راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

راهرو عشق

راهرو عشق کویراست، که دریا بودنش را به آفتاب بخشید،آفتاب هم گرمی اش را نمی تواندبه همه نبخشد!

هدف از آفرینش انسان

ما زرتشتیان بر این باوریم که خداوند ما را آفریده است، تا زندگانی را

تازه کنیم و جهان را نو سازیم. تازه گردانی و نوکردن زندگانی و جهان

مادی مقصود و هدف آفرینش است.

به زبان گات های سپندینه، به کار و کوشش برای نوکردن زندگانی "نبردکردن با اهریمن یا انگره مینو"گفته میشود . خویش‌کاری هر زرتشتی نبرد کردن با اهریمن است. هر یک از مردمان برای خویش‌کاری کردن آفریده شده‌اند. در زندگانی روان هر یک از مردمان در برابر کارهای او مسول است و در مینو روان به داوری فراخوانده می‌شود. پس از داوری ، روان پاداش یا پادافره خواهد گرفت.


در گیتی اگرهر کسی خویش‌کاری‌های فردی واجتماع خود را به سرانجام رساند ، فَرَه به او رو می‌کند وخوشبخت و دارا و توانا می‌شود و فرهمند می‌گردد.


تازه گردانیدن زندگانی یک راه دارد و آن نیز "راه اشویی" است. به "راه اشویی رفتن هم‌آهنگ شدن با"اشا"است.
هم‌آهنگی با اشا به معنای رفتن به
"راه اشویی" است. راه در جهان یکی است و آن راه اشویی است. رفتن به راه اشویی یا عمل کردن به فلسفه‌ی دین زرتشتی آسان نیست. هم‌آهنگی با اشا به معنای آن است که هر لحظه و همیشه باید آگاهانه و از روی دانش و خرد نیکی بر بدی برگزیده شود.


برای برگزیدن نیکی باید آگاه و خردمند و دانا بود. آسنَ خرد یا خردذاتی را خداوند در نهاد هر یک از ما قرارداده است و خود ما نیز می‌توانیم با آموختن، گوشو سرود خرد یا خرد اکتسابی بدست آوریم. با کمک خردذاتی می‌توانیم دانش و آگاهی بدست آورده خردمند شویم و جهان را نو کنیم.


از دیدگاه دین زرتشتی، کار و اندیشه انسان، می‌باید پیوسته در حال نوآوری باشد. زندگی بدون آفرینندگی، تیره و خاموش و مرگ آور است. کاشتن یک گُل و یا درخت تا نوشتن یک نوشتار و کتاب ، ساختن یک آهنگ و ایجاد یک هنر، زادن یک فرزند و فرآورد یک محصول ، همه وهمه خدمت و یاری به آفرینش است.


تنها زندگی‌ای شکوهمند و سرشار و زنده است که در آن همه نیروهای انسانی به کار می‌افتد وهنر و نوآوری و شادی و خوشبختی تا جنب و جوش ، کوشش و پویش همه جا را فرا می‌گیرد.


واپس گرایی، کهنه پرستی و خشک اندیشی در آرمان زرتشتی ناستوده و ناشایست است.


گفتن"جهان و کارجهان جمله هیچ در هیچ است" در دین زرتشتی گناه است.


در دین زرتشتی، انسان باید پیوسته برای بالا بردن توان بدنی، خرد و روان خویش و همچنین برای بالا بردن توان اقتصادی، دینی و سیاسی خود ابزارآلات ، شیوه و وسایل نوی بیافریند.


انسان باید برای همزیستی با یکدیگر و ایجاد تمدن، پویا و سودرسان برای همه،‌پیوسته درتلاش باشد.
آرمان زندگی انسان ، آبادانی و شادمانی جهانیان است که می‌توان با اندیشه، گفتار و کردار نیک به آن دست یافت.

در نماز اشم وهو ، می‌خوانیم:

"خوشبختی است، خوشبختی از برای کسی است که بهر بهترین راستی، راست و پاک باشد"

 خوشبخت کسی است که، کار خوب را تنها برای خوب‌بودن خودِ آن کار انجام دهد و هیچگونه چشمداشتی نداشته باشد.

«پروردگارا بشود مانند کسانی شویم که جهان را به سوی تکامل و آبادی پیش می‌برند. ای خداوند جان و خرد و ای هستی بخش بزرگ، بشود که در پرتو "راستی و پاکی" از یاری تو برخوردار گردیم تا زمانی که ما دستخوش بدگمانی و دودلی هستیم، اندیشه و قلب ما یکپارچه به توجه پیدا کند.»

اهنودگات، هات30، بند9

«ای مزدا کسیکه همیشه به اندیشه‌ی، ایمنی و سود خویش است، چگونه به جهان شادی بخش مهر خواهدورزید؟ پارسایانی که در برابر هنجار هستی و راستی وپاکی زندگانی می‌کنند، در مکانی که پرتو خورشید تو درخشان و جایگاه دانایانست، به سر خواهند برد.»

سپنتمد گات، هات 50 ، بند2

 

نظرات 1 + ارسال نظر
سعید دوشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:15 ب.ظ http://www.sma-2010.blogfa.com

با مطالب مفید منتظر حضور شما هستیم
مرجع کد آهنگ و ابزار وبلاگ
<<SMA-2010>>

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد