راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

گلت ها سروده کیست؟؟؟

اوستا، میراث مشترک فرهنگی جهانیان، کهن‌ترین نوشتار آریاییان و نامهٔ دینی مزداپرستان است. بخش‌های گوناگون این مجموعهٔ کهن، از زمانی در حدود نیمهٔ هزارهٔ دوم پیش از میلاد به بعد پدید آمد و در طول سده‌های متوالی از نسلی به نسلی دیگر رسید تا سرانجام در روزگار ساسانیان، آنچه بر جا مانده بود، به خطی به‌نام "دین دبیره" به نگارش درآمد و شکلی منظم و مدون یافت. اما رویدادهای بعدی مانع از آن شد که این مجموعه، دست نخورده و به همان صورت تدوین شده در عصر ساسانی به نسلهای پسین برسد و بجز "گاهان پنجگانهٔ زرتشت" و "وندیداد" - که همهٔ آن باقی مانده است - از دیگر بخشهای کتاب، بیش از یک چهارم آنها موجود نیست.[۱]

اوستا، میراث مشترک فرهنگی جهانیان، کهن‌ترین نوشتار آریاییان و نامهٔ دینی مزداپرستان است. بخش‌های گوناگون این مجموعهٔ کهن، از زمانی در حدود نیمهٔ هزارهٔ دوم پیش از میلاد به بعد پدید آمد و در طول سده‌های متوالی از نسلی به نسلی دیگر رسید تا سرانجام در روزگار ساسانیان، آنچه بر جا مانده بود، به خطی به‌نام "دین دبیره" به نگارش درآمد و شکلی منظم و مدون یافت. اما رویدادهای بعدی مانع از آن شد که این مجموعه، دست نخورده و به همان صورت تدوین شده در عصر ساسانی به نسلهای پسین برسد و بجز "گاهان پنجگانهٔ زرتشت" و "وندیداد" - که همهٔ آن باقی مانده است - از دیگر بخشهای کتاب، بیش از یک چهارم آنها موجود نیست.[۱]

آنچه امروزه به‌نام "اوستا" در دست داریم و از چند سده پیش از این در دانشگاهها و مراکز علمی یزرگ جهان محور پژوهشهای "اوستاشناختی" بوده، به سبب کاهش‌ها و افزایش‌ها و جابجایی‌ها و دستکاری‌های فراوانی که در طول تاریخ در آن راه یافته، نابسامان و ناهمگون است. از همین‌رو، پژوهش در این نامهٔ کهن و شناخت دقیق مفاهیم و رازها و اشاره‌های آن، کاری است دشوار و با آن که بسیاری از پژوهندگان و دانشوران، همه زندگی خود را بر سر این سودا گذاشته‌اند، هنوز هم پیچیدگی‌ها و گره‌های ناگشوده در آن کم نیست.[٢]

امروز زبانی را که دفترهای پیشین زرتشتی بدان نوشته ­شده اند، زبان اوستایی می­خوانند و این واژه خود در نوشته­های اوستا به چشم نمی­خورد. اما در نوشته­های پهلوی به گونه­ی «اَپَستاک» دیده می­شود.[۳]

دیاکونوف نیز محل پیدایش زبان اوستایی را در آسیای میانه، مشرق ایران، افغانستان و خراسان کنونی می‌داند.[٤]

این کتاب که قدمت آن بسته به تعیین زمان زردشت است، آن گونه که در روایات اسلامی آمده، بر روی ۱٢۰۰۰ پوست گاو نوشته شده بود که اسکندر رومی، بخش علمی آن را به یونانی ترجمه، و بقیه را پراکنده و سوزاند.

بلاش (یکی از پادشاهان اشکانی) دستور جمع‌آوری آن را داد و سپس در دوره ساسانیان، "اردشیر بابکان" به توسط "تنسر یا توسر" و بعد از او پسر اردشیر (شاپور اول) به جمع‌آوری و تدوین اوستا، پرداختند. در زمان شاپور دوم، "آذرباد مهرپسندان" اوستا را بررسی و در زمان انوشیروان به دستور او، این کتاب بازبینی شد. البته از مجموع روایات زردشتی چنین برمی‌آید که گردآوری و نقل "اوستا" همواره به صورت شفاهی و سینه به سینه بود، تا آنکه در قرن ٤ میلادی، در زمان شاپور دوم، آن را با الفبایی که از روی الفبای زردشتی و پهلوی مسیحی "خط زبوری" اختراع شد، نگاشتند.

در همین زمان ساسانیان، اوستا به زبان پهلوی (فارسی میانه) ترجمه و تفسیر شد که آنرا "زند" گویند و غالبا اوستا را با کلمه "زند" با هم می‌آورند و "زند اوستا" گویند. بعد شرحی درباره «زند» نوشته شد که به آن "پازند" گفتند، که زبانش روان تر و پاک تر از زبان "زند" است. زند، یعنی شرح و تفسیر و بیان.[۵]

کتاب اوستا در روزگار باستان دارای ٨۱۵ فصل در بیست و یک نسک (کتاب) بوده و در شکل کنونی خود شامل شش بخش گاهان، یَسنه یا یسنا (شامل گاتها و غیر آن)، یشت‌ها، وندیداد، ویسپرد و خرده‌اوستا است. بخش‌های اوستا بنا بر تحقیق آنوبانینی در دوران‌های مختلف توسط اشخاص متعدد تالیف شده است.

قدیمی‌ترین بخش اوستا، گاهان نامیده می‌شود و گفته می‌شود بخشی از آن، سروده‌هایی است که به زرتشت الهام شده و بر زبان وی جاری شده است. اوستا را از نظر زمانی می‌توان به سه بخش تقسیم کرد:

بخش نخست اوستای کهن که مضامین آن از نظر زمانی متعلق به روزگار پیش از زرتشت (پیش از حدود دو هزار و هشتصد سال پیش) است؛ اما نگارش آن متعلق به عصرهای پس از زرتشت است و هنگام این نگارش و بازنویسی دگرباره، تا اندازه‌ای مضامین و باورهای جدیدتر را به متن‌های کهن اضافه کرده‌اند.

بخش دومِ اوستا از نظر زمانی شامل "گـاتـهـا" است که سروده‌های مینوی شخص زرتشت، پیام‌آور بزرگ آریایی به شمار می‌رود که هر چند از نظر مضمون پس از اوستای کهن سروده شده است؛ اما از نگاه زبان و نگارش، کهن‌ترین بخش اوستای موجود است.

بخش سوم اوستا از نظر زمانی شامل یـسـنـا، یـشـت‌های جدید، ویـسـپـرد، ونـدیـداد و خـرده اوسـتـا است که همگی جزو اوسـتـای نـو به حساب می‌آیند. اما بسیاری از مضامین همین بخش‌های جدید نیز برگرفته و اقتباس شده از باورها و نوشتارهای کهن است؛ اما این آمیختگی به حدی است که امکان تفکیک را امکان‌پذیر نمی‌سازد.

اوستا به دو گویش نوشته شده‌است. گویشی که گاهان یعنی سخنان خود زرتشت بدان نوشته ‌شده و گویشی که بخش‌های دیگر اوستا را بدان نوشته‌اند. گویش نخست را گویش گاهانی و گویش دوم را گویش جدید نامیده‌اند. مندرجات اوستا شامل نیایش اهورا مزدا و امشاسپندان و دیگر ایزدان و مظاهر طبیعت و تکالیف انسان در جهان بهشت و دوزخ و داستان‌های قوم آریایی است.

کلمه اوستا در اصل "اَوْپِسْٰتاک" است به معنى بنیان جاافتاده و محکم، کنایه است از آیات محکمات و شریعت پابرجای، و به صیغهٔ صفت مشبهه است. واژه اَوِستا بنا به تحقیق آنوبانینی در خود کتاب نیامده به معنی دانش و شناخت هم هست و با واژه "ودا"، نام کهن‌ترین کتاب دینی هندوان همریشه است. بر روی هم اوستا را می‌توان به معنی "آگاهی‌نامه" یا "دانش‌نامه" دانست که آن را (مرجع نامه) نیز می‌نامند. در تاریخ طبرى و دیگر متقدمان از مورّخان عرب "ابستاق" و "افسقاق" ضبط شده است و در زبان درى "اُوْستا ـ اُسْتا ـ وُسْت ـ اُسْت" به اختلاف دیده می‌شود کاف آخر "اوپستاک" که از قبیل کاف "داناک" و "تواناک" است در زبان درى حذف می‌شود و تلفّظ صحیح این کلمه بایستى "اُوْپستا" باشد ولى به تقلید شعرائى که به ضرورت این کلمه را مخفّف ساخته‌اند ما آن لفظ را "اَوِسْتا" خوانیم.

اما لفظ زند از آزنتی "Azanti" و به معنی گزارش و ترجمه است و مراد از زند کتب پهلوی است که نخستین بار کتاب اوستا بدان زبان ترجمه شده است و پازند مخفف "پات زند" می‌باشد که با پیشاوند "پات" ترکیب یافته و به معنی دوباره گزارش یا ترجمه و برگردانیدن زند است به زبان خالص دری. پازند عبارت است از نُسک‌هایی که زند را به خط اوستایی و به زبان فارسی دری ترجمه کرده باشند و از این رو متأخران خط اوستایی را خط پازند نامند.[*]

ساختار اوستا: اوستا در دوره‌های مختلف فراهم آمده، بخش کهن آن حدود ۱۰۰۰ سال قبل از میلاد است. اوستا، دارای ٢۱ نسک و در پنج قسمت است.

۱- "یسنا" که دارای ٧٢ فصل که ۱٧ فصل آن گاتها را تشکیل می‌دهد و بخش جدید اوستا، ٤ قسمت دیگر (یشتها، وندیداد، ویسپرد، خرده اوستا).

یَسنَه یا یسن (در اوستا به معنی نیایش) نام مهم‌ترین نسک اوستای کنونی است که ۷۲ هات (فصل) دارد و گاهان پنجگانه زرتشت (گاتاها) نیز جزو همین ۷۲ هات بشمار می‌آید.[۶]

گاهان و یسنها: گاهان جمع گاه است و گاه، بازمانده گاتای اوستایی، به معنی سرود گاهان ۱٧ یسن (ستایش) است و به ۵ گاه، تقسیم شده است.

٢- یشتها: یشت به معنای ستایش است. یشتها ٢۱، است که در ستایش اهورمزدا، امشاسپندان و ایزدان، سروده شده است. در بین این ها، فقط گاهان (گاتها) از خود زردشت می‌باشد.

یَشت‌ نام بخشی از کتاب اوستا، کتاب دینی زرتشتیان است. موضوع یشت‌ها، سرودها و گفته‌های بسیار کهن و حماسه‌هایی در ستایش ایزدان است که مهم‌ترین آنها: اورمزدیشت، وَرَهرام‌یشت، اردیبهشت‌یشت، مهریشت، هوم‌یشت و سروش‌یشت است.

۳- ویسپرد: ویسپ یعنی همه، رد یعنی حامی. ویسپرد از ٢٤ کرده (فصل) تشکیل شده و مطالب آن از "یسنها" گرفته شده است.

٤- وندیداد: تصحیف ویدیوداد است، "ویدیوداد" به معنی قانون غیر دیوی است. وندیداد، نسک نوزدهم از نسکهای ٢۱ گانه اوستای دوره ساسانی است که بطور کامل باقی مانده است. وندیداد، ٢٢ فرگرد (= فصل) دارد که به غیر از فصل‌های اول و دوم، بقیه شامل قوانین دین زردشت است.

۵- خرده اوستا: به معنی اوستای کوچک. خلاصه‌ای است از اوستای دوره ساسانی، تدوین این کتاب را در زمان شاپور می‌دانند که شامل انواع نیایش‌ها، گاهها (سی روزه‌ها) و آفرینگان.[٧]

چاپ و نشر: ظاهرا اول بار در قرن ۱٨ میلادی بوسیله "آتکیتل دوپرون" به زبان فرانسه ترجمه و در ۱٧٧۱ در سه جلد در پاریس منتشر شد. بعدا مستشرقین بزرگ و بخصوص آلمانی ها به این کتاب توجه خاصی کرده و تمام کتاب یا قسمتی از آنرا ترجمه کردند مانند شپیگل (ترجمه آلمانی سه جلد)، دوهارله (ترجمه فرانسوی، ۱٨٨۱، پاریس)، دارمستتر (ترجمه فرانسوی (سه جلد) ٩۳-۱٨٩٢، پاریس، فریش ولف (ترجمه آلمانی ۱٩۱۰ شراسبورگ، یشتها در دو مجلد، یسنا در دو مجلد، "گاتها" و "وندیداد" به فارسی ترجمه و در بمبئی و ایران به چاپ رسید.

پانویس

۱- اوستا؛ کهن‌ترین سرودها و متنهای ایرانی، گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه، تهران: انتشارات مروارید، چاپ دهم - ۱۳٨۵ خ.، ج ۱، ص ۳
٢- همانجا، ج ۱، ص ۳
۶- اوستا؛ کهن‌ترین سرودهای ایرانیان، گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه، چاپ ششم، تهران: مروارید، ۱۳۷۷.
٧- مآخذ اوستایی: اوستای موجود را در پنج بخش جا داده‌اند، "یسنا"، " ویسپرد"، "یشت"، "وندیداد" و خرده اوستا.

یسنا:

یسنا شامل ٧٢ ها "فصل" می‌باشد. یسنا یک چهارم اوستای کنونی را تشکیل می‌دهد. یسنا درباره اهورامزدا و آفرینش، راه درست زیستن و به خوشبختی رسیدن، آرمان آدمی و پی آمدهای اندیشه ، گفتار و کردار آدمیان، قانون اشا، و نوسازی جهان گفت و گو می‌کند. "ستوت یسن" که خود بخشی از یسنا می‌باشد، پیام اهورامزدا می‌باشد که به وسیله اشوزرتشت به ما رسیده است. آنچه در بخش‌های دیگر یسنا آمده به وسیله پیشوایان دین نوشته شده است .

ویسپرد:

ویسپرد دارای ٢۳ "کرده" یا "بخش" است. ویسپرد درباره آیین گاهنبارها (جشن‌های دینی و اجتماعی شش گانه در سال که هر کدام پنج روز است» و نمازهای وابسته به آن سخن می‌گوید .

یشت‌ها:

یَشت‌ها ٢۱ کَرده "بخش" دارد و درباره ایزدان می‌باشد. ایزدان پس از زرتشت وارد سنت دین زرتشتی شدند. بخش‌هایی از آن، شاید به پیش از زرتشت متعلق باشد که بعدها وارد ادبیات دینی شده است. بخش هایی از یشت‌ها را باید با دقت مورد تفسیر قرار داد تا فلسفه آن را فهمید وگرنه با بنیادهای گات‌ها ناسازگاری دارد! بنابر نسخه‌های مختلف، تعداد یشت‌ها ٢۱ تا ۳۰ است و هر یشت، از چندین بخش "کرده" ساخته شده است. یشت‌ها نیایش‌هایی درباره‌ی ایزدان است. یشت‌ها در نشان دادن اهمیت طبیعت و لزوم حفظ محیط زیست سودمند بوده است .

وَندیداد:

برخی می‌اندیشند که وَندیداد را نباید جرء بخش‌های اوستا دانست زیرا بسیاری از نوشته‌های آن با روح و نص گاتها مغایرت دارد. از این رو استفاده از آن در بسیاری از موارد گمراه کننده خواهد بود. وندیداد یعنی قانون بر ضد دیوان و خدایان پنداری، و بیشتر راجع به تشریفات مربوط به بهداشت و رعایت پاکیزگی و جلوگیری یا از بین بردن عفونت‌ طبق نظریه نویسنده آن است.

عده‌ای از نویسندگان در شرح اصول دین زرتشتی (به استناد دینکرد که در سه سده پس از یورش تازیان و شکست ساسانیان نوشته شده و اعتبار آن مورد تردید است) با ذکر مطالب وندیداد خارج از متن اصلی و بدون اشاره به مولفین و زمان تحریر آن، تصویر نادرستی از سنت و دین زرتشتی داده‌اند! وندیداد ارزش تاریخی دارد ولی از جهت بنیادهای دینی عموما قابل استناد نیست. بنابراین وندیداد را تنها در محتوای تاریخی باید مورد توجه قرار داد، و مطالب آنرا در آن چه با دانش امروز تطبیق نمی‌کند، شایسته زمان تنظیم آن دانست و توجه داشت که این کتاب سده‌ها پس از زرتشت نوشته شده است و چون به زبان پهلوی است، الزاما کتاب دینی نیست.

خرده اوستا:

خرده اوستا از پنج گاه، پنج نیایش، چند یشت کوتاه، آفرینگان، سی روزه و دعاهایی از این گونه فراهم آمده است. خرده اوستا در بردارنده تکه‌هایی است از بخش‌های مختلف اوستا و بخشی از آن به زبان فارسی است. زبان گات‌ها، زبان اوستایی است. در زمان ساسانیان، اوستا به پهلوی ترجمه شد و تفسیرهایی بر آن نوشته شد که آن‌ها روی هم «زند اوستا» می‌خوانند. بنابراین باید توجه داشت که، قسمتی از زند اوستا، تفسیر‌های روحانیون دولتی زمان ساسانیان است و ممکن است ، روحانیان دیگر، آن را به نحو دیگری تفسیر کرده باشند. یکی دو سده پس از یورش تازیان و چیرگی اسلام، استعمال زبان پهلوی کم کم متروک شد و مردمی که زرتشتی باقی مانده بودند، قادر به فهمیدن زبان پهلوی و معانی اوستایی نبودند. این بود که در آن هنگام، اوستا و تفسیر‌هایی از پهلوی به فارسی ترجمه شد و تفسیرهای دیگری، به فارسی، بر آن نوشتند. این مجموعه را "پازند" می‌خوانند. بعضی از روحانیان، دعاهایی به فارسی فراهم آوردند و در خرده اوستا جا دادند. در اینجا لازم است که از "آذر فرنبغ" و "آذرباد ماراسپند" که در جمع آوری زند اوستا کوشش کردند یاد کرد. از این توضیحات روشن می‌شود که برای همه بخش‌های اوستا نمی‌توان اعتبار برابر قائل شد.

گنجانیدن گاتها در اوستا، باعث نمی‌شود که سایر قسمت‌های اوستا، اعتبار گات‌ها را مدعی شوند. یا سایر قسمت‌های اوستا کلید تفسیر گات‌ها شوند. هر چه خلاف این عنوان شود، با خرد ناسازگار است. گذشته از اوستا کتابی به نام "هیربدستان" و "نیرنگستان" به زبان اوستا داریم که درباره مراسم مذهبی و برقراری نمازها، سخن می‌گوید.

خلاصه نویسی از بخشی از کتاب دیدی نو از دینی کهن 

زرتشت‌نامه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد