طلا، تنگستن و سیلیس اشاره کرد. در حوزه شهرستان اردکان در حال حاضر شصت معدن فعال می باشد.


در بیابان برهوت یزد و در دل کویر چک چک تنها جای است که آب زلال تراوش می کند

شهناز شهزادی - در 37 کیلومتری شرق شریف آباد اردکان یزد در حوالی کوههائی  که به کوههای چکچک معروف است زیارتگاهی با سرو   سر به فلک کشیده ای  قرار دارد که نام پیرسبز (چکچکو)  به خود گرفته است. 

کمتر زرتشتی دیده می شود که این مکان را زیارت نکرده باشد و البته غیر زرتشتیان کثیری نیز جهت بازدید و گردشگری و بعضا" زیارت ، این مکان را از نزدیک دیده اند . پیر سبز در محلی میان کوههای اردکان و انجیره نزدیک به قریه خرانق واقع شده که آب و هوای آن نسبتاً خنک تر از مرکز یزد می باشد . صاحب پیر را حیات بانو از شاهدختهای ساسانی که پس از سقوط مداین برای حفظ ناموس و پاکدامنی خویش به اطراف و اکناف ایران آواره گردیده اند می باشد . زرتشتیان به آنجا اعتقاد می ورزند و مقدسش می شمارند و بناهای متعدد و مرفه برای ایامی که به زیارت میروند ساخته اند و نیز آب انبارهایی بنا نموده اند که قدیمی ترین آنها در عصر ناصرالدین شاه بنا شده است . این محل بعلت آنکه در میان و بلندی کوه قرار گرفته است از دور شکوه و زیبایی خاص دارد .

دارای راهی آسفالت از طرف اردکان یزد می باشد که اخیرا" به همراه طرحهایی چون نصب BTS تلفن همراه و انتقال آب منطقۀ نزدیک زیارتگاه بنام باغ گلزار به زیارتگاه و چند طرح دیگر  با کمک دولت و با پی گیری مجدانه انجمن زرشتتیان شریف  آباد متولی زیارتگاه تکمیل و به مرحله بهره برداری رسیده است . البته دارای راهی فرعی شوسه منشعب از جاده یزد طبس قرار دارد که 45 کیلومتر آن خاکی و بقیه آسفالت می باشد.

اگربگویم وقتی انسان پس از طی مسافت طولانی  به پای این کوه عظیم میرسد از حیرت انگشت به دهان می ماندگزافه نگفته ام.کوههای سر به فلک کشیده که زیارتگاه را همچون نگینی در میان گرفته اند؛ و آن سرو عظیمش که آنرا عصای پیر می نامند و ارتفاعش به دهها متر می رسد.وقتی از پله های متعدد پیر بالا می رویم ساختمانهای زیادی را در دو طرف خود می بینیم . و بناهای متعدد و مرفه برای ایامی که به زیارت میروند ساخته اند و نیز آب انبارهایی بنا نموده اند که قدیمی ترین آنها در عصر ناصرالدین شاه بنا شده است . این محل بعلت آنکه در میان و بلندی کوه قرار گرفته است از دور شکوه و زیبایی خاص دارد .

 اینها انسان را به این فکر وا می دارد که چه عقیده و اعتقاد و چه اراده ای حدود نیم قرن پیش و شاید بیشتر باعث شده  این حجم عظیم مصالح ساختمانی به ناچار توسط جهار پایانی و گاهی توسط انسانهائی کوشا و مصمم که باید واقعا" دستشان را بوسیداز پائین کوه به محل مورد  نظر آورده اند و این ساختمانهای عظیم که هم اکنون زائرین مشتاق را در سایه خود آرامش می دهدبنا  نمودند.موقعی که چند صد پله را پشت سر گذاشتیم به محل اصلی زیارتگاه پیر سبز یا نیایشگاه آن می رسیم. درخت چنار عظیمی از وسط نیایشگاه سر به آسمان کشیده و همچون چتری زیارتگاه را از بالا  در بر گرفته است،که بر اساس آنچه از سالمندان و خدام نقل می گردد، قبل از آن نیز در محل این درخت ،چنار ی عظیم و قدیمی دیگری بوده است که در تنه آن سوراخ بزرگی ایجاد شده است،و به مرور زمان درخت جدید جای آنرا گرفته است.

                                                     

بر اساس سنت زرتشتیان کفشها را در می آوریم و سرمان را بوسیله کلاه سفید رنگی که در کمدی قرار دارد می پوشانیم و به داخل زیارتگاه می رویم . در گوشه ای از آن حوضچه  ای ساخته شده است و آبهایی که چون قطره اشک از سینه کوه جاری است را در خود جای می دهد . سکوت زیبای حاکم بر زیارتگاه با چکیدن قطرات آب به داخل حوضچه شکسته می شود و با آهنگ وزین خود روح انسان را آرامشی دیگر می بخشد.لحظاتی در این مکان روحانی و با صفا و راز و نیاز با ایزد پاک به انسان حال و هوای دیگری می دهد.

پیرسبز چک چکو     Pire Sabze Chakchakoo
اومَهِ تا دامِن کوه     Omahe Taa Daamene Kooh

چِه قَه پله ممِه طی کَه    Che Gha Pella Meme Tey Ka
تا نِه رَسوهِه دِپو      Taa Ne Rasoohe Depoo

هوویِ پیرسبز مو      Hvooye Pire Sabze Moo
درُخشَ مثل قرص مو       Drokhsha Mesle Ghorse Moo

اووِِ چَکَه توی حوض     Oove Chaka Tooye Hovz
چک و چکه از سینه کوه     Chako chake Az Sine Kooh

جمعیت موج کوزَه      Jemiyat Moje Kooza
تو خیله هُو       Too Kheyla ho

 یَکی رقصه یَکی خینه      Yaki Raghsa Yaki Khina
یَکی کرَه سِیر و صفو      Yaki Kra Seyr o Safoo

پیرسبز چک چکو       Pire Sabze Chakchakoo
پیرسبز چک چکو       Pire Sabze Chakchakoo

شمع و چو ب صِندلُش        Shem o Choobe Sendalosh
کلک مِین پیرُش        Kalake Meyne Pirosh

مردومون موج کوزِن داور و وَرُش       Mardomoon Moje Koozen Daavro Varosh
حوجت طلَبِن از اُش       Hoojate Tlaben Az Osh

یَکی کِنه رشته گوُش چورقَدُش        Yaki Kena Reshte  Goshe Choorghadosh
گرِنگ تَه ری میله شمعدون هُو        Grege Ta Ri Milaye Shemdoon ho

واجَه پیر چک چکو        Vaaja Pire Chak Chakoo
آدِن مرود دل مو         Aaden Mroode Dele Moo

پیرسبز چک چکو       Pire Sabze Chakchakoo
پیرسبز چک چکو       Pire Sabze Chakchakoo

سی یوشونِ سین کوه      Siyoshoone Sine Kooh
چه قدر دوره صفو       Che Ghadar Doora Safoo

وقتی اوو از شِه چکه       Vaghti Oov Az She Chaka
والا ممِه ویر تو          Vaalaa Meme Vire Too

شَشِکَه مِه پیش پو        Shasheka Me Pishe Poo
یور نوز و دلربو        Yoore Nooz o Delroboo

شِه وا وقتی که تا رسوهه شه پو       She Vaa Vaghti Taa Rasoohe She Poo
ووا پیر چک چکو          Vevaa Pire Chak Chakoo

تا وِرَس به دل مو        Taa Veras Be Dele Moo
نبیم از هم مو جزو       Nabim Az Hem Moo Jzoo

پیرسبز چک چکو         Pire Sabze Chakchakoo
پیرسبز چک چکو         Pire Sabze Chakchakoo

 

تاریخجه زیارتگاه

در باره تاریخچه زیارتگاه نقل و حدیثهای گوناگونی وجود دارد.اکثرا" آنرا به محل پناه گرفتن و غایب شدن یکی از دختران یزدگرد سوم ساسانی می دانند که از دست تازیان در گریز بوده و حیات بانو به دامنه کوهی پشت هومین و سنجد میرسد ، سیاهی دشمن را از دور می بیند نالان و گریان به سمت کوه بلند خشک بالا میروند ، همینکه بدسترس دشمن قرار میگیرد ،آهی از دل کشیده و با نگاهی بکوه بلند میگوید مرا چون مادری مهربان در آغوش خود بگیر و از دست دشمنانم برهان ، هماندم شکافی در کوه پدیدار و حیات بانو در آن ناپدید میگردد ، سپاهیان دشمن از مشاهده واقعه حیران گشته راه خود میگیرند .پس از مدتی بالای این کوه خشک بایر قطرات آب مانند چشم یتیمان و دیده ی گریان ستمدیگان ، چون صاحب آن به زمین میچکد بقدری که مسافری را سیراب و شاداب نماید و اگر جمعیت زیادتر یا گله گوسفندان فراوانی بدانجا رسند جریان قطرات آب زیادتر میشود بطوریکه همه را کفایت کند . این کوه خشک از برکت پیر امروز سبز و خرم میباشد . می گویند چوپانی به نزدیک چاه متک گله خود گم میکند . پس از جستجوی زیاد با خستگی و ناکامی ، تشنه و گرسنه به آن کوه که قطرات آب از آن بر زمین میچکید رسیده ، رفع تشنگی و خستگی مینماید در ضمن خواب بر او غلبه میکند در رویا گله گم شده ی خود را   در  پناه بانویی فرهمند می بیند که به او میگوید در این محل ا طاقی بنام من بساز و شمع و چراغ بیفروز و به دیگران نیز خبر بده که چنان کنند . چون بیدار میشود گله را در برابر  خود میبیند ازشادی در پوست  نمی گنجد در اندک وقتی با کمک زرتشتیان آن حدود زیارتگاه پیر سبز درست میشود و امروز در کمر خیله های بسیاری برای اقامت زوار بر پا شده است .

آن نکوهی بود کو را بر زمین بودی نشان           آسمانی بود گویی بر فراز آسمان

باور اکثریت زرتشتیان است که این محل را  مقدس و زیارتگاهی برحق می دانند  و با تمام وجود به آن عشق می ورزند و سمبل وحدت و همگرائی جامعه زرتشتیان شده است. به نحوی که (روز اشتاد تا انارام از ماه خرداد برابر با 24تا 28 خرداد ماه خورشیدی ) بمدت 5 روز در دامن آن کوه دوستانه وار گرد هم می آیند و کسب آگاهی از یکدیگر می نمایند و مشکلات خود را در می یابند و شادمانه سرود میخوانند و نیایش و درود می فرستند به فرد یا افرادی که برای حفظ شرافت و پاکدامنی خویش تن به دشمن نداده و نیز اهورایی (خداوندی ) که به کمکشان شتافته و به آنها توان داده تا در لابلای کوهها از انظار دشمن محو گردند و به انجام مراسم گوناگون مانند نیایش همگانی ، گهنبار خوانی ، سدره پوشی ،نذورات،نامزدی و ...می پردازند. در عین حال از محیط زیبای طبیعی و فرح بخش این مکان مقدس نیز استفاده نموده و پس از چند روز با دلی شاد و سبک بال باز می گردند.

بگفتا ای خدا ، من از زنانم                سبب سازی به غیرتو ندانم

بگیری دست من ، من ناتوانم               بصدق دل بگو یا پیر برحق

خجسته نام اوست نیک بانو             بنا لید از خدا نبسشت به زانو

بصدق پاک نالیدی به یزدان               بکوهی یک جایی گشت پنهان

شبه گنجینه را از خود هویدا                    تمام کوه شدپرنور و شیدا

روانشاد گشتاسب بلیوانی متولی پیر سبز

 قبل از اینکه  این زیارتگاه تحت سرپرستی و تولیت انجمن زرتشتیان شریف آباد در آید به وسیله خدام محلی به شکل ارثی اداره میشدوتا حدود نیم قرن پیش ادامه داشت اما از آنجا که زیارتگاه پیر سبز از اهمیت ویژه ای نزد زرتشتیان و غیر زرتشتیان بر خوردار است، نیاز به اراده و اداره قویتر  و منظم و هدایت شده ای احساس شد، به گونه ای که در شاُ ن این زیارتگاه و زائرین و بازدید کنندگان باشد.بدین منظور انجمن زرتشتیان شریف آباددر سال 1324 خورشیدی با پی گیری مسئول و متولی وقت انجمن (روانشاد رستم بلیوانی ) اقدام به ثبت  و در یافت سند رسمی زیارتگاه نمود و بدین تر تیب دوران جدیدی جهت سازندگی و ساماندهی امور زیارتگاه آغاز شد که تا کنون ادامه دارد و بعد از فوت روانشاد رستم بلیوانی در سال 1377 خورشیدی ، دوره جدید انجمن با ریاست روانشاد گشتاسب بلیوانی این خدمات را ادامه داد.که می توان از تعمیر ساختمانها ، اصلاح وضع لوله کشیهای آب ، آسفالت راه پیرسبز -اردکان ، اتصال زیارتگاه به برق سراسری ،نصب ایستگاه BTS تلفن همراه ، رساندن آب باغ گلزار به پیر سبز و بسیاری خدمات دیگر را نام بردکه این انجمن در حال انجام آنها می باشد.

لینک نوشته

 
پیر سبز چک چکو
پیر هریشت

پارس بانو و مهربانو به سمت شمال غربی یزد متواری  شدند. این دو در حدود ارجنان از هم وداع نموده ، مهربانو به سمت عقدا گریزان بوده است که بر اثر بی غذایی و رنج راه در عقدا فوت می کند. وی را در گوشه باغی در عقدا دفن می کنند که اکنون به مزرعه مهر معروف است و مردم آن سامان آن را محل مهربانو می نامند و برای وی شمع روشن می کنند. پارس بانو در سمت غربی عقدا به زرجوع رسیده در کوهی غایب می شود. شکاف سنگیِ زیارتگاه را محل غایب شدن پارس بانو می دانند. در گذشته لباس مقنعه مانندی در شکاف سنگ ظاهر بوده که آن را برای تبرک کنده و حفظ نموده اند.
غار شگفت یزدان در قرن نهم هجری بیش از سی سال محل نگهداری آتش آتشکده کاریان بوده است. در ادامه مطلب، تصاویر، راه دشوار رسیدن به آن و سرگذشت آتش آتشکده کاریان را ببینید و بخوانید تا شما هم از همت و غیرت نیاکانتان شگفت زده شوید:

ادامه مطلب ...