راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

زیارتگاه های زرتشتیان ایران

زیارتگاه های زرتشتیان

« زرتشتیان در مراسم رفتن به پیرها ( زیارتگاه ها) ، بزرگی ، بزرگ منشی، پاکی و مظلومیت دخترانی را می ستایند که تسلیم دشمن نشده و خود را به خفت و خواری نسپرده‌اند تا آن‌ها را در بازارهای حلب و شام بفروشند و حتی تا یزد کویری آمدند و تشنه و گرسنه در کوه‌ها و بیابان‌های بی آب وعلف اطراف یزد پس از تحمل سختی‌های بسیار حتی دل کوه هم به رحم آمد و آنها را در خود گرفت و شهید شدند …» 

کتاب جهانبینی نوشته موبد دکتر خورشیدیان (سنت زرتشتی و کاربرد آن)

 

چگونگی پیدایش زیارتگاه های زرتشتیان در یزد
برخی از اماکن متبرکه را نزد زرتشتیان پیر نامند. اما پیر در لغتنامه ها و فرهنگ ها به معنی مراد، مرشد، پیشوا و راهنما آمده است که در نزد زرتشتیان نیز مراد راهنماست.
پیش از فرو ریختن پادشاهی ساسانیان ، یزدگرد برای حفظ جان خانواده خود، درمنقطه‌ی کویری و متروک که آن روز جلب توجه نمی کرد و امروز یزد نام دارد ( نام کنونی یزد نیز به یادگاری یزدگرد به جا مانده است ) جایگاهی تهیه کرد و خانواده خود را که عبارت از دو پسر (هرمزان و اردشیر ) و پنج دختر ( نیک بانو ، نازبانو ، پارس بانو ، مهربانو و شهربانو ) و همسرش ( کتایون ) و مروارید نامی ( هریش به معنی خدمه ) بود، در آن مستقر نمود. پس از آن خانواده یزدگرد برای دور بودن از امواج حوادث ترک دربار و دیار نموده و هر یک به گوشه‌ای و خلوتگاهی پناه بردند و دست نیاز به درگاه پروردگار بخشنده بردند و از آستانش خواهان یاری شدند و خداوند یاری دهنده‌ی درماندگان، دعای آن‌ها را پذیرفت و دریچه‌های مهربانی خود را به رویشان گشود و سعادت جاودانه را بهره آن‌ها ساخت . هرمزان و شهربانو اسیر به عربستان برده شدند . بقیه خانواده بعد از جدا شدن از همدیگر هر یک به سویی گریختند .
شادروان موبد مهرگان چنین می نویسد : چنان پیداست که در اواخر شاه یزدگرد بن شهریار اولادان او که از گردش چرخ کج‌رفتار از دست ظالمان فرار کرده و هر یک به رنج و سختی به کوه و بیابان پناه برده‌اند و به امر خداوندی غایب شده‌اند که اکنون آنجا را زیارتگاه می‌نامند1
این اماکن دارای مقدار زیادی آب بوده و حتی اکنون مجرا و سوراخ هایی وجود دارد که نشان می‌دهد که در گذشته خیلی دور آب از آن‌ها جاری بوده و در نتیجه آن‌جا منطقه ای سبز و خرم و با صفا بوده است. در آبان یشت آمده که وقتی ایران شکست خورد، عده ای از خاندان یزدگرد فرار کرده به این نقطه آمدند و در این دره سبز که کوه سر به فلک کشیده‌ای در آن قرار داشت، از بیگانگان در امان بودند . همچنین این‌جا در پیرامون کویر جای داشت که این یک برتری بود.

------------------

1.کتاب آیین دین زرتشتی (1291 یزدگردی )


زیارتگاه پیر هریشت

در 90 کیلومتری غرب یزد و 15 کیلومتری اردکان بر دامنه‌ی‌کوه‌هایی پست با پوشش گیاهی اندک، زیارتگاهی به نام هریشت وجود دارد. زرتشتیان باور دارند که یکی از یاران دختر یزدگرد (ندیمه‌ای به نام گوهربانو که او را مروارید نیز دانسته‌اند) در این مکان غیب شده است . بر پایه‌ی روایات، گوهربانو در پی تعقیب تازیان، از کاروان همراهان جدا شده و پس از سرگردانی در این محل به نیایش خدا می‌پردازد و ناگهان ناپدید می‌شود و سال‌ها پس از ناپدید شدن بر کودکی گمشده نمایان شد و به او فرمود تا از پدر بخواهد که پیر هریشت را بنیان گذارد. بخشی از سنگ کوه که برجسته است و در پستو جای دارد، به عنوان این مکانِ ناپدید شدن دانسته می‌شود.

زیارتگاه ، در بالای پله‌هایی ساخته شده است که به بالای کوه راه دارد. پیش از رسیدن به پای پیر، زیارت کنندگان دست و صورت خود را با آب پاکی که در راه‌پله و قبل از رسیدن به پیر درنظر گرفته شده است، شستشو می‌دهند. در بالای پله‌ها درِ ورودی زیارتگاه قرار دارد که به‌گونه‌ای زیبا با سه سخن اندیشه‌برانگیز اشوزرتشت اسپنتمان یعنی" هومت ، هوخت و هورشت" آراسته شده است. به‌هنگام ورود، اتاقی پیش رو قرار می‌گیرد که در میان آن کلکی وجود دارد که بر روی آن آتش می‌افروزند و بوی خوش بر آن می‌نهند. گرداگرد این اتاق سکوهایی برای نشستن زیارت کنندگان ساخته شده است . زرتشتیان در حالی که نگاره‌ی زیبای نخستین پیامبر آریایی ، تابلوهایی به خط بی‌نظیر دین‌دبیره و گل‌هایی شاداب این اتاق را آذین بخشیده است،  روسری و کلاه بر سر می‌نهند و اهورامزدای یگانه را ستایش می کنند.
ساختمان اصلی زیارتگاه ، علاوه بر این اتاق ، یک پستو دارد که آتش همیشه روشن در اینجا جلوه‌ای روحانی بدان بخشیده است. پستو همان بخشی است که آن را مکان ناپدید شدن گوهربانو خوانده‌اند. اینجا هم با نمادهایی از دین زرتشتی آراسته شده است و مکانی است که انسان را به آرامش درونی برای راز و نیاز با پروردگار خویش می‌رساند. 
در خارج از ساختمان زیارتگاه و پایین آن ، ساختمان‌هایی به نام خیله توسط خیراندیشان زرتشتی برای ماندنِ چند روزه‌ی زیارت کنندگان بنا شده است. همچنین ، آب انباری در پایین پیر وجود دارد. 
زرتشتیان هر سال از روز امرداد تا روز خور از ماه فروردین (7 تا 11 فروردین) برای برگزاری آیین های دینی و سنتی از همه جای جهان، در این زیارتگاه گرد هم می آیند. همچنین جشن آتش افروزی ( هیرومبا ) را زرتشتیان شریف آباد در 26 فروردین در این زیارتگاه برگزار می‌کنند.


زیارتگاه پیر نارکی 

پیر نارکی در 58 کیلومتری جنوب شرقی شهر یزد بر دامنه‌ی کوه غربی بلندی به نام تجنک نزدیک دره زنجیر و یا در نزدیکی تفت از دره گیگون قرار دارد. برپایه‌ی روایت‌ها، دختر یزدگرد  به نام  نازبانو  در این مکان مقدس ناپدید شده است. ناز بانو بر بیابانگردی روشن بین نمایان شده و او را فرمان به بنیاد پیر نارکی می‌دهد.
ساختمان زیارتگاه شامل اتاقی است که پذیرای دل‌های گرم زیارت‌کنندگان زرتشتی است. در بیرون از این اتاق ، مکانی برای شستشوی دست و صورت در نظر گرفته شده است. خارج از دری که این دو محل را در بر می‌گیرد، ساختمان‌هایی به نام خیله از دهش خیراندیشان ساخته شده است. این خیله‌ها برای ماندنِ چند روزه‌ی زیارت کنندگان پیش‌بینی شده‌اند. 
زرتشتیان از گوشه و کنار جهان ، همه ساله از روز مهر تا ورهرام از ماه امرداد ، برابر با 12 تا 16 امرداد ماه ، با گرد هم آمدن در این مکان ، به نیایش اهورامزدا و برگزاری آیین دینی و مراسم سنتی همراه با شادی ، می‌پردازند.


زیارتگاه پیر بانوی پارس 

پارس بانو در دامنه‌کوهی نزدیک جنوب شهر عقدا در 112 کیلومتری جنوب غربی شهر یزد در محلی به نام ارجنان (زرجوع) وجود دارد.
از روز مهر تا روز ورهرام از ماه تیر یعنی 13 تا 17 تیر ماه،  همه ساله زرتشتیان با برپایی آیین های دینی و سنتی در این زیارتگاه گرد هم می آیند. 
روایت است که پارس بانو (دختر یزدگرد ساسانی) را در این مکان مقدس در خود گرفته است. شهبانو در خواب نابینایی نمایان شده پس از شفای چشمان او، می‌فرماید پیر بانو را بنیان گذارد.
پیرمردان و پیرزنان قدیمی اظهار می‌کنند که آثار لباسی و ریشه‌ی مقنعه مانندی در شکاف کوهِ زیارتگاهِ پارس بانو دیده‌اند که شوربختانه برای تبرک آنها را کنده و برده‌اند و اینک تنها شکاف کوه برجای مانده است.


زیارتگاه پیر سبز یا چک چک 

« صاحب پیر را نام حیات‌بانو و از شاهدخت‌های ساسانی است که پس از سقوط مداین برای پاسداری از ناموس و پاکدامنی خویش به اطراف ایران آواره شده‌اند‌. حیات‌بانو چون به دامنه کوهی پشت هومین و سنجد می‌رسد‌، سیاهی دشمن را از دور می‌بیند و نالان و گریان به سمت کوه بلند خشک بالا می‌رود‌. همینکه در دسترس دشمن قرار می‌گیرد آهی از دل کشیده و با نگاهی به کوه بلند می‌گوید‌: مرا چون مادری مهربان در آغوش خود گیر و از دست دشمنانم برهان‌. همان دم شکافی در کوه پدیدار شده و حیات‌بانو در آن ناپدید می‌گردد و سپاهیان دشمن از دیدن این پیشامد شگفت‌زده شده راه خود در پیش می‌گیرند‌. پس از گذشت زمانی، بالای این کوه بلند خشک بی‌آب و علف، قطره‌های آب چشم یتیمان و دیده گریان ستمدیدگان، چون صاحب آن به زمین می‌چکد‌. به قدری که مسافری را سیراب و شاداب نماید و اگر جمعیت زیادتر یا گله گوسفندان فراوانی بدانجا رسند جریان قطرات آب زیادتر می‌شود به گونه‌ای که برای همه اندازه باشد‌. این کوه خشک، از برکتِ پیر امروز سبز و خرم می‌باشد. از روز اشتاد ایزد و خورداد ماه به مدت 5 روز مراسم ویژه زیارت در آن کوه برپا است و گروه زرتشتیان بدانجا می‌شتابند و نذر و نیاز و شادمانی می‌نمایند‌».
نیک‌بانو به همراه مروارید که کنیز بوده در بیابان از هم جدا می‌شوند، نیک‌بانو به سمت شرقی یزد رفت و در 37 کیلومتری اردکان به کوهی رسید و از خدا نالید و به فرمان پروردگار در آن کوه ناپدید شد و امروز به پیرسبز (چکچکو) معروف است.
زیارتگاه پیرسبز در 68 کیلومتری شمال غرب و در دامنه کوه آهکی یزد واقع شده است و به تولیت و سرپرستی انجمن زرتشتیان شریف آباد اردکان اداره می‌شود.
چوپانی در آنجا حیات‌بانو را به خواب می‌بیند که به او می‌فرماید تا پیر سبز را بنیاد گذارد‌. در دیواره سنگی یک سوی نیایشگاه جایی وجود دارد که روییدنی‌هایی مانند پرسیاوشون و مورد و انجیرکوهی رشد کرده است و آب قطره قطره از شکاف سنگ‌ها بیرون می‌ریزد و در حوض سنگی زیر آن ذخیره می‌شود.
روزهای زیارت پیر سبز از اشتاد ایزد تا روز انارام برابر با 24 تا 28 خورداد ماه خورشیدی، و به مدت 5 روز است.
همچنین می‌گویند چوپانی در نزدیکی این مکان گله خود را گم می‌کند و پس از جستجوی بسیار بدون نتیجه گرسنه و تشنه به اینجا که آب از آن می‌چکیده است‌، می‌رسد و به خواب می‌رود‌. در خواب بانویی را می‌بیند که به او می‌گوید در این محل مکانی به نام من بساز و شمع و چراغ بیافروز و مومنان را نیز خبر ده که اینچنین کنند و چون چوپان بیدار می‌شود گله گمشده را نیز در پیش روی خود می‌یابد و در زمانی اندک به کمک بهدینان در آن مکان زیارتگاه پیرسبز درست می‌شود‌.


زیارتگاه پیر ستی پیر یزد 

در مریم آباد از ووستاهای شهر یزد است. هر سال در روز اشتاد از ماه ‏خورداد ( 24 ‏خر داد) زرتشتیان به زیارت پیر ستی پیر که به قلعه هستندان نیز مشهور است می روند. نیایش و ستایش اهورا مزدا و برگزاری مراسم دینی و سنتی ، از آداب زیارت این پیر است طبق عقیده زرتشتیان، شاهزاده شاهویر در آتشکده آذر برزین مهر در خرا سان، بر یکی از زندانیان نمایان می شود. او را بر اسب می نشاند و همان دم در جایگاه ‏ستی پیر فرود می آورد و می گویا تا ستی پیر را بنیاد گذارد. بنا بر تقویم قدیم زرتشتی، روز اشتاد از ماه بهمن به مدث 1 روز، زمان برگزاری نماز همگانی در اپن جشنگاه بوده است 


پیر نارستانه

پیر نارستانه در 31 کیلومتری شرق یزد و در پشت کوه دربید قرار گرفته است. زرتشتیان سراسر جهان، همه ساله به مدت 5 روز از روز سپندارمذ تا روز آذر از ماه تیر یعنی 2 تا 6 تیرماه خورشیدی در این مکان گردهم آمده و آداب و رسوم نیایش اهورامزدا و برپایی سنت‌های شاد را به جا می‌آورند. 
روایت است که کتایون (همسر یزدگرد) به سبب علاقه‌ای که به پسر کوچک‌تر خود ( اردشیر) داشته با هم به سمت شرقی یزد گریختند. اردشیر پس از جدا شدن از مادر، به شرق و به سوی کوه و دشت گریخت و سرانجام در کوهی که هم‌اکنون نارستانه نامیده می‌شود، پنهان شد. این مکان مقدس، شاهزاده اردشیر را برای در امان ماندن از دست دشمنان در خود گرفته است. شاهزاده اردشیر بر شکارچی روشن بینی نمایان شده و شکارچی بنا به خواست و فرمان شاهزاده اردشیر، پیر نارستانه را بنیان می‌نهد.


زیارتگاه شاورهرام ایزد کرمان 


زیارتگاه ‏شاورهرام ایزد کرمان زیارتگاهی بیرون دروازه ‏ی ناصریه و متصل به خیابان ناصریه است، این محل در قدیم معروف به پیرسنگی بوده ‏و درب کوچکی از سنگ هم داشته است گذشته از زرتشتیان، مسلمان ها نیز به این محل باور دارند و با پاکی نیت نیازهای خود را از این محل می خواهند چنین معروف است که هنگام هجوم افغان ها به کرمان، شب را در کنار خندقی که نزدیک شاورهرام ایزذ بود استراحت کرده ‏تا فردای آن روز،  ‏این حدود را غارت کنند شبانه پرچم سبزی در این محل ظاهر گشت و در قلب سپاه ‏آنان آفراشته و برپا شد. افغان ها به گمان اینکه دشمن به ایشان حمله ور شده در تاریکی شب به کشتن یکدیگر پرداختند و پای به فرار گذاشتند. 

علت دیگری که باعث شده به این محل احترام بگذارند این است که محمد اسماعیل خان حاکم کرمان، جد سردار نصرت اسفندیاری مصمم بود که مسیر دروازهی ناصریه را از اواسط شاورهرام ایزد بگذرانند. هرچند زرتشتیان عجز و التماس کردند تا او را از این تصمیم منصرف کنند موثر واقع نشد، شبانه پیرمردی سفیدپوش و نورانی از چاهی که در این محل قرار دارد خطاب به او گفت : ‏تو می خواهی خانه ی مرا خراب کنی؟ خانه ات را خراب و افراد آن را پریشان خواهم کرد. فردای آن روز محمد اسماعیل خان از تصمیم خود دست برداشت و دستور داد روی آن چاه صفه ای بسازند. یکی از زرتشتیان این عمل را به امر او انجام داد و این صفه تا امروز وجود دارد و امروزه زرتشتیان در این قسمت شمع روشن می کنند .


‏زیارتگاه شاه مهر ایزد


زیارتگاهی است در شمال شهر کرمان، این محل را باغچه بوداغ آباد می خوانند جشن فرخنده ی سده و آتش ا فروزی این جشن در این محل برپا می شود. این محل دارای باغی است که دو ساختمان با حوض نسبتا بزرگ و آشپزخانه ای که تنور آن محل پخت نان و فضای آن برای پخت آش و سیروگ در روزهای مهر ایزد است دارد. این آشپزخانه از دهش هرمزدیار خداداد اشیدری به نامگانه ی مادرش روانشاد ماه ‏خورشید اشیدری قنا غسانی بوده ‏است این زیارتگاه ‏که مورد توجه و باور بسیاری از مسلمان ها نیز هست، در روزهای فرخنده ‏شاهد خیرات جمعیت زیادی از زرتشتیان می باشد . چند سال قبل تالاری از دهش رشید نیک بخش در این مکان ساخته شد که مراسم عروسی و جشن های مهم زرتشتیان کرمان چون سده در آنجا برگزار می شود. در مقابل شاه مهرایزد زمینی است که در روز جشن سده ‏خرواری از هیزم در آنجا افروخته می شود .


زیارتگاه ‏میترایی قلعه کنگلو 


این بنا که به نخستین نیایشگاه ‏ساسانی معروف است در مازندران واقع شده ‏است . دیواره ‏های آن از جنس گچ و ساروج می باشد و زیر بنای آن 50 متر مربع است . بنای اصلی آن در سه طبقه بوده است که امروزه فرو ریخته است شمال این بنا به کوهی بزرگ و صخره ای به نام خورنرو راه دارد .


نیایشگاه دهانه غلامان


در 44 ‏کیلومتری شهرستان زابل در 40 ‏سال پیش به یاری طوفانی بزرگ شهری از زیر خاک بیرون آمده است که سال ساخت آن به 500 ‏پیش از میلا د باز میگردد. شنهای رونده این شهر را به مدت بیش از 2000 سال از دید عموم مخفی نگاه ‏داشته بوده ‏است در کنار این شهر بنایی چهارگوش به وسعت 2500  ‏متر مربع می باشد که زیارتگاه ‏دینی ایرانیان بوده است که سکوههای بلند آن نشان از اجرای مراسم دینی مردم این منطقه داشته است .


دیدارگاه درب مهر کرمان 


آتشکده ‏محله ی دو لتخانه از دهش شاد روان پولاد اسفندیار یزدی مقیم بمبنی در سال 1280 ‏خورشیدی بنا شده ‏است و تا امروز دیدارگاه زرتشتیان می باشد و هزینه های آن از کمک زرتشتیان تهیه می شود . آتش اپن آتشکده تا کنون نیز روشن بوده و هرساله در روز یازدهم دی ماه در این محل برگزار می شود که به گهنبار دو لتخانه معروف است . یکی دیگر از آتشکده های مهم و جدید کرمان که تا امروز نیز پابرجا ست و مردم برای روزهای فرخنده ‏به آنجا رفته و شمع و عود روشن می کنند، آتشکده ‏واقع در کوچه ی دبیرستان ایر انشهر است .

در بمهر نو کرمان بلاسیله ی دهشمندان قنات غسانی (یکی از دهات اطراف کرمان) ساخته شده ‏است و آتش ورجاوند در بمهر قنات غسان به دربمهر کنونی منتقل گشت بخشی از هزینه دربمهر نو از دهش موبدزادگان سرور و شیرین، دو خواهر غنات غسانی به نامگانه پدرشان دستور رستم دستور مرزبان بنا گرد ید. چون بنای در بمهر از دهمنی بهدینان قنات غسان بوده ، آتش در بمهر قنات غسان بوسیله ی موبدان آنجا به نام موبد بهرام اسفندیار آریایی، موبد نوشیروان جهانگیر اشیدری، و موبد گشتاسب بهمن پور جهانبخش به دربمهر کنونی منتقل گرد ید .

امروزه این آتشکاه شامل موزه ای است که به ثبت اداره ی میراث فرهنگی استان کرمان رسیده است و آثار و اسناد قدیمی خانواده های کرمانی و حتی نسخه های خطی قدیمی و اشیا یی چون چرخ چاه  ‏، چرخ ریس، سماور برنجی، اتوهای ذغالی و . . . در آنجا وجود دارد.

برگرفته از http://www.dinebehi.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد